برآوردی از تورم انتظاری افزایش قیمت بنزین وجود ندارد
این روزها یکی از مهمترین نگرانیهای مردم افزایش تورم ناشی از افزایش قیمت بنزین است. درحالیکه مردم نگران تورم بالا در نتیجه افزایش قیمت بنزین بودند، سازمان برنامهوبودجه میزان تورم احتمالی را دو درصد و بانک مرکزی چهار درصد اعلام کرد.
این روزها یکی از مهمترین نگرانیهای مردم افزایش تورم ناشی از افزایش قیمت بنزین است. درحالیکه مردم نگران تورم بالا در نتیجه افزایش قیمت بنزین بودند، سازمان برنامهوبودجه میزان تورم احتمالی را دو درصد و بانک مرکزی چهار درصد اعلام کرد.
به گزارش تین نیوز به نقل از شرق، کارشناسان ضمن پذیرش این آمار برای تورم، بنزین را یکی از شاخصهای مؤثر در تورم میدانند که در قیمت نهایی کالا اثرگذار است. بااینحال به اعتقاد آنان اولا بنزین نهاده همه بخشهای تولیدی نیست و دوم تنها بخشی از قیمت را تشکیل میدهد، پس بیش از این نمیتواند در تورم اثرگذار باشد. آنان بیشتر نگران تورم انتظاری ناشی از آن هستند که ظاهرا نه حسابوکتاب دقیقی برای آن صورت گرفته و نه برنامهای جز کنترلهای کوتاهمدت تعزیراتی برایش پیشبینی شده است. به گفته کارشناسان این تورم چهاردرصدی برای سایر کشورها که تورمی تکرقمی دارند، فاجعه است اما تورم ما از حالت تعادل خارج شده و آب از سر اقتصادمان گذشته، پس این چهار درصد را به تنهایی نباید دید؛ چراکه احتمالا به تورم دامن زده و موجب افزایش روزافزون آن خواهد شد.
استناد به تورم سالهای پیش اشتباه است
مجید شاکری، کارشناس اقتصادی، در بحث تورم ناشی از افزایش قیمت بنزین بر این باور است که استناد به آمار تورم در سالهایی که با افزایش قیمت همراه بوده اساسا غلط است، او توضیح میدهد: موافقان از سالهایی میگویند که با وجود افزایش نرخ بنزین تورم کاهش یافته و مخالفان به سالهایی اشاره میکنند که افزایش نرخ بنزین موجب افزایش تورم شده است. باید بگویم هر دو اشتباه میکنند؛ چراکه تورم اساسا نتیجه طیفی از مسائل مختلف بهویژه سیاستهای پولی است.این کارشناس ادامه میدهد: افزایش قیمت بنزین بهطور طبیعی در بخش عرضه ایجاد تورم میکند؛ چراکه قیمت تمامشده هم در بخشهایی از حملونقل و هم در بخشهایی از تولید موجب افزایش قیمت میشود اما اینطور نیست که مثلا اگر بهطور میانگین قیمت بنزین از هزار تومان شده دو هزار تومان (میانگین نسبت به کل مصرف) این معنا را بدهد که تورم ناشی از آن نیز موجب دوبرابرشدن قیمت کالاها باشد. اینکه بهطور مشخص در ورودی هر بحثی از اقتصاد چه اثری دارد، نیازمند محاسبات دقیق است و باید حساب شود که در یک زنجیره ارزشافزوده چه آثاری خواهد داشت. برای مثال اگر بهطور مستقیم درباره حملونقل بخواهیم صحبت کنیم، موضوعی که وجود دارد این است که قیمت تمامشده حملونقل را صرفا بنزین تشکیل نمیدهد بلکه خود ماشین بهعنوان هزینه سرمایه، یا هزینه دستمزد راننده و... وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. در میان همه اینها اکنون بخش مربوط به بنزین مدنظر است. حسابهایی که انجام شده دو درصد را نشان میدهد.
محاسبه سرانگشتی تورم انتظاری
موضوع دیگری که شاکری به آن اشاره میکند، بحث تورم انتظاری است. او ضمن بیان اینکه قیمت بنزین یک لنگر تصمیمگیری هم در نرخ بازده مطلوب سرمایهگذار و هم در تعیین قیمت سایر اجناس است، میگوید: نرخ انرژی بهطور خاص بنزین، چون نرخ گازوئیل دست نخورده است که اتفاقا بیشتر هم در حملونقل اثر دارد، تورمی انتظاری به دنبال میآورد؛ آنهم بی آنکه قیمت برخی کالاها بهصورت مستقیم ارتباطی با بنزین داشته باشد، این ناشی از تورم انتظاری است. متأسفانه با این بحث بسیار سرانگشتی برخورد میشود؛ در شبی که جناب ربیعی و معاون سازمان برنامه به صداوسیما تشریف آورده بودند، گفتند: «تورم نزدیک دو درصد و تورم انتظاری هم میتوانیم بگوییم دو درصد است». این جمله «میتوانیم بگوییم» کاملا اشتباه است.
برای محاسبه تورم انتظاری پرسشنامههای استانداردی وجود دارد که ما در ایران در عموم مسائل مربوط به تورم انتظاری از جمله در بحث بنزین آن را نداریم. سیاستگذاری بیآنکه شما یک برآورد از سیاست انتظاری داشته باشید و سرانگشتی درباره آن صحبت کنید، معقول نیست. جنس اظهارات مسئولان دراینباره نشان میدهد محاسبهای درباره تورم انتظاری نداشتهاند اما میتوانیم بگوییم تورم مستقیم ناشی از افزایش نرخ بنزین همان دو درصد است اما درباره تورم انتظاری هیچ داده قابل استنادی ندیدهام. بانک مرکزی هم به استناد همان دو درصد تورم انتظاری و جمع آن با دو درصد تورم حقیقی چهار درصد را اعلام کرده است؛ وگرنه خود دفتر بررسی بانک مرکزی محاسبه دیگری داشت که عدد آن از همین دو درصد هم کمتر بود.شاکری ادامه میدهد: بنزین یکی از نهادههای واردشده به اقتصاد است که وزنی نسبی در تمام نهادهها دارد؛ اولا نهاده همه بخشهای اقتصادی شما نیست و دوما بخشی از قیمت را تشکیل میدهد؛ برای مثال بهطور مشخص حملونقل که نزدیکترین چیز به موضوع بنزین است، تنها ورودیاش بنزین نیست، بلکه در کنار آن هزینه سرمایه ماشین و وقتی که راننده میگذارد هم باید در نظر داشت. حالا یکی از بخشها که همان بنزین است، گران شده که این ضرب در سهم بنزین از کل میشود؛ مثلا اگر صد درصد بنزین افزایش قیمت داشته، این صد درصد را باید ضرب در وزن قیمت بنزین از حجم تمامشده خدمت حملونقل کنیم و بگوییم آنقدر است. وقتی این را در کل اقتصاد و برای تمام واحدهای اقتصادی محاسبه میکنیم، واقعا جمع آن دو درصد است، اما از تورم انتظاری آن هیچ برآوردی وجود ندارد. باید برنامه جدی وجود داشته باشد برای اموری که گمان میرود تورم انتظاری سریعتر روی آن اثر بگذارد؛ منظورم از این برنامهها ابدا نگاه تعزیراتی نیست. اگر این برنامه وجود داشته باشد بله بیشک میتوان تورم انتظاری را کنترل کرد، اما دستکم دراینباره من نه هیچ کنترلی برای مهار تورم انتظاری دیدهام و نه جز تهدیدات تعزیراتی برنامهای برای آن دیدهام.
به شرط اتخاذ سیاست پولی انقباضی
این کارشناس اقتصادی در انتهای حرفهایش افزایش تقاضای مبادلاتی برای پول پرداختی بنزین را مشروط به اتخاذ سیاست پولی انقباضی میکند و میگوید: بنزین نقشی در نهادههای تولیدتان دارد، پس با افزایش قیمت بنزین، قیمت تمامشده هم بالا میرود. البته باید در نظر داشت که سیاست پولی باید همواره همراهی کند؛ در واقع افزایش تقاضای مبادلاتی برای پول پرداختی با بنزین اگر با سیاست پولی انقباضی همراه نباشد، خودش را بهصورت افزایش نرخ بهره نشان میدهد، در واقع لزوما وقتی منجر به تورم میشود که تقاضای مبادلاتی برای بنزین ایجاد شده و حالا شما میآیید و به پول جدید به آن پاسخ میدهید، خود این تورم سمت عرضه هم به شرطی اثرگذار است که سیاست پولی هم همراه با آن در جهت افزایش تورم عمل کند که درحالحاضر این اتفاق دارد میافتد.
آب از سر اقتصاد ما گذشته
محمدتقی فیاضی، دیگر کارشناس اقتصادی هم افزایش قیمت بنزین بهعنوان یک کالای واسطهای یا مصرفی را در محاسبه نرخ ماهانه یا سالانه تورم در نظر دارد؛ اما بیشتر راجع به بعد روانی این تورم نگران است و با بیان اینکه چون اقتصاد ایران یک اقتصاد تورمزده است و مردم ایران بهطور خاص به کالایی مثل بنزین حساس هستند، عنوان میکند: اثر روانی آن باعث میشود مردم منتظر باشند بهواسطه افزایش قیمت بنزین قیمت سایر کالاها هم افزایش یابد، پس ممکن است تورم بیش از چهار درصدی که دولتیها اعلام کردهاند باشد و اگر تداوم یابد، ممکن است با توجه به اینکه اقتصاد ما اقتصادی تورمی است، موجب شود تورم همچنان بالا برود و آهنگ آن کند نشود.این کارشناس ادامه میدهد: خود بنزین بهتنهایی بخش کوچکی از کل اقتصاد است و شاید بیش از چهار درصد نباشد، اما خود چهار درصد زیاد است. در ایران ما تورم 40 درصدی داریم که این چهار درصد فقط یکدهم آن است و10 درصد افزایش روی کل قیمتها ایجاد میکند. باید با اقتصاد سایر کشورها قیاس کرد؛ در کشوری که تورم آن زیر دو درصد است، چهار درصد زیاد است؛ در اصل در یک کشور عادی چهار درصد به معنی انفجار است ولی در کشور ما اینطور نیست. وقتی تورم دورقمی باشد دیگر فرقی ندارد، چراکه تورم و اقتصاد ما از حالت عادی خارج شده است. فقط این چهار واحد درصد را هم نباید در نظر داشت. دولت کسری بودجه دارد، پس احتمال چاپ پول وجود دارد، کالاهای دیگر افزایش قیمت خواهند داشت و... که همه موجب تورم میشود؛ اگر فقط همین چهار درصد بود و بقیه شرایط ثابت قابل تحمل بود؛ اما این چهار واحد درصد بهتنهایی نیست و احتمالا این به تورم دامن میزند و موجب تورمهای بیشتر میشود.