◄ کرج؛ خیلی نزدیک، خیلی دور
«کرج به امان خدا رها شده»؛ این جملهای است که بیشتر کسانی که جزء ساکنان قدیمی شهر کرج هستند، وقتی صحبت از مشکلات این شهر میشود، آن را مطرح میکنند. هفته پیش که برف شدیدی در تهران و چند شهر دیگر بارید، همه نگاهها به سمت تهران بود.
امیرعباس کلهر | «کرج به امان خدا رها شده»؛ این جملهای است که بیشتر کسانی که جزء ساکنان قدیمی شهر کرج هستند، وقتی صحبت از مشکلات این شهر میشود، آن را مطرح میکنند. هفته پیش که برف شدیدی در تهران و چند شهر دیگر بارید، همه نگاهها به سمت تهران بود.
این اولین آزمون شهردار جدید بود. چند ساعت از سفیدپوش شدن تهران نگذشته بود که انتقادها شروع شد؛ راهها بسته است، ترافیک سرسامآور شده، تصادفها افزایش پیدا کرده، خیابانها شن و نمکپاشی نشده است و از ایندست... .
اما در میان همان انتقادها، بسیار کم خبری درباره وضع دیگر شهرهای اطراف تهران شنیده میشد. جالب آنکه در کرج بارش برف بیشتر از تهران بود، اما در خبرها کمتر صحبتی از وضع راههای این استان شد و اگر اتوبان تهران-کرج بسته نمیشد، اسم کرج چندان به گوش نمیرسید.
اگر برف هفته گذشته اولین آزمون محمدعلی نجفی در مواجه با بحرانهای فصل زمستان بود، در کرج هم اصغر نصیری، شهردار جدید، در حال تجربه اولین مواجهه با برف از پشت میز مدیریت بود؛ مدیریتی که کرج را در دو روز اول بارش برف به شهرآشوبی مثالزدنی تبدیل کرد. با روی کار آمدن شورای شهر جدید کرج، گامهای مثبتی در جهت عملکرد شفاف مسئولان برداشته شد.
یکی از این اقدامات برگزاری جلسات شورای شهر پنجم کرج بهصورت علنی و با حضور خبرنگاران بود که تا پیش از این، بدون حضور خبرنگاران برگزار میشد.
همچنان ضعف و کاستی در دل این شهر کوچک و زوایای تاریکی در عملکردها وجود دارد و همین امر باعث میشود که برخی مدیران دست به زدوبندهای سیاسی و اقتصادی بزنند. یکی از ضعفهای دیگری که در مواقع بحرانی چون زلزله و برفی که بهتازگی آن را پشت سر گذاشتیم به چشم میآید، نبود رسانههای مجازی یا مکتوب مستقل در کرج است.
منتقدان میگویند وقتی در کرج به رسانهها بها و به آنها اجازه فعالیت داده نمیشود، به عملکرد مدیران نوری انداخته نمیشود و آنها با خیال راحت به کارشان میرسند و در مقابل، عملکرد خود را در قالب مثبت در رسانههای دستوری و سفارشی خود منتشر میکنند. درحالیکه تهران رسانه مکتوب و مجازی زیاد دارد.
اکثر این رسانهها بخشی درباره اخبار استانها دارند، اما در این بخش اخباری منتشر میشود که روابط عمومیها به خبرگزاریها ارسال میکنند و آنها هم بسته به سلیقه یا رابطه کاری که با آن نهاد دارند، اقدام به انتشار آن میکنند. رسانههایی که در پایتخت مشغول به کار هستند، گزارشها و خبرهای انتقادی را هم منتشر میکنند، اما در کرج وضع متفاوت است.
رسانه مستقل و خصوصی وجود ندارد که بخواهد از وضعیت شهر در یک شب برفی گزارشی منتشر کند. این یکی از ضعفهای کرج است که باعث شده مدیران هر خبری را که به صلاحشان است، در خروجی رسانههای هماهنگ قرار دهند و از انتشار خبر یا گزارشهای انتقادی جلوگیری کنند.
برای مثال روز دوشنبه ۹ بهمنماه، در سایتها و شبکههای اجتماعی، این خبر مطرح شد که سقف آشیانه یکی از شرکتهای هلیکوپتری در نزدیکی فرودگاه پیام به علت بارش برف سنگین ریزش کرده و چهار فروند بالگرد این شرکت دچار خسارت شده است، اما در رسانهها و صحبتهای مسئولان کرج هیچ توضیحی در اینباره داده نشد.
همچنین، همان روزی که شهردار تهران در توییتر از شهروندان درخواست کرد به مأموران شهرداری کمک کنند و برف را از شاخههای درختها بتکانند، درختهای قدیمی شهر کرج زیر بار برف شکسته بودند و هیچ خبری از کارگران شهرداری نبود. در گفتگویی اعلام شد که شهردار با کمبود نیرو مواجه بوده است.
حسین مدیر روستا، معاون خدمات شهری شهرداری کرج، در گفتگو با ایسنا درباره کمبود نیروهای شهرداری بیان کرد: «امکانات ما در آن حد نیست که به تنهایی بر تمام شرایط مسلط شویم. مردم هم باید در این مواقع مشارکت کنند. کرج ۱ میلیون ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. ما برای مدیریت شرایط هزار نیروی خدماتی داشتیم. با این تعداد نیرو چگونه میتوان ۳۵ سانتیمتر برف را مدیریت کرد؟
بهبود وضعیت در چنین شرایطی به زمان نیاز دارد.» گلایه دیگر مردم در روزهای برفی نبود بستههای شن و نمک در سطح خیابانها بود تا خودشان دستبهکار شوند و در کوچههای محل زندگیشان بریزند و البته شنپاشی نشدن خیابانهای اصلی بود.
شهردار کرج درباره کمبودن شن و نمکپاشی در سطح شهر گفت: «صد نقطه از شهر را روی نقشه مشخص کردیم که چند بار در طول شبانهروز نمک و شن در آن مناطق تأمین میشد، اما باید از نمکپاشی زیاد جلوگیری کرد؛ زیرا نمک باعث ازبینرفتن آسفالت و اثرات بد زیستمحیطی و خسارات بسیار زیادی میشود به همین دلیل توزیع نمک در سطح شهر کم بود.»
همین راهبرد هم باعث ایجاد راهبندان زیادی در سطح شهر شد و البته درباره اشاره آقای شهردار به آسفالت شهر کرج و نگرانی او برای خرابشدن آن باید گفت که اگر سوار تاکسیهای کرج شوید، تکیهکلامی از رانندهها یا مردم میشنوید که رانندگی در کرج مانند قایقسواری روی آب است، از بس که خیابانهای این شهر پر از دستانداز و چاله است.
علیاصغر نصیری همچنین در گفتگو با تسنیم بیان کرده است: «با هیچ امکاناتی نمیتوان ظرف یکی، دو شب همه معابر اصلی و فرعی را برفروبی کرد.» در نهایت شهردار کرج خدا را شکر کرده که کارها بهخوبی پیش رفته است.
حال اینکه به گفته شهروندان تا روز پنجشنبه هیچ خبری از ماشینآلات برفروبی و شنپاشی در اکثر خیابانهای فرعی و اصلی شهر کرج چون بلوار بهشتی، منطقه مهرویلا و دهقانویلا، میانجاده و سهراه گوهردشت نبود و شهر به امان خدا رها شده بود تا با تابش خورشید، همکاری مردم و بچههای تعطیلشده از مدرسه و گذر ماشینها از روی برف، برفها آب شود، شکرگزاری هم دارد.
کاربران بسیاری در شبکه اجتماعی توییتر از کمکاری مسئولان شهری نوشتند، اما آنطور که باید و شاید در رسانههای کرج گزارشی درباره انتقادهای مردم و کمکاریهای مسئولان شهری در مواجه با بحران منتشر نشد و هرچه بود، گلوبلبل بود.
کاربران زیادی نوشتند که برفهای کرج به همت آفتاب آب شده است و حتی برخی به طنز نوشتند که برای عبورومرور در سطح شهر کرج باید سورتمه و اسکیتهای برادران اسکیمو را از قطب شمال به عاریه بگیرند تا بتوانند در سطح شهر حرکت کنند.
منتقدان میگویند چگونگی مدیریت بحران در شهر کرج و مواجهه مسئولان شهری با آن و توجیه عملکردشان مصداق شعر خود گوییم و خود خندیم و خود مرد هنرمندیم، است. فاصله کرج تا تهران ۵۳ کیلومتر است و در توزیع منابع و امکانات و رسیدگی به مشکلات شهری فاصله کرج از تهران چنان زیاد است که مردم دیگر امیدی به رفع مشکلات ندارند و به همین وضعیت عادت کردهاند.
باید خارج از تهران زندگی کنید تا تبعیض و کمبود امکانات را درک کنید و پیش خود بگویید، کرج که به تهران نزدیک است، چنین وضعی دارد، وای به حال استانهایی که از مرکز دور افتادهاند. «حملونقل» از شهردار کرج دعوت میکند تا بهصورت حضوری و بدون واسطه، درباره نحوه مدیریت بحران شهرداری کرج و عملکرد مجموعه تحت مدیریت ایشان در مواجهه با بارش برف گفتگو داشته باشیم.