◄ دریانوردان مفقود شده ؛ سرمایههای انسانی حیف شده
تمایل مالکان شناورها به بکارگیری دریانوردان خارجی که بیکاری دریانوردان ایرانی را به دنبال داشته یکی از مهمترین انتقاداتی است که اغلب دریانوردان آن را مطرح میکنند و در این زمینه حتی به نامه به رهبری هم متوسل شدهاند.
خبر برخورد نفتکش ایرانی در آبهای چین و مفقود شدن دریانوردان خبر بسیار دلخراشی بود، از آن دست خبرها که بغض میترکاند و حسرت به دل میگذارد. حسرت کارهای نکرده، حسرت حرفهای نشنیده، حسرت روزهای از دست رفته و ...
دریانوردی شغل سختی است، این را وقتی فهمیدم که مدتی در جمع مجازی دریانوردان بودم، جایی که دریانوردان از سختیهای کارشان مینوشتند، تصاویری از امکانات رفاهیشان در کشتیها را به نمایش میگذاشتند، از رفتارهای بعضا نادرست بالادستیها با دریانوردان حرف میزدند و حتی ازشرایط بد تغذیه و شرایط سختی که روی دریاها دارند، میگفتند.
همان موقع بود که فهمیدم چقدر سخت است که روزها و شبهای متمادی با امکانات کم رفاهی دور از خانه و خانواده برروی آبهایی که گاهی با حضور دزدان دریایی نا امن هم میشوند، روزگار بگذرانی و البته همه اینها در شرایطی باشد که شغلت برای خیلیها ناشناخته باشد...
شنیدن خبر اتفاق غمانگیز برخورد کشتی نفتکش ایرانی و مفقود شدن دریانوردان کشورمان و انتقادی که دریانوردان همزمان با این اتفاق از رسانهها مطرح کردند تلنگری بود به خودم که از خود بپرسم چقدر توانستهام مشکلاتشان را رسانهای کنم و صدایشان را به گوش مقامات برسانم؟ دریانوردانی که مشکلاتی دارند و گلهمندند از اینکه صدایشان آن طور که باید شنیده نمیشود و نه تنها جدی گرفته نمیشوند بلکه حتی در مواقعی به دلیل این ناشناخته بودن در دریافت حق و حقوق مسلم خود از طریق قانونی نیز با مشکل مواجهاند.
تمایل مالکان شناورها به بکارگیری دریانوردان خارجی که بیکاری دریانوردان ایرانی را به دنبال داشته یکی از مهمترین انتقاداتی است که اغلب دریانوردان آن را مطرح میکنند و در این زمینه حتی به نامه به رهبری هم متوسل شدهاند.
این بیکاری گاهی آنان را وادار به پذیرش کار با شرایط نامناسب برای فرار از بیکاری میکند. به طوریکه در برخی موارد آنان از مالکان شناورها گلهمند بودند که با سواستفاده از این شرایط و وجود جایگزین خارجی برای دریانوردان ایرانی، حتی از توجه به ابتداییترین حقوق دریانوردان طفره رفته و از جمله اینکه از پرداخت حق بیمه آنان اجتناب میکنند.
تاخیر در پرداخت حقوق دریانوردان و شرایط بد اخذ مرخصی و ... از دیگر مشکلاتی است که دریانوردان بارها و بارها در مورد آنها نوشتهاند و خواستار توجه و رسیدگی مسئولان به رفع این مشکلات شدهاند و بسیاری از مشکلات دیگر...
امروز که خبرهای مربوط به کشتی نفتکش ایرانی و مفقودی حدود 30 دریانورد کشورمان در راس خبرها قرار گرفته است و وقتی از سرنوشت دریانوردان اطلاعی در دست نیست بیش از هر چیزی مشقتهای این شغل نمایان میشود. آنجا که آنان در این شرایط نیز با بیتفاوتی مسئولان و رسانهها و مردم نسبت به خودشان مواجهاند و از مهم نبودن سرنوشت دریانوردان برای رسانهها گلهمندند و برایشان عجیب است که چرا آنطور که باید کسی از سرنوشت انسانهای بیگناهی که مفقود هستند حرفی زده نمیشود؟ چرا سرمایه مادی برباد رفته بیشتر از سرمایه انسانی حیف شده، مورد توجه قرار گرفته است، چرا از بیمه بودن بار و کشتی سخن به میان میآید اما از جان دریانوردان سخنی به میان نمیآید؟
در پایان پیامی را که در در یک کانال تلگرامی دریانوردی منتشر شده است ذکر میکنم که روز گذشته منتشر شده و در آن آمده است: تا کی دریانوردان باید باید اینقدر مظلوم واقع شوند؟ علاوه بر بیتوجهی برخی از روزنامهها و رسانههای خبری در پوشش خبری سانحه کشتی نفتکش ایرانی و ابراز همدردی با خانواده دریانوردان دچار سانحه و جامعه دریایی، اکثریت رسانههایی هم که امروز شروع به ارایه گزارش حادثه کردند، بیشتر دلشان به حال بر باد رفتن سرمایه نفتی سوخته بود تا عزیزان دریانورد مظلوم و مفقود.
ضایعه در گذشت دریانوردان ایرانی را به خانواده های گرامی اشان و جامعه درایی کشور تسلیت عرض میکنم و برایشان طلب مغفرت دارم. این اتفاق یکی از سوانح بزرگ چه از حیث تلفات جانی و چه از حیث ایجاد آلودگی بود که طبعا مطبوعات تخصصی کشتیرانی مطالب و تحلیل های بسیاری بر آن خواهند نگاشت.
بنا به پیشه خود و علاقه ای که به صنعت دریا دارم باید اذعان کنم که توسعه دریانوردی و رفتن بسمت کشورهای صاحب صنعت دریانوردی نیازمند یک سیاست کلی و اراده ملی است تا کلیه پیش نیازهای این توسعه یافتگی را با دقت کنار هم گذاشت و به نتیجه ای فراگیر دست یافت. متاسفانه بعد مسافت پایتخت از بنادر جنوبی، بیگانگی کلی مدیران بالای کشوری با مقوله ای بنام اقتصاد دریا، (علیرغم پیشینه تاریخی) و از همه مهمتر ناهماهنگی، عدم تمرکز در راس سیاست گذاریها دراز مدت دریایی سبب گردیده اهمیت این بخش ثروت ساز کمتر دیده شود. البته بعض آقایان تلویحا به منافع دریا اشاره هم اگر میکنند اشاره اشان به بخش نفت و گاز بستر دریاست تا فرصت پایان ناپذیر دریایی.
بهر حال امیدوارم جان باختن این عزیزان، برای مسئولان و دولت فرصتی فراهم آورد تا یکبار دیگر به نداشته های خود در دریا و غفلت توجه به فرصت های موجود در این ودیعه الهی بیاندیشند و با تاسیس وزارت دریا داری و تصویب لوایح همسو امکان حضور فعالتر ایرانیان را در پهنه دریاها فراهم نمایند.
با تجدید میثاق با عزیزان از دست رفته برای اعتلای جایگاه دریانوردی ایرانیان اهتمام بورزیم