نفت به سرنوشت ذغال سنگ دچار میشود؟
اگرچه هیئت عالی نظارت بر منابع نفتی قرارداد با توتال را مورد تأیید قرار داد اما نقدها در این رابطه ادامه دارد. برخی کارشناسان که قراردادهای جدید نفتی را برای توسعه صنعت نفت توصیه میکنند، ابراز نگرانی میکنند که دیگر قراردادهای نفتی تحت شعاع مخالفتهای داخلی قرار بگیرد. شنیده میشود، شرکت دانمارکی مرسک برای قرارداد در یکی از میادین جنوب کشور به تفاهم نزدیک شده است.
اگرچه هیئت عالی نظارت بر منابع نفتی قرارداد با توتال را مورد تأیید قرار داد اما نقدها در این رابطه ادامه دارد. برخی کارشناسان که قراردادهای جدید نفتی را برای توسعه صنعت نفت توصیه میکنند، ابراز نگرانی میکنند که دیگر قراردادهای نفتی تحت شعاع مخالفتهای داخلی قرار بگیرد. شنیده میشود، شرکت دانمارکی مرسک برای قرارداد در یکی از میادین جنوب کشور به تفاهم نزدیک شده است.
از دیگر قراردادها توتال هم خبرهایی منتشر شده، اما هنوز هیچ کدام قطعی نیست اما آنطور که امیرحسین زمانی نیا معاون امور بینالملل و بازرگانی وزارت نفت گفته تا پایان سال ۱۲ قرارداد جدید برای توسعه صنعت نفت منعقد خواهد شد. در کنار موضوع انتقال تکنولوژی محور نقدهاست. واقعیت این است که در قراردادی مثل قرارداد توتال انتقال تکنولوژی محور قرار نگرفته است. در همین رابطه با دکتر نرسی قربان کارشناس نفت گفتوگو کردیم.
آقای دکتر برخی از انتقادها بر این نکته تأکید دارد که چه عجلهای برای برداشت از ذخایر نفتی وجود دارد، در حالی که قیمت نفت رو به کاهش است. از سویی سرمایهگذاری در زمان قیمت پایین نفت هم توجیه اقتصادی ندارد. نظرشما در این رابطه چیست؟
«کلوب ۳۰۰» لقب کشورهایی است که بیش از سیصد میلیارد بشکه ذخایر نفت و گازدارند. در این کلوب کشورهای روسیه، عربستان سعودی، ونزوئلا و ایران قرار دارند. ایران بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان به عبارتی هیدروکربن جهان را دارد.
کشوری که چنین ذخایری را دارد، باید فکر کند با این ذخایر در دراز مدت میخواهد چهکار کند، اما در نظر بگیرد در یکصدسالی که از تولید نفت گذشته است، صنعت پیشرفت بسیاری کرده است. امروز دیگر کشورها به سمت استفاده از انرژیهای پاک تمایل بیشتری دارند.
تولید خودروهای الکتریکی یکی از تهدیدهایی است که میتواند مستقیم سوختهای فسیلی را تهدید کند. آیا هیچ اقتصاددانی میتواند بگوید ۵۰ سال دیگر مسئله نفت چگونه خواهد بود؟ در این شرایط آیا کسی میتواند بگویند که نفت به سرنوشت ذغال سنگ دچار نمیشود؟ اگر این نفت و گاز را استخراج نشود، آیا تضمینی وجود دارد که نفت در سالهای آینده از رده خارج نشود؟
بنابراین اگر ما نتوانیم سرمایه لازم برای تولید این محصول ایجاد کنیم، جوانان ما در آینده ممکن است دیگر نتوانند از این ذخایر برای بهینه کردن زندگی آینده استفاده کنند. نکته بسیار مهم این است که زمانی این قراردادها را نقد میکنیم، باید توجه داشته باشیم که در چه شرایط زمانی قرار داریم. با تغییرات اقلیمی که میبینیم و فشاری که برای مصرف در کشورها وجود دارد، آینده درخشانی برای نفت نمیتوان تصور کرد.
درحالحاضر استفاده از خودروهای الکتریکی در کشورها طرفدار پیدا کرده است. بهاینترتیب نمیتوان پیشبینی کرد ۴۰ سال دیگر نفت ارزش خواهد داشت، بنابراین زمان ما برای نقد کردن این ذخایر بسیار محدود است.
یعنی شما معتقدید که سرعتی که برای تولید نفت در کشورهای نفت خیز از جمله عراق دیده میشود، ناشی از این ترس است که نفت به سرنوشت ذغال سنگ دچار میشود؟
همینطور است؛ به همین دلیل است که کشوری مثل عراق جذابیت قراردادهای خود را بالا میبرد تا سرمایهگذاران رغبت بیشتری برای سرمایهگذاری پیدا کنند. درحالی که IPC جدید از سادهترین قراردادهاست که به قرارداد امتیازی معروف است.
بهاینترتیب که درصدی را به شرکت میدهید، تکنولوژی، تجهیزات و سرمایه را سرمایهگذار خارجی میآورد و به همین ترتیب چون تا آخر شریک است، ناچار است بهترینها را بیاورد. از سویی وقتی قراردادهای جذاب تری در کشور همسایه است، ترجیح سرمایهگذاران به آن سمت است.
همانطور که شرکتهای استاتویل و توتال گفته بودند که دیگر حاضر نیستند که با قرارداد بیع متقابل در ایران سرمایهگذاری کنند. امیدوارم که قراردادهای بعدی نیز سریعتر منعقد شود که بتوانیم ذخایر خودمان را به نوعی به پول برسانیم و این پول را برای جوانان کشور سرمایهگذاری کنیم.
در مورد قرارداد توتال هم باید بگویم که این شرکت سرمایهگذاری حدود ۲۰ میلیارد دلاری در قطر انجام داده است. باید شرایط به گونهای فراهم شود که قراردادهای بیشتری منعقد کند. باید قبول کنیم که درحالحاضر تکنولوژی توسعه صنعت نفت در کشور نداریم. و باید برای جذب تکنولوژی حرکت کنیم.
شما به موضوع انتقال تکنولوژی اشاره کردید، منتقدان میگویند در این قراردادها به طور مشخص در رابطه با انتقال تکنولوژی اشارهای نشده است.
در مورد انتقال تکنولوژی جلساتی در نهاد ریاستجمهوری برگزار شد و منتقدان بحثهای خود را در آن جلسات مطرح کردند. من هم در آن جلسات شرکت میکردم. محور بحثها این بود که انتقال تکنولوژی با دستور و قرارداد ایجاد نمیشود.
هیچ شرکت و کشوری حاضر نیست تکنولوژی درجه یک خود که ابداع و اختراع دانشمندان آن کشور است، را به کشوری دیگر ارائه دهد، بنابراین حتما نمیشود در قرارداد بگوییم تکنولوژی هم با خود بیاورید. عملی نست. انتقال تکنولوژی با همکاری و تعامل ایجاد میشود.
من فکر میکنم اجرای سری اول این قراردادها این تکنولوژی به تدریج بومیسازی میشود. ما مهندسان باهوشی داریم. آنها میتوانند تکنولوژی را یاد بگیرند. تنها با تعامل میتوان تکنولوژی را انتقال داد. نمیتوان با دستوربه تکنولوژی دست یافت.