◄ سیاستزدگی اقتصاد، صنعت و تجارت ایران
مدت زمانی است اقتصاد، صنعت و تجارت در ایران دچار سیاستزدگی شده است، در این راستا از مشکلات اقتصادی-تجاری متأثر از سیاست خارجی گرفته تا نابسامانیهای مدیریت داخلی. اصلا نیاز به تحریم خارجی نبود که دولت رادیکال دونالد ترامپ بخواهد کاری از پیش ببرد.
مدت زمانی است اقتصاد، صنعت و تجارت در ایران دچار سیاستزدگی شده است، در این راستا از مشکلات اقتصادی-تجاری متأثر از سیاست خارجی گرفته تا نابسامانیهای مدیریت داخلی.
به قدری سوءمدیریت و رفتار چندگانه در صدور بخشنامهها و دستورالعملهای یک شبه و بدون اطلاع قبلی با شرط و الزام اجرای فوری وجود دارد که سبب شده در ادامه سیاسیکاریهای دستگاههای داخلی التهاب در بازار، رکود تورمی، تخلفات اداری و اقتصادی، افزایش هزینههای کالا و هزینههای زندگی و کاهش قدرت خرید و توان مالی مردم ایجاد شود بویژه در قشر ضعیف و متوسط جامعه که همان شاکله اصلی جامعه ایرانی هستند.
از آسیبهای اجتماعی این سیاستزدگی میتوان به افزایش آسیب به سرمایهگذاران بخش خصوصی و از دست رفتن توان فعالیتهای اقتصادی و تجاریشان و در نتیجه کاهش سطح درآمد سازمان خصوصی و در نهایت از دست رفتن فرصتهای شغلی نیروی کار جوان، تحصیلکرده و با آتیه جامعه اشاره کرد.
حال باید دید چرا قبل و در بدو اعلام و یا شروع تحریمهای جدید از سوی دولت آمریکا، سازمانهای دولتی و متولی امور و با سکانداران پشت پرده بازار که همواره در جراید با حروف الفبای فارسی از آنها یاد شده زودتر به استقبال رفتهاند و فضای کشور و بازار را ملتهب ساختهاند؟
همه این آسیبها فقط به دو رکن جامعه وارد می شود:
١- مردم
٢- نظام
امیدوارم مسئولانی که توان اداره امور را ندارند بسیار شیک و خداپسندانه از مسند امور خداحافظی کنند و فرصت را به نیروهای جوان، بادانش و یا نیروهای با تجربه بالا و متخصص بسپارند تا شأنیت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران در همه عرصهها حفظ شود.
امروزه اصلاح شرایط اقتصاد و در راستای آن توسعه تجارت و کسب و کار در ایران نیازمند بازنگری اساسی است؛ آن بازنگری که فارغ از مسائل سیاسی خارجی و داخلی باید بهطور ملیگرایانه به آن توجه کرد. این امر با هماندیشی و کسب مشاوره از متخصصان و مشاور حوزه های اقتصادی، صنعتی و تجاری میسر است.
با توجه به نیل به هدف سند چشم انداز ایران ١٤٠٤ قطعا با رویهای که شکل گرفته رویهای بهتر از به تعویق افتادن این مهم تا دو برنامه توسعه پنج ساله تکمیلیتر یعنی سند چشم انداز ایران ١٤١٤ باید بیندیشیم.
شاید این نسل از مدیرانی که اکنون چندشغله و چند پستی هستند و یا در هر دولت جدیدی فقط به صرف جنبههای حمایتی از یک حزب وارد کابینه یا سیستم اجرایی کشور میشوند قطعا بازنشسته شدهاند و پوستاندازی مهمی در نسل مدیریتی کشور شکل گرفته است.
فعالیت احزاب و اتحاد حزبی بین دو یا چند حزب خوب است ولی نه به این شکل که وزیر سابق چند دهه قبل دوباره در دوره جدید در مسند وزارتخانهای درهم میکس شده بنشیند و با رفتنش وزیر جوان تر و آشنا با شرایط تجاری هنوز نتوانسته شرایط گذشته را سروسامان دهد.
از دولت دوازدهم به ریاست حسن روحانی توقع میرود با تشکیل کارگروههای تخصصی هر چه سریعتر به بحران اقتصادی و تجاری داخلی ایران پایان بدهد تا بتوان با طیب خاطر در برابر بحرانهای تحریمی خارجی ایستادگی کند. به بیان دیگر نباید اجازه داد تنه درخت ایران زمین از بیرون ضخیم و از درون شکننده و خالی باشد.
در پایان باید بیان شود که شرایط نه برای سرمایهگذار و کارآفرین و نه برای نیروی کار و در نهایت اقتصاد ایران مناسب نیست.
همچنین امیدوارم به زودی شاهد تغییرات اساسی و بنیادین در جهت رفع فساد اداری، رفع شتابزدگی در تصمیمگیریها و دستورات خلقالساعه، رفع مشکلات و موانع فعالیت بخش خصوصی و خلاصه کلام آنچه که سبب تضعیف سطح کلان جامعه یعنی قشر ضعیف و متوسط میشود در رأس مدیریت امور اجرایی کشور باشیم.