رازهای عقب ماندگی سواحل مکران در روزگار قجرها
با وجود موقعیت ویژه و منابع فراوان در بلوچستان و سواحل مکران، در روزگار قاجاریه چالش ها و ناهماهنگی هایی آن ها فرصت های بزرگ را سوزاند.

با وجود موقعیت ویژه و منابع فراوان در بلوچستان و سواحل مکران، در روزگار قاجاریه چالش ها و ناهماهنگی هایی آن ها فرصت های بزرگ را سوزاند. اما چه عواملی باعث شد منطقه ای با این همه ظرفیت های راهبردی و طبیعی، به توسعه ای که شایسته اش بود، نرسید؟
به گزارش تین نیوز به نقل از ایرنا، منطقه بلوچستان و سواحل مکران در دوران قاجار با چالش های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری روبرو بود که مانع از رشد و توسعه این منطقه شد. مشکلاتی چون حضور بیگانگان، شورش ها، فقر، بیکاری، قاچاق و مهاجرت شرایط زندگی را برای مردم این مناطق دشوار کرده بود. با وجود موقعیت راهبردی و ژئوپولیتیکی ویژه ای که این منطقه داشت از جمله موقعیت ترانزیتی، منابع آبی و منابع نفت و گاز به نظر می رسد که این ظرفیت ها به طور مؤثری در جهت پیشرفت اقتصادی و اجتماعی منطقه و کشور مورد بهره برداری قرار نگرفت.
دولت های مختلف ایران، به ویژه در دوران قاجار، از این ظرفیت ها غفلت کرده و نتوانستند شرایط مناسب اقتصادی و صنعتی را در سواحل مکران و بلوچستان فراهم کنند. اقتصاد محلی بیشتر به مشاغل سنتی نظیر ماهیگیری، لنج سازی، صنایع دستی و خدمات وابسته بوده است و این امر باعث شده این منطقه از نظر اقتصادی از سایر نقاط کشور عقب بیفتد. در این راستا «ابراهیم تازیکی» و همکارانش در مقاله ای با عنوان «بررسی مسائل اقتصادی و توسعه نیافتگی بلوچستان و سواحل مکران در عصر قاجار» به بررسی علل عقب ماندگی سواحل مکران و بلوچستان از جنبه های سیاسی، اجتماعی و محیطی پرداخته اند. در ادامه گزیده ای از این مقاله علمی را می خوانیم؛
هشت عامل داخلی توسعه نیافتگی بلوچستان و سواحل مکران در دوران قاجار
۱- شرایط طبیعی و دوری از مرکز
توسعه نیافتگی بلوچستان و سواحل مکران در دوران قاجار به دلیل عوامل داخلی و خارجی بود. شرایط طبیعی مانند کوهستانی و خشک بودن اراضی، خشکسالی و کم بارشی، کشاورزی را در این منطقه دشوار کرده بود. همچنین، بی توجهی دولت به بهبود زیرساخت ها، آبیاری و نگهداری قنات ها باعث کاهش بهره وری شد. دوری این منطقه از مرکز حکومت و فاصله ۱۸۰۰ کیلومتری آن از تهران نیز مانع توسعه تجاری و اقتصادی شد. در مجموع، مشکلات طبیعی و بی توجهی دولت به مسائل زیربنایی از علل اصلی عدم توسعه بلوچستان و سواحل مکران در آن دوران بودند.
۲- وضعیت رعایای روستایی
در دوران قاجار، کشاورزی فعالیت اصلی اقتصادی در مناطق روستایی بود و رعایای روستایی جزء طبقات ستمدیده جامعه به شمار می رفتند. این گروه ها به سه دسته مالکین، کارگزاران و رعایای زحمتکش تقسیم می شدند. در بیشتر مناطق ایران، زمین به طور رسمی خرید و فروش نمی شد، اما در عمل، زمین و کارگران بر آن وابسته بودند. در بلوچستان و کرمان، رعایا و کارگران به همراه خانواده شان به عنوان بخشی از زمین خرید و فروش می شدند و در برخی مناطق شاهد بردگی در کشاورزی بودند.
گزارش ها نشان می دهند مردم بلوچ در وضعیت فقر شدید و عقب مانده ای زندگی می کردند. در بسیاری از مناطق، مأموران دولتی بخشی از محصول کشاورزان را تصرف می کردند و رعایا تحت ظلم و ستم مالیاتی قرار می گرفتند. این وضعیت نشان دهنده سقوط اقتصادی و اجتماعی در جنوب ایران در دوره قاجار بود.
۳- فساد و خودکامگی در حکومت قاجار
در دوران قاجار، خودکامگی پادشاهان و بی توجهی به اصول اقتصادی یکی از دلایل اصلی ضعف و رکود اقتصادی کشور بود. قدرت پادشاهان نامحدود و دلبخواهی بود و این استبداد مانع از توسعه اقتصادی و اجتماعی می شد. فساد سیستماتیک در دولت قاجار نیز یکی از ویژگی های برجسته آن دوره بود؛ مقامات دولتی و گمرکی رشوه دریافت می کردند و امتیازات اقتصادی در ازای پرداخت رشوه به افراد خاص اعطا می شد. این فساد و ناکارآمدی نظام اداری، باعث تضعیف اقتصاد داخلی و کاهش نظارت بر واردات و صادرات شد و کنترل کشور بر امور اقتصادی را از دست داد. این شرایط مانع از پیشرفت مؤثر ایران در زمینه اقتصادی و اجتماعی شد و وابستگی کشور به نیروهای خارجی را افزایش داد.
۴- خلا قدرت و طغیان سرداران در بلوچستان دوران قاجار
در دوران قاجار، بلوچستان تحت تسلط سرداران محلی و عشایر قدرتمند بود. این سرداران که به نام خوانین شناخته می شدند، قدرت زیادی در منطقه داشتند و مالیاتی به نام «خراج» از عشایر دریافت می کردند. بی توجهی دولت به منطقه و نبود وسایل ارتباطی باعث شد این سرداران از گسترش نفوذ دولت جلوگیری کنند. در دوران قاجار، خلا قدرت به حدی بود که سرداران محلی خودمختار عمل می کردند و دولت مرکزی را به چالش می کشیدند. در دوره ناصری، تلاش هایی برای برقراری نظم انجام شد، اما مشکلات اقتصادی و نبود زیرساخت ها همچنان باقی ماند و دولت قاجار مجبور بود با سرداران محلی توافقاتی برای اداره منطقه انجام دهد.
۵- خرید و فروش برده در سواحل خلیج فارس در قرن ۱۹م
در قرن ۱۹م، خرید و فروش برده در سواحل خلیج فارس، به ویژه در بوشهر و مسقط، رواج داشت. علاوه بر این، در مناطقی مانند سیستان، کردستان، خراسان و کرمان نیز برده فروشی انجام می شد. در نیمه اول سده ۱۹م، حدود ۱۰ تا ۲۰ هزار برده آفریقایی وارد خلیج فارس شدند و مرکز اصلی تجارت برده مسقط بود. در سال ۱۸۴۲م، حدود هزار و هشتاد برده در بوشهر و بنادر ایران بودند که بیشتر آنها به محمره (نام آن روز خرمشهر) و بصره منتقل می شدند. قیمت برده ها بسته به جنسیت متفاوت بود؛ برده مرد بین ۴۰ تا ۵۰ تومان و برده زن بین ۲۰ تا ۴۰ تومان قیمت داشت. باوجود قراردادهای انگلیسی ها با سلطان مسقط برای جلوگیری از این تجارت، خرید و فروش برده تا قرن ۱۹م ادامه داشت.
۶- واردات و صادرات در دوره قاجار
در دوران قاجار، منطقه جنوب شرق ایران نقش مهمی در تجارت دریایی داشت و صادرات عمده آن شامل نیشکر و محصولات کشاورزی بود. واردات عمدتاً منسوجات اروپایی و کالاهای مصرفی بود که باعث آسیب به صنایع داخلی مانند نساجی شد. معاهدات تجاری با روسیه و انگلیس، ایران را وابسته به اقتصاد جهانی کرد و واردات بی رویه کالاهای خارجی را تسهیل نمود. تجار ایرانی با مشکلاتی همچون عوارض گمرکی بیشتر و رقابت نابرابر با تجار خارجی مواجه بودند که به تضعیف صنایع داخلی و فساد در سیستم گمرکی منجر شد.
۷- مالیات ستانی در دوره قاجار
در دوران قاجار، درآمد دولت از مالیات های کشاورزی تأمین می شد که به صورت نقدی و جنسی از مردم گرفته می شد. نظام مالیاتی در مناطق مختلف متفاوت بود و بسیاری از سرداران محلی از پرداخت مالیات معاف بودند. در بلوچستان، مالیات ها بیشتر از شتران و زمین های خالصه سلطنتی دریافت می شد. سیستم مالیاتی فشار زیادی بر مردم وارد می کرد و مالیات های اضافی به شدت افزایش یافته بود که باعث نارضایتی و مهاجرت های اجباری شد. این وضعیت موجب تضعیف نفوذ دولت و ادامه خلا قدرت در بلوچستان و سواحل مکران شد.
۸- فقدان اقتدار دولت مشروطه
پس از انقلاب مشروطه، مناطق کرمان، مکران و بلوچستان با مشکلات سیاسی و اجتماعی روبه رو شدند. پس از به توپ بسته شدن مجلس، این مناطق دچار هرج و مرج و بی ثباتی شدند و بسیاری از مردم به دلیل ظلم حکام و مأموران مالیاتی به کشورهای همسایه مانند عمان و بصره مهاجرت کردند. علی رغم تلاش های دولت مشروطه برای اصلاح وضعیت، مالیات ها کاهش نیافت زیرا نمایندگان مجلس از نهاد مالکیت زمین دفاع می کردند. همچنین، نبود حکومت مرکزی و اختلال در اداره امور، شرایط بد اقتصادی و اجتماعی در این مناطق را تشدید کرد.
عوامل خارجی توسعه نیافتگی بلوچستان و سواحل مکران در دوران قاجار
۱-ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی
قراردادهای سیاسی ایران با قدرت های خارجی مانند فرانسه، روسیه و انگلستان در قرن نوزدهم به ویژه پس از جنگ های ایران و روس، باعث ادغام ایران در اقتصاد جهانی شد. هدف انگلستان از این ادغام، به دست آوردن بازار فروش کالاهای مصرفی و تأمین مواد اولیه از ایران بود. این روند به وابستگی اقتصادی ایران به قدرت های استعماری، رشد تجارت خارجی، واردات مصنوعات غربی، و تسلط خارجی ها بر مؤسسات اقتصادی و بازارها منجر شد. به ویژه در بلوچستان، وضعیت اقتصادی بحرانی تر از سایر مناطق ایران بود، با صادرات مواد اولیه مانند تریاک، کتیرا، پسته و فرش به خارج از کشور.
۲-حضور و مداخله نظامیان انگلیس در جنوب شرق ایران
حضور مستشاران انگلیسی در سواحل مکران و بلوچستان تأثیر زیادی بر اوضاع اجتماعی و سیاسی این منطقه داشت. نزدیکی این منطقه به شبه قاره هند و وجود سواحل مناسب برای لنگرگاه های تجاری، توجه بریتانیا را جلب کرده بود. انگلیس با بهانه های مختلف، از جمله حفاظت از خطوط تلگرافی، روابط خود را با ایلات بلوچ برقرار کرده و تلاش می کرد خوانین محلی را دست نشانده خود سازد. این مداخلات موجب تسلیح و قدرتمند شدن بلوچ ها شد. همچنین، در ۱۸۷۲م، بخشی از سیستان و بلوچستان از خاک ایران جدا شد تا از نفوذ روس ها در منطقه جلوگیری شود. در نتیجه این تحولات، دولت انگلیس نفوذ گسترده ای در امور داخلی بلوچستان پیدا کرد و اختلافات زیادی با مقامات ایرانی و محلی به وجود آمد.
نتیجه گیری
وضعیت اقتصادی ایران در دوران قاجار به دلیل استبداد سیاسی، فساد، سیاست های ناکارآمد اقتصادی و تأثیرات منفی اقتصاد جهانی دچار درماندگی و رکود شد. در بلوچستان و سواحل مکران، ضعف دولت، خلا قدرت، ناامنی، فساد مقامات و مشکلات زیربنایی همچون خشکسالی و عدم توجه به کشاورزی و دامداری، مانع از توسعه اقتصادی این مناطق شد. علاوه بر این، مداخلات استعماری انگلیس و روسیه و وابستگی به اقتصاد جهانی، باعث واردات کالاهای ارزان و صادرات مواد خام شد که بر توسعه نیافتگی ایران در دوران قاجار افزود.