◄ صنعت فولاد چگونه بر بهبود عملکرد صنعت حملونقل اثر گذاشت؟
حملونقل در حوزههای مختلفی همچون تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات، نقش اثرگذاری را بر عهده دارد. نیاز صنایع به صنعت حملونقل یکی از دلایل توسعه این صنعت محسوب میشود. یا به بیانی دیگر پس از انقلاب صنعتی، توسعه صنعت حملونقل و دسترسی ساده به بازارهای ملی و بینالمللی، اهمیت ویژهای یافت و حتی به یکی از الزامات در مسیر توسعه صنایع بدل شد.
توسعه صنعت حملونقل و جابهجایی کالا در محدودترین زمان ممکن، تاثیر بسزایی در پیشرفت کشورها دارد. صنعت حملونقل در حوزه معدن و صنایع معدنی و بهویژه فولادسازی بهدلیل حجم قابلتوجه جابهجاییها اهمیت ویژهتری دارد. با توجه به این نکته که فولادسازی در رده صنایع استراتژیک کشور قرار دارد و توسعه آن از اهمیت ویژهای برای ما برخوردار بوده است، میتوان اینطور ادعا کرد که توسعه زنجیره فولاد، تاثیر بسزایی بر بهبود عملکرد صنعت حملونقل داشته است. یعنی نیاز به تقویت حملونقل در بخشهای مختلف احساس و برای پاسخگویی به آن تلاش شده است. هرچند که باید اقرار کرد با وجود تمام تلاشهایی که در روند توسعه صنعت حملونقل در کشور انجام گرفته در بخشهای مختلف آن همچنان با کاستیهایی روبهرو هستیم. بدون تردید لازمه رفع این کمبودها، سرمایهگذاری هرچه بیشتر برای توسعه زیرساختهای کشور است.
صنعت حملونقل به دو شاخه اصلی باری و مسافری تقسیم میشود. جایگاه هر دو شاخه یادشده در اقتصاد و تولید ناخالص داخلی کشور متفاوت اما اثرگذار است؛ با وجود این باید تاکید کرد که حملونقل بار از اهمیت ویژهای در GDP یا تولید ناخالص داخلی برخوردار است. چنانچه یک پله بالا برویم و نگاه کلیتری را درباره صنعت حملونقل اتخاذ کنیم، به صنعت لجستیک میرسیم. لجستیک صنعتی فراتر از حملونقل است و خدمات جانبی همچون انبارداری و... را هم شامل میشود. لجستیک سهمی قابل توجه از تولید ناخالص داخلی کشور را در اختیار دارد؛ بنابراین برای بررسی اثرگذاری صنعت حملونقل و جایگاه آن در اقتصاد کشور باید به سهم صنعت لجستیک در اقتصاد کشور توجه کرد.
در ادامه باید خاطرنشان کرد که حملونقل کالا در داخل یا بیرون شهرها، بخشی از زنجیره مصرف و تولید محصولات مختلف را به خود اختصاص میدهد. زنجیره تولید محصولات از حلقه تامین ماده اولیه تا تولید محصول نهایی به صنعت حملونقل وابسته است. بدین معنی که حمل و جابهجایی در تمامی حلقههای زنجیره تولید محصولات مختلف، جایگاهی ویژه و اثرگذار دارد. حملونقل کالا با شیوه یا مود حمل اعم از کشتی، قطار، هواپیما، کامیون یا روشهای ترکیبی (یعنی ترکیبی از هرکدام از مودهای یادشده) انجام میشود. جدای از روشی که برای حملونقل یک محصول استفاده میشود؛ باید اذعان کرد که حضور صنعت حملونقل در تمامی حلقههای زنجیره تولید احساس میشود.
در بررسی صنعت حملونقل برای انتقال مسافر هم باید تاکید کرد که بخشی از این جابهجایی در خدمت صنایع است؛ یعنی افرادی که هر روز تا محیط کار مسافتی را میپیمایند؛ سفرهای برونشهری کاری، یا جابهجایی افراد از حومه شهرها به مراکز آن برای کار و فعالیت یا برعکس، همگی نشانهای از بروز صنعت حملونقل هستند. در همین حال بخشی از حملونقل افراد نیز به حوزه گردشگری اختصاص دارد.
فولاد و توسعه حملونقل
بخشهای مختلف تولید یا تجارت اعم از صنایع، کشاورزی، بازرگانی، انرژی و... هرکدام سهمی از تولید ناخالص داخلی ما را بر عهده دارند؛ یا به بیانی دیگر امکانی را برای توسعه فراهم میکنند. فعالیت در هرکدام از حوزههای یادشده وابسته به صنعت حملونقل است. در میان موارد یادشده باید تاکید کرد که صنایع بهعنوان یکی از شاخههای موثر بر اقتصاد کشور، وابستگی قابل توجهی به صنعت حملونقل دارد. البته این وابستگی در میان صنایع مختلف متفاوت است. از آنجاکه تولید فولاد در رده صنایع مهم و استراتژیک کشور قرار دارد، در حالت کلی میتوان اینطور ادعا کرد که حملونقل از اثرگذاری ویژهای بر عملکرد صنعت فولاد برخوردار است. حملونقل از نخستین حلقه تولید فولاد یعنی معدن، کاربرد دارد. برای جابهجایی مواد اولیه در صنعت فولاد یا به بیانی دیگر زنجیره تامین تولید این فلز استراتژیک، حملونقل جایگاهی ویژه و اثرگذار دارد. این کاربرد تا حلقه پایانی نیز ادامه دارد. در همین حال باید تاکید کرد که صنعت فولاد نیز با توجه به نیاز گسترده به جابهجایی و حمل بار، از اثرگذاری ویژهای بر توسعه صنعت حملونقل برخوردار بوده است.
برای بیان جزئیتر وابستگی میان صنعت فولاد و حملونقل باید خاطرنشان کرد که زنجیره فولاد از حلقه معدن و با استخراج سنگ آهن آغاز میشود. این ماده معدنی به واحدهای فرآوری منتقل میشود. محصول تولیدشده در هر حلقه از این زنجیره به سایر واحدهای تولیدی در ادامه زنجیره انتقال مییابند. این انتقال تا تولید محصول نهایی ادامه مییابد و درنهایت این محصول در اختیار مصرفکننده نهایی قرار میگیرد. بهعنوان مثال پس از تولید میلگرد بهعنوان محصول نهایی، این کالا به محل اجرای پروژههای ساختوساز منتقل میشود. بنابراین میتوان اینطور ادعا کرد که صنعت فولاد با توجه به شرایط، ویژگیها و نیازهایی که دارد، تقاضای مشخصی را برای توسعه صنعت حملونقل ایجاد کرده است. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که فولاد محصولی حجیم و با وزن بالاست. بنابراین وابستگی این صنعت به حملونقل در تمام دنیا نیز مورد توجه قرار دارد.
فولاد مشتری مهم ماست
قوت و ضعف هر صنعتی را باید به نسبت عملکرد کلی آن در بخشهای مختلف ارزیابی کرد. بهعنوان مثال برای ارزیابی عملکرد صنعت فولاد ایران، شاخصههایی همچون سهم فولادسازی ایران در تولید جهانی، تکنولوژیهای مورد استفاده در این صنعت و... باید ارزیابی شوند. چندین دهه از احداث نخستین واحدهای فولادی در کشور میگذرد، حال این سوال مطرح است که صنعت فولاد در ایران پس از این چند دهه به چه جایگاه تکنولوژیکی رسیده است؟ بدین ترتیب میتوان صنعت فولاد را در گذر زمان و در حوزههای مختلفی همچون تولید، قیمت تمامشده تولید، اثرات محیط زیستی این صنعت و... بررسی کرد. بهتبع این ارزیابی میتوان، صنایع جانبی فولادسازی یعنی صنایعی که خدمات جانبی به فولادسازی ارائه میدهند، ازجمله شرکتهای حملونقل، فنی و مهندسی، تعمیر و نگهداری و... را هم بررسی کرد.
در این میان باید تاکید کرد که یکی از مشتریان اصلی صنعت حملونقل در کشور، صنعت فولاد است. یعنی چنانچه کیک حملونقل بهویژه در بخش ریلی بررسی شود، درصد قابل توجهی از آن به صنایع فولادی تعلق دارد. البته همانطور که پیشتر هم اشاره شد، این نسبت تنها به ایران اختصاص ندارد و در سایر کشورهای دنیا نیز این شباهتها وجود دارد. یا به بیانی دیگر در کشورهایی که صنعت فولاد در آن احداث شده و ظرفیت بالایی از تولید نیز دارد، این صنعت از اثرگذاری بالایی در صنعت حملونقل بهویژه حمل ریلی برخوردار است؛ چراکه سهم قابل توجهی از حملونقل را در اختیار دارد.
نقاط سیاه و سفید
برای ارزیابی جایگاه یا عملکرد صنعت حملونقل در ایران و شناخت کمبودهای آن در بخشهای مختلف نمیتوان حکم کلی داد. شرایط متفاوتی بر عملکرد صنعت حملونقل در بخشهای مختلف حاکم است. حملونقل کالا در پنج مود جادهای، ریلی، هوایی، دریایی و ترکیبی معنی مییابد. بدین ترتیب امکان بررسی عملکرد صنعت حملونقل در هرکدام از بخشهای یادشده بهطور جداگانهای وجود دارد. صنعت حملونقل در هرکدام از این بخشهای یادشده با چالشهای متفاوتی روبهرو است. شناخت این چالشها نخستین قدم در مسیر رفع مشکلات و کمبودهای حاکم بر این بخش و تلاش برای رفع آنهاست.
بهعنوان مثال در بخش حملونقل ریلی نیازمند افزایش سرمایهگذاری از سوی دولت هستیم. دولت در طول سالهای گذشته سرمایهگذاری قابل توجهی را به بخش حملونقل جادهای اختصاص داده است. جادههای متعددی در کشور ساخته شده است. این دست اقدامات زیرساختی با هدف ارتقای سطح رفاه عمومی برای مردمی که در شهرهای بزرگ و کوچک کشور، زندگی میکنند؛ اجرایی میشود. یعنی تسهیل در مسیر رفتوآمد افراد و همچنین ارتقای سطح زندگی مردم، در اولویت قرار دارد. احداث راههای روستایی با هدف ارتقا و بهبود سطح زندگی مردم اجرایی میشود. اما در همین حال به توسعه زیرساختهای حمل در بخش ریل آنطور که باید توجه نشده است.
در ادامه امکان بررسی صنعت حملونقل از دو منظر درونشهری و برونشهری نیز وجود دارد. البته نظام مدیریتی برای صنعت حملونقل در بخش درونشهری و برونشهری متفاوت است. در حملونقل درونشهری، نظام حاکمیتی از سوی شهرداریها تبیین و اجرایی میشود؛ درحالیکه حملونقل برونشهری زیرنظر وزارت راه و شهرسازی است. با دستهبندیهای یادشده میتوان به درستی نقاط قوت و ضعف حاکم بر صنعت حملونقل را شناسایی و برای رفع چالشهای احتمالی در این حوزهها برنامهریزی کرد.
جایگاه ایران در توسعه جهانی حملونقل
برای بررسی و مقایسه صنعت حملونقل در ایران با شرایط جهانی میتوان از شاخصهای جهانی کمک گرفت. شاخص جهانی برای بررسی عملکرد لجستیکی تحت عنوان LPI در سطح بینالمللی معرفی میشود. این شاخص را بانک جهانی تعریف کرده و آن را بهصورت دورهای و هر دو سال یکبار، بهروزرسانی میکند. یعنی به وسیله این شاخصه عملکرد صنعت حملونقل در کشورهای مختلف بررسی و رتبهبندی میشود.
این شاخص در شش بخش مورد بررسی قرار میگیرد که عبارتاند از: ارزیابی فرآیندهای ترخیص کالا، ارزیابی لجستیک، ارزیابی سهولت ارسال محمولههای بینالمللی، ارزیابی در کیفیت ارائه خدمات، ارزیابی ردیابی کالا و بررسی تحویل بهموقع کالا. این شاخصه در کشورهای مختلف بررسی و رتبهبندی انجام میشود.
رصد عملکرد صنعت حملونقل در ایران حکایت از آن دارد که ایران در سال ۲۰۱۴ رتبه ۱۱۴ را از میان ۱۶۰ کشور دنیا به خود اختصاص داده است. ولی در سال ۲۰۱۸، رتبه ایران در صنعت لجستیک به ۶۴ بهبود پیدا کرده است. بدین ترتیب میتوان اینطور ادعا کرد که رتبه ایران در صنعت حملونقل بهبود ویژهای یافته است. یعنی صنعت حملونقل در طول هفت سال مسیر رو به بهبودی را پشت سر گذاشته و رتبه LPI ایران تنها ظرف هفت سال، ۵۰ پله ارتقا یافته است.
در ادامه و برای مقایسه عملکرد صنعت حملونقل در ایران با استانداردهای بینالمللی باید تاکید کرد که شرایط هر بخش با دیگری متفاوت است. هرچند آمار و ارقام یادشده و همچنین نگاهی کلی به شرایط صنعت حملونقل در بخشهای مختلف حکایت از آن دارد که این صنعت در طول سالهای گذشته، همواره شرایط رو بهرشد و بهبودی را پشت سر گذاشته است. تاجاییکه باید اقرار کرد که اکنون آنقدرها هم از استانداردهای بینالمللی دور نیستیم.
بهعلاوه آنکه ایران در طول سالهای گذشته به صنایع مختلفی ورود کرده است. تاجاییکه امکان ساخت کامیون یا انواع وسایل نقلیه برای جابهجایی کالا در کشور وجود دارد. در همین حال در رده کشورهای سازنده لوکوموتیو و حتی ریل نیز قرار گرفتهایم. علاوه بر این کشتیسازی نیز پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است. البته ایران هنوز موفق به ساخت هواپیما نشده با وجود این باید تاکید کرد که برخی از قطعات ساخت هواپیما در کشور ما تولید میشود.
در بخش زیرساخت حملونقل نیز با وجود فشارها و کمبودها، رشد قابل توجهی حاصل شده است. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که ایران در طول سالهای گذشته همواره با تحریم و محدودیت در روابط بینالمللی روبهرو بوده است. این دست محدودیتها روند توسعه صنایع را دشوار میکند. با وجود تمام دشواریهای یادشده، صنعت حملونقل از توسعه قابل قبولی برخوردار بوده، هرچندکه همچنان نقاط ضعف به چشم میخورد و باید برای رفع این کاستیها تلاش و برنامهریزی کرد.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد بیشترین رشد در بخش حملونقل کشورمان به حمل جادهای اختصاص دارد. تا جاییکه توسعه ناوگان حملونقل جادهای کشور بسیار مثبت ارزیابی میشود. کما اینکه در حال حاضر امکانی برای جابهجایی سالانه ۵۰۰ میلیون تن بار در کشور وجود دارد. اما این بهبود در سایر حوزههای حمل که پیشتر از آنها نام برده شد، حاصل نشده است. در واقع میتوان اینطور نتیجه گرفت که نظام بهرهبرداری و مدیریت در صنعت حملونقل ایران در مودهای مختلف، تفاوتهای اساسی دارد.
میزان خطوط حملونقل ۱۲ هزار کیلومتر برآورد میشود. درحالیکه میزان شبکه حمل جادهای کشور، بالغ بر ۲۰۰ هزار کیلومتر برآورد میشود. تفاوت در آمار و ارقام یادشده خود حکایت از توسعه صنعت حملونقل جادهای در کشور در مقایسه با حمل ریلی دارد.
البته در حالت کلی باید اذعان کرد که دلایل متفاوتی برای توسعه هرچه بیشتر حمل جادهای در مقایسه با حمل از طریق ریل وجود دارد. اما با نگاهی کلی میتوان ادعا کرد که حمل ریلی مشتریان محدودتری دارد. حمل جادهای جامعه هدف گستردهتری را در بر میگیرد. علاوه بر این توسعه حمل جادهای مصداق خدمترسانی به مردم در اقصینقاط کشور محسوب میشود. امکان انتقال و جابهجایی مردم را از روستاها به شهرها و همچنین انتقال بینشهری را فراهم میکند. از آنجا که دولت وظیفه دارد سطح رفاه نسبی را برای مردم فراهم کند؛ موظف بوده راههای متعددی را در اقصینقاط کشور، احداث کند. بدین ترتیب در سایه توسعه مناطق روستایی و دورافتاده، حمل جادهای در کشور توسعه یافته است. بهعلاوه آنکه باید تاکید کرد هزینه احداث خط ریلی به مراتب بیشتر از احداث خط ریلی است.
با وجود پیشرفتهایی که بهویژه در برخی از مودهای حملونقل در کشور دیده میشود باید اذعان کرد که همچنان جا برای پیشرفت و توسعه وجود دارد. بهعنوان مثال در بخش حملونقل ریلی همچنان نیازمند توسعه سرمایهگذاری از سوی دولت هستیم. مقایسه سرمایهگذاریهای انجام گرفته برای توسعه صنعت حملونقل حکایت از آن دارد که تمرکز عمده دولت روی توسعه حمل جادهای بوده است. درنتیجه روی توسعه ناوگان حمل ریلی کشور یا سایر مودهای جابهجایی، سرمایهگذاری کمتری شده است. درنتیجه این بخش همچنان نیازمند توجه هرچه بیشتر دولت و توسعه است.
ایجاد زیرساخت برای توسعه حملونقل ریلی را باید یک پروژه ملی توصیف کرد. در همین حال اجرای چنین پروژههایی از توجیه مالی و اقتصادی بالایی برخوردار نیستند، بدین ترتیب جذب سرمایه به این بخش از سوی صاحبان سرمایه و بخش خصوصی مقدور نیست. در واقع توسعه صنعت حمل ریلی تنها با کمک و حمایت دولت محقق میشود. این توسعه اهمیت ویژهای دارد چراکه درنهایت به توسعه اقتصادی در کل کشور منتهی خواهد شد یا به بیانی دیگر مسیر فعالیت صنایع را تسهیل میکند. البته با خروج از بخش زیرساخت، امکان ورود سرمایه بخش خصوصی برای بهرهبرداری از ظرفیتهای این بخش، اپراتوری و توسعه هرچه بیشتر وجود دارد.
جذب سرمایه و توسعه حداکثری
بسیاری از مسائل مربوط به صنعت حملونقل پس از احداث زیرساختها در اختیار بخش خصوصی قرار میگیرد. بدین ترتیب امکانی برای جذب سرمایه به بخش حملونقل کشور فراهم میشود. یعنی زیرساخت جاده، ریل، بندر و فرودگاه در اختیار دولت است. این موضوع در قانون اساسی کشور نیز تاکید شده و با تغییر دولت و سیاستگذاریها نیز امکان تغییر آن وجود ندارد. درواقع زیرساختهای یادشده در رده انفال هستند و به عموم مردم اختصاص دارند. دولت در ادامه میتواند این زیرساختها را در قالب اجاره به شرط تجهیز در اختیار بخش خصوصی قرار دهد تا امکان توسعه این بخش فراهم شود اما مالکیت همچنان بر عهده دولت است.
در همین حال باید خاطرنشان کرد که در حوزه بهرهبرداری نیز امکان ورود بخشهای غیردولتی وجود دارد. کمااینکه سالهاست در بنادر ما اپراتورهای غیردولتی ورود کردهاند. در فرودگاهها، شرکتهای غیردولتی ورود کرده و به ارائه خدمات میپردازند. البته هنوز در بخش ریلی اپراتوری در اختیار دولت است. بدون تردید با توسعه اپراتورهای ریلی، این واگذاریها اجرایی میشود و به دنبال آن توسعه در این بخش نیز محقق خواهد شد.
در بخش حملونقل جادهای و بار نیز مدتهاست بخش خصوصی ورود کرده است. کمااینکه در حال حاضر اغلب شرکتهای دولتی فعال در این بخش نیز خصوصی شدهاند. بدین ترتیب مجموعههای حملونقل دولتی که ناوگان برای جابهجایی از طریق جاده داشته باشند؛ نداریم.
از مجموع موارد یادشده میتوان اینطور برداشت کرد که صنعت حملونقل از اهمیت ویژهای در روند توسعه اقتصادی کشور برخوردار است. این صنعت همزمان تاثیر بسزایی بر بهبود عملکرد سایر صنایع دارد. صنعت حملونقل در بخشهای مختلف جادهای، ریلی، هوایی و دریایی معنی مییابد. این صنعت در بخشهای مختلف یادشده مسیر رو بهرشدی را پشت سر گذاشته است. با وجود این میتوان اینطور ادعا کرد که بیشترین رشد و توسعه صنعت حملونقل در کشور ما به بخش جادهای اختصاص یافته است. بنابراین در سایر حوزههای موردبحث نیازمند ورود دولت، سرمایهگذاری و تلاش برای توسعه حداکثری هستیم.
*عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی