◄ تاریخ شفاهی راه آهن ایران؛ فرازها و فرودها/ منصور عرب یارمحمدی
منصور عرب یارمحمدی از پیشکسوتان و مدیران پیشین راهآهن ایران
گروهی از فعالان، اندیشمندان و علاقهمندان کشور در صنعت ریلی، سلسله مطالعاتی را تحت عنوان «تاریخ شفاهی راه آهن ایران، فرازها و فرودها» آغاز کردهاند، این مطالعات با محوریت واحد تحقیق و توسعه گروه تایم و پشتیبانی رسانهای تین نیوز، طراحی و اجرا شده است.
این گروه معتقد است، مجموعه تجارب، چالشها، موفقیتها، شکستها، برداشتها و درون مایههای فکری دست اندرکاران، فعالان و بزرگان راهآهن کشور، گنجینهملی نامشهود اما ارزشمندی بهشمار میآید، این گنجینه، چه به آنچه در گذشته انجام شده افتخار کنیم یا بر آن نقدی داشته باشیم، هویت ملی و تاریخی راه آهن ایران را تشکیل میدهد، آنچه هماکنون در عرصه حمل و نقلی و ریلی کشور در برابر دیدگان ماست، ماحصل همه آن چیزی است که در دورههای مختلف تاریخی با اهداف، مقتضیات و محدودیتهای گوناگون برای فردای ایران به انجام رسیده است. ضمن احترام به کلیه پژوهشهای تاریخی که در .خصوص راهآهن صورت پذیرفته است، رویکرد منتخب برای انجام این پژوهش، «تاریخنگاری شفاهی» است
«تاریخ نگاری شفاهی» شیوهای پژوهشی است برای حفظ و انباشت تجربهها و اطلاعات افرادی که در رویدادهای تاریخی سهیم و یا ناظر عینی آن بودهاند.
تعاریف علمی مختلفی از تاریخنگاری شفاهی وجود دارد، اما همه این تعاریف بر ثبتوضبط آگاهانه و منسجم اطلاعات و روایتهای تاریخی در این شیوه توافق دارند.
در این شیوه تاریخ نویسی از منابع متفاوت مانند: نامهها، صداهای ضبط شده، روزنگاریها، دست نوشتهها، سندها و نامههای دولتی، بریده جراید، مقالات و یادداشتها و منابع تصویریای همچون فیلم، عکس، طراحی و از همه مهمتر روایت شاهدان عینی استفاده میشود.
پیشینه تاریخنگاری شفاهی بسیار طولانی است، اما فقط چندین دهه است که در مراکز دانشگاهی به شیوه آکادمیک دنبال میشود، در کشور ما نیز این موضوع، مقولهای نوپا بهشمار میرود و دو دهه است که بهصورت علمی آغاز شده و در تعدادی از دانشگاهها تدریس میشود.
ارزش تاریخ شفاهی از این سبب است که بخشی از منابع دست اول تاریخی محسوب میشود.
راویان این تاریخ مشاهدات خود را روایت میکنند و در مواردی که راویان در قید حیات هستند این روایتها میتوانند به تدریج وسیعتر شده و جزییات بیشتری به ما بدهند و وقایع تاریخی را با این روش با ابعاد بیشتری میتوان ارزیابی کرد.
در این راستا تاکنون با برخی از پیشکسوتان راهآهن مصاحبه شده است و ماحصل این گفتوگوها بهتدریج در «تین نیوز» منتشر و نیز در فرصت مقتضی به چاپ خواهد رسید.
بدیهی است همراهی شما عزیزان و صاحبنظران صنعت ریلی و سازمانها و شرکتهای ذیربط در این اقدام، میتواند نمونهای موفق و ماندگار از اقدامات مسئولانه اجتماعی همه ما در تاریخ راهآهن ایران محسوب گردد.
در قسمت سوم، گفتوگویی با «منصور عرب یارمحمدی»، از پیشکسوتان و از مدیران پیشین راهآهن ایران انجام دادهایم که شرح بخش دوم آن را در ادامه میآید. (بخش اول این گفتوگو را اینجا بخوانید)
****
آدمهای مختلف از جریانهای فکری و سیاسی مختلف با گرایشها متفاوت همیشه از آقای مهندس افشار به نیکی یاد میکنند، فکر میکنید رمز موفقیت ایشان چه بوده است؟
این واقعیتی است که شما به آن اشاره کردید. آقای مهندس افشار شخصیتی است کاملاً اعتقادی با روابط پدر فرزندی با کارکنانش، ضمن اینکه بسیار قاطع و پیگیر بودند. بیشترین محبوبیت ایشان به خاطر سلامت نفس، کارآمدی، خاکی و مردمی بودنشان بود. راحتتر بخواهم بگویم ایشان از معدود مسئولانی بودند که، خیلی راحت و دوستانه با کارکنانشان در ارتباط بودند. خیلی از مسئولین کمتر دیده میشود. واقعیت این است که همیشه در دسترس کارکنان بودند و ارتباط تنگاتنگی چه در کار و چه در رفع مشکلات کارکنان و مدیرانشان داشتند. ایشان را بهعنوان الگوی خویش قلمداد میکنم، وی چه در حوزه ریلی و چه اکنونکه در حوزه دیگری فعالیت میکنند جزء معدود مدیرانی بودند که همیشه موفق عمل کردند و این را بدون تعارف باید اقرار کرد. البته باید یادی کنم از شهید بزرگوار جناب آقای دکتر دادمان که با تیمی که ایشان داشتند آقایان احمد دنیامالی، پور بصیر و مهندس رحمتی، بسیار تأثیرگذار عمل کردند و خیلی در ارتقاء راهآهن نقش داشتند. ولی انصافاً جایگاه مهندس افشار در بخش ریلی ویژه است.
در چه بازه زمانی شما با مهندس افشار تعامل داشتید؟
زمانی که بهعنوان معاون فنی اداره راهآهن شمال (شرق) در پروژه دوخطه مشهد خدمت میکردم به همراه آقای مهندس صابری، با ایشان بیشترین ارتباط کاری را داشتم. امور اجرایی پروژه را من به عهده داشتم و جناب مهندس افشار با مشغله کاری فراوان با پیگیریهایشان و استفاده از امکانات راهآهن با کمترین هزینه بینظیر عمل کردند.
اگر امکان دارد درزمینه استفاده از امکانات راهآهن، بیشتر توضیح دهید. آیا در آن ¬زمان پیمانکار خاصی در این زمینه وجود نداشت؟
پیمانکارانی بودند ولی یکسری از تجهیزات خاص را نداشتند و بخشی از این تجهیزات در اختیار راهآهن بود. مهندس افشار توانستند با کمترین هزینه و بهترین زمان پروژه را اجرا کنند، با استفاده از تمام ظرفیتها و پتانسیل ادارات کل محور، اداره راهآهن شمالشرق و اداره راهآهن تهران و اداره کل خراسان. یعنی همزمان با نگهداری بخش خط، احداث دوخطه انجام میشد. از نظر من در یک سال 400 کیلومتر ریلگذاری، بهترین رکوردی است که تابهحال به آن نرسیدهایم و امیدوارم آیندگان بتوانند این رکورد را بشکنند.
این پروژه در چه زمانی افتتاح شد؟
اگر درست به خاطر داشته باشم زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی در سال 74 یا 75، افتتاح و در سال 80 بهکلی تکمیل شد. اینها تمام عواملی بود که باعث موفقیت و ماندگاری مهندس افشار شد و مسئولین باید بدانند که با شعار نمیشود بهجایی رسید. باکار صادقانه این پروژه خاص انجام شد. با احترام به سایر همکاران، ایشان نگین کارکنان راهآهن هستند.
پس از مهندس افشار، جناب دکتر دادمان بسیار به ارتقاء راهآهن کمک کردند و درواقع زحمات مهندس افشار را تکمیل کردند. پس از مرحوم دادمان آقای مهندس رحمتی خدمات ارزندهای ارائه دادند، ایشان هم با مدیران و کارکنان ارتباط خوبی داشتند. سپس آقای سعیدنژاد تشریف آوردند که از خدمات ارزشمندشان خرید 150 دستگاه لوکوموتیو زیمنس بود، که با توجه به شرایط تحریم دستاورد بزرگی محسوب میشد. نباید زحمات آقای دکتر زیاری و آقای صاحب محمدی را هم نادیده گرفت. لازم است در اینجا این توضیح را اضافه کنم که علاوه بر مهندس افشار، گروه ایشان هم از افراد بسیار ارزشمند و فرهیختهای تشکیلشده بود. اساتیدی چون آقای مهندس پورمیرزا معاونت فنی وقت و قائممقام راهآهن، آقای مهندس عالیوند مدیرکل جریِه، آقای مهندس قطبی معاون سیر و حرکت، آقای شیخ محمد در بخش اداری، آقای مهر آزما در نیروی انسانی، مرحوم آقای لسانی در بخش حملونقل، همگی افرادی پرکار و باوجدان بودند.
آقای عرب یار محمدی با توجه به مدرک تحصیلی شما که مدیریت منابع انسانی هست، چگونه و با چه بستری میتوان افرادی مانند مهندس افشار را بازتولید کرد؟ بهطوریکه اگر 20 سال بعد نگاهی به سابقه راهآهن بیندازیم بتوانیم از خدمات افراد بیشتری چون مهندس افشار یاد کنیم که ماندگار و تاریخساز باشند.
در جواب سؤال شما باید بگویم کودک پس از تولد در یک خانواده تحت تربیت پدر و مادر، ابتدا آنها را الگو قرار میدهد. درزمینه کاری و تخصصی، جوانان میبایست مدیران موفق را الگوی رفتار خود قرار دهند. شخصی مانند مهندس افشار مطمئناً الگوی رفتاری درست و انسانی با مدیریت اسلامی داشتند. همچنین آقای سعیدیکیا که از مدیران ارزشمند نظام هستند، که عملکرد ایشان و مهندس افشار با آن الگوی مدیریت جهادی اسلامی میتواند راهنمای عملکرد مسئولین حاضر باشد. همچنین آقای ترکان وزیر پیشین راه و ترابری نیز از افرادی هستند که میتوانند الگو قرار گیرند. درواقع مدیران ارشد اگر بخواهند مدیرانی مانند این عزیزان تربیت کنند، در ابتدا باید از خود شروع کنند و چارچوبهای رفتاری با الگوی اسلامی را رعایت کنند. ما در بخش راهآهن از نیروی جوان و مستعد خوبی برخوردار هستیم که میبایست با توجه ویژه مسئولین در حوزه رفتاری و تخصصی آموزش داده شوند. آموزش در حوزه تخصصی را نباید دستکم گرفت. منظور من این نیست که مسئولین محترم توجه ندارند، میخواهم بگویم این امر نیاز به پررنگتر شدن دارد تا بتوان مدیرانی همچون مهندس افشار، آقای سعیدیکیا، آقای پورمیرزا، آقای عالیوند تحویل نسل بعدی راهآهن داد. با توجه بیشتر به امر آموزش عملی و اصلاح رفتارهای خودمان امیدوارم بتوان مدیران مؤثر و بیشتری چون این عزیزان داشته باشیم.
نکته آخری که به آن اشارهکردید، بحث آموزش بود. فکر میکنید برای آموزش درست چه چیزهایی لازم است؟
خاطرم هست وقتیکه ما وارد حوزه راهآهن شدیم، در ابتدا بحث آموزش اولیه علمی و عملی بود که بسیار مؤثر بود. در زمان ما وقتی استاد در کلاس حاضر میشد علاوه بر موضوعات علمی و تئوری، نحوه برخوردش با دانشجویان، طرز بیان و رفتارش همگی الگوی ما بود که در شکلگیری شخصیت کاریمان نقش بسزایی داشت. اکنون باید نظارتهای لازم روی روشهای تدریس اساتید وجود داشته باشد. وقتی دانشآموختگان وارد حوزه کار ریلی میشوند علاوه بر مباحث علمی که در دانشگاه یاد گرفتند باید آموزش عملی بینند که لوکوموتیو چیست؟ توربوشارژر لوکوموتیو چیست؟ گاورنر چیست؟
باید اینها را بدانند و لمس کنند، یعنی پس از آموزشهای علمی، آموزشهای عملی لازم است که با تلفیق این دو، درک کاملی از حوزه ریلی داشته ¬باشند.
ظاهراً شما تأکید زیادی روی رفتار اساتید دارید. درست است؟
دقیقاً.افرادی چون مدیران ارشد، معاونین و مدیران کل همگی در بستر آموزش نقش به سزایی دارند. خاطرم هست در زمان آموزش ما، پس از اتمام کلاسهای تئوری پس از یک سال، دو سال آموزش لوکوموتیورانی پایه سه، در حین خدمت و آموزش لوکوموتیورانی پایه دو و یک، اساتید دقیقاً ما را کنترل میکردند. درواقع چرخه آموزش تا زمان بازنشستگی ما در جریان بود. این مطلبی است که در راهآهن خصوصاً در بخش تخصصی باید به آن توجه بسیار کرد.
همانطور که در جریان هستید برنامهای در راهآهن شروعشده است که نیروهای جدید تحت یکسری آموزشهایی قرار میگیرند که آنها را توانمندتر کند. شما بهعنوان فردی که تجربه سیساله در راهآهن داشتید، چه توصیه¬ای به این عزیزان جدیدالورود دارید؟
من نمیخواستم به این موضوع اشارهکنم اما اکنونکه شما گفتید، توضیحاتی در این خصوص ارائه میکنم. دوستان ما اکنون، ازنظر من نگاهشان تخصصی نیست. بهعنوانمثال من خودم 30 سال سابقه حضور در بخشهای مختلف راهآهن رادارم ولی تاکنون یکبار هم نشده که کسی از ما بخواهد که تجربیاتمان را در اختیار جوانان بگذاریم. این دینی است که ما به گردن داریم و حاضریم بدون هیچ انتظاری تجربیات خود را در اختیارشان قرار دهیم. حداقل در جذب نیروهای جوان و تحصیلکرده و آموزشهای عملی به آنها میتوانیم کمک کنیم و در اینجا باید از دکتر آقایی (پورسیدآقایی) یادی کنم که مسبب ارتباط صنعت و دانشگاه شدند که کار بسیار ارزشمندی بود و سالها خلأ آن را احساس می¬کردیم. جذب افراد نخبه با ضریب هوشی بالا از دانشگاه سراسر در مقطع لیسانس و فوقلیسانس بسیار مهم است. شایانذکر است در مورد همین افراد جوان و نخبه، برای توانمندسازی بیشترشان نیاز به آموزشهای عملی نیز هست. آموزش عملی و علمی در کنار هم بهصورت موازی بهترین راهکار برای پیشرفت راهآهن است.
در صحبتی که با مهندس آذری داشتم، ایشان اشاره به این موضوع داشتند که دانشجویان و فارغالتحصیلان بهجای شروع کار از مرکز از مناطق شروع کنند تا منطقه و بحثهای عملیاتی را بهتر لمس کنند و درک عمیقتری از کار به دست آورند. شما بهعنوان فردی که از مصادیق چنین تجربهای بودید، چه نظری در این خصوص دارید؟
با نظر جناب آقای آذری کاملاً موافق هستم. اینکه میگوییم آموزشهای علمی و عملی باهم، آموزشهای عملی بیشتر در مناطقی که کار اجرایی دارند، مطرح است. هنگامیکه شخصی میخواهد مدیر شود یا سمتی را به عهده بگیرد، اگر از مناطق شروع کرده باشد خیلی بهتر میتواند خدمت کند.
این حرف من به این مفهوم نیست که ستاد اهمیتی ندارد. قصد من اشاره به اهمیت مناطق و نواحی و نقش آن در آموزش نیروی متخصص است. هنگامیکه دانشآموختگان در مناطق شروع به فعالیت کنند، آن ناحیه مانند یک راهآهن کوچک محسوب میشود. یعنی هر بخشی که در ستاد است، مانند سیگنالینگ، روسازی، زیرسازی، ناوگان اعم از باری و مسافری، ایمنی، اداری و مالی در مناطق بهاندازه کوچکتر موجود است. تمام این بخشها بهصورت عملی و عملیاتی در مناطق وجود دارد.آقای آذری کاملاً صحیح میفرمایند. چون راهآهن حوزه کاملاً تخصصی است، یعنی حتی در بخش اداری و مالی هم، شخص مسئول باید با مشاغل راهآهن آشنایی داشته باشد. شخصی که در این بخش کار میکند باید بداند کیلو متراژ چیست؟ و از سمتهای کمک لوکوموتیوران، لوکوموتیوران، رئیس قطار، ترمزبان و ... اطلاع کافی داشته باشد. یعنی حتی در بخش اداری هم به تخصص نیاز است. بنده بر این باورم که برای داشتن سیستم ریلی موفق به مدیران کارآمد و برای داشتن مدیران کارآمد به تجارب تلفیقی علمی و عملی نیاز است. توصیه من بهعنوان عضو کوچکی از جامعه ریلی این است که کلاسهای ضمن خدمت و آموزشهای سیار جدیتر گرفته شوند و معاونین راهآهن نباید در این مورد غفلت کنند. حتی در بخشهای تخصصی که اجرای آن به بخش خصوصی واگذارشده است. برای این امر و نظارت کامل بر پروژههای برونسپاری شده نیاز به نیروی متخصص در راهآهن داریم. یکی از خلأهایی که در راهآهن وجود دارد عدم توجه کافی به آموزشهای سیار است.
به نظر شما علاوه بر آموزش چه بخشهایی نیاز به توجه بیشتر دارد؟
مبحث دیگری که باید موردتوجه قرارگیری مبحث ایمنی است. هر مدیری برای اینکه موفق شود در ابتدا میبایست در مبحث ایمنی بینش لازم را داشته باشد تا بتواند سیاستگذاری درستی در راستای ارتقاء صنعت ریلی انجامدهد. البته این مطلب در همه بخشها ازجمله باری، مسافری، ارتباطات بین سازمانی و برونسازمانی صدق میکند. تمام این بخشها باهم بایستی در جهت رشد روزافزون راهآهن تلاش کنند.
اگر صحبتی یا مطلبی ازنظر شما ازقلمافتاده است، خواهش میکنم بیان کنید.
حرف خاصی نیست، تنها اینکه ما و همکارانمان تمام تلاش خود را برای درستترین و بهترین کار، انجام دادیم. اگر در بخشهایی نتوانستیم به اهداف تعریفشده برسیم حتماً در وسع و اختیار بنده و همکارانم نبوده است. خدا را شاکرم، پس از سیویک سال که بهافتخار بازنشستگی نائل آمدم، هنگامیکه به پشت سرخود نگاه میکنم، با لطف خدا و کمک همکاران و دوستان توانستیم اقدامات مؤثری انجام دهیم.
کمال تشکر را از جنابعالی برای وقتیکه گذاشتید داریم و قدردان زحمات صادقانه شما در این سیویک سال هستیم.