کالای چینی بخریم یا با چینیها کالا بسازیم!
تین نیوز | این روزها چینیها در سراسر دنیا به عنوان ملتی محسوب میشوند که هر گاه هرچیزی را اراده کنند، آن را میسازند و به آن دسترسی پیدا میکنند.
در نظر بسیاری از افراد این موضوع نشان از قدرت چینیهاست و آنها با سرمایهگذاری این توانایی را دارند که به هر چه میخواهند برسند اما با بررسی درون اقتصاد چین میتوان رد پای سرمایهگذاران آمریکایی، سنگاپوری و پولداران هنگکنگی را بیش از هر چیز احساس کرد و از سوی دیگر ارکان شرکتهای داخلی کشور چین براساس دولت بنا شده است. البته با دعوت به همکاری شرکتهای بینالمللی در این کشور تلاش شده که از تمام توانمندی به منظور افزایش سرمایهگذاری در چین استفاده شود و بر همین اساس تضمینهای بینالمللی، دادگاههای ویژه، نظارتهای بیشمار
و داوران بینالمللی در فضای اقتصادی بینالمللی و نهایتا تضمین دولت مرکزی چین همه و همه در راستای توان افزایی و دعوت بیشتر از سرمایهگذاران خارجی بوده است.
در چین برای ایجاد یک شرکت دو هفته وقت کافی است اما بررسی روی موضوع و اینکه آیا سرمایهگذاری در موضوع فوق صرفه اقتصادی دارد و میتواند تولید و ارزش افزودهای را برای کشور چین ایجاد کند یا نه در یک هیات اقتصادی بررسی میشود و هر چه آن هیات تایید کند قطعا فصلالخطاب خواهد بود.
چینیها به هر کالایی در جهان چشم دوختهاند، از قهوه برزیل تا صنایعدستی ایرانی، از خودرو فورد آمریکایی تا خودروهای روسی. آنجا فقط معیار تولید است و اشتغال جمعیتی چراکه اگر در این کشور پر جمعیت بخواهند فقط نان خالی بخورند باید مساحتی مانند ایران را گندم بکارند. چه قبول کنیم و چه نکنیم چینیها در بعضی از صنایع به حدی رسیدهاند که میتوانند در بازار روز دنیا اثرگذار باشند و لذا ما دو راه داریم؛ اول اینکه بدون زحمت به قیمت خوب محصولاتشان را بخریم و خوب هم بفروشیم که البته جمله معاون رییسجمهور را در این زمینه میتوان صحیح دانست یعنی ما
برای چینیها ایجاد اشتغال کردهایم و دیگر اینکه با آنها بسازیم و از سرمایههای جهانی که در چین جمع شده استفاده کنیم و بسازیم. گذشت آن زمانی که اسم چین لرزه به دل مصرفکننده میانداخت چراکه امروز از کالای چینی خوب هم تعریف میکنند.
شش سالی میشود که انواع خطوط تولید خودروهای فرانسوی و ژاپنی در ایران خاک میخورد و روند تولید هر روز پایین میآید و نازهایی از عروس فرانسوی همه میدان رقص خودروسازان را کور کرده است و این ناز با ورود چینیها به بازار ایران به راه تبدیل شد. اگر ایران خودرو امروز میتواند حرف از افزایش تولید بزند به سیاست مناسب تغییر فضای کاری و همکاری با چینیهای پروژهساز برمیگردد هر چند رنج این اسبابکشی زیاد بود ولی ماند و حرکت کرد. سایپا هم هر چند دیر مسیر همکاری را انتخاب کرد ولی بهترین را در چین شناخت و به خدمت گرفت؛ برلیانسی که بیامو را همراهی
میکند و چانگانی که با فورد همگام است.
البته راه چین شکننده هم میتواند باشد. در این راه باید برای خطوط تولیدی که قرار است خودرو چینی تولید کند، قطعه ایرانی دیده شود تا اشتغالی که در چین توجه جلب میکند در ایران هم انجام شود چه آنکه قطعهسازان ایرانی بهتر از چینیها میتواند تعدادی از قطعات را بسازند و این قطعات حتما به کارایی بیشتر خودروهای چینی کمک خواهد کرد. هر چند مونتاژ این خودروها در داخل نیز اشتغال ایجاد میکند ولی ساخت قطعه و پلاتفورمهای مشترک بیشتر میتواند به کمک اشتغال و تولید داخلی بیاید.
در آخر ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگر اروپاییان و آمریکاییها با ما همکاری نمیکنند خودشان ضرر خواهند کرد بنابراین باید حداقل با چینیها بسازیم هر چند آنها همه چیز را ندارند ولی میتوانیم داشتههایمان را با هم افزایش دهیم و با همدیگر بسازیم.