◄ مدیریت شهری چه کسی را میخواهد؟
تجربه کشور ما نشان داده است تحصیلات مسئولان در رشتههای مرتبط با حملونقل نه تنها قاتق نان فعالان این حوزه نشده بلکه بلای جانشان نیز بوده است.
تجربه کشور ما نشان داده است تحصیلات مسئولان در رشتههای مرتبط با حملونقل نه تنها قاتق نان فعالان این حوزه نشده، بلکه بلای جانشان نیز بوده است.
به گزارش تیننیوز، نمونه بارز این تجربه را میتوان در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد دید که با وجود داشتن مدرک تحصیلی دکترا در رشته مهندسی و برنامهریزی حملونقل ترافیک، نه تنها توجه آنچنانی به این بخش نکرد بلکه با ادغام وزارت راه و ترابری با مسکن و شهرسازی بیشترین انتقادات دستاندرکاران بخش حملونقل و ترابری کشور را نیز متوجه خود کرد.
نمونه دیگر آن حمید بهبهانی آخرین وزیر راه و ترابری کشورمان است که در دولت احمدی نژاد سکان هدایت این وزارتخانه را بر عهده داشت. اگر چه مدرک وی نیز همچون مقام ارشدش، دکترای تخصصی عمران با گرایش حملونقل و ترافیک بود اما وزارتداری او نیز موجبات رضایت خاطر فعالان این حوزه و رشد و توسعه این بخش را فراهم نکرد.
با این تجربیات، این روزها در حالی که به پایان دوره شهرداری قالیباف نزدیک میشویم و بحث انتخاب شهردار جدید تهران نقل محافل عمومی و تخصصی است، موضوع مدرک تحصیلی شهردار آینده تهران نیز مورد توجه قرار گرفته است.
به اعتقاد برخی از کارشناسان بهترین حالت، تحصیل شهردار در رشته مدیریت شهری و یا اقتصاد شهری بوده و ایدهال آن است که در مقاطع پایینتر تخصصهای مهندسی عمران، معماری، شهرسازی و حملونقل را فراگرفته باشد.
برخی نیز بر این باورند که رشته تحصیلی شهردار تهران باید تلفیق معماری و شهرسازی، حملونقل و مدیریت باشد و البته درجه اعتبار دانشگاه محل اخذ مدرک و سال اخذ مدرک هم مهم است.
کارشناسان دیگری نیز معتقدند از آنجاییکه شهرداری مجموعه وسیعی از فعالیتها را در خود جای میدهد، قطعا شهردار نمیتواند در تمام آن رشتهها تحصیل کرده باشد، از طرفی شهردار با رشتههایی مثل مکانیک و برق به دلیل نگاه جزیی و تکنیکال خیلی گزینه مناسبی نیست.
به اعتقاد آنان، شهردار باید توانایی استفاده از متخصصین رشتههای گوناگون را داشته باشد و رشتههای کلاننگر مثل شهرسازی، اقتصاد، حملونقل، مدیریت، صنایع و ... رشتههای مناسبتری هستند و این دید را به شهردار میدهند. در واقع رشته تحصیلی تنها کافی نیست و توانایی استفاده از متخصصین رشتههای مختلف مهمتر است.
این در حالی است که برخی نیز معتقدند؛ از آنجاییکه موضوعات شهری موضوعات بین رشتهای هستند و با تمامی موضوعات در ارتباط خواهند بود بهتر است یک شهردار در رشتههای برنامهریزی شهری، مدیریت شهری، اقتصاد شهری، عمران و در نهایت رشته صنایع تحصیل کرده باشد و رشته عمران در صورتی میتواند مطرح باشد که فقط نگاه فنی نداشته باشد بلکه به انسان و شهروند به عنوان یک عنصر اصلی در شهر نگاه کند.
کارشناسانی نیز هستند که اعتقاد دارند با توجه به اینکه در بسیارى از شهرهاى کشورهاى پیشرفته، شهرداران نه در رشته شهرسازى تحصیل کردهاند، نه حملونقل و نه عمران، بلکه در رشته اقتصاد و حقوق تجارى که در کشور ما معادل مهندسى صنایع ، MBA یا اقتصاد است، تحصیل کردهاند این موضوع میتواند به عنوان الگویی در کشور ما مورد توجه قرار گیرد.
به اعتقاد آنان شهردار باید توانایی بهکارگیرى تخصصهاى مختلف را داشته باشد و با ایجاد جریان اقتصادى قوى در سطح شهر بتواند شهر را در ابعاد شهرسازى، حملونقل، محیط زیست و خدماترسانى به مردم و … در بهترین شرایط قرار دهد. پس باید کلاننگر، مدیریت قوى و دید اقتصادى داشته باشد و خدمت محور باشد.
به اعتقاد برخی دیگر، برتری و غلبه رشتههای فنی و مهندسی و به تبع آن حکمرانی مهندسان و فنسالاران، جامعه ما را تهدید میکند و سالهاست که حوزه علوم انسانی و متخصصان آن در حاشیه هستند، حتی هنگام انتخاب رشته در دانشگاه یا پیش از آن در دوران مدرسه، اغلب دانشجویان و دانش آموزان با استعداد، تمایل به تحصیل در حوزههای فنی و علمی را دارند.
به این ترتیب، پستهای مدیریتی نیز توسط فنسالاران اشغال میشود، افرادی که اولین اقدام در اصلاح و تغییر یک شهر را ساخت و ساز و اقدامات مهندسی میدانند فارغ از این واقعیت که شهر محل سکونت انسانهایی است که یک جامعه چند فرهنگی با سلایق و خاستگاههای متعدد را تشکیل میدهند و یکی از نیروهای پیشران این جامعه، اقتصاد است که باید ورای منافع گروههای خاص، موجب شکوفایی و رونق زندگی شهری شود.
به باور آنان؛ برای رشد و توسعه یک شهر، ضرورتی ندارد که اتوبانها و پلهای عظیم احداث شود، بسیاری از مسایل و مشکلات شهر از طریق اصلاح و توانمندسازی نیروی انسانی قابل حل خواهد بود. بر این اساس جای خالی اقتصاددانان و جامعهشناسان کارآمد در حوزه اجرایی و مدیریت کشور و اداره امور شهرها، کاملا مشهود است و وقت آن رسیده که تفکر صرف فنی و مهندسی، جای خود را به تقویت حوزههای اقتصادی و اجتماعی بدهد.
برخی کارشناسان نیز معتقدند اگرچه رشته تحصیلى تنها عامل در انتخاب شهردار نیست اما اکثر مدیران موفق دنیا در رشتههاى حقوق تجارى، اقتصاد، مهندسى صنایع و مدیریت تحصیل کردهاند. در این کشورها براى وزارت بهداشت، وزیر پزشک نمیگذارند. براى وزیر راه، مهندس عمران انتخاب نمیکنند، حتى مهندس حملونقل و ترافیک هم نمیگذارند. وزیر راه آنها بهجاى اینکه برود و زیر یک پل را بازدید کند و در مورد طرح آن نظر دهد، جریان اقتصاد حملونقل و تجارىسازى آن را هدایت مىکند ، مشترىمدارى و ارتقای سطح خدمات را راهبرى مىکند و …