◄ آینده مبهم برای شرکای خارجی در قراردادهای توسعه «مکران»؛ ما ماندیم و چین
برنامه توسعه سواحل مکران قرار بود بزرگترین اتفاق در توسعه کشور باشد؛ برنامهای که حالا با خروج آمریکا از برجام باید دید چه آیندهای برایش رقم میخورد. چرا که تا الان بیشتر تمرکزها برای توسعه سواحل مکران روی جذب سرمایهگذاریها و فاینانسهای خارجی بوده؛ قراردادهایی که با تصمیم ترامپ آینده قسمت زیادی از آنها به خطر افتاده است و دیگر خیلی از طرفهای خارجی حاضر به پذیرش ریسک حضور در مکران به بهای از دست دادن روابط تجاری و اقتصادی خود با آمریکا نیستند. در چنین شرایطی است که عبدالغفور ایراننژاد، نماینده چابهار در مجلس هم در گفتگو با «حملونقل» از مبهم بودن آینده شراکت با طرفهای خارجی در این منطقه سخن میگوید.
برنامه توسعه سواحل مکران قرار بود بزرگترین اتفاق در توسعه کشور باشد؛ برنامهای که حالا با خروج آمریکا از برجام باید دید چه آیندهای برایش رقم میخورد. چرا که تا الان بیشتر تمرکزها برای توسعه سواحل مکران روی جذب سرمایهگذاریها و فاینانسهای خارجی بوده؛ قراردادهایی که با تصمیم ترامپ آینده قسمت زیادی از آنها به خطر افتاده است و دیگر خیلی از طرفهای خارجی حاضر به پذیرش ریسک حضور در مکران به بهای از دست دادن روابط تجاری و اقتصادی خود با آمریکا نیستند. در چنین شرایطی است که عبدالغفور ایراننژاد، نماینده چابهار در مجلس هم در گفتگو با «حملونقل» از مبهم بودن آینده شراکت با طرفهای خارجی در این منطقه سخن میگوید.
او هر چند معتقد است که میتوان خلأ سرمایهگذاری خارجی را با هدایت سرمایههای داخلی به سمت پروژههای مکران پر کرد اما همزمان هم توضیح میدهد که از میان شرکای خارجی تا اینجا فقط چینیها در مکران باقی ماندهاند.
یکی از مهمترین برنامههای توسعه کشور ما بحث توسعه سواحل مکران بود که در جریان آن روی فاینانسهای خارجی برای تأمین منابع مالی پروژههای تعریف شده در این راستا حساب ویژهای باز شده بود. هم اکنون با توجه به وضعیت برجام، اوضاع این پروژهها به لحاظ فاینانس چگونه خواهد شد؟
اصلیترین شرکای ما در بحث فاینانس برای توسعه سواحل مکران کشورهای هند و چین بودند. بعد از قضایای برجام هندیها قدری عقبنشینی کردند، اما در مقابل چین اعلام آمادگی مجدد کرده که همکاریهای سطح بالایی در این زمینه داشته باشد. تا الان هم جلسات خیلی زیادی در این رابطه برگزار شده که خروجی قابل قبولی هم داشتهاند.
البته با توجه به اینکه توسعه سواحل مکران در پاکستان هم تا منطقه گوادر ادامه پیدا میکند و آنجا را هم شامل میشود، بهطور طبیعی این پروژه میتواند برای هندیها دارای جذابیتهای منحصربهفردی باشد. یعنی پیشبینی ما این است که عقبنشینی فعلی هندیها از سرمایهگذاری در پروژههای توسعه مکران یک عقبنشینی موقتی باشد و آنها بعدا برگردند. چون هندوستان هم با سرمایهگذاری در این منطقه قادر است بهراحتی کالاهای خود را به کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز صادر و در مقابله تجاری با چین موفقتر عمل کند. اما در خصوص چینیها بعید به نظر میرسد که به سادگی این منطقه را ترک کنند، بنابراین تا اینجا فعلاً ما چین و هند را بهعنوان شریک خود در توسعه سواحل مکران داریم.
فراتر از چینیها و هندیها آیا شریک دیگری نداریم؟ به عبارتی آیا به نظر نمیرسد که اکتفا بر شراکت با چین و هند برای توسعه سواحل مکران قدری سادهانگارانه باشد؟
حرف شما درست است. توسعه سواحل مکران یک حجم فوقالعاده عظیم از سرمایهگذاری و شراکت دست بالا را میخواهد. به هر حال ما داریم درباره مجموعه فعالیتهایی در قالب این طرح توسعه صحبت میکنیم که دارای تعدد بسیار هستند. در بحث توسعه مکران ما از توسعه صنعت گردشگری در انواع مختلف آن را داریم تا بحثهای مربوط به حوزههای مختلف حملونقل اعم از ریلی، جادهای، هوایی و دریایی تا ایجاد صنایع جدید، بحث انرژی و حتی مسائل دانشگاهی و ساخت دانشگاهها و مراکز آموزشی تازه در منطقه.
همینطور بحث تجارت در این حوزه فوقالعاده اهمیت دارد که هم نیاز به زیرساختهای عمرانی و فنی برای تحویل و بارگیری کالا دارد، هم زیرساخت و حملونقل برای انتقال کالا میخواهد و هم نیازمند ایجاد روابط حسنه در سطح بینالمللی برای تشویق کشورها و شرکتهای خارجی جهت استفاده از این ظرفیت است، بنابراین ما داریم درباره یک سری فعالیتهایی حرف میزنیم که چندبعدی هستند. بهطور مشخص در چنین دست کارهایی هر چقدر شرکای ما بیشتر و دارای تعدد باشند برای ما بهتر است. مهمترین بحث اما جایی است که کار به بهرهبرداری از ظرفیتهای ایجاد شده در این سواحل میرسد. ما امروز در پروژههای توسعه شرکای بیشتری داشته باشیم، فردا در فروش کالا و خدمات خود نیز مشتریان بیشتری خواهیم داشت و البته در مذاکره برای رسیدن به نتیجه با این مشتریان هم راحتتر خواهیم بود. بنابراین اشاره به اینکه بهتر است تعداد شرکای ما از دو گزینه چین و هند فراتر رود، به نظر من اشاره درستیست و این برای آینده ما بهتر است.
خب برای اینکه ما تعداد شرکا را افزایش دهیم کاری صورت گرفته است؟
برای تعدد شریک در این منطقه تلاش زیادی صورت گرفت. خصوصا بعد از برجام مذاکرات قابلملاحظهای با خیلی از کشورها نظیر فرانسه، آلمان، ایتالیا، اتریش، ژاپن، روسیه، برزیل و کره صورت گرفت. ولی خب کار برای وارد کردن اینها به پروژههای مکران قدری سخت بوده تا اینجا.
چرا؟
به هر حال اینها از تصمیم آمریکا در قبال ایران هراس داشتند که نهایتاً هم آمریکا کاری که آنها میترسیدند را انجام داد، یعنی تردید داشتند که ایران برای سرمایهگذاری با توجه به شرایطی که آمریکا در تحریمهای یکجانبه ایجاد کرده است بتواند محیط و سرزمینی امن باشد. ما با همه اینها گفتگو و مذاکره داشتیم. حتی ابراز تمایل زیادی هم داشتند و خیلی از اینها میگفتند اگر احساس کنند تهدیدی از سوی آمریکا صورت نمیگیرد در آوردن سرمایههای خود به مکران هیچ تردیدی نخواهند داشت، چون مطمئن هستند که پروژههای این منطقه سودآور و درآمدزا خواهند بود و هیچ ضرری در سرمایهگذاری آن نیست.
اما چرا تا الان نیامدند؟
اشاره کردم. تهدید آمریکا و تحریمهایی که انجام میدهد آنها را دچار تردید کرده است.
الان این مذاکرات بعد از تصمیم آمریکا برای خروج از برجام قطع شده یا ادامه دارد؟
قطع نشده. الان در یک حالت تعلیق قرار گرفته است. همه فعلا منتظر هستند ببینند نتیجه مذاکرات ایران با اروپاییها چه خواهد شد.
تا قبل از خروج آمریکا از برجام مذاکرات با این کشورهایی که گفتید به کجاها رسیده بود؟
در خیلی از موارد تفاهمنامه امضا شده و حتی مطالعات اولیه هم انجام شده بود. حتی در مواردی موافقتهای اولیه برای شروع کار هم صورت گرفته بود، اما شرط همه اینها تعیین تکلیف وضعیت آمریکا در برجام بود.
قبلا یک سری اعداد بابت قراردادهای فاینانس سواحل مکران میشد که قطعی شدهاند. مثلا یکی بحث فاینانس ۱۰ میلیارد دلاری با ژاپنیها برای راهآهن منطقه بود یا موارد دیگری نظیر این. سرنوشت این فاینانسها چگونه است؟
بخشی از این فاینانسها که مربوط به چین میشود پابرجا هستند اما بخش دیگر همانطور که گفتم تکلیفشان معلق مانده و معلوم نیست. یعنی قطعی نشدهاند. همان زمان هم قطعی نبودند. کمتر طرفی بود که در مذاکرات برای جذب سرمایهگذاری در سواحل مکران نگران تصمیم آمریکا نباشد.
با این وضعیت گزینه جایگزین ما برای جذب سرمایه در این برنامه توسعه چیست؟
خب به هر حال امیدی به کشورهای طرف مذاکره ما نیست که برگردند. یعنی نهایتاً هم میدانیم خیلی از آن گزینهها در عمل برای ما وجود نخواهند داشت. حداکثر اگر مذاکرات ما با اروپاییها به نتیجه برسد باید روی شرکتها و بانکهای کوچک حساب باز کنیم. بنابراین در این شرایط باید به کشورهایی نظیر چین که در شرایط تحریمهای آمریکا علیه کشورمان ریسکپذیری بیشتری دارند، زیادتر حساب کنیم و به طرف آنها برویم. یا مثلا برای گزینههایی چون هندیها جذابیت بیشتری ایجاد کنیم که بیایند. البته روی روسیه هم میشود حساب کرد که هنوز مذاکره قابلتوجهی با آنها در این زمینه نداشتهایم. آنها هم در ساخت بندرگاه، هم در حوزه انرژی و هم در بحث ریلی دارای تجربه و صنعت خوبی هستند و میتوانند شریک ما باشند.
تمام گزینههای ما برای جذب سرمایهگذاری و قرارداد فاینانس در سواحل مکران محدود به همین گزینهها خواهد بود؟
به نظر من مهمترین گزینه ما برای این کار در داخل و جذب سرمایههای داخلی است. صندوق توسعه ملی هم هست که به نظرم باید قدری از منابع آن به این سمت هدایت شود. ما سرمایههای راکد در کشورمان زیاد داریم. همان سرمایههایی که اتفاقاً وقتی به حرکت هم میافتند چون زمینه مناسبی را انتخاب نمیکنند باز به اقتصاد ملی ما ضربه میزنند. نتیجههای مخرب و منفی فعال شدن این سرمایهها در بازارهایی نظیر سکه، ارز، زمین، خودرو و امثال آن را دیدهایم. الان بحث توسعه سوال مکران با توجه به زمینه سودآوری بسیار مناسبی که دارد میتواند محل خوبی برای جذب این سرمایههای سرگردان باشد. یعنی میشود یک پروسه سرمایهگذاری ملی با مشارکت عمومی در بحث سواحل مکران به راه انداخت و آن را درست هدایت کرد.
در جریان توسعه سواحل مکران بحث یک سری کریدورهای حملونقل مثل ایجاد راهآهن و بزرگراه مطرح شده. اینها چقدر وابسته به مسایل فاینانس و البته جذب تکنولوژی خارجی هستند؟
به نظر میرسد به اندازهای در حوزههایی مثل سرمایهگذاری در صنایع این منطقه نیاز به تکنولوژی خارجی داشته باشیم و همه آن در این زمینه مورد نیاز ما نباشد. ما قسمت عمده تکنیک و فن ایجاد راهآهن و بزرگراه را خودمان داریم. البته باید استاندارد آن را بالاتر ببریم، اما برای فاینانس چون این پروژهها بسیار هزینهبر هستند، هم بحث ریلی، هم جادهای و هم هوایی، نیازمند تأمین مالی آنها هستیم که قطعا باید فکری برای آن بکنیم.
توسعه سواحل مکران چقدر به این کریدورها وابسته است؟
اصلا بدون اینها توسعه سواحل مکران معنی نمیدهد. ما بیاییم در منطقه صنایع را مستقر کنیم و بندرگاه بزنیم، اما امکان ارتباطی وسیع با نقاط دیگر نداشته باشیم که به درد نمیخورد. این کریدورها استخوانبندی توسعه مکران هستند که بدون آنها کل ساختار این توسعه فرو میپاشد و بیمعنا میشود. این مسئله از آنجا خیلی مهمتر است که همین الان منطقه منتهی به مکران، خصوصا از بندر چابهار و استان سیستان بلوچستان دچار یک فقر مفرط بهلحاظ زیرساختهای ارتباطی و کریدورهای حملونقل است. این وضعیت فعلی حتی جواب یک منطقه معمولی را هم نمیدهد چه برسد به منطقهای که قرار است صنایع و کسب و کارهای متعدد و بزرگی در آن مستقر شوند و قطب سرمایهگذاری شود. در واقع اهمیت سرمایهگذاری در این کریدورها و توسعه آنها اگر از توسعه خود سواحل و صنایع مستقر در آن بیشتر نباشد قطعا کمتر هم نیست.