چرا هنگکنگ برای اقتصاد چین همچنان حیاتی است
تین نیوز | همزمان با بالا گرفتن دامنه اعتراضات در هنگ کنگ و نگرانی در خصوص واکنش چین، یکی از پرسش های نگران کننده برای ساکنان این منطقه این است که آیا سرنوشت آنها برای سایر نقاط کشور نیز مهم است. هنگ کنگ مدت هاست که بعنوان پلی میان چین و جهان عمل کرده و جریان تجارت و سرمایه گذاری در هر دو مسیر را کنترل می کند؛ اما این نقش طی سال های اخیر، بدلیل باز شدن مرزهای چین و ارتباط مستقیم این کشور با اقتصاد جهانی، کاهش یافته است. رهبران هنگ کنگ هشدار می دهند که ناآرامی اخیر تنها منجر به دور زدن بیش از پیش تجارت توسط چین می شود. از لحاظ کلی یک نکته وجود دارد: هنگ کنگ نسبت به
گذشته بوضوح کم اهمیت تر شده است؛ تولید ناخالص داخلی این منطقه از ۱۶ درصد (تولید ناخالص داخلی) چین در سال ۱۹۹۷ – سالی که مجددا تحت کنترل چین قرار گرفت – به ۳ درصد کنونی رسیده است. از این رو بسیاری در داخل و خارج نتیجه گیری می کنند که هنگ کنگ به سمت محو اقتصادی پیش می رود؛ اما آیا این قضیه واقعیت دارد؟
نه به این سرعت؛ با توسعه اقتصادی چین طی دو دهه گذشته، رشد در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است – اما هیچ شهری به تنهایی نمی تواند بر تولید ناخالص داخلی تسلط داشته باشد، در شرایطی که نزدیک به ۲۰۰ شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر وجود دارند و درآمدها بسرعت در حال افزایش هستند. در حوزه مالی اما هنگ کنگ برای چین ضروری باقی مانده و در ابعاد مختلف، موقعیت این منطقه طی سال های اخیر در حقیقت تثبیت شده است، نه تضعیف. هنگ کنگ ثابت کرده که قابل اعتمادتر از سرزمین اصلی بعنوان یک منبع سرمایه است. بر اساس آمار موسسه تحقیقاتی دیلوژیک (Dealogic)، از سال ۲۰۱۲ در مقابل تنها ۲۵ میلیارد
دلار عرضه در مبادلات سرزمین اصلی از سوی شرکت های چینی، عرضه عمومی اولیه در بازار هنگ کنگ توسط این شرکت ها ۴۳ میلیارد دلار افزایش یافته است. بیش از هر جای دیگر دنیا، هنگ کنگ دستیابی به بازارهای سرمایه جهانی برای تأمین منابع مالی وام را برای شرکت های چینی فراهم کرده است؛ این منطقه همچنین کلیدی برای سرمایه گذاری در داخل و خارج چین محسوب می شود؛ دو سوم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در چین طی سال گذشته به هنگ کنگ اختصاص دارد که این میزان در سال ۲۰۰۵ حدود ۳۰ درصد بود.
اگرچه بخش اعظم این پول براحتی از طریق هنگ کنگ جابجا می شود، شرکت های خارجی نیز از این شهر بعنوان گذرگاهی برای سرمایه گذاری در چین استفاده می کنند، چراکه هنگ کنگ شرایطی را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد که هیچکدام از شهرهای سرزمین اصلی این شرایط را فراهم نمی کنند: یک محیط سرمایه گذاری پایدار که توسط دادگاه های شفاف و منصفانه حفاظت می شوند و با این شرایط تنها سرمایه گذاران و شرکت های خارجی به سمت هنگ کنگ گرایش پیدا نمی کنند؛ در طول ۵ سال گذشته دولت چین، هنگ کنگ را به محلی برای آزمودن طیف وسیعی از اصلاحات مالی تبدیل کرده است: مسیر پذیرش یوان بعنوان یک ارز جهانی
در سال ۲۰۰۹ در این منطقه آغاز شد؛ هنگ کنگ همچنین خواستگاه بزرگترین بازار اوراق قرضه با مبلغ کم – اوراق قرضه بر مبنای یوان – است و در یک برنامه جدید که بزودی آغاز خواهد شد، برای نخستین بار اجازه خرید سهام چین از طریق بورس هنگ کنگ برای سرمایه گذاران خارجی فراهم می شود. هنگ کنگ بیش از اندازه مشتاق این آزمون هاست، چراکه این اقدامات برای زنده نگه داشتن این منطقه بعنوان یک مرکز مالی پر رونق ضروری هستند.
بطور خلاصه، چین تاحد زیادی از شرایط منحصربفرد هنگ کنگ سود می برد. منطقه ای که از سرزمین اصلی جدا شده، اما بشدت به آن متصل است؛ قلمرویی که بطور کامل با اقتصاد جهانی ادغام شده، اما توسط حزب کمونیست چین کنترل می شود. حتی باوجود شرایط منحصربفرد هنگ کنگ، تردیدی نیست که توازن قدرت در رابطه این منطقه با چین در کجا نهفته است: نیمی از صادرات هنگ کنگ به چین ختم می شود؛ یک پنجم دارایی بانک های هنگ کنگ به مشتریان چینی وام داده می شود؛ درآمد گردشگری و هزینه های خرده فروشی هنگ کنگ عمدتا مربوط به چین است که ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی این منطقه را تشکیل می دهد. در سوی مخالف، مواجهه
مستقیم اقتصاد چین با هنگ کنگ بسیار اندک است؛ اما اشتباه بزرگی است که نتیجه گیری کنیم، هنگ کنگ برای چین بی اهمیت است؛ اگر چین دست به هر اقدامی بزند که این رابطه خاص به خطر بیافتد، هنگ کنگ بیشتر آسیب می بیند، اما چین نیز بهای سنگینی خواهد پرداخت.