ماجرای خواندنی اولین برخورد هوایی ایران و شوروی
در ٢٨ آبان سال ۱۳۴۲ شمسی هنگامی که برژنف، صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیر شوروی برای اولین و آخرین بار از ایران بازدید می کرد و سه روز قبل از کشته شدن پرزیدنت کندی در اول آذر ١٣۴٢ در مرز بین ایران و شوروی در منطقه دره گز اتفاقی روی داد که شنیدنی است.
در ٢٨ آبان سال ۱۳۴۲ شمسی هنگامی که برژنف، صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیر شوروی برای اولین و آخرین بار از ایران بازدید می کرد و سه روز قبل از کشته شدن پرزیدنت کندی در اول آذر ١٣۴٢ در مرز بین ایران و شوروی در منطقه دره گز اتفاقی روی داد که شنیدنی است.
یک هواپیمای دو موتوره ائروکامندر ۵۰۰ به نام EP-AEL متعلق به شرکت هواپیمائی ارتاکسی (بعداً تبدیل به جزئی از شرکت هواپیمائی آسمان شد) که در کرایه سازمان نقشه برداری ایران بود در منطقه قوچان و دره گز مشغول عکسبرداری هوائی از شهر بوده و ۲۶ کیلومتر با مرز شوروی فاصله داشته که ناگهان خود را در محاصره سه جت میگ ۱۷ روسی میبیند.
هواپیمای ایرانی به جز کاپیتان کامبیز دادستان ۳۳ ساله دارای گواهینامه ATP یا AIRLINE TRANSPORT PILOT که از طرف ایران ایر به سازمان نقشه برداری مأمور بوده دو سرنشین از سازمان نقشه برداری هم داشته است. جریان این نوع مأموریت معمولاً توسط نهادهای دولتی باید به اطلاع شوروی می رسیده که آنان در جریان باشند و فکر سوئی نکنند. زیرا در آن زمان کشورهای طرفدار آمریکا گاه با پروازهای به ظاهر اشتباهی بر روی مرزهای شوروی در واقع میزان دقت رادارهای شوروی را اندازه می گرفتند. متأسفانه در این مورد بخصوص اطلاع رسانی فراموش شده بود ولی با این حال هواپیمای کاپیتان دادستان هیچگاه از ۲۶ کیلومتر نزدیکتر به مرز شوروی نرفته بوده است.
از چپ به راست: کاپیتان دادستان، مرحوم سالاری و مرحوم ابراهیمی
هواپیمای ائروکامندر از سطح زمین ۵۰۰۰ پا ارتفاع داشته که فاصله لازم برای عکسبرداری در آن روز بوده است.
ناگهان سه هواپیمای میگ یکبار از زیر بال چپ از ائروکامندر جلو می زنند و بار دیگر با پرتاب گلوله های رسام در جهت عمود بر هواپیما به کاپیتان دادستان تفهیم می کنند که باید با آنها به طرف شوروی برود. دادستان که مطمئن بوده در خاک ایران است و رفتنش به خاک شوروی بعداً ممکن است تبدیل به اتهام خوردن به جاسوسی بشود تصمیم می گیرد که همانجا پایین بیاید و هرطور که هست بنشیند. در ضمن سعی می کرده که هم با رادیو درخواست کمک کند و هم بگوید که در خاک شوروی نیست.
سانحه حمله به هواپیمای سازمان نقشه برداری
میگ ها شروع به تیراندازی می کنند و شیشه جلوی هواپیما بر اثر اصابت گلوله سوراخ سوراخ می شود. موتور سمت چپ نیز آتش می گیرد و موتور سمت راست نیز از کار می افتد.
دادستان با سرعت حدود ۱۵۰۰ پا در دقیقه فرود می آمده و با مانورهای مختلف سعی می کند که در معرض تیررس روس ها نباشد. در همین احوالات دادستان به دو سرنشین هواپیما حسین سالاری و امان الله ابراهیمی دلداری می داد که روحیه خود را نبازند.
وی در همان حال از یکی از سرنشینان می خواهد که در اضطراری سمت راست هواپیما را باز کند که بتوانند بعد از فرود از آن در فرار کنند زیرا در سمت چپ درست پشت موتور آتش گرفته باز می شده است. هواپیما مانند گلایدر بی موتور به پرواز خود ادامه می داده و پشت به باد در حالی که چاره دیگری نداشته در زمینی نسبتاً مسطح فرود می آید. چون موتورها خاموش بوده سیستم هیدرولیک نیز کار نمی کرده و در نتیجه ترمز هواپیما کار نمی کرد در واقع شانس می آورند که چند جوی آب عرضی در مسیر نشستن بوده که هر بار برخورد با این جوی ها سرعتشان را کم می کرده است.
نشستن کاپیتان دادستان یک معجزه و حاکی از مهارت فوق العاده وی و از دست ندادن خونسردی اش در هنگام بحران بوده است.
بالاخره پس از توقف کامل هواپیما دادستان متوجه می شود که سرنشین موفق نشده در اضطراری سمت راست را باز کند در این موقع سرنشین در سمت چپ را که پشت موتور آتش گرفته بوده باز می کند و دادستان به آن دو نفر می گوید که برای نجات جان خود باید به درون آتش رفته و از هواپیما خارج شوند که آن دو نفر نمی روند اما دادستان جرات کرده و موفق می شود که خود را به بیرون بیاندازد و با غلطیدن روی خاک خود آتش را خاموش می کند ولی دو نفر دیگر از هواپیما بیرون نمیروند.
دادستان دو بار دور هواپیما چرخیده و آنها را صدا می زند که بیرون بیایند اما آنها به هر علتی بیرون نیامده و جان می بازند. کاپیتان دادستان دو سال تحت ۴۴ عمل جراحی قرار می گیرد تا سلامت نسبی خود را باز می یابد و در اولین ساعات ورود دادستان به بیمارستان بازجویان ایرانی می خواستند بدانند که آیا واقعاً هواپیماهای شوروی وی را زده اند یا این یک توطئه غرب برای خراب کردن روابط ایران و شوروی به دلیل ورود برژنف به ایران بوده و ممکن بود هواپیماهایی از پایگاه های پاکستان وی را زده باشند که وی می گوید هواپیماها میگ ۱۷ و دارای آرم ستاره سرخ شوروی بوده است.
دولت شوروی ناچار می شود مسوولیت اشتباه در ساقط کردن این هواپیما را که ۲۶ کیلومتر داخل مرزهای ایران بوده بپذیرد و خسارات وارده را طبق تقاضای دولت ایران بپردازد که متأسفانه دولت ایران بابت کشته ها و مجروح سانحه خسارتی نخواسته بوده است.
روی لاشه هواپیما حداقل جای ۱۲۴ گلوله قابل رؤیت، پیدا شده که تعداد گلوله ها از این هم بیشتر بوده زیرا قسمت هایی از بدنه هواپیما سوخته و جای گلوله ها در آن قسمت ها معلوم نبوده است. پوکه تمام گلوله ها نیز در شهر دره گز و حوالی آن فرود آمده بود که دلیل دیگری بر تجاوز روس ها به حریم هوائی ایران بوده است.
دادستان پس از گذشت چند ماه از دوره درمان، مجدداً به فعالیت خود در بخش پرواز سازمان نقشه برداری کشور ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ به عنوان مدیر عامل شرکت ایر تاکسی (هواپیمایی آسمان) منصوب شد و پیش از انقلاب به درجه بازنشستگی نائل آمد.
منبع: ایسنا