◄ دیدگاه کارشناسان حمل و نقل در مورد حذف یارانه سوخت / بخش پایانی
تین نیوز | نیاز به برقراری ارتباط دو سویه بین اعضای شبکههای اجتماعی و مخاطبان "تین نیوز" و همچنین انعکاس بیشتر دیدگاهها و نیز دریافت نظرات افراد بیشتر و در نهایت رسیدن به هدف مشترک فعالان حوزه حمل و نقل که چیزی جز ارتقای وضعیت این بخش نیست، موجب شد صفحهای جدید در تین نیوز با نام "نگاه شما در شبکههای دیگر" راهاندازی شود که فرصتی جدید برای جمع آوری دیدگاههای نو و خلاقانه در این بخش خواهد بود.
با این هدف، مباحث مطرح شده در شبکههای اجتماعی، در این صفحه، بازنشر و دیدگاههای جدید نیز بهاین مطلب اضافه میشود.
بدین ترتیب این امکان برای بخشی از مخاطبان "تین نیوز" که در شبکههای اجتماعی عضو نبوده و اطلاعات حمل و نقلی مورد نیاز خود را از طریق "تین نیوز" به دست میآورند نیز فراهم میشود که دیدگاه خود را در زیر مطلب منعکس کنند تا با گفت و گو و مباحثه بیشتر، قدمیدیگر در جهت حل مشکلات و تقویت جایگاه حمل و نقل کشور برداشته شود.
در بخشی دیگر از گزارش مربوط به "نگاه شما در شبکههای اجتماعی"، موضوع زیر که توسط "مجید" در اتاق فکر حمل و نقل در شبکهاجتماعی " لینکدین " مطرح شدهاست به همراه دیدگاههای شما در این مورد بازنشر میشود:
آزاد سازی نرخ حامل های انرژی و نقش آن در حوزه حمل و نقل
موضوع نرخ حاملهای انرژی و نقش آن در ایجاد تعادل در سیستم حمل و نقل و به کارگیری تکتولوژیها و شیوههایی که دارای پتانسیل بالایی برای صرفه جویی در مصرف انرژی هستند از مقولاتی است که مورد توجه غالب متخصصین بخش و حتی سیاست گذاران اقتصادی کشور میباشد. اینکه یکی از معضلات ما در بخش حمل و نقل تزریق سوخت یارانهای به زیربخشها به صورت ناعادلانه میباشد شکی نیست و همگی بر این مسئله توافق دارند. مثلا در حوزه ریلی(شهری و برون شهری) اصولا یکی از دلایل عدم فضای رقابتی ریل و جاده همین مسئله میباشد. اینکه بخش جادهای چند برابر بخش ریلی مصرف انرژی دارد بر
کسی پوشیده نیست. البته ممکن است در بخش جادهای هم با این نظر امروز کاملا موافق نباشند چرا که به کارگیری تکنولوژیهای جدید در عرصه وسائط نقلیه و ارتقاء کیفیت جادهها ممکن است این فرضیه را تا حدودی مخدوش نماید اما همچنان بعنوان یک مسئله مهم پابرجاست. در بخش شهری سالیانه میلیاردها تومان یارانه سوخت به وسائط نقلیه شخصی پرداخت میشود برای اینکه معابر را تنگتر و ترافیک را گسترش دهیم. به عبارتی سوخت ارزان مشوق استفادهاز خودرو شخصی میباشد و خودرو هم بزرگراه و معابر جدید لازم دارد. این دور باطل ناشی از چیست؟ از طرفی باید پذیرفت که آزاد سازی نرخ
حاملهای انرژی یک مسئله صرف بخش حمل و نقل نیست و تمامیزیربخشهای اقتصادی را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد و همین امر باعث میگردد تا قانون گذاران و متولیان امر در این خصوص با احتیاط بیشتری عمل نمایند.
لینک نظرات قبلی
ادامه نظرات:
مجید نظر دادهاست: در بخش حمل و نقل شهری افزایش نرخ حامل های انرژی حتی علیرغم پائین بودن مصرف خودروهای جدید و یا استفادهاز سوخت مناسب و استاندارد یورو 4 باز هم به دلیل حجم بالای خودروی شخصی به شکل قابل توجهی بر کاهش استفادهاز خودروی شخصی اثر دارد اما در بخش بین شهری با توجه بهاینکهاولا وسائط نقلیه جادهای روز به روز از کیفیت بالاتری برخوردار میشوند و در مقابل اتفاق جدی در استانداردهای حمل و نقل ریلی مبنی بر کاهش بیشتر مصرف سوخت نیفتادهاست و ثانیا ظرفیت سازی قابل ملاحظهای در بخش ناوگان ریلی صورت نگرفته و لذا به نظر نمیرسد
افزایش نرخ سوخت تاثیر قابل ملاحظهای در انتقال تقاضا به سمت بخش ریلی داشته باشد. ضمنا در پاسخ به آقای مهندس صیادی آقای دکتر جعفرپور عضو اتاق فکر هستند.
سیدمرتضی نظر دادهاست:
فرمایش آقای مهندس بابایی مبنی بر اینكه حمل و نقل ریلی درون شهری و برون شهری كشور ما شرایط مطلوبی برای پاسخگویی بهافزایش قابل توجه تقاضا را ندارد در شرایط كنونی صحیح است با این حال همانطور كه عرض شد افزایش قیمتهای سوخت و به طور كلی درونی كردن هزینههای خارجی حمل و نقل باعث آشكار شدن مزیتهای حمل و نقل عمومی و منجمله حمل ریلی می شود و جذابیت سرمایه گذاری در حمل و نقل ریلی افزایش پیدا می كند و به تدریج ظرفیتهای جدید در حمل ونقل ریلی ایجاد می شود این موضوع هم از منظر شبكه ریلی و هم از منظر تامین ناوگان وهم از منظر افزایش بهره وری از امكانات موجود اهمیت
دارد كه منافع مالی حمل ونقل ریلی بالا برود یا حداقل در صحنه بازار مزیتهای حمل و نقل ریلی در مقایسه با دیگر شیوههای ترابری آشكار شود.
امیر نظر دادهاست:
1- اجرای قانون توسعه حمل ونقل عمومیو مدیریت مصرف سوخت با تخصیص مبالغ مندرج در آن و حصول اهدافش هنوز به خوبی با خروج سوخت از سبد حمایت دولت (قرار بود تا پایان 90 باشد که به 94 موکول شد) ممکن است.
2 - تخصیص یک سوم از 30 درصد درآمد ماده 8 قانون هدفمندسازی یا به عبارتی یک دهم درآمد فروش سوخت به حمل ونقل عمومی، بسیاری از مشکلات را حل میکند و عدالت و تساوی در حمل و نقل را رقم میزند.حتی اگر قیمتها به سطح قیمتهای سوخت در ترکیه که در سطح اقتصادی معادل با ایران بهاعتراف سایت ورلدفکتبوک است، برسد.
3- وضع خودرو و سوخت در کشور ما با استانداردهای روز جهان فاصله چندانی ندارد و جای بسی افتخار دارد که خودکفا هستیم ولی معاینه فنی و استانداردهای پایین آن و فرهنگهای غلط نظیر گرم گردن صبحگاهی موتور انژکتوری! یا دیزلی!، درجا کارکردن خودرو، رانندگی پرمصرف تهاجمیو ...از مسایل نرم افزاری مبتلابه و مشکل ساز در آلایندگی و مصرف است.
سیدمرتضی نظردادهاست:
افزایش قیمت گازوئیل و بنزین لازم است و تورم ناشی از آن قابل مدیریت كردن است و چارهای از این مسیر نیست و گرنه مانند اكنون سالانه دهها میلیارد دلار اتلاف (مستقیم و غیرمستقیم) منابع به صورت غیرهدفمند داریم و میتوان این منابع را در جهت رشد كشور و كمك بهاقشار آسیب پذیر و اصلاح نظام بهداشت و درمان كشور مصرف نمود.
البته به تبع افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایش قیمت نهادهای تولید و تورم عمومی كشور تا حدودی روی می دهد و به تبع آن قیمت اجرای پروژههای عمرانی بخش حمل و نقل نیز افزایش مییابد و باید بخشی از منابع مالی آزاد شده یا صرفهجویی شده به جبران افزایش قیمتهای عمومی در فعالیتهای ضروری منجمله پروژههای عمرانی اختصاص یابد همانطور كهاقشار آسیبپذیر باید تحت پوشش باشند.
گفته می شود دولت یازدهم سه هدف عمده را برای رفاه مردم و رشد اقتصادی مدنظر قرار داده كه توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباطات ICT، ارتقاء بهداشت و درمان برای عموم و توسعه حملونقل عمومی به ویژه ریلی میباشند و هدفمندی یارانههای سوخت مطابق فرمایش آقای دكتر جعفرپور باعث امكان تامین منابع مالی در راستای این موضوعات استراتژیك خواهد بود.
آرش نظر دادهاست:
هر روز برای پارك خودروتان چندبار در خیابانهای اطراف محل كارتان دور می زنید تا یك جای پارك پیدا كنید؟ بعضا تا نیمساعت و حتی بیشتر الكی در خیابانها به دنبال یك جای پارك گشتهایم. یعنی نیمساعت بی خود بنزین سوزاندهایم در حالیكهاگر پاركینگ تامین می شد....
پس اینطور هم نیست كهاین یك دردی است كه چارهای برای آن نبود. وقتی فرصتها را از دست می دهیم طبعا بعدها باید هزینههای بیشتری بپردازیم.
شاهرخ نظر دادهاست:
مرز میان مردم سالاری و پوپولیسم بسیار نازک است. مطمئین باشید عده بسیار کمیاز مردم هم نظر من هستند (شاید کمتر از یک درصد). اما بنده برای مردم نسخه فقر را تجویز نکردم، بلکه نسخه کار و تلاش را تجویز کردم.
کاملا واضح است کهاز مردم بپرسید که ترجیحتان برای زندگی در شهر چیست خواهند گفت که آرمان غایی شان اینست که یک بزرگراه دقیقا از جلوی منزلشان به محل کارشان وجود داشته باشد و خودروی شان را دقیقا در مقابل محل کارشان پارک کنند، سوخت مجانی باشد و همینطور محل پارک و هیچ تقاطع چراغداری هم درشهر نباشد و با هر سرعتی هم دوست داشته باشند رانندگی کنند و نیز محدوده طرح ترافیک هم وجود نداشته باشد. همانند اینکه در یک دانشگاهاز دانشجویان پرسیده شود آیا دوست دارند امتحان حذف شود و همگی نمره 20 بگیرند که قطعا پاسخشان بله خواهد بود. حالا آیا دولت اگر مردم سالار باشد باید در
راستای برآوردن این خواسته حرکت کند؟ و اگر این کار را نکرد میشود دیکتاتور؟
اما با بخشی دیگر از نوشته شما کاملا موفقم. خصوصا این جمله شما:
""بنابراین هر شخص موثر در تصمیم سازی و تصمیم گیری در ایران باید تلاشی داشته باشه برای دور شدن از فقر مردم.""
به همین خاطر هم بندهاعتقاد دارم برای دور شدن از فقر و کسب رفاهٰ باید از دولت خواست تا زمینههای ثروت و رفاه حقیقی که در سایه کار و تلاش هدفمند به دست میآید را فراهم کند. واقعی شدن قیمت سوخت هم یکی از آن دست کارهایی است که برای سامان دادن بهامور کشور باید انجام شود.
و همچنین این جمله شما بسیار ارزشمند است:
""فقر بیشتر درعین داشتن منابع بیشتر و پتانسیلهای بالاتر نشان از ضعف در عملكرد دارد و من هم به سهم خودم به عنوان كوچكی از نظام در این ضعف نقش دارم و داشتم. پذیرفتن نقاط ضعف اولین گام برای بهتر شدن هست"""
همانطور که به درستی اشاره کردید از بزرگترین نقاط ضعف ما اینست که رفاه فردی را همواره فدای رفاه جمعی میکنیم. از دیگر نقاط ضعف ما بهره وری پایین است. ارزان بودن سوخت متاسفانه یکی از عواملی است که طی سالیان گذشته تا کنون منجر به پایین رفتن بهره وری شدهاست.
در خصوص سهم خودروسازان متاسفانه در کشور در این خصوص اغراق میشود. اول اینکه نرم جهانی برای خودروهای در محدوده 100 تا 120 اسب بخار قدرت در محدوده 6 لیتر در 100 کیلومتر حرکت بزرگراهی قرار دارد و خودروهای در محدوده 60 الی 80 اسب بخار در محدوده 5.5 است. آن عدد 5 کهاشاره فرمودید مربوط به خودروهایی در کلاس 50 اسب بخار (نظیرخودروهای سه سیلندر) است.
خودروهای خانواده پژو 405 مصرف سوختشان در مدلهای قبلی تنها 15 الی 20 درصد از همتای جهانی خودش (خودروی 2014) بیشتر بودهاست. اما نمونههای کنونی که مجهز به موتور ایی اف 7 و تی یو 5 کهالان بر روی سمند، 405 ، پارس و رانا نصب میشود مصرف سوختش در سیکل بزرگراهی برابر با مصرف سوخت تویوتا کرولای 2014 است (در محدوده 6 لیتر بر 100 کیلومتر). در خانواده 206 هم به همین صورت است. در خانواده پراید (انواعی کهالان تولید میشود) و خصوصا مصرف سوخت در وضعیت بسیار مطلوبی است. مصرف سوخت تیبا با موتور 80 اسب بخاری بین 5 تا 6 لیتر در 100 کیلومتر در سیکل بزرگراهی است که برابر با حداقلهای جهانی
است.
در این میان خودروهای پرمصرفی مانند وانت نیسان هم وجود دارد که لازم است جایگزین شوند.
این درست است که در کشور کاستیهایی وجود دارد و بر عملکرد خودروسازان کشور انتقادات به جایی وارد است. اما اینکه به صورت عام به گونهای در خصوص مصرف سوخت خودروهای داخلی گفته شود که گویی خودروسازان هیولایی هستند که دارند منابع کشور را میبلعند صحیح نیست و فقط باعث گمراهی مان میشود.
در خصوص نظر شما درباره پارکینگ، من با شما موافق نیستم. این درست است که همواره برخی رانندگان زمانی را برای یافتن محل پارک صرف میکنند و در این هنگام مقداری هم سوخت مصرف میشود. اما افراد زیادی هم هستند که به دلیل نبود جای پارک، اساسا از انجام سفر با خودروی شخصی خودداری (مانند خود من) و از وسایل حمل و نقل عمومیاستفاده میکنند. در صورت وجود جای پارک، اگرچه آن میزان حرکتهای زائد برای یافتن محل پارک از بین میرود، اما در کنار آن سفرهای بسیار زیادی به مجموع کل سفرها اضافه میشود که نتیجه آن مصرف بیش از پیش سوخت و افزایش آلودگی هوا خواهد بود.
اینکه گفته شود محل پارک فراوان و لابد ارزان و همچنین سوخت ارزان در اختیار مردم قرار گیرد، میتواند برگرفتهاز رویکردهای پوپولیستی باشد. عدم عرضه محل پارک فراوان و کنترل تقاضای پارک بوسیله مکانیزم قیمت در حال حاضر رویهای مقبول و جهانی است.
آنچه برای مردم و کشور مفید است اینست که ضمن حرکت به سمت واقعی کردن قیمت سوخت و نیز اخذ مبالغ قابل توجه برای استفاده و پارک خودرو، به موازات، نسبت به توسعه حمل و نقل عمومیبا سطح سرویس قابل قبول اقدام کرد. سطح سرویس قابل قبول نه به معنی آن است که همه مسافران در داخل قطار و اتوبوس بنشینند و نه به معنای پذیرفتن وضعیت فعلی در ساعات اوج تقاضا است. بلکه معیارهای "کمّی" برای شاخص سطح سرویس مطلوب، مدون و مشخص است. هم اکنون نیز در بخشهایی از تهران سرویس حمل و نقل عمومیبا سطح سرویس قابل قبول وجود دارد. در بخشهایی حمل و نقل عمومیوجود دارد اما سطح سرویس آن مناسب
نیست و در بخشهایی هم اصلا حمل و نقل عمومیای وجود ندارد. شایستهاست دست اندرکاران حمل و نقلی افکار عمومیرا به سمتی هدایت کنند که خواسته مردم دسترسی به حمل و نقل عمومیبا سطح سرویس مناسب (کهالبتهارزان نخواهد بود و هزینه ی آن را مردم باید پرداخت کنند) باشد تا اینکه مردم خیال کنند حقشان است بنزین ارزان دراختیارشان قرار گیرد و یا اینکه در اثر اطلاعات نادرست، از خودروسازان و دولت کینه به دل بگیرند و خیال کنند که ماشینهایشان پر مصرف است.
به صورت کلی بنده معتقدم همه ما در مجموع رویکرد و نظر یکسانی داریم. بهاینصورت که تعادل میان همه چیز برقرار شود کهالبته همانطور که در نوشتههای پیشین هم عرض کردم نیازمند بازه زمانی چند سالهاست و در این سالهای گذار لازم است که همه ما متحمل سختی و فشار شویم تا ایندهای بهتر را داشته باشیم.
امیر نظر دادهاست:
باز هم بر لزوم جراحی دردناک البته با تاکید بر لزوم حاذق بودن طبیب تاکید دارم و یقین دارم که درد آن از درد تدریجی و مزمن تورم و افول اقتصادی کمتر است و اساس پیشرفت و عدالت خواهد بود.
سید مرتضی نظر دادهاست:دولت محترم تاكید دارد كه راهكارهای مبتنی بر افزایشهای شدید در قیمت حاملهای انرژی را تعقیب نمی كند بنابراین موضوع جراحی دردناك اصلا در میان نیست. توجیه دولت نیز احتمال تورم شدید و از هم گسیختگی ثبات اقتصادی است. بنا به شرایط اقتصادی كشور افزایش تدریجی قیمت حاملهای انرژی با شیب بیش از تورم عمومی به معنای اصلاح قیمت محسوب می شود.
از سویی ستاد مدیریت سوخت بایستی در خصوص دامنه مصرف كنندگان سوخت یارانهای هر چه بیشتر شفاف سازی و تدقیق نماید تا از اختصاص سوخت ارزان به صورت نابجا پرهیز شود مثلا گفته می شود كامیونداران غالبا بیش از مصرف خود سوخت ارزان دریافت می كنند یا بخش انبوهی از بنزین تخصیصی به خوروهای سواری بلامصرف در كارتهای سوخت ذخیره شدهاست كه جا دارد روشهای مناسبی برای این موضوعات منظور شود و سقفی برای انباشت ذخیره سوخت ارزان لحاظ شود
همچنین نمی دانم آیا امكان سنجی استفادهاز سوخت گاز طبیعی در كامیون و اتوبوس در موتورهای موجود یا در موتورهای خاص مطالعه شده یا خیر یا نتایج آن چه بودهاست؟
اخیرا هم خبری منتشر شد مبنی بر امكان تولید سوختی پاك كه شبیه گازوئیل برای موتورهای دیزل قابل استفادهاست و از پسماند كارخانجات تولید روغن غذایی استفاده می كنند و جای سوال است كه پتانسیل تولید این نوع از سوخت در كشور چقدر و قیمت تمام شده آن چقدر می باشد؟
امیر نظر دادهاست:
در مورد افزایش قیمت سوخت با شیب ملایم بخاطر اثرات تورمیالقایی و روانی مضاعف آن مخالفم و تجارب قبلی و تجارب کشورهای موفق در واقعی شدن قیمت انرژی حاکی از لزوم کاهش پلکان و شجاعت در اقدام بعلاوه تدابیر مدیریتی لازم است.
در مورد پالایش کارتهای سوخت لازم به ذکر است که 20درصد کارتها تا کنون سوزانده شده و به تدریج سهمیههای زیادهاز حد و مورد سوئ استفاده درحال کاهش و زمان ذخیره سوخت نیز کاهش داده شده و مقدار مصرف نیز بسیار خوب مدیریت شدهاست.
درمورد سوخت بیودیزل ستاد حمایت همه جانبه کرده و دوشنبه گذشته شخصا در مراسم افتتاحیه در اتوبوسرانی کرج حضور داشتم و سخنرانی داشتم و با مبدع آن دکتر طباطبایی ارنباط خوبی هست.
آرش نظر دادهاست:
من یک سوال دارم، وقتی اذعان میکنید مردم با شما موافق نیستند چطور به خود اجازه میدهید اینگونه سخن بگویید؟ من نمیدانم شما در کدام ارگان مشغول بکارید ولی بعید میدانم این نگاهاز بالا به پایین شما نه در بین مردم مقبولیت داشته باشد و نه در بین مسئولین. اگر مسئولیتی دارید که وای بر مردم !. و البته فراموش نکنید فردای روزگار ممکن است شما دیگر پشت میزتان نباشید و جزو همان مردمیباشید کهاکنون نظرشان را اینگونه به سخره گرفتهاید.
به هر حال من با نظرات شما موافق نیستم علی الخصوص که به نظر میرسد در برخی موارد کاملا احساسی برخورد جبهه گیرانه کردید. حداقل در زمینههایی که به مسایل شهری برمیگردد جسارتا تخصص ما و تجربه ماست. البته نه بر مبنای تجربیات شخصی که من با ماشین نمیروم یا میروم بلکه عموما بر مبنای تطبیق مطالعات شهرهای مختلف با بازدیدهار ادواری ماست. بنابراین اگر شما احتمالا در منطقه خلوتی تشریف دارید یا در اوج ترافیک بیرون نیستید یا حتی در شهر کوچکی که مشکلات ترافیکی ندارد مقیم هستید دلیل نمیشود کلیتی که بر شهرهای بزرگ حاکم است را زیر سوال ببرید. اینها هم حرف بنده
نیست. نتایج مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهرهاست و بد نیست بدانید برخلاف فرمایش شما پارکینگ از جمله مهمترین دغدغههای سیاستگذاران حمل و نقل دورنشهری هم در دولت قبل و هم در این دولت میباشد پس خواهش میکنم صحبتهای کارشناسی تری ارائه کنید.
ایضا در باقی موارد مثل مصرف سوخت. مطالعهاین لینک بد نیست:
http://ifco.ir/transportation/standards/leveling_vehicles.asp
بد نیست اعلام کنم نظر مدیریت شهری به خودروهای هیبریدی یا حتی الکتریکی جلب شده که در صورت مثبت بودن بررسی ها در یک برنامه بلندمدت طرح جایگزینی خودروها اجرا خواهد شد کهالبته در حال حاضر نمیشود روی اون حساب کرد اما مبحث الودگی هوا چارهای جز تلاش برای حرکت بهاون سمت باقی نمیگذاره. شاید در گام اول ناوگان تاکسیرانی مورد اصلاح قرار بگیرد.
مطالعه چنین خبرهایی هم خالی از لطف نیست:
http://www.imna.ir/vdciypazyt1apu2.cbct.htm
در خصوص اثرات روانی باید عرض کنم که پیش لرزههای آن از هم اکنون شروع شده و حداقل تاکسیرانان تهران بطور خودسرانه حدود 20 درصد مبالغ کرایه را بالا بردهاند بنابراین به نظر میرسد رخ دادن این اتفاقات خارج از کنترل کسی باشد کهالبته در هشدارهای اقای دکتر صارمیبهاستانداریها هم مشخص بود که دقیقا میدانند چهاتفاقی میخواهد بیوفتد. تقاضای بندهاز ایشان این بود که در بسته پیشنهادی مجموعه ما افزایش نرخها ناشی از هدفمندی یارانهها با افزایش نرخ تورم سالانه که به صورت سنتی هر سال اجرا میشود همزمان باشد تا شاهد چنین وقایعی نباشیم که
متاسفانه دیدم تاکسیرانان منتظر تحویل سال نشدند و از همین الان اولین افزایش قیمت خود را اجرا کردند و اینگونه پیش برود حداقل نرخ کرایه تاکسی در تهران بیش از پیش بینی ها افزایش خواهد یافت. به تبع آن کرایه جابجایی بار هم بالا خواهد رفت و مطمئن باشید آن اثراتی که قولش را میدهید رخ نمیدهد رخ خواهد داد. من هم فکر میکنم شیب ملایم اثر شوک کمتری به جامعه وارد میکنه و امواج پس لرزه کمتری هم خواهیم داشت.
شاهرخ نظر دادهاست:
در پاسخ به پرسش اول شما باید عرض شود بنده بر مبنای علم و دانش نظر دادم نه پوپولیسم. شما هم مختار هستید نظر بنده را قبول کنید یا قبول کنید. حتی مختار هستید توهین آمیز صحبت کنید یا نکنید. به هرحال اینجا فضایی است برای صحبت کردن و بنده پذیرای هرگونه نظری از سوی شما هستم حتی توهین آمیز .
پرسش دوم شما: بنده در محدوده ونک ساکن هستم کهاز لحاظ محل پارک خودرو جزو بدترین بخشهای تهران است. از منظر کارشناسی خدمتتان عرض کنم برخی کاربری ها نیازمند پارکینگ هستند مانند بیمارستانها کهاز قضا در نزدیکی محل زندگی بنده چند تاییشان در کنار همدیگر هستند. اما کاربریهای اداری تجاری اصلا نیازمند پارکینگ نیستند. نگاهی به بازار تهران بیندازید. تمامیبازاریان و مشتریانشان بدون خودرو به آنجا میروند. آیا کسب و کارشان مختل شده؟ کمیفکر کنیم اگر آن سیل جمعیت با خودرو به بازار میرفتد چه میشد.
آن صفحهای که در خصوص مصرف سوخت خودرو گذاشتهاید قدیمیاست قربان. مربوط به سال 1385 است نه 1393. الان بسیاری از آن موتورها دیگر بر روی خودروها نصب نمیشود. بنده هم در نوشتهام قید کرده بودن "الان" اما شما چون به دنبال نکتهای میگشتید که نظر بنده را نقض کنید رفتهاید یه مطلب مربوط به 7 سال پیش را به عنوان نقض عرض بندهارائه کردهاید . محبت فرمایید عرض بنده را کامل در نظر بگیرید.
در خصوص خودروهای با سوخت غیر بنزین اشاره کردید که بسیار عالی است و چاره تهران است. بخش از پژوهشهای مربوطه در تهران را خود من برای شهرداری انجام دادهام و نتایج خوبی از آن گرفته میشود. نرخ تاکسی باید بیش از دو یا حتی سه برابر هم شود. چون قرار نیست تاکسی جزئی از حمل و نقل عمومیشهر باشد. بلکه در شهرهایی کهاصول حمل و نقل ترافیکی در آنها اجرا شده، تاکسی یک وسیله لوکس است نه یک مد حمل ونقل عمومی. در حال حاضر هم در تهران و بسیاری شهرهای دیگر مردم بد عادت شدهاند و حتی در مسیرهایی که سرویس حمل و نقل عمومیمناسب هم وجود دارد شاهد هستیم مردم در ابتدای تقاطع
ها تجمع کردهاند تا سوار تاکسی و مسافربرهای شخصی شوند. مثلا میدان ونک ابتدای ولی عصر به سمت شمال را ملاحظ فرمایید. در بسیاری ساعات و حتی در مواردی ساعات اوج در حالیکهاتوبوسهای بی آر تی به سرعت رد میشوند و بعضا صندلی خالی هم دارند باز مردم تا نیمه عرض سواره را جلو آمدهاند تا سوار تاکسی و مسافربر شخصی شوند. یا مثلا چهار راه ولی عصر را در نظر بگیرید. در حالیک به سمت غرب و شرق هم مترو و هم اتوبوس مهیا است، باز هم تجمع اندکی از مردم برای سوار شدن بهاین بهاصطلاح تاکسی نظم و انضباط را به کلی به هم میریزد. این شیوهاستفادهاز تاکسی آفت شهر است و
باید اصلاح شود کهامیدواریم با افزایش قیمت سوخت اصلاح شود.
هر کی متون بالا را میخونه فکر میکنه چقدر به نظرات مختلف بها داده میشه. هر وفت مافیای نفت و مافیای سوخت و مافیای واردات و صادرات بخوان و صلاح بدونن گران میشه