◄ پیشبینیهای تازه برای جایگزینی پرچم پاناما در کشتیهای ایرانی
با توقیف نفتکش «گریس ۱» توسط دولت جبل طارق حالا سؤالاتی درباره آینده کشتیرانی ایران با وجود تحریمها مطرح شده است. نفتکش «گریس ۱» یکی از دهها کشتی تجاری بارگیری شده از ایران است که در کشور پاناما ثبت شده و با پرچم این کشور در حال تردد بوده است. این در حالی است که پاناما تحتفشار دولت ترامپ، اعلام کرده که کشتیهایی که تحت پرچم این کشور اقدام به دورزدن تحریمها میکنند؛ لغو مجوز میکند.
محمد ارغوان| با توقیف نفتکش «گریس ۱» توسط دولت جبلالطارق حالا سؤالاتی درباره آینده کشتیرانی ایران با وجود تحریمها مطرح شده است. نفتکش «گریس ۱» یکی از دهها کشتی تجاری بارگیری شده از ایران است که در کشور پاناما ثبت شده و با پرچم این کشور در حال تردد بوده است. این در حالی است که پاناما تحتفشار دولت ترامپ، اعلام کرده که کشتیهایی که تحت پرچم این کشور اقدام به دورزدن تحریمها میکنند؛ لغو مجوز میکند.
بیشتر بخوانید:
در شروع کار نیز، پاناما اقدام به لغو مجوز ۵۹ شرکت فعال در این کشور کرده است. اقدامی که هشداری برای آینده کشتیرانی تجاری ایران خواهد بود که حالا کار سختتری برای دورزدن تحریمها دارند. تردد کشتیها با پرچم پاناما یکی از گستردهترین کاربردهای استفاده از «پرچم مصلحتی» در دنیاست.
چنانکه گفته میشود بیش از ۸ هزار کشتی در سرتاسر جهان تحت پرچم این کشور فعالیت میکنند. در این میان، پاناما روند باطلکردن مجوزهای صادرشده برای کشتیهای ایرانی را از اسفندماه سال گذشته آغاز کرده و طبق گزارش «رویترز»، این کشور، ۲۱ شرکت ایرانی ثبت شده در پاناما را لغو مجوز کرده است. طبق قوانین بینالمللی دریانوردی، برای تردد در آبهای بینالمللی هر کشور باید شرایط تابعیتش را مشخص کند.
بنابراین مالکان کشتی دو انتخاب دارند. پرچم آن کشوری را نصب کند که کشتی متعلق به آن کشور است و مقررات آن کشور را بر کشتی حاکم کنند؛ یا اینکه به دلیل مسائل اقتصادی و دورزدن برخی قوانین دست و پاگیر، اقدام به ثبت و اخذ مالکیت از کشور دیگری کنند.
ملکرضا ملکپور، عضو انجمن توسعه دریامحور، دراینباره میگوید: «این روش متداولی است که اکثر کشورها برای شرایط بازرگانی متعارف انتخاب میکنند؛ یعنی یک بازرگان برای استفاده از منافع پرچم مصلحتی مثل کاهش مالیات، کاهش نظارتهای کنوانسیونهای دریایی و افزایش ارزش بازاری کشتی، تبدیل آسان ارز، کاهش هزینه تعمیرات و عملیات، فرار از پرداخت مالیات بر درآمد و گریز از قوانین کشور مالک کشتی از این روش استفاده میکنند.»
اما پرچمهای مصلحتی مشکلات و معایبی نیز دارند. استفاده از پرچم مصلحتی علاوه بر اینکه نرخ بازرسی بندری را افزایش میدهد ممکن است به خدمات مشاوره ناکارآمد یا غیر بهینه و همچنین حمایت دیپلماتیک نامناسب برای مالکان کشتی نیز منجر شود. علاوه بر این بزرگترین عیب استفاده از پرچم مصلحتی مربوط به نیروی انسانی فعال روی چنین کشتیهایی میشود. استانداردهای پایین این کشتیها، حقوق و مزایای پایینتر از نُرم جهانی و زمانبندی نامناسب فعالیت؛ از مواردی است که ریسک کارکردن روی این کشتیها را برای دریانوردان افزایش میدهد.
استفاده از پرچم مصلحتی در ایران
از زمان اوجگیری تحریمها و شرایط سخت دورزدن آنها، شرکتهای کشتیرانی ایران، راهکار جایگزینی پیدا کردند و آن پرچمهای مصلحتی بود. به گفته مسئولان کشتیرانی و دریانوردی دولت وقت، استفاده از این راهکار به شرکتهای مالک کشتیهای تجاری اجازه داده تا در مقابل سازوکارهای تحریمی دریاها، با دست بازتری وارد عمل شوند. گرچه ملکپور، عضو انجمن توسعه دریامحور این کار را از اول یک تصمیم اشتباه میداند. او به خبرنگار هفتهنامه «حملونقل» میگوید: «هر کشتی مانند خودرو دارای پلاک است و شمارهای دارد که به خود کشتی متصل بوده و هویت آن کشتی را مشخص میکند.
استفاده از پرچم مصلحتی علاوه بر اینکه نرخ بازرسی بندری را افزایش میدهد ممکن است به خدمات مشاوره ناکارآمد یا غیر بهینه و همچنین حمایت دیپلماتیک نامناسب برای مالکان کشتی نیز منجر شود. علاوه بر این بزرگترین عیب استفاده از پرچم مصلحتی مربوط به نیروی انسانی فعال روی چنین کشتیهایی میشود. استانداردهای پایین این کشتیها، حقوق و مزایای پایینتر از نُرم جهانی و زمانبندی نامناسب فعالیت؛ از مواردی است که ریسک کارکردن روی این کشتیها را برای دریانوردان افزایش میدهد.
استفاده از پرچم کشورهای دیگر منجر به تغییر در شماره کشتی نمیشود. این عمل فقط هزینه مالکان کشتی را افزایش میدهد و سودی برای آنها ندارد.» به گفته او: «در مقاطعی دیده شده بود که در یک سال ۴ بار پرچم کشتی را تعویض کردند و توجیه مسئولین این بود که با این اقدام در حال دورزدن تحریمها هستند. درحالیکه این عمل منجر به دورزدن تحریمها نمیشد. این کار در حقیقت نوعی آزادی عمل در اختیار معاملات کاذب قرار میداد تا برای کشورهایی که پرچم خود را از طریق دلالان میفروشند سودهای کلانی به دست بیاید.»
ملکپور میگوید: «استفاده از پرچم مصلحتی در هیچ زمانی منجر به دورزدن تحریمها نشد و فقط هزینههایی را بر مالکان کشتی تحمیل کرد. با این کار فقط بیزینسهایی برای این کشورها که دستنشانده کشورهایی مثل انگلیس هستند به وجود میآید. افرادی که تصمیمگیرنده بودند بر اساس تحلیل دورزدن تحریمها دست به این کار زدند. درحالیکه این یک تصمیم موردی بود و در درازمدت اثرات مخربی داشت. این تصمیمات موضعی و موردی باعث تحمیل هزینههای زیادی بر اقتصاد میشود. در این حال هیچ فردی مسئولیت اندازهگیری این هزینهها را به گردن نمیگیرد. زیرا زمانی که برای ایجاد یک بیزینس پرچم را به پاناما منتقل میکنند پورسانت خود را دریافت میکنند. این فعالیتها کمک میکند که بیزینس پنهان انجام شود.»
به نظر میرسد بزرگترین چالش کشتیرانی ایران که موجب سوقیافتن کشتیهای ایرانی به سمت استفاده از پرچمهای مصلحتی بوده، استفاده از پوشش بیمهای است. کشتیهای تجاری برای استفاده از پوشش بیمهای نیاز به تأیید مؤسسات ردهبندی درباره گواهینامههای موجود دارند. درواقع گواهینامههایی که مؤسسات ردهبندی صادر میکنند، پوشش بیمهای برای کشتی ایجاد میکند و ریسکهای موجود را بر اساس بیمه کشتیها پوشش میدهد. پس از تشدید تحریمها علیه ایران، مؤسسات ردهبندی از ایران خارج شدند و خلأ بزرگی برای پوشش بیمهای کشتیرانی ایران ایجاد کردند؛ درحالیکه این مؤسسههای ردهبندی در پاناما، مالت یا قبرس فعالیت میکنند.
در اینجا سؤالی که پیش میآید این است که با انتقال پرچم به ایران آیا این مؤسسههای ردهبندی به ایران میآیند یا خیر؟ ملکپور دراینباره میگوید که این مؤسسههای ردهبندی به دلایل تحریم به ایران بازنمیگردند و به همین دلیل حرکت کشتی ازنظر فنی فاقد گواهینامه صادره از طرف مؤسسههای ردهبندی معتبر بینالمللی میشود. درنتیجه کشورهای فوق از مؤسسات ردهبندی کشورهای خود درخواست صدور گواهینامهها را میکنند.
پیشبینیها برای جایگزینی پاناما
با اقدام جدید پاناما چه اتفاقی برای کشتیرانی ایران میافتد؟ یکی از راهکارهای موجود، انتقال پرچم از پاناما و استفاده از پرچم مصلحتی کشورهای دیگر است. ملکپور در جواب به این سؤال که اگر آمریکا کشور دیگری را از دادن پرچم به ایران منع کند چه اتفاقی میافتد؟ میگوید: «این اتفاق حتماً رخ میدهد. همه کشورهایی که پرچم مصلحتی آنها در بازار کشتیرانی دنیا به فروش میرسد به دنبال بازار میگردند.
کشتیهای تجاری برای استفاده از پوشش بیمهای نیاز به تأیید مؤسسات ردهبندی درباره گواهینامههای موجود دارند. درواقع گواهینامههایی که مؤسسات ردهبندی صادر میکنند، پوشش بیمهای برای کشتی ایجاد میکند و ریسکهای موجود را بر اساس بیمه کشتیها پوشش میدهد. پس از تشدید تحریمها علیه ایران، مؤسسات ردهبندی از ایران خارج شدند و خلأ بزرگی برای پوشش بیمهای کشتیرانی ایران ایجاد کردند؛ درحالیکه این مؤسسههای ردهبندی در پاناما، مالت یا قبرس فعالیت میکنند.
این کشورها در ابتدا پول خود را دریافت میکنند و پرچم را در اختیار ایران قرار میگذارند؛ اما چند ماه بعد که آمریکا آنها را منع کرد قراردادها را باطل میکنند. درحالیکه هزینه خود را دریافت کردهاند. این درحالیکه است که اکثراً انتقال پرچم را راهی درست میدانند ولی این عملی اشتباه است و منجر به افزایش هزینهها میشود. در واقع از ابتدا نباید از پرچم مصلحتی استفاده میکردیم.»
ملکپور معتقد است: «راهکار دیگری نیز هست که آن استفاده از پرچم ملی و پرچم ایران است. این عمل موجب میشود که هزینهها ثبت ریالی شود و تحمیل هزینههای ارزی از مالک کشتی برداشته میشود و تنها موضوعی که باقی میماند تردد کشتیها در بندرهایی است که کشتیها قصد ورود به آنها را دارند. این بندرها درخواست گواهینامه بینالمللی معتبر میکنند. اگر مؤسسات ردهبندی داخلی ثبت شده باشند مشکلی به وجود نمیآید و اجازه تردد پیدا میکنند. بنابراین مسئولان باید به دنبال راههایی باشند که مؤسسات ردهبندی را ثبت بینالمللی کنند.»
از دیدگاه او «میتوان گفت که استفاده از پرچم سایر کشورها برای فرار از تحریم میتواند بهصورت کوتاهمدت مشکل را برطرفشده نشان دهد اما در صورت استمرار و استفاده طولانیمدت مشکلات زیادی را برای کشور استفادهکننده پرچم به وجود خواهد آورد.»