شمالیها و غیرشمالیها
مردمان ایران به دو دسته تقسیم میشوند؛ آنها که شمال میروند و آنها که شمال نمیروند. از میان آنها که شمال نمیروند، عدهای به دیدن دیار و یار میروند و عدهای میروند که طبیعتهای غیرشمالی را بگردند و عدهای هم مشتاق سرکشی به تاریخ و بناهای قدیمی هستند.
مردمان ایران به دو دسته تقسیم میشوند؛ آنها که شمال میروند و آنها که شمال نمیروند. از میان آنها که شمال نمیروند، عدهای به دیدن دیار و یار میروند و عدهای میروند که طبیعتهای غیرشمالی را بگردند و عدهای هم مشتاق سرکشی به تاریخ و بناهای قدیمی هستند.
عدهای هم فرصت تعطیلات را غنیمت میشمرند و مرزها را پشت سر میگذارند تا در جهان خارج، چرخی بزنند. در یک دستهبندی کلی، میتوانیم بگوییم دو دسته گردشگر حرفهای و مسافر داریم. گروه نخست افرادی هستند که میدانند کجا میروند و معمولا با هدف خاصی سفر میکنند، یعنی اینکه سفر آنها با هدف بازدید از اماکن طبیعی و تاریخی و به طور معمول مطالعه شده است.
این گروه که شاید بتوان به آنها گردشگر حرفهای گفت، به طور معمول برنامه زمانی و مالی برای سفر خود دارند.دسته دوم مسافران هستند که مسیر بین دو یا چند شهر را به طور معمول بدون برنامهریزی قبلی میپیمایند و راهی را در پیش میگیرند. گروه نخست را میتوان موتور محرک گردشگری دانست به این دلیل که این دسته از گردشگران ترجیح میدهند پولی کنار بگذارند و از امکانات رسمی مثل هتل و رستوران استفاده کنند.
اما دسته دوم در بیشتر مواقع با شرایط کنار میآیند و به عنوان مثال با اجاره سوئیت یا کرایه منازل مسکونی یا حتی پارک خوابی به جاده میزنند و برای تهیه غذا هم خیلی سخت نمیگیرند. هر دو گروه برای گردشگری مفید هستند اما ضمن احترام به گردشگران گروه دوم، باید بگوییم این گردشگران گروه نخست هستند که موتور محرک گردشگری محسوب میشوند چرا که حاضرند برای خرید خدمات هتلها و رستورانها و موزهها پول پرداخت کنند در حالی که گردشگران گروه دوم به احتمال چنین برنامهای مد نظر ندارند. ممکن است از خود بپرسیم مقصد گردشگران گروه نخست کجاست و گردشگران گروه دوم، چه مناطقی را انتخاب میکنند؟ مشاهدههای اولیه و برخی تحقیقها در حوزه گردشگری نشان میدهد گردشگران گروه نخست، به طور عمده به شهرهایی سفر میکنند که از امکانات حرفهای گردشگری برخوردارند. یعنی اینکه در کنار جذابیتهای گردشگری و در اختیار داشتن اماکن تاریخی، موزهها و امکانات سرگرمکننده، از زیرساختهای مناسب مثل هتل و رستورانهای خوب هم بهرهمند هستند. گروه دوم اما به طور مشخص راه شهرهای شمالی و مناطق مشابه را درپیش میگیرند که هم جذابیتهای طبیعی دارند و هم از امکانات ارزانقیمت مثل کمپها و پارکهای امن برخوردارند.
با این توصیف، باید تفاوتی میان گروه نخست و گروه دوم گردشگران در نظر گرفت. به عنوان مثال میشود به گروه نخست، گردشگر گفت اما گروه دوم را مسافر نامید. حالا ببینیم تعریف گردشگر چیست و مسافر چه معنایی دارد؟ گردشگر، فردی است که با هدف دیدن جاذبههای گردشگری، از محل زندگی خود دور میشود و در مدت زمانی کمتر از یک سال به محلی غیر از محل زندگی خود مسافرت میکند. به افرادی میتوان گردشگر گفت که از امکانات و خدمات گردشگری شهرها مانند هتل، رستوران، مراکز گردشگری و دیگر زیرساختهای گردشگری استفاده میکند و در نتیجه باعث ایجاد درآمدزایی و مشاغل پایدار در این مناطق میشود.
ضمن اینکه اگر هدف یک فرد از سفر به یک شهر، بازارگشایی یا عقد قرارداد تجاری یا هرنوع کسب وکاری باشد، به او گردشگر نمیگویند. اما اگر هدفش کسب درآمد نباشد و فقط با هدف دیدن جاذبههای طبیعی یا تاریخی به منطقهای سفر کند، به او گردشگر میگویند.
مسافر اما فردی است که بین دو یا چند منطقه یا شهر سفر میکند. با این تعاریف مشخص میشود در ایران، تعداد گردشگران به نسبت تعداد مسافران بسیار اندک است، چون ممکن است حجم زیادی مسافر وارد شهری شود اما تعداد گردشگرانی که وارد این شهر میشوند بسیار اندک باشد. به همین دلیل است که در شهرهای شمال ایران، تعداد هتلها، مراکز تفریحی و رستورانهای خوب، کم است اما در مقابل، تعداد بسیار زیادی سوپر مارکت و قهوهخانه ارزان در مسیر گذر مسافران بنا شده است.
محسن جلالپور - فعال اقتصادی