◄ عواملی که حادثه «سانچی» را رقم زد / حکایت هیئتمدیره ناآشنا با دریا
واگذاری شرکت ملی نفتکش به تامین اجتماعی که بر اساس بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی انجام شد، موجب شد مدیریت این شرکت تابع هیئت مدیرهای باشد که اکثر آنها تانکرمن نبوده و از دریا سر رشتهاى ندارند.
با وجود گذشت بیش از یک هفته از غرق شدن کشتی سانچی هنوز تحلیلها و پرسشهای زیادی درباره این حادثه مطرح است و چرایی این حادثه بخشی از خبرهای رسانهها و شبکههای مجازی را به خود اختصاص داده است.
به گزارش تیننیوز، ۱۶ دی ماه امسال بود که یک فروند نفتکش ایرانی با یک فروند کشتی چینی، برخورد کرد که این برخورد موجب بروز آتشسوزی در کشتی نفتکش ایرانی شد.
پس از این حادثه به دلیل نامعلوم بودن سرنوشت دریانوردان این کشتی، تقریبا 8 روز پردلهره و اضطراب سپری شد اما در 24 دی ماه در نهایت سانچی غرق شد و در اعماق دریا آرام گرفت تا مرگ این دریانوردان پایان تاریک و غمبار این حادثه تراژیک باشد.
اگرچه بحث در مورد علت وقوع حادثه مستلزم بازخوانی جعبه سیاه کشتی و بررسی تمام ابعاد حادثه است اما با توجه به اظهار نظرهای اولیهای که توسط مسئولان مختلف دولتی در این مورد مطرح شده، میتوان این پرسش را مطرح کرد که کدام سازمان یا نهاد میتواند در مورد حادثه کشتی سانچی نظر کارشناسی بدهد؟
کارشناسان و فعالان در حوزه کشتیهای نفتکش معتقدند سازمان بنادر به طور کلى در بنادر متمرکز است و تخصص خاصی در موضوع تانکر ندارد و تنها در مورد کشتىهاى کانتینر آنهم در بحث تخلیه و بارگیرى میتواند نظر بدهد.
به اعتقاد فعالان این حوزه بهترین پاسخ در زمینه علت وقوع حادثه را میتوان از مسئولان شرکت ملی نفتکش دریافت کرد چرا که علت حادثه و چگونگی بروز این حادثه نه تنها در زمان وقوع باید مورد بررسی قرار گیرد بلکه نیاز است به بسترهایی که موجب وقوع این حادثه شدهاست نیز پرداخته شود.
به گفته آنان یکی از این بسترها، میتواند واگذاری شرکت ملی نفتکش به تامین اجتماعی باشد واگذاری که بر اساس بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی انجام و موجب شد مدیریت این شرکت تابع هیئت مدیرهای باشد که اکثر آنها تانکرمن نبوده و از دریا سر رشتهاى ندارند.
فعالان این حوزه معتقدند عدم تخصص سازمان تامین اجتماعی در زمینه فعالیتهای شرکت واگذار شده «ملی نفتکش»، موجب شده مسئولان این شرکت در سه سال اخیر به طور مرتب به دنبال کم کردن هزینهها باشند و در این راه حتى از آموزش نفرات هم کاسته شده و افسران با هزینه خود دورههاى ارتقا را سپری میکنند.
به گفته آنان واگذاری نفتکش به تامین اجتماعی نتایج دیگری نیز داشت که یکی از آنها مبنای پایه حقوقی بود که بر اساس پایه حقوق تامین اجتماعی شد. ضمن اینکه صرفه جویی غیر کارشناسی و کاستن از هزینهها نه تنها شامل نوسازی ناوگان و آموزش و حقوق کارکنان و حذف سوپروایزرهای کشتیها شد بلکه حتى به خواروبار نفرات هم رسید و این وضعیت همان شرکتى است که در پنج قاره بیش از 30 دفتر نمایندگى داشت و از دانشجویی تا ناخدایی را در انگلیس دوره میداد.
این کارشناسان که خود از پیشکسوتان حوزه نفتکش هستند معتقدند شرکت ملی نفتکش برای نوسازی ناوگان فرصت داشت که شریکان اروپایی بیاورد و تحریمها را ضعیف کند اما این فرصت از دست رفت و حال سوال این است که پیش از واگذاری این شرکت به تامین اجتماعی این شرکت چه رتبهاى داشت و الان چه رتبهاى دارد و علت چیست؟