سیاستهای دولت ضد تولید داخلی کاغذ است/ضرورت حذف ارز دولتی
مساله این است که تولید کنندهها نیز بیتقصیر نیستند و وضعیت فعلی معلول کار آنها نیز هست. و البته مصرف کننده را نیز باید به مقصرها افزود. مصرف کنندهها یعنی صاحبان روزنامهها و ناشران ترجیح دادند تا به سراغ محصول وارداتی بروند.
عضو هیئت مدیره صنایع کاغذ پارس با تاکید بر اینکه سیاستهای دولت در ۲۰ سال اخیر ضد تولید داخلی کاغذ بوده است از ضرورت حذف ارز دولتی واردات کاغذ برای تنظیم بازار و حمایت از تولید داخلی گفت.
به گزارش مهر، ابوالفضل روغنی گلپایگانی از شخصیتهای تأثیر گذار در صنایع تولید کاغذ در ایران است. او جدای از ریاست بر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا در ایران، هفت سال سابقه مدیریت شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران که یکی از بزرگترین تولید کنندگان کاغذ در ایران به شمار میرود را در کارنامه خود دارد و در حال حاضر نیز یکی از اعضای تأثیرگذار هیئت مدیره کارخانه کاغذ پارس در ایران است. به بهانه واکاوی وضعیت فعلی تولید کاغذ و واردات این محصول با وی به گفتگو نشستیم:
به تازگی از سوی مسئولان دولتی برای حل مساله کاغذ راهبردی دوگانه طرح شده است. از یک سو معتقد به یک راهبرد کوتاه مدت هستند که بر مبنای آن با تمرکز بر واردات مساله گرانی کاغذ را میخواهند حل کنند و از سوی دیگر در راهکاری بلند مدت نیز به فکر حمایت از تولید داخلی هستند. برای شروع گفتگویمان مایلم گزارشی از وضعیت تولید کاغذ در داخل کشور بدهید و بفرمائید آیا مساله تولید کاغذ در حال حاضر در کشور ما امری مقرون به صرفه هست یا خیر؟
تصمیمات دولت درباره کاغذ همواره تصمیماتی عجولانه و غیر کارشناسی بوده و الان نیز همینگونه است. بدون شک توجه به تولید داخلی کاغذ راهکاری بوده که میتوانسته و میتواند مساله فعلی گرانی کاغذ را در کشور ما بهبود ببخشد. طی ۲۰ سال اخیر اما کسی به این موضوع توجه نکرد. کاغذ با وجود اینکه یک کالای فرهنگی و استراتژیک است اما برای تولید داخلی آن کسی اهتمام و توجه لازم را ارائه نکرد. ما در بیست سال گذشته همه امکانات خود را در زمینه تأمین کاغذ در اختیار واردکنندگان آن قرار دادیم و منابع صرف این کار شدند. در زمانی که پول نفت در ایران فراوان بود، واردات کاغذ منابع تولید داخلی آن را نابود کرد و حالا هم که وضعیت ارزی کشور نرمال نیست باز صحبت از واردات است و راه حل این مساله نامید میشود. این حرفها غیر کارشناسی است و غیر قابل قبول. کشور ما در بحث کاغذ تحریر تقریباً ۳۸۰ هزار تن نیاز دارد و ما در ایران امکان تقریبی تولید ۱۸۰ هزار تن از آن را داریم.
یعنی ما در حال حاضر چنین توان بالفعلی را داریم؟
داریم مشروط به برخی موارد. یکسری قوانین و ضوابط در کشور برای اجرای این مساله باید تغییر کند. قوانین کشور ما همواره به نفع واردات بوده و نه تولید و در بحث کاغذ نیز ماجرا همین است. مثلاً کاغذی که ما از خارج از کشور وارد میکنیم ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده را ندارد اما تولید داخلی این مساله را شامل میشود. در کورس رقابت ما ۹ درصد عقب هستیم آن هم در بازاری که یک درصدها تصمیم گیرنده هستند. موضوع بعدی وضع تعرفهها و عوارض دولتی است. ما در ایران همه حقوق و عوارض دولتی را به نفع وارد کننده تنظیم کردهایم. عوارض چهار پنج درصدی فعلی برای واردات کاغذ عملاً یعنی همان عوارض صفر و در همه جای دنیا نیز معنیاش همین است. مساله بعدی در اختیار قرار دادن منابع ارزی به وارد کنندگان کاغذ است در حالی که این منابع باید صرف بازسازی و نوسازی صنایع تولید کاغذ در کشور ما شود. چندین سال است که صنایع ما در ایران اعلام نیاز میکنند اما هیچ اتفاقی در این زمینه رخ نداده است. آنقدر فضای کار را خراب کردهایم که هیچ علاقهای برای سرمایهگذاری در زمینه تولید کاغذ تحریر و روزنامه وجود ندارد. سیستم اقتصادی در کشور ما به شکلی پیش رفته که تولید داخلی کاغذ را تنها محکوم و نابود کردهایم و همین امروز هم در داخل کشور دیگر کسی مشتری تولید داخلی کاغذ نیست.
به نظرتان اینکه همه مشکلات را بیاندازیم گردن دولت و تولید کننده را از سوداگری معاف کنیم بیانصافی نیست؟
مساله این است که تولید کنندهها نیز بیتقصیر نیستند و وضعیت فعلی معلول کار آنها نیز هست. و البته مصرف کننده را نیز باید به مقصرها افزود. مصرف کنندهها یعنی صاحبان روزنامهها و ناشران ترجیح دادند تا به سراغ محصول وارداتی بروند.
بله. صحیح است اما همه آنها از کیفیت نامطلوب کاغذ تولید داخلی گلهمند بودند. ناشران بسیاری میگویند که کاغذ داخلی در چاپ به دستگاههای چاپ آسیب میزند و ناچار از استفاده از محصول خارجی هستند
این موضوع پیچیده است. کیفیت یک عبارت کلی است و دامنه وسیعی دارد. من همیشه گفتهام که عمر کاغذ روزنامه در ایران مگر بیشتر از ۴ ساعت است؟ چرا باید برای این عمر کم بهترین کاغذ را از روسیه و لاروس بیاوریم؟ برای تولید محصولی که عمر چندانی ندارد چرا باید متوسل به واردات شویم. آیا نمیشود به کاغذ تولید داخل برای این مساله متوسل شد؟ قبول دارم که کیفیت ما به اندازه کیفیت کاغذهای وارداتی نیست اما تولید روزنامه که نیاز به کاغذ پرکیفیت خارجی ندارد. یا در زمینه کتابهای درسی، مگر عمر مفید کتاب درسی در ایران چقدر است؟ بیشتر از هشت ماه؟ چرا باید کاغذ وارداتی که جزو بهترین کاغذهای دنیاست را برای انتشار آنها وارد کنیم؟ چرا در قد قواره این کتابها کاغذ استفاده نمیکنیم؟ چرا متمرکز میشویم به کاغذ وارداتی که از نظر میزان شفافیت نیز برای چشم ضرر دارد؟ میبینید که چطور راه را برای نابودی تولید داخلی کاغذ هموار کردهایم؟ امروز وضعیت تولید کاغذ تحریر و روزنامه را با این نگاههای غلط به جایی رساندهایم که تنها یک واحد تولیدی مازندران دست به تولید کاغذ تحریر میزند که آن هم از روی اجبار است.
در حوزه تولید کاغذ روزنامه نیز وضعیت را همینطور تحلیل میکنید؟
در زمینه تولید کاغذ روزنامه نیز ما تنها الان واحد چوب و کاغذ مازندران را داریم که تولید میکند. وزارت ارشاد میگوید سالانه حدود هفتاد هزار تن کاغذ برای انتشار روزنامه در کشور نیاز است. ما در کشور میتوانیم صد درصد این نیاز را برآورده کنیم. اما کارخانه مازندران الان سالانه میتواند تا سی هزار تن کاغذ روزنامه تولید کند اما میتواند تا هفتاد هزار تن را با بضاعت فعلی تولید کند. اما باید کاری کنیم که این تولید برایش بصرفد. نباید تولیدات آن را با محصولات خارجی مقایسه کنیم.
آقای روغنی مساله تولید داخلی مسألهای مدت دار و یک سرمایهگذاری بلند مدت است. فکر نمیکنید برای حل بحران عجیب فعلی باید کمی به واردات خوشبینانه تر نگاه کرد؟
الان دو سال است که در کشور ما ارز ۴۲۰۰ تومنی برای واردات مطرح است. کاغذ روزنامه با این ارز باید حدود ۴ هزار تن برای هر کیلو قیمت داشته باشد اما قیمت چقدر است؟ بالای ۱۰ هزار تومان برای هر کیلو. چرا؟ دولت بگوید این همه ارز ۴۲۰۰ تومنی که برای واردات کاغذ ارائه کرد کجا رفته است؟ آیا روزنامهها الان از وضعیت موجود راضی هستند؟ ناشران چطور؟ قیمت کاغذ تحریر در بهترین شرایط باید برای هر کیلو حدود ۵ هزار تومان باشد. الان قیمت چقدر است؟ کیلویی بیشتر از ۱۸ هزار تومان. اینها نتیجه همین برنامههای کوتاه مدت آقایان و تمرکز بر واردات است؟
جناب روغنی شما ریشه سوداگری در بازار کاغذ و دلالی در این بازار را دولت میدانید؟
همه مقصرند. من بخش خصوصی را مبرا نمیکنم. جمع ما مقصر است. از سویی فرهنگ و وجدان از ما دور شده و پولی که برای واردات میگیریم را درست و به جا استفاده نمیکنیم و دولت هم سیاست تخصیص درستی ندارد و دخالت بیجا در بازار دارد. در کنار این دو من مصرف کننده را نیز مقصر میدانم. تصمیم امروز دولت در تخصیص ارز حمایتی برای واردات اشتباه است. این تصمیم یعنی رواج فساد. وقتی عالیترین مقام نظام دستور میدهد که به تولید داخلی توجه شود و صرفهجویی کنیم چرا باز میرویم سراغ واردات. ما در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم و باید برای هر دلار ارز این کشور برنامه درست برای مصرف داشته باشیم. قرار دادن کاغذ در ردیف کالاهای اساسی مردم به نظرم در این وضعیت امر صحیحی نیست.
معتقدید که باید در وضعیت فعلی به جای ارز دولتی مثلاً با ارز نیمایی کاغذ وارد میشد و دولت و وزارت ارشاد دخالتش را از بازار بر میداشت؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید بازار کاغذ را کنترل و بر آن نظارت کند نه اینکه در بازار و قیمت آن دخالت کند. مشکل بازار کاغذ اول ارز ۴۲۰۰ تومانی است و بعد دخالت همزمان دو وزارتخانه در قیمت گذاری. من مخالف کنترل نظارت پلیسی موجود هستم و میگویم باید عرضه و تقاضا در بازار قیمت را حاکم کند. من بر این اعتقادم برای واردات کاغذ و به تعادل رساندن آن باید ارز نیمایی تخصیص داد. وقتی چنین کنیم دیگر همه هوس نمیکنند از حاشیه تفاوت قیمت در بازار سودی به دست بیاورند و رانت خور شوند.
آقای روغنی تخصیص ارز نیمایی معنایش افزایش قیمت کاغذ نیست؟
نه. این کار قیمتها را از وضع موجود کمتر میکند. قیمتهای واقعی را خدمت شما عرض کردم و از قیمتهای روز بازار هم که خبر دارید. کمبود امروز بازار ما ناشی از کمبود عرضه است. دلیلی ندارد که در وضعیت امروز جامعه ما برویم به سمت اضافه کردن کالایی به اسم کاغذ در لیست کالاهای اساسی. به جد بر این باورم که این تصمیم ذهنیت مردم نسبت به موضوع فرهنگ را تغییر میدهد و تا این اتفاق رخ ندهد فرهنگ کشور ما در حوزه مطالعه اصلاح نمیشود. باور کنید کتابخوان کتاب را ولو گران باشد میخرد و میخواند و کتابنخوان ولو مجانی هم به او کتاب بدهند نمیخواند. البته توجه کنید که سهم کاغذ در قیمتگذاری کتاب ۲۵ تا ۳۰ درصد بیشتر نیست.
با این حال هنوز قانع نشدم که با تغییر قیمت ارز برای واردات از دولتی به نیمایی سوداگری و دلالی در بازار کاغذ به نفع مصرف کننده کاهش پیدا میکند.
سوداگری جایی رخ میدهد که اختلاف قیمت زیاد باشد. تفاوت قیمت میان ارز بازار آزاد و دولتی سوداگری و دلالی را افزایش میدهد اما وقتی ارز نیمایی مرجع باشد به دلیل تفاوت نه چندان زیاد قیمتها دیگر کسی سراغ سوداگری در بازار نمیرود.
کمی به وضعیت کارخانههای فعلی تولید کاغذ برسیم و از وضعیت کاری آنها دور نشویم. گفته میشود که تولید داخلی کاغذ در حال حاضر به صرفه نیست و این صنایع ناچار هستند به سمت تولید محصولات دیگر بروند
آنقدر از این تولید حمایت نکردیم که تولید کاغذ تحریر و روزنامه الان برای صنایع مقرون به صرفه نیست. این اتفاق در کشور ما سابقه طولانی دارد. ما دوازده سال قبل این وضعیت را فریاد زده بودیم اما کسی نشنید. صنایع تولیدی نیاز به سرمایهگذاری داشت و بازسازی و نوسازی. سیاستهای کشور مانع از این شد که در این حوزه ما سرمایهگذار جلب کنیم. امروز صنایع تولیدی ما بیشتر به سمت تولید کاغذ بسته بندی رفتهاند. این محصول در کشور ما نه تنها کمبود تولید ندارد که توانسته یک زمینه صادراتی خوب برای کشور مهیا کند. ما این شانس را داریم که کشوری مانند چین به دلیل کمبود سالانه سی میلیون تن کاغذ مصرفی، بخشی از نیاز خود در زمینه کاغذ بسته بندی را از بازار ایران تهیه میکند. ما به اروپا و انگلستان هم این محصول را صادر میکنیم. این توان صنایع ماست. پول بالاخره مسیر خودش را پیدا میکند. در این بخش سیاستگذاری برخلاف تولید کاغذ تحریر و روزنامه غلط نبوده است.