دوچرخهسواری زنان و تبعیضهای جنسیتی
در چند ماه گذشته شهرداری تهران و چند شهر دیگر و بسیاری از نهادهای مرتبط با راه اندازی پویشی به نام «سهشنبههای بدون خودرو» به دنبال ترویج فرهنگ استفاده از دوچرخه در سطح جامعه هستند.
در چند ماه گذشته شهرداری تهران و چند شهر دیگر و بسیاری از نهادهای مرتبط با راه اندازی پویشی به نام «سهشنبههای بدون خودرو» به دنبال ترویج فرهنگ استفاده از دوچرخه در سطح جامعه هستند.
به گزارشتیننیوز به نقل از ایرنا، یکی از مشکلاتی که در مسیر استفاده از این وسیله نقلیه وجود دارد، تردید زنان برای استفاده از دوچرخه در معابر عمومی و ترس از برخی سوگیری های جنسیتزده است؛ سوگیری هایی که برخی ریشه آن را باید در طرز فکر حاکم بر گروهی خاص از شهروندان جست و جو کرد. اما چرا با وجود آن که از زنان به عنوان نیمی از شهروندان جامعه یاد می شود و آنان نقش مهمی در کسب افتخارات ورزشی، مدیریتی و علمی دارند، برای استفاده از وسیله نقلیه سبک هنوز دچار تردیدند؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است قوانین، مباحث شرعی و عرفی جامعه مورد بررسی قرار گیرد زیرا رفتار، فرهنگ و بسیاری از کنش های فردی شهروندان تحت تاثیر این سه مولفه قرار دارد.
بدون شک اولین و مهمترین دلیل تردید زنان برای استفاده از دوچرخه در معابر عمومی، نگاه عرفی برخی از افراد جامعه است. زیرا بنا به قانون قضایی و بندهای مختلف آن، هیچ منعی برای دختران رکابزن ایرانی وجود ندارد و در قانون قضایی کشور هیچ جایی از دوچرخه سواری زنان به عنوان یک عمل خلاف قانون یاد نشده است.
طبق ماده 2 قانون مجازات اسلامی، هر فعل یا ترک فعلی که برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب میشود و برای فرد مجرم مجازات هایی در قالب حد و تعزیر در نظر گرفته شده است.
اما درحالی که قانون به عنوان تعیین کننده «باید و نباید» های حاکم بر جامعه، منعی برای دوچرخه سواری زنان ندارد، برخی ادعا می کنند که در کشور با تفکر اسلامی و مذهب شیعه، علما و مراجع راضی به دوچرخه سواری زنان نیستند. در این زمینه رجوع به فتوای بالاترین مقام دینی جامعه نشان از آن دارد که مقام معظم رهبری در جایگاه ولی فقیه و مرجع تقلید، منع کلی برای استفاده دوچرخه از سوی بانوان تعیین نکردند.
معظم له در پاسخ به سوالی در زمینه دوچرخه سواری زنان اعلام کردند: «در صورتی که دوچرخه سواری بهگونهای نباشد که جلب نظر نامحرم شود یا مفسدهای به آن مترتب نباشد جایز است، بنابراین باید شخص توجه کند که در چه شرایطی اقدام به دوچرخهسواری میکند و این کار چه صورتی دارد. اگر نکات گفتهشده رعایت شود، جایز است.»
اما با این وجود هنوز نگاه هایی وجود دارد که دوچرخه سواری زنان را بر نمی تابند. به نظر می رسد آنچه این نگاه ها را تحت تاثیر قرار داده جو حاکم بر یک جامعه و عرف آن است. به گونه ای که برخی از کارشناسان مدعی اند جایی که قانون و شرع برای دوچرخه سواری زنان منعی تعین نکرده است، نگاه و عرف حاکم بر یک جامعه جایگزین قانون شده و نسبت به این فعالیت ورزشی، «نه» می گوید.
با این شرایط باید گفت نه به دوچرخه سواری در بخش هایی از جامعه ناشی از عمل به قانون یا تابع شرع بودن نیست بلکه به خاطر آن است که زمینه های فکری و اجتماعی برخی از شهروندان، زن را با نگاه جنسیتزده تعریف می کند؛ البته این نگاه با توجه به شرایط جغرافیایی و فرهنگ حاکم بر هر منطقه متفاوت است.
حال با توجه به ضرورت های استفاده از دوچرخه به عنوان یک وسیله نقلیه سبک، لازم است برخی از شهروندان و قشرهای مختلف جامعه که حساسیت ویژه ای روی ورزش زنان در رشته دوچرخه سواری دارند، عمل به قانون و توجه به نیازهای روز جامعه را در دستور کار قرار دهند تا استفاده از این وسیله نقلیه به یک فرهنگ در جامعه تبدیل شود.
بدون شک با نهادینه شدن فرهنگ دوچرخه سواری بین اقشار مختلف جامعه ضمن آنکه از اتلاف وقت و هزینه های ترافیکی جلوگیری به عمل خواهد آمد، آسیب های ناشی از کم تحرکی و آپارتمان نشینی نیز به حداقل خواهد رسید.