حضور بین المللی در چابهار، متاثر از فضای سیاسی منطقه است
ایران پس از توافق هسته ای برجام، مجالی تازه برای بازسازی زیرساخت های اقتصادی خود یافت و توانست دست کم با برداشته شدن تحریم ها از سوی اروپایی ها به بازار جهانی بازگردد.
ایران پس از توافق هسته ای برجام، مجالی تازه برای بازسازی زیرساخت های اقتصادی خود یافت و توانست دست کم با برداشته شدن تحریم ها از سوی اروپایی ها به بازار جهانی بازگردد.
در طول یکی دو سال اخیر، دامنه ارتباطات مالی و اقتصادی کشورمان با کشورهای منطقه و جهان گسترده شده و توانسته ایم از لحاظ بسترهای حمل و نقل مثل خطوط کشتیرانی و ریلی، پیشرفت های قابل ملاحظه ای داشته باشیم. از سوی دیگر، چابهار، تنها بندر اقیانوسی ایران در کانون توجهات ملی و بین المللی قرار گرفته و شاید دلیل اصلی آن موقعیت بی نظیر و راهبردی آن باشد. این بندر، تنها شهری در دنیاست که هم از طریق هوایی، هم جاده ای، هم ریلی و هم دریایی، توانایی حمل و نقل کالا را دارد.
چه کالاهایی که از کشورهای دیگر می آیند و باید به نقطه دیگری از خارج ایران بروند و چه کالاهایی که قرار است از ایران به نقاط دیگر جهان، صادر شوند. رییس جمهور حسن روحانی نیز، چه در دولت یازدهم و چه در دولت دوازدهم، همواره علاقه ویژه ای به توسعه بندر چابهار داشته و کمتر سخنانی از او در زمینه توسعه و اقتصاد می توان یافت که نامی از چابهار در آن مطرح نشود. «قانون» برای بررسی آخرین تحولات و طرح ها در منطقه آزاد چابهار با دکتر عبدالرحیمکردی، مدیرعامل این منطقه گفت و گویی داشته که در ادامه از نظر می گذرد:
راهبردهای اصلی منطقه آزاد چابهار برای تبدیل این بندر به یک قطب بین المللی چیست؟
موقعیتراهبردی چابهار در فضای بین المللی، برنامهریزان توسعه کشور را وارد فصل جدیدی از برنامهریزی امایشی برای توسعه این منطقه کرده است؛ منطقه آزاد چابهار نیز در هماهنگی با سایر سازمانها و نهادها به دلیل جذابیت های قانونی و توجه سرمایهگذاران داخلی و خارجی، ملزم به داشتن نقشه راه و برنامه مشخصی مبتنی بر راهبردهای متاثر از اسناد بالادستی و الزامات موفقیت مدلهای توسعهای است. در این راستا پنج راهبرد مشخص در دستور کار این سازمان هست؛ نقش در اقتصاد ملی، اثر بر اقتصاد محلی، جلب مشارکت محلی، تقویت مناسبات بین المللی و انتقال دانش و تکنولوژی.
برای هرکدام از این راهبردها، برنامهها و اقدامات مشخصی تدوین و وظایف بخشی از مدیران سازمان ذیل این راهبردها و برنامه ها تعریف شده و مورد ارزیابی و پایش قرار میگیرند.
بدون شک تحقق صحیح این راهبردها به دلیل ترافیک تجاری و تولیدی که با استفاده از پتانسیلهای خود منطقه ایجاد شده، در تبدیل چابهار به یکقطب تولید و تجارت در منطقه کمک خواهدکرد. البته تسریع در توسعه زیرساختهای حمل و نقل در اجرایی شدن این برنامه ها نقش غیر قابل انکاری دارد.
در معادلات بین المللی و منطقهای،چین بندر گو ا در پاکستان را برای ترانزیت کالا از شرق آسیا به آسیای مرکزی و اروپای شرقی در نظر گرفته است؛ از سوی دیگر هند بهعنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور در تلاش است با سرمایه گذاری در منطقه آزاد چابهار، یک بندر قدرتمند برای حمل و نقل کالاهای خود به آسیای مرکزی و اروپای شرقی بهوجود آورد .چابهار چه پتانسیلها و ظرفیتهایی برای رقابت با گوا در دارد؟
حضور چین در گوادر در ادامه پروژه «یک کمربند یک جاده» هست. بر اساس طرح ارائه شده ، چین به دنبال اتصال به آبهای گرم از طریق بندر گوادر و ایجاد یک کریدور شمال- جنوب است. این یک پروژه طولانی مدت با اعتبار ٤٦ میلیارد دلار است.اما چابهار به دلیل مشکلات جغرافیایی و سیاسی مسیر گوادر از جذابیت بیشتری برای شرکتهای بزرگ برخوردار است. از طرفی هند به جهت نیاز اقتصادیاش برای اتصال به افغانستان و بازارهای مواد اولیه و محصول آسیای میانه در تلاش برای تقویت بندر چابهار است.
آنچه که مسلم است، در دیپلماسی اقتصادی چابهار جذب حداکثری فرصتهای پیش رو هدف اصلی ماست. چنانچه بتوانیم پیوند مناسبی بین ابزارهای حملو نقل بهویژه بندر و راه آهن در زمان کوتاه ایجاد کنیم. میتوانیم از فرصت گوادر نیز برای اقتصاد کشورمان آورده داشته باشیم. برخی ویژگی ها و مزیت های خاص اقتصاد ما در هر شرایطی، چابهاررا در موقعیت مناسبتر و کم هزینهتری در مقایسه با گوادر قرار میدهد که البته توجه ویژهای نیز در دولت به این مهم صورت گرفته است، بهخصوص توسعه صنایع پتروشیمی و فولاد که این دو در افق طرح حدود ٣٠ میلیون تن محصول تولید خواهندکرد و این به معنای یک ترافیک بار بسیار مناسب برای رونق و توسعه یک بندر است.برنامه ریزی هوشمندانه و اجرای به موقع در کنار یک هماهنگی درونی، میتواند چابهار را تبدیل به یک کنشگر فعال اقتصادی در منطقه کند.
چابهار در میان اعضای اتحادیه کشورهای حاشیه اقیانوس هند از جایگاه مهمی برخوردار است؛ با توجه به جمعیت دو میلیارد نفری IORA، چرا چابهار تاکنون نتوانسته آنگونه که بایدوشایداز این پتانسیل بالقوه استفاده کند؟
حضور بین المللی چابهار ، متاثر از فضای سیاسی منطقه است. بعد از پایان جنگ و در برنامههای توسعه با تصویب سند توسعه محور شرق برای چابهار، ماموریتهای بزرگی در مقیاس بین المللی تعریف شد؛ اما با ورود به دوران تحریمهای سخت علیه ایران، سرعت تحقق برنامهها کند شد، بهخصوص که مناسبات ما با دنیا مناسبات خوبی نبود و در شرایط رقابتی امکان حضور بینالمللی را نداشتیم.
با موفقیت دولت یازدهم در پرونده هستهای و همینطور عنایت مقام معظم رهبری برای توسعه سواحل مکران، چابهار جان تازه ای گرفت. در سال گذشته، اولین نشست روسای مناطق آزاد اتحادیه کشورهای حاشیه اقیانوس هند(ایورا) در چابهار برگزار شد؛ خروجی این نشست تنظیم یک مکانیزم همکاری بین مناطق آزاد کشورهای عضو با محوریت چابهار بود. خوشبختانه این پیشنهاد در نشست سران و مقامات ارشد اتحادیه در اندونزی به تصویب رسید و یک معاونت در مرکز منطقه ای انتقال تکنولوژی در تهران که یکی از سه مرکز بین المللی این اتحادیه هست، برای دنبال کردن این مکانیزم تحت عنوان معاونت مناطق آزاد شکل گرفت؛ اکنون در حال تهیه اسناد و جزییات این مکانیزم هستیم و در آذر سال جاری، میزبان نمایندگان کشورهای عضو برای نهاییکردن این مکانیزم خواهیم بود.
این اتفاق، فصل جدیدی در روابط کشورهای عضو اتحادیه با محوریت مناطق آزاد و مرکزیت چابهار خواهد بود. از اکتبر سال جاری میلادی، ریاست منطقه ای ایورا به آفریقایجنوبی منتقل خواهد شد و در حال برنامهریزی برای توسعه روابط از این طریق و بهره گیری از ظرفیت بینظیر بازارهای کشورهای عضو هستیم.
بین سالهای 84 تا 92 چابهار به یک بندر فراموش شده در مناسبات بین المللی و ترانزیتی تبدیل شد؛ این بی توجهی چه تاثیراتی بر آهنگ رشد اقتصاد ایران گذاشت؟
کمترین اثر مناسبات بین المللی این دوره،از دستدادن بسیاری از فرصتهای منطقه ای و پیشیگرفتن بندرهای کشورهای همسایه در توسعه زیرساخت ها بود. در عمان، بنادر صحار و دقم در این دوره رشد چشمگیری داشتندو چین برای توسعه گوادر به توافق رسید.
بهطور طبیعی عقب افتادن چابهار در توسعه زیرساختهای بندری به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، اثر جبران ناپذیری بر اقتصاد کشور داشته است. آنچه مهم است و البته به درستی نیز مورد توجه دولت یازدهم و دوازدهم قرار گرفته، توسعه این بندر چابهار و کریدور شرق است. آقای دکتر روحانی در برنامههای اعلامی، برای دولت دوازدهم به عنوان یک مگا پروژه، بر این پروژه تاکید داشتند. بدون شک این اهتمام بخشی از فرصتهای از دست رفته را بازخواهد گرداند.
در نظریه منطقه ای و بین المللی دولت دوازدهم، چابهار از موقعیت ویژهای برخوردار است؛ ماموریت های تعریف شده از سوی دولت روحانی برای چابهار کدامند؟
توسعه بندر چابهار و سواحل مکران، یکی از مگاپروژههای دولت دوازدهم است. تشکیل سازمان توسعه سواحل مکران، بر اساس قانون برنامه ششم، بیانگر توجه ویژه دولت برای تسریع آهنگ توسعه این منطقه است. هدف گذاری های صنعتی در حوزه نفت، گاز و فولاد و تقویت زیر ساختهای حملو نقل برای سهم گرفتن از بازار ترانزیت، از برنامه های اصلی دولت دوازدهم است. سواحل مکران با جذابیت های فراوان در حوزه های شیلات و صنایع وابسته و البته گردشگری در برنامه های دولت قرار دارند.
در حال حاضر خط انتقال گاز از ایرانشهر به چابهار آغاز شده و همزمان با رسیدن گاز ، یک واحد پترشیمی و یک واحد فولاد که در حال حاضر در منطقه آزاد چابهار در حال ساخت هستند، به بهره برداری خواهند رسید و این آغاز صنعتی شدن چابهار است.البته توسعه صنایع پایین دستی این دو صنعت در قالب صنایع کوچک و متوسط برای اثرگذاری بر اقتصاد محلی در دستور کار هست.
اخیرا در پروژهای به نام چابهار پلاس برای توسعه پایدار چابهار در عرصه بینالمللی، صحبت به میان آمده است؛ چابهار چه ویژگی هایی نسبت به دیگر بنادر مهم جهان از جمله مارسی، بوسان و... دارد؟
بندر چابهار به عنوان یک بندر ایرانی در چهار راه تجارت جهانی قرار گرفته است. نگاه به نقشه جهان، گویای اهمیت و مزیت چابهار در بهینه کردن اتصال بازارهای بزرگ منطقه ای است. شرق اروپا، اوراسیا، آسیای میانه و افغانستان از طریق چابهار میتوانند به آسیای شرقی و آفریقا در کمترین زمان و با حداقل هزینه وصل شوند. این نکته در فضای رقابت فعلی جهانی که شکاف تکنولوژی بسیار کم شده، غیر قابل چشمپوشی است.
رقبای بزرگ صنعتی برای کاهش قیمت تمامشده محصولشان شیوه های زیادی را امتحان کردند اما نتوانسته اند فکری برای هزینه های حمل و نقل شان بکنند؛بنابراین همیشه به دنبال یک مسیر و ابزار بهینه هستند.
با توجه به موقعیت چابهار و زیر ساخت های در حال شکل گیری به دلیل اینکه هر چهار ابزار حمل و نقل در یک نقطه محیا هستند، امکان بهینه کردن هزینه و زمان را به صاحبان کالا خواهد داد. با علم به این موضوع ، ایده چابهار پلاس با تمرکز بر چهار ابزار حمل و نقل در یک نقطه ، مطرح شده است.
اجرایی شدن این ایده، چابهار را تبدیل به یک بندر بدون رقیب در منطقه خواهد کرد.
تلاش خواهیم کرد تا توجه همه دست اندرکاران و سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه را از طریق این پروژه به ویژگی منحصر به فرد چابهار جلب کنیم تا اولویت نگاههای بخشی از وزارتخانه ها و نهادهای دخیل در توسعه اقتصادی کشور به این مهم معطوف شود.
در حال حاضر میزان صادرات و صادرات مجدد از چابهار به دیگر نقاط جهان، رقم بسیار ناچیزی است؛ مشکل کار کجاست؟
صادرات و صادرات مجدد ابزار میخواهد، مهمترین ابزار نیز ابزارهای حملونقل هستند . در شرایطی صادرات مجدد از یک بندر صورت میگیرد که هر لحظه امکان جابهجایی کالا فراهم باشد. به دلیل اینکه چابهار در حال حاضر در مسیر منظم خطوط کشتیرانی نیست، صاحبان کالا و تولیدکنندگان نمیتوانند ریسک کنند و کالاهایشان را برای صادرات به چابهار انتقال دهند. ضرورت دارد برای مدتی معین، جهت منظم شدن خطوط کشتیرانی سوبسید مناسب داده شود.
در این زمینه هم سازمان بنادر و دریانوردی در حال برنامهریزی و هم سازمان منطقه آزاد در حال رایزنی و جلب مشارکت بخش خصوصی برای رونقدادن به خطوط دریایی این بندر است.
در صورت حل این مشکل، شاهد رشد صادرات و صادرات مجدد از طریق این بندر خواهیم بود؛ بهخصوص در دو سال گذشته، شاهد رشد چشمگیر سرمایهگذاری واحدهای تولیدی در شهرک های صنعتی منطقه آزاد بوده ایم.
در سال گذشته، حدود ٢٠٠ قرارداد سرمایهگذاری در منطقه آزاد منعقد شده است که بهطورعمده واحدهای تولیدی و با رویکرد تولید محصولات صادراتی هستند. با بهره برداری از این واحدها، شاهد تحولات زیادی در تولید و اشتغال منطقه خواهیم بود.
در نقل قولی، جان کری، وزیر خارجه سابق آمریکا به سرمایهگذاران خارجی توصیه کرده بود اگر میخواهید در ایران سرمایهگذاری کنید، حتما انتخاب اول شما چابهار باشد؛ دلیل اهمیت چابهار در معادلات روابط بینالملل و اقتصاد بینالملل چیست؟
این توصیه بر مبنای یک شناخت دقیق از آینده اقتصاد دنیا و نقش و دسترسی مناسب و بهینه به لحاظ هزینه و زمان به بازارهای مصرف صورت گرفته و توصیه درستی نیز هست.مناسبات و معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه و نقش موثر ایران در آینده منطقه، موید این نظریه هست.
همانگونه که اشاره کردم، توجه به موقعیت راهبردی چابهار و سهولت دسترسی به بازارها در صورت تکمیل زیرساختها، قیمت تمام شده محصول تولید در چابهار و یاهزینه رسیدن به بازارها از طریق چابهار را حداقل خواهد کرد. بهطور طبیعی حداقل قیمت تمام شده محصول و خدمت، معیار تصمیم گیری و توجیه پذیری یک سرمایهگذاری است. چابهار این قابلیت و ویژگی را دارد.