چهار جنبه از چرایی چشم طمع غرب به کریدور موهوم زنگزور
کریدور موسوم به زنگزور یک مسیر ظاهراً ارتباطی است که هدف آن اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از طریق ارمنستان است.
کریدور موسوم به زنگزور یک مسیر ظاهراً ارتباطی است که هدف آن اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از طریق ارمنستان است. ایران ایجاد این کریدور را یک تغییر ژئوپلیتیک منطقه و تهدیدی علیه منافع ملی خود می داند و تاکید کرده که هرگز چنین تغییری را برنمی تابد.
به گزارش تین نیوز به نقل از تسنیم، تهران به شدت نگران تغییرات ژئوپلیتیکی در مرزهای خود است، به ویژه در منطقه ای که به لحاظ تاریخی و امنیتی برای آن حیاتی است. ایجاد کریدور زنگزور می تواند به تغییرات استراتژیک در مرزهای شمالی ایران منجر شود و تهران این را به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی خود تلقی می کند. ایجاد این کریدور، مسیر نفوذ بیشتر آمریکا و ناتو را به منطقه باز کرده و با توجه به روابط پیچیده ایران با غرب، تهران هر گونه حضور و نفوذ بیشتر غربی ها را در نزدیکی مرزهای خود به شدت رد می کند و تاکید دارد که چنین تحولی می تواند به افزایش تنش ها در منطقه منجر شود.
اهمیت زنگزور برای غرب
دالان موهوم زنگزور از دیدگاه غربی ها، یک منطقه جغرافیایی مهم در قفقاز جنوبی خواهد بود که از لحاظ ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک برای کشورهای منطقه و قدرت های جهانی اهمیت بسیاری خواهد داشت. این دالان، مرز بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان را تشکیل می دهد و در ارتباطات زمینی بین نخجوان (جمهوری خودمختار آذربایجان) و بقیه خاک آذربایجان نقشی حیاتی خواهد داشت.
از منظر غربی، تحلیل این دالان را می توان در چهار بعد اصلی بررسی کرد: ابعاد فنی و زیرساختی، نیازهای اقتصادی، تعاملات منطقه ای، و سیاست های نفوذ.
-
ابعاد فنی و زیرساختی
از دیدگاه غربی، توسعه دالان موسوم به زنگزور نیازمند زیرساخت های پیشرفته ای است که شامل جاده ها، راه آهن، و شبکه های ارتباطی می شود. به ادعای آنها این زیرساخت ها نه تنها به بهبود حمل ونقل بین المللی کمک می کند، بلکه می تواند راه های تجاری جدیدی بین آسیای مرکزی و اروپا باز کند. از منظر فنی، کشورهای غربی ظاهراً به دنبال مشارکت در پروژه های زیرساختی هستند تا از این طریق نقش مهمی در توسعه اقتصادی منطقه ایفا کنند و اما در اصل و به صورت همزمان به گسترش نفوذ خود در این منطقه فکر می کنند. -
نیازهای اقتصادی
واقعیت این است که اقتصاد کشورهای منطقه، به ویژه جمهوری آذربایجان و ارمنستان، به شدت وابسته به باز شدن دالان های ترانزیتی جدید است. توجیه غربی ها برای دست گذاشتن بر این دالان جنجالی این است که این محور می تواند به عنوان یک گذرگاه مهم برای انتقال انرژی (به ویژه نفت و گاز) از دریای خزر به بازارهای جهانی عمل کند. همچنین، این دالان می تواند به تسهیل تجارت و افزایش سرمایه گذاری های خارجی کمک کند. از نظر تقابلی با روسیه نیز کشورهای غربی به دنبال استفاده از این فرصت برای کاهش وابستگی خود به منابع انرژی روسیه و تقویت امنیت انرژی هستند. -
تعاملات منطقه ای
در ظاهر امر، غربی ها می گویند که دالان زنگزور می تواند به بهبود روابط بین آذربایجان و ارمنستان کمک کند، که این خود به افزایش ثبات در منطقه قفقاز جنوبی می انجامد. اما در اصل، این دالان می تواند همکاری های منطقه ای بین کشورهای قفقاز، ترکیه، و اتحادیه اروپا را تقویت کند و به عبارتی در راستای تقویت منافع اروپا است. البته همکاری های منطقه ای منجر به کاهش تنش ها و ایجاد بستری مناسب برای دیپلماسی و حل منازعات می شود. -
سیاست های نفوذ و کاهش نفوذ روسیه از دیدگاه کشورهای غربی
دالان موسوم به زنگزور می تواند به عنوان ابزاری برای کاهش نفوذ روسیه در منطقه قفقاز مورد استفاده قرار گیرد. روسیه به طور سنتی نفوذ بالایی در این منطقه داشته و از نقش خود به عنوان واسطه و میانجی در منازعات منطقه ای بهره برده است. با تقویت زیرساخت ها و گسترش تعاملات اقتصادی و تجاری در دالان زنگزور، غربی ها امیدوارند که وابستگی کشورهای منطقه به روسیه کاهش یابد و از نفوذ آن در سیاست های داخلی و خارجی این کشورها کاسته شود.از دیدگاه غربی نه تنها یک پروژه زیرساختی و اقتصادی، بلکه یک ابزار ژئوپلیتیکی مهم برای کاهش نفوذ روسیه و تقویت نفوذ غرب در منطقه قفقاز جنوبی است. غربی ها به دنبال استفاده از این دالان برای گسترش تجارت، تقویت همکاری های منطقه ای، و افزایش امنیت انرژی خود هستند. به همین دلیل، توجه و سرمایه گذاری در این پروژه از اولویت های غرب به شمار می آید.
مواضع کشورهای منطقه
مواضع ترکیه و جمهوری آذربایجان در خصوص کریدور زنگزور در چارچوب روابط نزدیک و راهبردی دو کشور قابل تحلیل است. این کریدور از منطقه سیونیک در جنوب ارمنستان عبور می کند، برای آذربایجان اهمیت حیاتی دارد. این کریدور، آذربایجان را به منطقه نخجوان و از آنجا به ترکیه متصل می کند و دسترسی آذربایجان به ترکیه را بهبود می بخشد. جمهوری آذربایجان به طور مداوم بر لزوم ایجاد این کریدور مورد مناقشه تأکید کرده است.
این کشور استدلال می کند که بر اساس توافق نامه آتش بس 2020 که با میانجی گری روسیه پس از جنگ دوم قره باغ منعقد شد، ارمنستان موظف به فراهم کردن این کریدور است. از نظر آذربایجان، این کریدور نه تنها یک مسیر حمل ونقل است، بلکه نماد پیروزی نظامی این کشور در قره باغ نیز محسوب می شود. ترکیه به عنوان یکی از حامیان اصلی جمهوری آذربایجان، از این پروژه حمایت قوی می کند. آنکارا کریدور زنگزور را به عنوان یک گام مهم در تقویت ارتباطات اقتصادی، تجاری و انرژی بین ترکیه، آذربایجان و دیگر کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی می بیند.
از نظر ترکیه، این کریدور نه تنها باعث تقویت روابط اقتصادی با آذربایجان می شود، بلکه نفوذ ژئوپلیتیکی ترکیه را در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی افزایش می دهد. با این حال، ارمنستان و برخی از متحدان بین المللی این کشور با ایجاد کریدور زنگزور مخالف اند، زیرا این موضوع را به عنوان تهدیدی برای تمامیت ارضی ارمنستان و ایجاد اختلال در موازنه قدرت منطقه ای می دانند.
به طور کلی، سیاست ایران در برابر کریدور موهوم زنگزور بر حفظ منافع ملی، جلوگیری از تهدیدات امنیتی و افزایش نفوذ منطقه ای از طریق ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی متمرکز بوده است. ایران بنا بر اذعان مقامات ارشد ترکیه و غرب و همچنین ارمنستان، مانع اصلی تحمیل این کریدور و تغییر ژئوپلتیکی منطقه بوده است. ایران تلاش می کند تا با ایجاد توازن در روابط خود با همسایگان و قدرت های منطقه ای، از هرگونه تغییر ژئوپلیتیکی که به ضرر تهران باشد، جلوگیری کند.
انتظاری که از مسکو می رود این است که در ازای تلاشی که ایران در ممانعت از نفوذ غرب و ناتو از طریق کریدور زنگزور طی دوسال اخیر که روسیه در جبهه اوکراین مشغول بوده، نشان داده اولویت ها وحساسیت های این منطقه برای تهران را درک کرده و به آن توجه کند. انتظار می رود روسیه در قبال کریدور زنگزور سیاستی محتاطانه و چندجانبه را دنبال و برای حفظ نفوذ خود در منطقه و مقابله با گسترش نفوذ ترکیه و ناتو تلاش کند و همچنین به تقویت همکاری های خود با ایران و کشورهای دیگر منطقه بپردازد.
انتظار می رود که روسیه با ایجاد تعادل در روابط خود با بازیگران مختلف، از منافع استراتژیک خود در قفقاز جنوبی و فراتر از آن حفاظت و منافع شرکای منطقه ای خویش را به خطر نیندازد.
نویسنده از یک مطلب آگاه نیست و آن هم این است که روسیه خیلی بیشتر از آذربایجان و ترکیه به این را نیاز دارد . آذربایجان با ترکیه از طریق گرجستان ارتباط ریلی و زمینی و انرژی دارد . اگر آذربایجان ۵۰ درصد به این کردیدر نیاز داشته باشد روسیه ۱۰۰ درصد نیازمند است .