مشکلات عمده ماهیگیران ایرانی از دریای کاسپین تا خلیجفارس
بیش از دویست هزار خانوار در ایران از راه ماهیگیری امورات خود را میگذرانند شغلی که با توجه به سختیهای بسیار و حوادث ناگوار و تلخ در بیتوجهی مسئولان در حال ادامه بقای خود است و هنوز با امید روزهای بهتر هر روز به آب میزنند تا شاید گشایشی حاصل شود.
بیش از دویست هزار خانوار در ایران از راه ماهیگیری امورات خود را میگذرانند شغلی که با توجه به سختیهای بسیار و حوادث ناگوار و تلخ در بیتوجهی مسئولان در حال ادامه بقای خود است و هنوز با امید روزهای بهتر هر روز به آب میزنند تا شاید گشایشی حاصل شود.
به گزارش ایلنا، بیش از ۲۰۰ هزار نفر از مردان و زنان ایرانی از راه ماهیگیری امرار معاش میکنند که عمدتا به صورت سنتی و نسل به نسل و بدون گذراندن دورههای تخصصی به دریا میزنند ولی در گذر زمان به دلیل عدم برآورده کردن نیازهای مالی، ضعیف شدن منابع دریایی (کاهش گونههای مختلف ماهی و حتی در خطر انقراض قرار گرفتن برخی گونهها) و توجه نکردن نمایندگان مجلس و دولت، صیادان ایرانی را هر روز در وضعیت بحرانیتری قرار میدهد.
در ادامه این گزارش به ۱۰ مورد از مشکلات این کارگران میپردازیم، مشکلاتی که تاکنون نادیده گرفته شده است.
مجموع ماهیگیران ایران که در دریا ماهیگیری میکنند به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشوند. صیادان شمال که در حاشیه دریای کاسپین ماهیگیری میکنند و صیادان جنوب که به آبهای خلیج فارس، دریای عمان و همچنین آبهای آزاد دسترسی دارند. بسیاری از مشکلات این طیف از کارگران مشترک است که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
درآمدی زیر خط فقر
میانگین درآمدی ماهیگیران بیش از ۸۰۰ هزار تومان نیست، زیرا صید قابل پیشبینی نیست گاهی تورها آنقدر سنگین است که نمیتوان بالا کشید و گاهی هم تور آنقدر خالی است که توانی برای بالا آوردن آن وجود ندارد، بسیاری از صیادان درآمد خود را با یارانهای که میگیرند تنظیم میکنند تا هزینهها خانواده را در طول ماه بپردازند.
در این بین ماهیگیران حاشیه دریای کاسپین که تنها نیمی از سال اجازه صید دارند در دو فصل اول سال به فعالیتهایی مانند دستفروشی، کارگری کشاورزی و ... مشغول میشوند.
وضعیت نامشخص بیمهای
بیمه صیادان خویش فرما است، این بدان معنا است که صیادان میباید با درآمد اندک خود حق بیمه را بپردازند. مشخص است که با این درآمد پایین بسیاری از ماهیگیران توان پرداخت حق بیمه را ندارند و بسیاری از آنها تا روزهای آخری که توان در بازو دارند به آب میزنند تا اندک درآمدی برای خود و خانواده کسب کنند.
صیادان شمال کشور در خصوص بیمه مشکل اساسیتری دارند. باتوجه به اینکه آنها تنها نیمی از سال را کار میکنند فقط شش ماه از سال را میتوانند حق بیمه پرداخت کنند و این نشان میدهد که از اگر ماهیگیری ۵۰ سال کار کند تنها ۲۵ سال میتواند حق بیمه پرداخت کند.
اسحاق تندرو، مدیر عامل اتحادیه سراسری صیادان ایران در همین رابطه به خبرنگار ایلنا میگوید: ما طرحی را به مسئولان شیلات کشور دادهایم تا با ایجاد مشاغل مرتبط برای صیادان شمال شرایطی را فراهم کنند تا آنها بتوانند همانند دیگر کارگران و قبل از پیری بازنشسته شوند.
او در همین رابطه ادامه میدهد: همچنین دیگر طرحی که در دست ما قرار دارد این است که از وزیر محترم کار میخواهیم ترتیبی دهند تا ماهیگیران بالای ۶۰ سال را بازنشسته کنند زیرا کار آنها سخت و زیان آور است.
بیمهای که خسارت حوادث را نمیدهد
ماهیگیران حوزه کاسپین برای ماهیگیری نیازی به شناور ندارند مگر قایق موتوریهایی که برای چک کردن وضعیت دریا به آب میزنند. ماهیگیران شمال تورها را در مسیر رفت و آمد ماهیها قرار میدهند و هر روز صبح آنها را بالا میکشند اما در جنوب کشور و در حاشیه خلیج فارس تنها با لنج و دیگر شناورها میتوانند صیادی کنند.
مجاورت شناورهای صیادی با شناورهای تجاری، عدم امنیت بنادر دریایی، قدیمی بودن لنج ها و ... از عوامل بروز حادثه برای شناورهای صیادی است و همواره به آنها صدمات جبران ناپذیری وارد میشود.
لنجهای صیادی برای دریافت مجوز صید از سازمان شیلات، الزاما باید برگه بیمه حوادث را همراه داشته باشند و پس از آن میتوانند برای صید به آب بزنند ولی نکته جالب توجه اینجاست که اکثر این بیمه نامهها سوری است و ضمانت اجرایی شدن ندارد.
صیادان توان پرداخت حق بیمه کامل حوادث را ندارند و به ناچار تنها قسمتی از شناور را بیمه میکنند که پس از حادثه شرکتهای بیمهای تنها هزینه آن بخشهایی را میپردازند که توسط صاحبان لنج بیمه شده پرداخته میشود.
در این بین تنها صیادان ضرر میکنند زیرا هم شناور خود را از دست دادهاند و هم مبلغی را هم بابت حق بیمه حوادث پرداخت میکنند و سازمان شیلات هم به چنین موضوعی بیتوجه است و تنها برگه بیمه برایشان مهم است.
عدم همکاری وزارت نفت با صیادان
قیمت و سهمیه سوختی که وزارت نفت برای صیادان در نظر میگیرد همواره مورد اعتراض ماهیگیران است زیرا زمان و قیمت آن همواره تغییر میکند و در برخی از استانها هم صاحبان لنج را مجبور میکنند تا مقدار زیادی سوخت خریداری کرده و پول آن را هم یکجا بپردازند که لنجداران در اکثر مواقع برای تهیه کردن مبلغ آن دچار مشکل میشوند و گاهی هم به دلیل نداشتن پول از صید جا میمانند.
البته باید یادآور شویم که ماهیگیران شمال کشور به دلیل احتیاج نداشتن به شناورهای صیادی نیازی به سوخت ندارند؛ مگر به مقداری که بتوانند قایق موتوری را روشن کنند و کشتی در دریا بزنند.
تهیه ادوات صید و عدم پرداخت تسهیلات توسط دولت و بانکها/آخرین راه، پول سودی است
قیمت تورهای ماهیگیری و دیگر ادوات صید بسیار بالا است و به همین دلیل صیادان و تعاونیداران برای شروع فصل صید به اجبار از دلالان و عدهای که در این زمان از سال میدانند صیادان احتیاج به پول دارند حوالی سواحل و بنادر پاتوق میکنند و با دریافت ضمانتهای مهر و موم شده به صیادان برای خریدن ادوات صید پول نزولی میدهند و با چندین برابر بهره آنها را پس میگیرند.
بسیاری از صیادان جنوب به دلیل اینکه نتوانستهاند مبلغ پول قرض گرفته را همراه با سود آن بپردازند لنج خود را از دست دادهاند و همچنین صیادان شمال که در طول سال باید بدهیهای خود را پس دهند در پایان همان ۸۰۰ هزار تومان در ماه برایشان باقی میماند. هیچکس نمیخواهد زیر بار پول سودی برود ولی ماهیگیران به ناچار و در زمانی که درب بانکها و همچنین درب سازمان شیلات را به روی خود بسته میبینند به ایستگاه آخر میرسند. یا باید پول سودی بگیرند و یا اینکه به فکر کاری دیگر باشند.
تعمیر ادوات صید هم با هزینههای بالایی همراه است که برخی از صیادان به ناچار با وصله زدن تورها خود را برای صید آمده میکنند و در این وضعیت هم باید در تمام طول فصل صید ادوات خود را تعمیر کنند که آن هم با مشکلات بسیاری همراه است.
فعالان جامعه صیادی همواره به این موضوع اعتراض میکنند که چرا سازمان شیلات که متصدی صیادان کشور است از تعاونیها و اتحادیههای صیادی در جهت بهبود وضعیت معیشتی ماهیگیران حمایت نمیکنند.
صیادان مجاز و غیر مجاز
به نظر هرکس که در سواحل ایران زندگی میکند روش صید از دریا را میداند ولی سازمان شیلات برای نظم دادن به وضعیت صید و محدود کردن صیادی چیزی به نام "تعرفه صید" دارد که صیادان برای دریافت جواز صید باید آن را بپردازند و در غیر این صورت صیاد مجاز محسوب نمیشوند.
باتوجه به اینکه برخی صیادان تعرفه صید میپردازند، توانی برای مقابله با دیگر صیادانی که آنها را غیر مجاز میخوانند وجود ندارد از همین روی صیادان به مبحث تعرفه صید اعتراض دارند و همواره به اجبار آن را میپردازند.
حمله دزدان دریایی به صیادان بیدفاع
صیادان چابهار و کنارک به دلیل نبود منابع دریایی به اجبار به آبهای فرا ساحلی میروند و در اولین قدم برای صید به دزدان دریایی سومالی بر میخورند مگر اینکه به ماهیهای کم اقیانوس اکتفا کنند ولی برای اینکه سفر چند روزه آنها بهصرفه باشد جلوتر میروند تا اینکه به نزدیکی مرزهای آبی سومالی برسند و پس از آن قایقهای موتوری با سرعت به آنها نزدیک میشوند. پول میخواهند و صیادانی که با آنها همکاری نمیکنند را با خود میبرند و پس از آن برای آزادی این کارگران که حتی یک تفنگ بادی با خود نمیبرند از خانوادهها درخواست پول میکنند.
برخی از صیادان در سومالی بر اثر سختی وضعیت زندگی در بیابانهای سومالی فوت میکنند عدهای فرار میکنند و عدهای هم با شلیک این یاغیان کشته میشوند.
مسئولان استانی و کشوری میگویند به دلیل اینکه حکومت مشخصی در سومالی وجود ندارد رسیدگی به وضعیت صیادان سخت است ولی با تماس با واسطههای دزدان دریایی به دنبال حل این مشکل هستیم.
شناورهای خارجی تهدیدی برای ذخایر آبزیان و معیشت ماهیگیران
عدم نظارت مسئولان بر کشتیهای کفروب خارجی که به هنگام صید همه موجودات زنده اقیانوس را از کف جمع میکند باعث شده ذخایر آبزیان منطقه به شدت کاهش پیدا کند و همچنین وضعیت معیشتی صیادان را بحرانیتر میکند.
این درحالی است که صیادان ایرانی برای صید ماهیها و رسیدن به گله ماهیها مجبورند به آبهای آزاد سفر کنند و با خطرات بسیاری روبهرو میشوند. یک از مسایلی که همواره صیادان جنوب به آن اعتراض دارند موضوع تجاوز صیادان خارجی است و صیادان برای رساندن صدای خود از هر وسیله اطلاعرسانی استفاده میکنند.
قدیمی بودن ناوگان صیادی کشور
باتوجه به اینکه کشور ایران از نظر تعداد شناورهای صیادی در منطقه جزو کشورهای اصلی محسوب میشود ولی اکثر قریب به اتفاق آنها را لنجها و شناورهای قدیمی تشکیل میدهند. از یک سو صیادان توان خریداری شناورهای جدید را ندارند از سوی دیگر این شناورها با استهلاک بسیار بالایی که دارد فشار زیادی به صاحبان شناروها میآورد.
طبق گفته فعالان صیادی کشور در برخی از مناطق جنوب کشور شناورهایی با نزدیک به سی سال هم وجود دارند که به نظر میرسد هیچ برنامهای برای بهبود این وضعیت وجود ندارد.
آلودگی محیط زیست و تهدیدی برای صیادان
چه در آبهای دریاچه کاسپین و چه در آبهای خلیج فارس خطر نابودی محیط زیست با ورود فاضلابهای انسانی هر روز بیشتر از قبل احساس میشود. ورود فاضلاب انسانی و کارخانهای به دریای کاسپین یکی از دغدغههای فعالان محیط است. این فعالان میگویند به دلیل بسته بودن فضای دریای کاسپین این اکوسیستم قدرت خود پالایی ندارد و ورود فاضلابهای شهری و صنعتی بسیاری از گونهها را با خطر انقراض روبهرو کرده است.