توسعه ریلی در سرزمین افراها
توسعه حملونقل ریلی در کانادا بهرغم سابقه نهچندان طولانی که این کشور دارد، بسیار قابل توجه است. کانادا از نظر کیفیت زیرساختهای ریلی در جهان در رتبه 18 جهان قرار داشته و از نظر تراکم خطوط راهآهن نیز در جایگاه 65 جهانی قرار دارد. نگاه به آمارهای جهانی نیز گویای آن است که این کشور از نظر کارآیی حملونقل زمینی نیز در جایگاه 26 واقع شده است.
توسعه حملونقل ریلی در کانادا بهرغم سابقه نهچندان طولانی که این کشور دارد، بسیار قابل توجه است. کانادا از نظر کیفیت زیرساختهای ریلی در جهان در رتبه 18 جهان قرار داشته و از نظر تراکم خطوط راهآهن نیز در جایگاه 65 جهانی قرار دارد. نگاه به آمارهای جهانی نیز گویای آن است که این کشور از نظر کارآیی حملونقل زمینی نیز در جایگاه 26 واقع شده است.
فرآیندهای قانونی سرآغاز توسعه راهآهن در کانادا
کانادا که ازجمله کشورهای توسعهیافته در جهان است، ابتدا در سال 1836 میلادی در خارج از شهر مونترال راهآهن را برای نخستین بار در این کشور افتتاح کرد. با این وجود، توسعه گسترده صنعت حملونقل ریلی تا سال 1849 که قانون این کشور، بازده اوراق قرضه مربوط به راهآهن را ضمانت کرد، اتفاق نیفتاد. از زمان اجرای این قانون، راهآهن در این کشور به سرعت توسعه یافت اما در این میان برخی اوقات خطوطی نیز ساخته شدند که اقتصادی نبودند، اما بهدلیل آنکه دولت پرداخت بازده آنان را ضمانت کرده بود، ایجاد شدند.
این اقدام برای تامین مالی دولت در بلندمدت فاجعهبار بود و منجر به ورشکستگی خطوط ریلی بسیاری شد. برخی دیگر از خطوط راهآهن نیز به شدت مقروض شدند. به همین دلیل بود که دولت پای خود را از این طرح بیرون کشید. پس از این اقدامات و خالی شدن خزانه دولت مستعمرهنشین این کشور، اقدامات جدیدی برای تامین مالی خطوط ریلی در این کشور مورد نظر قرار گرفت. ایجاد اتحادیه و کنفدراسیونی برای راهآهن یکی از این اقدامات بود. دولت از اشتباهات پیشین خود درس گرفته بود و تضمین خطوط راهآهن بعدی را به عهده نگرفت. ساخت راهآهن در این کشور از این پس بهرغم کنترل دولت با دقت بیشتری مورد بررسی قرار میگرفت. به تدریج در کانادا راهآهنهایی ایجاد شد تا این کشور را به سواحل اقیانوس آرام متصل کند و این کار با استفاده از وجوه مربوط به بخش خصوصی انجام شد. این راهآهن که در زمان خود طولانیترین مسیر ریلی در جهان بود، در سال 1885 تکمیل شد.
صعود و افول یک صنعت
با رشد و رونق اقتصاد کانادا پس از سال 1900، طرحهایی ایجاد شدند تا دو راهآهن بین قارهای جدید ساخته شود. خط آهن شمال کانادا یکی از سیستمهای موفقی بود که بخشهای شمالی کشور را مورد پوشش قرار میداد و گرند ترانک نیز طرحی جاهطلبانه برای گسترش خطوط ریلی در این کشور بود. دولت ابتدا این دو شرکت را تشویق کرد تا به توافق رسیده و یک شبکه جدید را بسازند. با این حال، در انتها هیچ توافقی حاصل نشد و دولت مجبور شد از توسعه هر دو سیستم حمایت کند. دولت فدرال نیز به ساخت راهآهن بینقارهای ملی دست زد. این گسترش چشمگیر نیز وقتی که با مهاجرت و فرار سرمایه بهدلیل جنگ جهانی نخست روبهرو شد، منجر به نتایجی فاجعهبار شد. دو شرکت راهآهنی که در بالا به آنها اشاره شد، از سوی دولت فدرال ملی اعلام شدند و سایر خطوط راهآهن در این کشور نیز بین سالهای 1918 تا 1923 با راهآهن ملی کانادا ادغام شدند. وضعیت رشد راهآهن در کانادا تا پس از جنگ جهانی دوم نیز توسعه چندانی نیافت.
حرکت به سوی بخش خصوصی در صنعت ریلی
در سال 1978، دولت شرکت «ویا ریل» را تاسیس کرد تا خدمات مربوط به مسافران ملی را برعهده بگیرد. در سال 1987 نیز قانون حملونقل ملی به تصویب رسید و موجب شد صنعت راهآهن در کانادا با تسهیل در قوانین مواجه شده و بسیاری از خط قرمزهایی که همیشه به هنگام رویارویی و تعطیل خطوط غیرسودده پیش میآمد را از میان برداشت. با وجود نکات مثبتی که این قانون داشت، امروزه چیزی جز یک شکست در قانونگذاری این صنعت بهشمار نمیرود. در نوامبر سال 1995، دولت فدرال در نهایت خطوط راهآهن را در این کشور خصوصیسازی کرد و در سال 1996 دست به تصحیح قانون مربوط به حملونقل ملی مصوب در سال 1987 زد که کمبودهایی در آن احساس میشد. با این کار دولت کانادا توانست به مقرراتزدایی هرچه بیشتر در صنعت حملونقل ریلی دست بزند که در نتیجه منجر به بهبود کارآیی خطوط راهآهن در این کشور شد.