بازدید سایت : ۴۴۹۷۹

◄ آمار بالای تصادفات به خاطر «درایور درمانی»

◄ آمار بالای تصادفات به خاطر «درایور درمانی»

وبلاگ، فرزین پورمحبی | چند وقت قبل یک چینی خواب دید در فلان تاریخ زلزله ای ایران را می لرزاند...
کسی آن موقع ریسک نکرد و از بزرگ و کوچک جانب احتیاط را گرفته و تا صبح در خیابان ها ماندند. دمشان هم گرم، چه اشکالی دارد، کار که از محکم کاری عیب نمی کند. حتی بعضی کارشناسان به چنین واکنش هایی مصلحت اندیشی می گویند و چند اسم علمی خارجی هم رویشان می گذارند. ما هم رو حرف آنها حرفی نمی زنیم. به هر تقدیر جان شیرین است و نباید فقط از فرهاد انتظار داشت که جوش شیرین بزند. 

اما وقتی طرز رانندگی همین مردم مصلحت اندیش را می گذاریم بغل دست «جان دوستی» آنها، یک جای کار می لنگد... نه به اینکه به خاطر دیدن یک خواب آنهم با احتمال تعبیر چند میکرو درصدی تا صبح در کوچه بمانی و نه به اینکه سر یک پیچ با احتمال 50- 50 از آمدن ماشینی از روبرو، الابختکی سبقت بگیری! ما که نفهمیدیم اصولا مردم ما جانشان را گرفته اند کف دستشان یا گذاشته اند زیر پایشان! باری به هر جهت آمارها نشان می دهد تلفات رانندگی ما به اندازه سقوط 60 هواپیمای 300 نفره است! و این جاست که آدم نمی داند چنین آماری را باید کجای دلش بگذارد. همین است که می گوبند: ملت ما قابل پیش بینی نیست. 

البته همه این جریان مربوط نمی شود به غیر قابل پیش بینی بودن مردم عزیزمان، مثلا عده ای معتقدند در کشور ما کمتر مکان و امکاناتی هست که مردم بتوانند حس ماجراجویی اشان را ارضا و یا احساساتشان را در آنها تخلیه کنند (چون بروز احساسات دنگ و فنگ دارد و معمولا اگر در حوزه استحفاظی مسئولی هم باشد صورت خوشی نداشته و جایگاه وی را متزلزل خواهد کرد) با این اوصاف کودک درون مردم ما معمولا چند درصدی بیش از کودک درون سایر مردم جهان دچار بیش فعالی است و جالب آنکه درست به اندازه همین چند درصد هم، آمار تصادفات ما بیشتر از آنهاست. 

هم اکنون «درایور درمانی» (رانندگی درمانی) یکی از شیوه های روان درمانی در کشور ما محسوب می شود. چراکه:
با رانندگی می توان کورس گذاشت و با دیگران رقابت نمود و رویشان را کم کرد، می توان با راه ندادن و سبقت غیر مجاز حس تحقیر و ناکامی ها را جبران کرد، می توان با بوق و گاز خود را از شر عقده های سرکوب شده فرویدی تخلبه کرد، می توان با لایی کشیدن هنرنمایی و جلب و توجه کرد، می توان با خلاف کردن، با قوانین حاکم مبارزه نمود و با نشان دادن برگه خلافی قهرمان ملی شد. می توان با سبقت در پیچ ها شجاعت خود را اثبات کرد، می توان در ترافیک ها از شانه خاکی گازش را گرفت و رفت و به ریش همه محتاطانی که در صف ترافیک ایستاده اند به خوردشان خاک داد و خندید. می توان دستی ماشین را کشید و حالش رو برد، می توان صدای ضبط ماشین را به اندازه صدای موزیک کلوپ های ضبط و پلمپ شده بعد از انقلاب بلند کرد و  به جای قر، کرم ریخت و کیفور شد، می توان اقدام به مسافرکشی با هدفی خاص کرد، می توان کارهایی کرد که نمی توان اینجا گفت و حتی می توان با نوع مدل ماشین به دیگران فخر فروخت و اعتبار و آبرو خرید و...
بله ... با همه این کارها می توان خود را آرام کرد اما نتیجه اش هم این می شود که هر سال با هشتصد هزار تصادف رانندگی، خیلی ها هم تا ابد آرام می گیرند و به سرای باقی می شتابند. 

البته درست کردن زیر ساخت جاده ها و افزایش امنیت خودروهای تولید داخل برای پیشگیری از حوادث جاده ای امری است ضروری و نیکو، اما قبل از آن اگر مسئولین عنایتی نمایند و دستی هم به زیرساخت های جامعه به لحاظ امور روانشناختی بکشند شاید تاثیر و خرجش کمتر باشد چون 75 درصد از دلیل تصادفات خطاهای انسانی است که دلیلش هم ذکر شد. 

در این راه کافیست که مسئولان فقط به فکر تظاهر و خودنمایی و زیبا جلوه دادن اموراتشان نباشند گاه گاهی لازم است میان مردم رفت و با آنها قاطی شد باید بی خیال پرستیژ شد باید محافظه کاری را گذاشت به کنار و فکر اساسی کرد. باید با آنها و همراه با آنها فریاد کشید و... وگرنه مردم ما همان مردمی هستند که حاضرند برای حفظ جانشان تا صبح در کوچه بخوابند و حتی برای کمک به هموطنانشان قید خیلی چیزها را بزنند. اگر پشت فرمان اینگونه نیستند باید دید دلیلش از کجا آب می خورد و شاید هم نمی خورد.


 

فرزین پورمحبی
فرزین پورمحبی
وبلاگ‌نویس
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • saeed

    سلام. اگر مشکل بد راننگی کردن این مردم آنی باشد که جناب پور محبی فرمودند علاجش آسان است. راهش این است که پیستهای اتومبیل رانی در گوشه و کنار شهرها علم کنند تا رانندگان بتوانند رو کم کنی را بیازمایند، حس تحقیر و ناکامی ها را جبران کنند، خود را از شر عقده های سرکوب شده فرویدی تخلبه کنند هنرنمایی و جلب و توجه کنند، با قوانین حاکم مبارزه کنند و قهرمان ملی شوند، شجاعت خود را اثبات کنند به ریش همه محتاطان بخندند. دستی ماشین را بکشند و حالش رو بباند و به جای قر، چیز دیگری بریزند و کیفور شوند. ایا هزینه احداثپیست اتومبیل رانی بیش از خسارت هشتصد هزار تصادف رانندگی است؟ البته در این پیستها بعضی کارها را نمیشود کرد مثلا مسافرکشی با هدفی خاص، کارهایی که نمی توان اینجا گفت، فخر فروشی و خرید اعتبار و آبرو