◄ بررسی جایگاه بخش خصوصی در مذاکرات بینالمللی
دولت باید به موازات استفاده از ظرفیتهای مانده در برجام تصمیمات جدی و اساسی برای سایر تهدیداتی که متوجه اقتصاد و کشور است بگیرند. متمرکز کردن همه تصمیمها در دل برجام، منجر به ایجاد گشایشهای لازم برای مشکلات و چالشهای کشور نخواهد شد.
با لغو برجام توسط دولت امریکا، شرکتهای مختلف اروپایی بهعنوان شرکای تجاری ایران هرکدام شیوه مجزایی را برای برخورد با این قضیه اتخاذ کردند. جدای از اینکه اثرات لغو این معاهده در سطح بینالمللی- بهعنوان پارامتری که درباره آن بحثهای بسیاری مطرح شده- چه میتواند باشد، آنچه اهمیت دارد شیوه برخورد مسئولان دولتی در کشور ما و همچنین بخش خصوصی در این زمینه است.
به گزارش تیننیوز، پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران در اینباره گفت: توافقنامه موسوم به برجام یکی از حرفهایترین اقداماتی بوده است که در چند دهه اخیر در سطح بینالمللی بین ایران و قدرتهای بزرگ جهانی بهعملآمده و این توافق عملاً در زمان خودش توانست سایه جنگ را از کشور ما دور کند و شرایط را برای حلوفصل مناقشات هستهای از طریق کانالهای دیپلماسی برقرار کند.
سلطانی افزود: اما با استقرار دولت ترامپ، رویکرد بسیار متفاوت و بهدور از قواعد و اصول دیپلماسی و تعاملات بینالمللی رئیسجمهور جدید آمریکا، شرایط را دگرگون کرد. این رویکرد نهفقط در مقابل ایران بلکه در برابر شرکای اصلی تجاری و راهبردی آمریکا هم بهکار گرفته شد. مواردی همچون خروج آمریکا از معاهده کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد، ترک مذاکرات انعقاد پیمان تجاری اقیانوس آرام یا شراکت ترنس-پسیفیک (TPP)، جنگ تجاری بین آمریکا و چین، رویکرد جدید این کشور نسبت به اروپا و تغییر تعرفههای تجاری مابین آمریکا و اروپا در برخی اقلام نیز نشان میدهد که این رویکرد تهاجمی صرفا معطوف به ایران نیست. بنابراین نمیتوان در شرایطی که ترامپ با بسیاری از کشورها چنین رفتاری را در پیش گرفته است، برجام را مقصر این شرایط دانست.
نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران بیان کرد: افرادی که به برجام انتقاد میکنند، یا اطلاعات و آگاهی کاملی از اینکه برجام چه خطراتی را از کشورمان دور کرد و چه چارچوبی را میتوانست برای حل مشکلات ما بهوجود بیاورد ندارند، یا از سر عناد و غرضورزی و رقابتهای سیاسی است که این رویکرد را در پیش گرفتهاند. اما آنچه مسلم است، اگر برجام برای آمریکا معاهده خوبی بود و همه خواستهای مورد نظرش را تأمین میکرد، از آن خارج نمیشد. بنابراین خارج شدن آمریکا از برجام نشان میدهد که همه مقاصد آمریکا از برجام تأمین نشده است، همچنانکه شروطی هم که از سوی آمریکاییها بیان شده است در چارچوب برجام نیست.
پدرام سلطانی افزود: بر همین اساس، رهیافت ما در برابر برجام باید حفظ آن باشد و حفظ این توافق باید با رویکردی ایجابی و عملگرایانه با پنج کشور دیگر طرف توافق، بهپیش برود. از بین این کشورها باید بهویژه تاکید خاصی روی سه کشور اروپایی داشت. بهنظر میرسد که در فصل جدید روابط بینالملل ایران و سایر کشورها، جدیت سه کشور اروپایی در طی مسیر دیپلماسی با ایران حتی از دو کشور دیگر طرف مذاکره یعنی چین و روسیه هم بیشتر است. بهعنوانمثال اگر زبان به کار گرفتهشده از سوی این کشورها را با پیش از مذاکرات مقایسه کنیم، خواهیم دید که چین و روسیه بعضاً حمایتهای جستهوگریختهای از ما داشتند، اما چهار کشور دیگر فاقد این رویکرد بودهاند.
نایب رییس اتاق ایران توضیح داد: اما بعد از برجام تعداد اظهارنظرها، مذاکرات و چانهزنیهایی که توسط کشورهای اروپایی برای حفظ برجام انجام شد، از چین و روسیه هم بیشتر بوده است. تحرک و رفتوآمد وزرای خارجه و رهبران این کشورها نیز بهمراتب بیشتر از چین و روسیه بوده است. بنابراین اگر نخواهیم مثل همیشه بدبینانه و با سوءظن به این شرایط بنگریم باید به این نکته توجه کنیم که اروپاییها بهصورت جدی علاقهمند هستند که برجام را حفظ کنند، چراکه منافعی در برجام دارند که با آمریکا متفاوت است.
این کارشناس مسائل اقتصادی درخصوص واکنش اروپاییان به لغو برجام نیز گفت: کشورهای اروپایی بهصورت مشخص ملاحظات امنیتی خودشان را در برجام دنبال میکنند که این موضوع برای روسیه، چین و آمریکا مصداق ندارد. اروپاییها بر این باورند که افزایش تنشها و تشنجها در خاورمیانه در کشور مهم و تأثیرگذاری همچون ایران میتواند سیل عظیمی از پناهندهها را بهسوی اروپا روانه کند، درحالیکه پناهندهها بهسوی آمریکا، روسیه و چین نخواهند رفت.
پدرام سلطانی اضافه کرد: همچنین این موضوع میتواند احتمال مخاطرات نظامی در منطقه، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم حملات تروریستی بر کشورهای اروپایی و ترافیک مواد مخدر بهسوی اروپا به دلیل ناامنی در خاورمیانه را افزایش دهد. در نتیجه اروپا از منظر امنیت کشورهای اروپایی و مردم خودش به این توافق مینگرد. اگر ما بتوانیم با همین پارادایم با اروپاییها تعامل کنیم، بدون شک در چارچوب برجام میتوانیم بخشی از منافعمان را صیانت کنیم، بهویژه که اروپا با سرعتی بیش از انتظار به دنبال تعمیم قانون انسداد به تجارت با ایران است.
این مقام مسئول توضیح بیشتری در این زمینه داد و افزود: البته نباید از قانون انسداد، ظرفیت فعلی اراده جمعی در اتحادیه اروپا و ملاحظاتی که اروپاییها در خصوص منافع خود دارند، انتظارات بیشازحد داشته باشیم. بهعنوانمثال مطابق این قانون شرکتهایی که از محل نادیده گرفتن تحریمهای ثانویه آمریکا آسیب میبینند، از شمول این قانون معاف هستند، بهعبارتدیگر شرکتهای بزرگ چندملیتی که در تجارت و سرمایهگذاری در بازار آمریکا حضور دارند از این قانون معاف هستند. بنابراین میتوانیم انتظار داشته باشیم شرکتهای بزرگ اروپایی ترجیح دهند از بازار ایران خارج شوند. اما این قانون شرایط را برای شرکتهای کوچک و متوسط و سرمایهگذاری آنها در ایران فراهم میکند.
سلطانی همچنین اظهار داشت: این نکته را هم نباید فراموش کرد که برقراری ارتباط با شرکتهای متوسط و کوچک به زیرساختهای پایهای همچون خدمات بانکی، بیمهای و حملونقل نیاز خواهد داشت که اگر ما با پنج کشور باقیمانده در این زمینه هم به راهکارهایی دست پیدا کنیم، میتوانیم تعاملات را حفظ و بهتدریج سایر خواستههایمان را از کشورهای اروپایی مطالبه کنیم.
چشمانداز کوتاهمدت و بلندمدت شرکتهای ایرانی
نایب رییس اتاق ایران چارچوبی که ذکر شد را فراهمکننده تعامل کوتاهمدت بخش خصوصی ایران با شرکتهای اروپایی عنوان کرد و گفت: دو موضوع مهمی که باید نتیجه آن مشخص شود، تعاملات بانکی و حملونقل ایران با اروپا خواهد بود که اگر به راهحلهای اصولی و پایدار برسیم، فرصت توسعه همکاری در مقیاس پوشش دادهشده در فصل مشترک قانون انسداد و توافق برجام را فراهم میکنیم و بهتدریج شرکتهای ایرانی میتوانند به توسعه روابط خود بپردازند، البته این موضوع نیازمند همکاری تنگاتنگ اروپا، چین و روسیه است.
پدرام سلطانی آنچه به توسعه روابط شرکتهای ایرانی و اروپا کمک میکند را بستر فراهمشده از سوی اروپا دانست که از آن جمله میتوان به چراغ سبزی که به بانک سرمایهگذاری اروپا برای پوشش و انجام سرمایهگذاریهای کوچک و متوسط در ایران دادهشده و همچنین پوشش بیمهای مؤسسات بیمه صادرات و سرمایهگذاری اروپایی برای ایران اشاره کرد. هرچند به زعم سلطانی برای عملیاتی شدن این بخش لازم است بخش خصوصی در پیشانی تعاملات اقتصادی ما با اروپا قرار بگیرد.
سلطانی اضافه کرد: بدون شک اروپاییها در این شرایط بخش خصوصی ایران را به بخش عمومی غیردولتی و نهادها و مجموعههایی که مستقیم و غیرمستقیم شامل تحریمها میشوند ترجیح میدهند. اما از سوی دیگر لازم است دولت چنین امکانی را فراهم کند و عرصه را برای ظهور و بروز و کنشگری بخش خصوصی باز کند. از این طریق دولت میتواند علاوه بر انتقال پیامی مبتنی بر عزم بخش دولتی و عمومی به برقراری ارتباط با دولتهای اروپایی، به افزایش جدی تحرکبخش خصوصی در قالب اتاق بازرگانی و تشکلها کمک کند و بهمحض فراهم شدن شرایط از فرصتهای پیش رو بهره ببرد.
پدرام سلطانی از اینکه در سالهای گذشته همواره ابتکار عمل در صحنه بینالمللی در اختیار دولت بوده است، اظهار تاسف کرد و گفت: تا به حال کمتر شاهد حضور فعالانه بخش خصوصی در عرصه بینالملل بودهایم، بهطوریکه صادرات بخش خصوصی رشد قابلملاحظهای نداشت و تعاملات بخش خصوصی در تحرکات بینالمللی محدود بود و اشتیاقی برای حضور در مجامع بینالمللی دیده نمیشد. بر همین اساس است که هنوز هم در رفتوآمدهای بینالمللی، مسئولان ارشد دولتی و هیاتهای اعزامی برای تعاملات اقتصادی، شرکتهای عمومی غیردولتی و شرکتهای دولتی در صدر مینشینند و قدر میبینند، اما بخش خصوصی نقش سیاهی لشگر را ایفا میکند. نکته جالب این است که چنین رفتاری در مناسبات کشورمان تبدیل به یکرویه شده و در ذهن و ضمیر بخش خصوصی نقش بسته و رویکرد واکنشی را نصیب بخش خصوصی کرده است.
این مقام مسئول راهکار برونرفت از این شرایط را نیز به این شکل مطرح کرد و گفت: برای اینکه تغییری در این رویکرد ایجاد کنیم باید باور، خواسته و اعتقاد دولت در این زمینه را مدنظر قرار دهیم. چراکه هنوز هم با قاطعیت میتوان گفت نگاه مسئولان ارشد کشور این است که اگر طرفهای ایرانی قرار است در قالب هیاتی با طرفهای خارجی دیداری داشته باشند، روسای چند شرکت دولتی یا نهایتاً شرکتهای عمومی غیردولتی آنها را همراهی کنند. گویا دولتمردان از اینکه شرکتهای بخش خصوصی را دور میز مذاکرات جدی کنار خود بنشانند، ابا دارند.
سلطانی توضیح بیشتری داد و گفت: بر همین مبنا هم کمتر میتوان عکسی از هیاتهای ایرانی در مذاکرات یافت که در طرف ایرانی میز مذاکرات حتی یک نفر از بخش خصوصی حضور داشته باشد. بهعبارتدیگر هیچگاه حمایت جدی از بخش خصوصی در مذاکرات و به ثمر رسیدن آن به عمل نیامده است و قطعاً اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند، ما از تعامل با اروپا به نتایج مطلوبی دست پیدا نمیکنیم، درنتیجه ظرفیت موجود در برجام برای تعامل با سایر کشورها نیز بلااستفاده میماند و بیشتر آثار منفی آن در اقتصاد ما نمایان خواهد شد.
نایب رییس اتاق ایران افزود: دولت و حاکمیت باید بهموازات استفاده از ظرفیتهای مانده در برجام تصمیمات جدی و اساسی برای سایر تهدیداتی که متوجه اقتصاد و کشور است بگیرند. چراکه بدیهی است متمرکز کردن همه تصمیمها در دل برجام، منجر به ایجاد گشایشهای لازم برای مشکلات و چالشهای کشور نخواهد شد.
سلطانی گشایش در روابط و پاسخگویی به مطالبات، در قالب ایجابی و نه در قالب برخورد و رویکردهای انتظامی و امنیتی در داخل کشور را نیازمند تصمیماتی بسیار بزرگتر از برجام دانست و اضافه کرد: این نکته را هم فراموش نکنیم که هر کشوری برای تصمیمگیری اساسی و جدی به سرمایه اجتماعی نیاز دارد، این در حالی است که متأسفانه در حال حاضر سرمایه اجتماعی در جامعه ایران در شرایط مناسبی نیست. طبیعی است که در چنین شرایطی نمیتوانیم به سمت برجام آدرس بدهیم، چراکه نوک پیکان بهسوی حاکمیت و کل کشور نشانه رفته است. در همین زمینه سخنرانی وزیر خارجه آمریکا نیز نشان داد که آنها چگونه از مشکلات و کاستیهای موجود در درون ما سوءاستفاده میکنند و آنها را حربهای قرار دادهاند، درحالیکه میتوانیم با تساهل، گشایش و برجام داخلی، به دست آنان بهانه ندهیم.