پویش «نه به تصادف» یک موج کوتاه مدت نباشد
پژوهشگر ارتباطات و رسانه تاکید کرد: رسانه ها باید با پیگیری مستمر پویش «نه به تصادف»، آن را از یک موج کوتاه مدت به یک مطالبه اجتماعی پایدار تبدیل کنند، چراکه کاهش تصادفات تنها با اصلاح زیرساخت ها، قوانین و تغییر تدریجی فرهنگ رانندگی ممکن خواهد شد.

پژوهشگر ارتباطات و رسانه تاکید کرد: رسانه ها باید با پیگیری مستمر پویش «نه به تصادف»، آن را از یک موج کوتاه مدت به یک مطالبه اجتماعی پایدار تبدیل کنند، چراکه کاهش تصادفات تنها با اصلاح زیرساخت ها، قوانین و تغییر تدریجی فرهنگ رانندگی ممکن خواهد شد.
به گزارش تین نیوز به نقل از ایرنا، پویش ملی «نه به تصادف!» با هدف کاهش سوانح رانندگی، ارتقای فرهنگ ترافیکی و افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی در روزهای اخیر توجه گسترده نهادهای دولتی، پلیس راهور، مجلس شورای اسلامی و رسانه ها را به خود جلب کرده است.
پویش «نه به تصادف» تا ۱۵ فروردین ماه ادامه دارد و با شعار محوری «فرهنگ سازی و مسئولیت پذیری» به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برگزار می شود. این رویداد ملی با هدف استفاده از ظرفیت رسانه ای کشور برای ارتقای فرهنگ عمومی، کاهش تصادفات و تقدیر از رسانه های تأثیرگذار در ترویج رسانه ایِ پویش ملی «نه به تصادف!» طراحی شده است.
اهالی رسانه به ابتکار معاونت امور رسانه ای و تبلیغات به پویش ملی «نه به تصادف» پیوستند تا با فرهنگ سازی، نقش رسانه ها در کاستن از سوانح رانندگی پررنگ تر شود.
تصادفات جاده ای هر سال جان هزاران ایرانی را می گیرد؛ بحرانی که تنها با رعایت قوانین رانندگی حل نمی شود، بلکه نیازمند تغییر فرهنگ عمومی، اصلاح زیرساخت ها و نقش آفرینی رسانه هاست. پویش «نه به تصادف» تلاشی برای نجات جان هاست، اما چه عواملی می توانند آن را به حرکتی پایدار و تأثیرگذار تبدیل کنند؟ قادر باستانی تبریزی ، پژوهشگر ارتباطات و رسانه، در گفت وگو با خبرنگار رسانه ایرنا، که بخش نخست آن پیشتر منتشر شد از چالش ها و راهکارهای این پویش می گوید.
ایرنا: چطور می توان مشارکت مردمی را در این پویش افزایش داد؟
باستانی تبریزی: افزایش مشارکت مردمی در یک پویش اجتماعی، مستلزم به کارگیری روش هایی است که نه تنها آگاهی را افزایش دهد، بلکه افراد را به مشارکت فعال ترغیب کند. یکی از راهکارهای مؤثر، بهره گیری از ظرفیت شبکه های اجتماعی و ایجاد چالش های دیجیتالی است که کاربران را به اشتراک گذاری تجربیات شخصی خود در زمینه تصادفات و پیامدهای آن دعوت کند.
برای مثال، روایت های شخصی، به دلیل ارتباط عاطفی عمیق با مخاطبان، تأثیر بسزایی در تغییر نگرش عمومی نسبت به اهمیت رعایت قوانین رانندگی دارد. در کنار این رویکرد، تشویق رانندگان قانون مدار هم نقش مهمی در ارتقای فرهنگ رانندگی ایفا می کند. همکاری با شرکت های بیمه و مؤسسات حمل ونقل برای ارائه مشوق هایی همچون تخفیف بیمه یا مزایای ویژه برای رانندگانی که سابقه رعایت قوانین را دارند، انگیزه بیشتری برای رفتارهای ایمن ایجاد می کند.
علاوه بر این، بهره گیری از فناوری و طراحی برنامه های تعاملی همچون بازی های موبایلی و شبیه سازهای رانندگی ایمن، راهکاری خلاقانه برای افزایش آگاهی به ویژه در میان نسل جوان محسوب می شود. بازی های آموزشی که به طور غیرمستقیم پیام های مرتبط با ایمنی رانندگی را منتقل کنند، می توانند این مفاهیم را در کاربران درونی سازی کنند.
در فضای دیجیتال، ایجاد هشتگ های جذاب و برندسازی پویش نیز از دیگر ابزارهای مؤثر برای افزایش مشارکت مردمی است. استفاده از هشتگ های کوتاه، خلاقانه و مرتبط که قابلیت وایرال شدن داشته باشند، به گسترش دامنه پویش در رسانه های اجتماعی کمک می کند و کاربران را به مشارکت و تولید محتوای مرتبط ترغیب می کند.
من تصور می کنم، موفقیت یک پویش در جلب مشارکت مردمی مستلزم اتخاذ رویکردی چندجانبه است که از تلفیق روایت های تأثیرگذار، تشویق های مادی و معنوی، بهره گیری از فناوری های نوین و ایجاد فضای تعامل و همدلی در میان افراد جامعه حاصل می شود.
این اقدامات در کنار یکدیگر می توانند پویش را از یک حرکت تبلیغاتی صرف فراتر برده و آن را به جریانی اجتماعی و فراگیر تبدیل کنند.
آیا این پویش باید به تغییر سیاست گذاری های کلان هم فکر کند؟
پویش «نه به تصادف»، اگر صرفاً بر تغییر رفتار فردی تمرکز کند، ممکن است تأثیر مقطعی و محدود داشته باشد. از این رو، رسانه ها باید نقش خود را در فراتر بردن این حرکت از یک کمپین آگاهی بخشی صرف به ابزاری برای مطالبه گری عمومی ایفا کنند، مثل همین کاری که ایرنا دارد انجام می دهد، رسانه ها با پوشش گسترده و مستمر این پویش، آن را به یک مطالبه اجتماعی تبدیل کنند و توجه سیاست گذاران را به ضرورت تغییرات ساختاری جلب کنند.
یکی از مهم ترین اقداماتی که رسانه ها باید انجام دهند، طرح موضوع در قالب گزارش های تحقیقی و مستندهای اجتماعی است که به بررسی کاستی های زیرساختی، خلأهای قانونی و میزان تأثیرپذیری جامعه از قوانین فعلی بپردازد. برای مثال، ضعف در نظارت بر اجرای قوانین رانندگی، کیفیت پایین جاده ها، نبود استانداردهای ایمنی در خودروها و کمبود برنامه های آموزشی رانندگی، همگی از عواملی هستند که بدون اصلاح آن ها، پویش هایی از این دست به نتایج پایدار نخواهند رسید. رسانه ها با انجام مصاحبه های تحلیلی با کارشناسان حوزه حمل ونقل، نمایندگان مجلس و مسئولان اجرایی، این موضوع را در سطح سیاست گذاری کلان مطرح کنند و فشار افکار عمومی را برای اصلاح قوانین و اجرای دقیق تر آن ها افزایش دهند.
علاوه بر این، همان طور که گفتم، رسانه ها باید روایت های مردمی را برجسته کنند و تجربه های تلخ بازماندگان تصادفات و خانواده های قربانیان را بازتاب دهند. این رویکرد باعث ایجاد همدلی اجتماعی شده و زمینه را برای پذیرش تغییرات قانونی در جامعه فراهم می کند. رسانه های مستقل و جریان اصلی همچنین می توانند با ایجاد مناظره ها و میزگردهای تخصصی، ابعاد مختلف این پویش را واکاوی کرده و به مطالبه گری عمومی جهت دهند.
به نظر من، رسانه ها نباید صرفاً به بازتاب کمپین های اجتماعی اکتفا کنند، بلکه باید نقش تسهیلگر و تسریع کننده تغییرات کلان را بر عهده بگیرند. تبدیل یک دغدغه عمومی به سیاست گذاری های اجرایی نیازمند استمرار، پیگیری و تعامل رسانه ها با مردم و مسئولان است.
چه گروه هایی بیشترین نیاز را به آموزش های این پویش دارند؟
پویش «نه به تصادف» می تواند با هدف گیری گروه های در معرض خطر، بیشترین تأثیر را بر کاهش سوانح رانندگی داشته باشد. در این میان، برخی گروه های خاص بیشترین نیاز را به آموزش های این پویش دارند.
«رانندگان جوان و تازه کار» به دلیل کمبود تجربه، اعتمادبه نفس بیش از حد یا عدم آگاهی کافی از پیامدهای تخلفات رانندگی، بیش از سایرین در معرض خطر تصادف هستند. آن ها معمولاً در واکنش به موقعیت های ناگهانی رانندگی مهارت کافی ندارند، بنابراین آموزش مهارت های کنترل خودرو، مدیریت سرعت و رعایت فاصله ایمن باید برای این گروه در اولویت باشد. رسانه ها باید به سهم خود با تولید محتوای آموزشی کوتاه و جذاب در فضای دیجیتال، به ویژه در شبکه های اجتماعی که این گروه بیشترین حضور را دارند، بر رفتار آن ها تأثیر بگذارند.
«موتورسواران» هم به دلیل سهم بالایشان در تصادفات، یکی از گروه های اصلی هدف این پویش هستند. عدم استفاده از کلاه ایمنی، رانندگی در خطوط غیرمجاز و عبور از میان خودروها از مهم ترین دلایل بروز سوانح برای آن هاست. در این زمینه، رسانه ها با همکاری چهره های محبوب جوانان و تولید ویدئوهای تأثیرگذار، بر فرهنگ سازی در این قشر متمرکز شوند. همچنین اجرای طرح های تشویقی مانند ارائه تسهیلات خرید تجهیزات ایمنی هم می تواند در کاهش حوادث مؤثر باشد.
«رانندگان حمل ونقل عمومی و جاده ای» به دلیل رانندگی طولانی مدت، خستگی و فشار کاری بالا، نیاز ویژه ای به آموزش های ایمنی دارند. آن ها نقش مهمی در امنیت مسافران دارند و کوچک ترین خطای آن ها می تواند منجر به حوادث مرگبار شود. در این راستا، اجرای برنامه های آموزشی مستمر در پایانه ها، الزام به گذراندن دوره های به روز ایمنی و نظارت بیشتر بر ساعات کار آن ها می تواند در کاهش خطر مؤثر باشد. رسانه ها هم باید با تولید مستندها و گزارش های تحلیلی، مشکلات صنفی و چالش های این گروه را بررسی کرده و توجه مسئولان را به بهبود شرایط آن ها جلب کنند.
به نظر من، پویش «نه به تصادف» اگر به درستی طراحی و اجرا شود، می تواند تأثیر عمیقی بر کاهش تصادفات داشته باشد، اما موفقیت آن تنها در گرو یارائه پیام های هشداردهنده نیست، بلکه به برنامه ریزی رسانه ای هوشمندانه، ایجاد محتوای متناسب با هر گروه هدف، مشارکت عمومی، حمایت چهره های تأثیرگذار و تعامل با نهادهای تصمیم گیر نیاز دارد.
رسانه ها باید با پیگیری مستمر این پویش، آن را از یک موج کوتاه مدت به یک مطالبه اجتماعی پایدار تبدیل کنند، چراکه کاهش تصادفات تنها با اصلاح زیرساخت ها و قوانین، و تغییر تدریجی فرهنگ رانندگی ممکن خواهد شد.