◄ خاطره ای از یک افتتاحیه؛ پلی که روز افتتاح سیل برد
یکی از مدیران بازنشسته راهداری خاطره ای از چگونگی افتتاح یک پل در خراسان را از سال های دور بازگو کرد.
یکی از مدیران بازنشسته راهداری خاطره ای از چگونگی افتتاح یک پل در خراسان را از سال های دور بازگو کرد.
به گزارش تین نیوز، جمشید علیپور گفت: یکی از زیبا ترین پل های خراسان، پل قوسی با سنگ مالون «باغجر» در مسیر راه فرعی سبزوار به ایستگاه راه آهن سلطان آباد است.
وی افزود: در زمان احداث راه آهن مشهد به تهران، به منظور دسترسی شهرهای اسفراین، سبزوار و کاشمر به راه آهن از کوتاه ترین محل، از ایستگاه حاکم آباد دشت جوین، راه فرعی ۵۵ کیلومتری به اسفراین و از محل ایستگاه سلطان آباد راه فرعی ۴۵ کیلومتری به سبزوار احداث شد و پل باغجر در همین مسیر است.
او عنوان کرد: برای کاهش شیب جاده وسایط نقلیه ابتدا از زیر پل عبور و سپس با حرکت در محیط دایره ای با شیب ۸ درصد از روی پل عبور کرده و همان شیب و قوس را تا ۱۸۰ درجه طی و به خط الراس گردنه می رسند.
علیپور ادامه داد: بعداز گردنه به فاصله اندکی قنات (علییک) و در کنار قنات کافه رستوران معروف خانم ملیحه که زبانزد رانندگان جاده ای اتوبوس و کامیون بود، قرار دارد.
او گفت: این مسیر بعد از قنات به سلطان آباد و ادامه اش به ایستگاه راه آهن و ادامه به سمت شمال به مشکان و امام زاده شاهزاده اصغر و چکنه و قوچان و از سلطان آباد به سمت شرق به طرف همت آباد و در نهایت به موازات راه آهن به نیشابور می رسد و از سلطان آباد به طرف غرب رفته و پس از عبور از رباط جز و شم آباد وعنابستان و عنبرستان و چرو و چشم به ایستگاه حکم آباد می رسد.
علیپور خاطرنشان کرد: با یادآوری خاطره پل باغجر به یاد افتتاح پلی افتادم که در ابتدای استخدامم صورت گرفت.
او ادامه داد: در مسیر مشهد به صالح آباد بعد از نعتو و بغبغو و نزدیک گوش لاغر پلی احداث و قرار بود توسط والی خراسان جناب سپهبد عزیزی (قبل از انقلاب افراد قوی و قدر امثال قوام السلطنه نخست وزیر و جلال تهرانی رئیس شورای سلطنت و ولیان معروف و سپهبد باتمانقلیچ و در این رده استاندار خراسان بودند) افتتاح شود.
این بازنشسته راهداری عنوان کرد: در ساحل شرقی اهالی عشایر غیور محلی با ساز و دهل و رقص و آواز و گوسفندان تزئین شده برای قربانی و در ساحل غربی عوامل پیمانکار و دستگاه نظارت و ماموران راهداری با ماشین آلات راهسازی و راهداری منتظر بودند، عقربه های ساعت به وقت ظهر نزدیک می شد و همه منتظر و چشم به راه والی.
علیپور افزود: ناگهان هوا ابری و رعد و برقی و تگرگ و سیل شد و به یک چشم برهم زدنی، سیل غرش کنان پل را بغل کرد و برد و آثاری از پل نماند.
او ادامه داد: پس از فروکش کردن سیل، موکب همایونی والی با اسکورت ماشین پلیس نمایان شد. سکوت و بی حرکتی و حیرت و تعجب همه را دربرگرفته بود، والی از ماشین پیاده و سراغ قیچی و روبان و پل را گرفت که گزارش داده شد پیش پای شما پل به غارت رفت، استاندار خشمگین، مدیرکل صم و بکم و لب های عوامل پیمانکار و مشاور دستگاه نظارت مثل لب های شتر آویزان شده بود.