◄ برجام، قراردادهای اقتصادی و دیپلماسی پویا
کمتر کسی در این موضوع شک دارد که کمبود منابع اصلیترین مانعی است که بر سر راه بهسرانجام رسیدن پروژههای کشور و خصوصاً بخشهای حملونقل قرار گرفته است. پروژههای تعریفشده و موردنیاز ما در این حوزه اگر با ظرفیتی مناسب فعال شوند میتوانند حتی اقتصاد ملی ما را دچار تغییرات مثبتی کنند.
حشمتالله فلاحت پیشه*: کمتر کسی در این موضوع شک دارد که کمبود منابع اصلیترین مانعی است که بر سر راه بهسرانجام رسیدن پروژههای کشور و خصوصاً بخشهای حملونقل قرار گرفته است. پروژههای تعریفشده و موردنیاز ما در این حوزه اگر با ظرفیتی مناسب فعال شوند میتوانند حتی اقتصاد ملی ما را دچار تغییرات مثبتی کنند.
درواقع جغرافیای سرزمینی ما به لحاظ اقتصادی دارای سه مزیت اصلی است که یکی از آنها حوزه حملونقل را شامل میشود و دو مورد دیگر مربوط به حوزه انرژی و گردشگری هستند. این سه حوزه و خصوصاً بخش حملونقل نیاز جدی برای جذب سرمایههای بزرگ و فعالکردن پروژههای ملی دارند؛ چیزی که به نظر میرسد اقدام اخیر دولت آمریکا برای آن یک تهدید محسوب خواهد شد.
هرچند ترامپ بر اساس وعده قبلیاش و با وجود مخالفت جهانی زیر میزبازی زد و یک توافق بینالمللی را نادیده گرفت اما الزاماً نمیتوان داشتن تراز مالی بالا با کشورهای طرف برجام را برای آمریکا یک امتیاز تمامکننده دانست.
هرچند این موقعیت ابزار بسیار کارآمدی برای دولت آمریکا خواهد بود اما در مقابل اعتبار بینالمللی کسبشده توسط کشورمان در فرایند توافق برجام و سپس اجرای آن نیز چیزی کم از آن ندارد. مضافاً اینکه موقعیت دیپلماتیک و ژئوپولتیک ایران در منطقه نیز عاملی تعیینکننده خواهد بود.
کمتر کسی در این موضوع شک دارد که کمبود منابع اصلیترین مانعی است که بر سر راه به سرانجام رسیدن پروژههای کشور و خصوصاً بخشهای حملونقل قرار گرفته است. پروژههای تعریفشده و موردنیاز ما در این حوزه اگر با ظرفیتی مناسب فعال شوند میتوانند حتی اقتصاد ملی ما را دچار تغییرات مثبتی کنند. درواقع جغرافیای سرزمینی ما به لحاظ اقتصادی دارای سه مزیت اصلی است که یکی از آنها حوزه حملونقل را شامل میشود و دو مورد دیگر مربوط به حوزه انرژی و گردشگری هستند. این سه حوزه و خصوصاً بخش حملونقل نیازمند جدی برای جذب سرمایههای بزرگ و فعالکردن پروژههای ملی است؛ چیزی که به نظر میرسد اقدام اخیر دولت آمریکا برای آن یک تهدید محسوب خواهد شد.
هرچند ترامپ بر اساس وعده قبلیاش و با وجود مخالفت جهانی زیر میز بازی زد و یک توافق بینالمللی را نادیده گرفت اما الزاماً نمیتوان داشتن تراز مالی بالا با کشورهای طرف برجام را برای آمریکا یک امتیاز تمامکننده دانست. هرچند این موقعیت ابزار بسیار کارآمدی برای دولت آمریکا خواهد بود اما در مقابل اعتبار بینالمللی کسبشده توسط کشورمان در فرایند توافق برجام و سپس اجرای آن نیز چیزی کم از آن ندارد. مضافاً اینکه موقعیت دیپلماتیک و ژئوپولتیک ایران در منطقه نیز عاملی تعیینکننده خواهد بود.
واقعیت این است که ما هنوز وارد فضای سیاسی-اقتصادی بدون برجام نشدیم و این توافق همچنان یک واقعیت است. بنابراین امکان استفاده از موقعیتهای اقتصادی آن نیز واقعیتی است که باید به آن آگاه باشیم لیکن استفاده از آن متضمن پذیرفتن واقعیتهایی دیگر است. ازجمله اینکه ایران خود را بهعنوان بازیگری منطقی، متعهد به اصول دیپلماتیک و حقوق بینالملل، ضامن صلح پایدار و مشتاق به همکاری متقابل در عرصه جهانی نشان دهد. چنین ژستی است که میتواند امکان استفاده زا فرصتهای اقتصادی برجام را همچنان برای ما زنده بگذارد.
به عبارت روشنتر ایران باید از این نقطه به بعد طوری جلو برود که طرفهای مقابل و خصوصاً اتحادیه اروپا احساس کنند که این کشور با نوع رفتاری که دارد دارای آن درجه از ارزش و اهمیت هست که به خاطر همکاری متقابل با آن روی به چانهزنی با آمریکا و حتی در مقاطعی تقابل با این قدرت جهانی بیاورند. چنین سیاستی بر خلاف آنچه در برخی تریبونها تصویر میشود نیاز به عقبنشینی ما از اصول اساسی سیاست خارجیمان نیز ندارد.
برای اروپا حفظ برجام از منظر سیاسی اهمیت خاصی دارد و ما باید بتوانیم کاری کنیم که این اهمیت برای آنها افزایش پیدا کند. مضافاً اینکه اگر بتوانیم رابطهای متعادل با اروپا بگیریم و طوری جلو برویم که یکدستی این اتحادیه را پشت سر خود داشته باشیم، آنگاه بیش از قبل تراز مالی اروپا-آمریکا را بهعنوان ابزاری در خدمت واشنگتن کم تأثیر کردهایم.
کشور ما هماکنون نیازمند تزریق سرمایههایی بزرگ در پروژههای ملی است تا بتواند شاهد یک تحول باشد. تزریق این سرمایهها جز از طریق دیپلماسی فعال و مبتکرانه و دوری از هیجانزدگی و رفتارهای غیرمنطقی حاصل نمیشود.
*عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس