◄ خرید کشتی کروز به معنای توسعه گردشگری دریایی نیست
نماینده بندرعباس و عضو کمیسیون عمران در مجلس معتقد است که ما اساسا برنامهای نه برای گردشگری دریایی داریم و نه برای کل صنعت گردشگری کشور. حسین هاشمی تختینژاد در گفتگو با «حملونقل» تأکید میکند که خرید کشتی کروز و اقداماتی نظیر آن به معنای برنامهریزی برای توسعه گردشگری دریایی نیست و تا زمانی سراغ اقدامات پایهایتر نرویم، در این زمینه بهجایی نمیرسیم. اقداماتی که از نظر او مسائلی چون تقویت آژانسهای فعال در این حوزه، اصلاح قوانین و رفع بروکراسیهای اداری و تقویت شبکه بازاریابی را شامل میشود.
نماینده بندرعباس و عضو کمیسیون عمران در مجلس معتقد است که ما اساسا برنامهای نه برای گردشگری دریایی داریم و نه برای کل صنعت گردشگری کشور.
به گزارش تیننیوز، حسین هاشمی تختینژاد در گفتگو با «حملونقل» تأکید میکند که خرید کشتی کروز و اقداماتی نظیر آن به معنای برنامهریزی برای توسعه گردشگری دریایی نیست و تا زمانی سراغ اقدامات پایهایتر نرویم، در این زمینه بهجایی نمیرسیم. اقداماتی که از نظر او مسائلی چون تقویت آژانسهای فعال در این حوزه، اصلاح قوانین و رفع بروکراسیهای اداری و تقویت شبکه بازاریابی را شامل میشود.
در بحث گردشگری دریایی این انتقاد وجود دارد که ما از پتانسیلهای خودمان استفاده نمیکنیم. اساساً آیا شما معتقد هستید که ما پتانسیل لازم را در این حوزه داریم یا خیر؟
قطعاً ما کشور بدون پتانسیلی نیستیم. ما به روایتی نزدیک به ۶ هزار کیلومتر خط ساحلی در شمال و جنوب داریم. نمیخواهم بزرگنمایی کنم. ما شاید خیلی از خصوصیات و جاذبههای دریایی که کشورهای مجاور اقیانوس و یا ممالکی که جزایر متعدد داشته باشند را نداشته باشیم. اما از این نظر از حد متوسط در دنیا بالاتر هستیم.
یعنی به نظر شما در حدی هستیم که بتوان آن را برای کشور یک پتانسیل اقتصادی دانست؟
قطعا. بالاخره در جنوب ایران کشورهای کوچک عربی با طول ساحلی بهمراتب کمتر، چندین برابر ما از سواحل خود استفاده اقتصادی میکنند. آنهم در شرایطی که بهجز مسائل کمی، در حوزه کیفی هم خیلی از ما عقبتر هستند. ما دو خط ساحلی شمال و جنوب داریم که خصوصا در نیمه دوم سال دو اقلیم کاملا متفاوت را دارند. طبیعت آنها کاملا متفاوت است و این خودش یک تنوع ایجاد میکند.
یا از منظری دیگر بافت فرهنگی اقوام و جوامع ساکن در خطوط ساحلی ما خیلی متنوع است که خودش یک جذابیت فرهنگی و گردشگری است. در همان دریای خزر ببینید که کشورهایی مثل جمهوری آذربایجان و روسیه از همین دریا چه استفاده توریستی پرسودی انجام میدهند. بنابراین من نمیخواهم بزرگنمایی کنم و بگویم ما از بهترین کشورهای جهان در این زمینه هستم، قطعا اینطور نیست. اما آنقدر ظرفیت هست که بگوییم میتوان بهعنوان یک منبع درآمد ملی روی آن حساب کرد و بار قسمتی از مسائل اقتصادی و اشتغال کشور را روی دوش آن انداخت.
از اینجا میرسیم به بحث اصلی گفتگو؛ چرا در این زمینه تحرکی نمیبینیم؟
خیلی ساده است؛ چون برنامهریزی برای آن نداریم و اصلا فکر نمیکنیم میخواهیم چه بکنیم و چه نکنیم.
چرا برنامهریزی نداریم؟
ما برای کجای کشور برنامهریزی داریم که برای اینجا داشته باشیم؟ اینجا هم یک تابعی از کل کشور است. ما در همین بحث گردشگری که یک ظرفیت فوقالعاده برای کشور است، بزرگترین داشتههای خود را رها کردهایم و داریم از دست میدهیم. در همین سالها چقدر از بناهای تاریخی ارزشمند ما با وجود سروصداها و انتقادات و اعتراضات عمومی تخریب شد؟ چقدر به میراث فرهنگی خود ضربه زدیم؟ چقدر جاذبههای طبیعی خودمان را به نابودی کشیدیم و میکشیم؟ ما برای هیچ کجا برنامه نداریم؛ گردشگری هم یکی ازآنجاها و گردشگری دریایی هم مثل بقیه جاهای گردشگری.
خب دلیل عدم وجود همین برنامهها چیست؟
دلایل متعددی هست. ازجمله اینکه تا همین چند سال پیش برخی حوزهها برای ما و مسئولان ما یک وجهه و فانتزی داشت و واقعی نبود. مثلا فکر میکردند بحث محیطزیست و آب و امثال اینها شوخی است. یا صنعت فقط در ذوبآهن و فولاد و ماشینسازی خلاصه میشود و گردشگری شوخی است. این ما را دچار یک خطای محاسبه سنگین در شناخت اولویتها و فرصتها کرد؛ ما اولویت محیطزیست را ندیدیم و فرصتی مثل گردشگری را بهحساب نیاوردیم.
بعد اتفاقی که میافتد این است که این ندیدنها و توجه نکردنها اینقدر طولانی میشوند که باعث انباشت مسائل میشوند و ما زمانی متوجه مسئله میشویم که در مقابل ما کوهی از مسائل ریزودرشت وجود دارد که حل کردنش اصلا کار راحتی نیست. هیبت همین کوه مسائل، ما را از نزدیکشدن به خیلی از آنها به دلیل ترسی که در ما ایجاد میکند بازمیدارد.
اما اگر برگردیم به همین بحث گردشگری دریایی، ما یک سری مسائلی را میبینیم مثل خرید کشتی کروز که نشان میدهد برنامههایی برای این حوزه داریم.
من این کارها را برنامه نمیدانم، یک سری اقدامات پراکنده و تا حدودی بدون محاسبه است. خرید یک یا دو کشتی کروز و امثال این چیزها، آن گامی نیست که گردشگری دریایی ما نیاز دارد. اینها اقدامات صوری است و من پیشبینی میکنم چهار روز بعد این کشتی را بیندازند گوشهای، خاک بخورد. بگذریم از اینکه معلوم نیست محاسبه خرید همین کشتی با عمر ۳۵ سال هم چقدر محاسبه درست و اصولی بوده است. حتی اگر فرض بگیریم در این قسمت هم کلاه سر ما نرفته است، من این اقدامات را خیلی سازنده نمیدانم.
چرا؟ اقدام سازنده در این حوزه چیست؟
ببینید ما الآن نیاز به خرید کشتی نداریم، نیاز به هتل نداریم و نیاز به خیلی از زیرساختها نداریم. یعنی اینها اولویت اول ما نیست. اولویت اول ما باید شکلدادن یک سلسله مناسبات درست در این حوزه باشد.
لطفا بیشتر توضیح دهید.
ببینید اولا ما باید برویم سراغ تقویت شرکتها و آژانسهای متخصص و فعال در این حوزه. ما الآن شبکه جذب گردشگر نداریم، آژانس نداریم و آنوقت میخواهیم مثلا کشتی کروز ما مشتری داشته باشد. خب معلوم است که ندارد.
یکقدم جلوتر اگر بخواهیم گردشگر خارجی هم جذب کنیم نیازمند آژانسها و افراد متخصص هستیم که بتوانند بهصورت حرفهای خدمات بدهند. ازنظر دیگر حوزه قوانین ما باید اصلاح شود. فلان کسی که میخواهد در حوزه گردشگری دریایی فعالیت کند نباید برای گرفتن مجوز این کار وارد چرخه بوروکراتیکی شود که یک سال یا بیشتر او را معطل خود میگذارد. این چرخه معیوب فرار سرمایه و بیانگیزگی سرمایهگذار را در پی دارد و باعث پشیمانی کارآفرینان از فعالیت میشود.
یا در بخش دیگری از سازوکارهای ما در همین گردشگری دریایی، نیازمند تحول اساسی هستیم؛ همچنین ما در بازاریابی گردشگری دریایی دچار مشکل اساسی هستیم. ما هنوز مقاصد خود و جذابیتهای خود در این عرصه را حتی به شهروندان ایرانی هم بهخوبی معرفی نکردهایم، چه برسد که در سطح بینالمللی این کار را کرده باشیم. کشور امارات بهاندازه ۵ درصد ما هم طول ساحلی ندارد و تنوع ما را هم دریا و سواحل ندارد، اما منطقه به منطقه سواحل آن دارای شهرت جهانی است. چرا؟ چون برای آن تبلیغ کرده، بازاریابی برای جذب گردشگر انجام داده؛ هزار و یک نوع تمهید و راهکار برای عرضه خودش طراحی کرده است.
این دست عوامل خیلی مقدم بر اقداماتی نظیر کشتی کروز هستند. ضمن اینکه همانطور که با یک گل بهار نمیشود، با یک کشتی کروز هم گردشگری دریایی راه نمیافتد. این خندهدار است که برای راه انداختن چنین صنعتی به یک کشتی کروز دل ببندیم. شما به همین استامبول بروید و ببینید در سواحل مختلف آن چند کشتی و قایق تفریحی وجود دارد. ما وقتی این کارها را بکنیم، اندکاندک کسبوکارهای ما در این بخش تقویت میشوند و پول وارد این حوزه میشود و شما خواهید دید که این پول صرف ساخت هتل، گردشگاه و خرید کشتی و قایق تفریحی خواهد شد. به عبارتی کشتی کروز نمیتواند برای ما آژانس قوی و فعال و نیروی انسانی متخصص بیاورد اما شرکت قوی و تربیت مدیر کار بلد میتواند فعالیتی را شروع کند که در ادامهاش آنقدر سرمایه تولید شود که بشود با آن نه یکی، بلکه چند کشتی کروز خرید و هتل و گردشگاه ساخت.
فکر میکنید در بحث توسعه زیرساختهای گردشگری دریایی کدام نهاد نقش خود را انجام نداده که در این نقطه هستیم؟
بهطورکلی مسئول بحث گردشگری در کشور ما سازمان میراث فرهنگی است. اما واقعیت این است که من تعداد بیشتری از نهادها را مقصر میدانم. مشکل ما این است که فعالیتهای ما متمرکز نیستند. یک کاری وقتی میخواهد انجام شود از نیروی انتظامی و شهرداری گرفته تا صد جای دیگر در آن دخالت میکنند و میخواهند جای پا داشته باشند. مشکل ما الآن تداخل حوزه وظایف و مسئولیتهاست. مشکل میراث فرهنگی به نظر من بیشتر از همه این است که رایزنی خوبی با دیگر نهادها ندارد که از این حوزه تداخل وظایف و مسئولیتها کاسته شود.
یا آن ارتباطی که برای هماهنگی بیشتر نیاز است را نمیبینیم. مدیران میراث فرهنگی ما پشت میز مینشینند و فکر میکنند چون گردشگری کار تخصصی آنهاست کسی نباید وارد حوزه آنها شود. درست هم همین است که این اتفاق بیفتد اما واقعیت این است که با پشتمیزنشینی و داشتن توقع، مسئله تداخل وظایف و مسئولیتها کاسته نمیشود. ضمن اینکه برای پروژههای گردشگری هم تحرکی از سوی مدیران این سازمان دیده نمیشود. یک نکته دیگر هم وجود دارد و آن اینکه نظام بانکی ما هنوز نه حوزه گردشگری در مفهوم عام و نه گردشگری دریایی را آنچنان به رسمیت نشناخته که برای آن جایی جهت اعطای تسهیلات در نظر بگیرد. درحالیکه گردشگری نسبت به خیلی از صنایع دیگر بازده بالاتری دارد.
با این وضع به نظر میرسد شما خیلی هم نباید به آینده امیدوار باشید. آیا امیدی ندارید که تحولی در این عرصه صورت بگیرد؟
با این مسیر، برای کوتاهمدت، حداقل این امید را ندارم. وقتی ما هنوز اهمیت این حوزهها و نقشی که میتوانند در اشتغال داشته باشند را به رسمیت نشناختهایم نمیتوان خیلی از آینده روشنی حرف زد. باید اول اینها را به رسمیت بشناسیم و نگاه دکوری و فانتزی خود را به بخشهایی چون گردشگری دریایی تغییر دهیم. سالانه چیزی حدود دو و نیم میلیارد دلار از پول کشور ما توسط گردشگران ایرانی فقط راهی ترکیه میشود و کل درآمد ما از گردشگری کمتر از دو میلیارد دلار است.
این توازن منفی به نفع ما برنمیگردد مگر اینکه نگاه خودمان به بحث توسعه گردشگری در داخل عوض شود. افزایش تعرفه خروج از کشور و بالارفتن نرخ ارز و امثال اینها هم خیلی مؤثر نیست. گردشگری نیاز انسان امروز در جوامع مختلف است و ما باید برای این نیاز، چه برای شهروندان خودمان و چه شهروندان خارجی پاسخی متناسب داشته باشیم. با این مسیر و سرعتی که ما حرکت میکنیم با وجودداشتن این حجم از جاذبههای طبیعی و تاریخی، روزبهروز بیشتر از قبل گوی رقابت را به رقبای منطقهای، از ترکیه و آذربایجان گرفته تا دوبی و عمان واگذار خواهیم کرد و فقط باید بنشینیم و شاهد خروج ارز از کشور باشیم.