◄ «چابهار»؛ محل نزاع رقبای آسیایی و خاورمیانه
بندر چابهار مدتها است که نه تنها به طور ذاتی برای ایران، بلکه توسعه آن بهواسطه یک قرارداد اقتصادی سال 1395برای هند و افغانستان نیز اهمیت زیادی یافته و اخیرا نظر سوء کشورهای متخاصم و رقیب این سه کشور در آسیا و خاورمیانه را نیز به خود جلب کرده است.
بندر چابهار مدتها است که نه تنها به طور ذاتی برای ایران، بلکه توسعه آن بهواسطه یک قرارداد اقتصادی سال 1395برای هند و افغانستان نیز اهمیت زیادی یافته و اخیراً نظر سوء کشورهای متخاصم و رقیب این سه کشور در آسیا و خاورمیانه را نیز به خود جلب کرده است.
به گزارش تیننیوز به نقل از ایرنا، سوم خرداد 1395 بود که سران ایران، هند و افغانستان بعد از 4 سال مذاکره قبلی از سال 1391، «موافقتنامه چابهار» را با هدف توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی و شبهقاره هند امضاء کردند.
چند روزی است که دولت هند با علم به همه مواهب قطعی اجرای این طرح، تحت تاثیر فشارهای آمریکا و البته معاملات پشت پرده با عربستان و امارات متحده عربی میرود تا زیر آن بزند و تعهدات اش را که برای هر سه طرف لازمالاجرا بود، نادیده بگیرد.
ضرب الاجلی که دولت آمریکا به تازگی برای کشورهای آسیایی برای قطع همکاریهای دوجانبه با ایران تا 4 نوامبر (13 آبان) ازجمله خرید نفتی تعیین کرد، موجب شد تا دهلینو نتواند تا آخر قرارداد در کنار ایران و افغانستان بایستد.
به همین دلیل بود که مسعود رضوانیان رهقی، سرپرست سفارت ایران در دهلینو در میزگردی که در همان روز توسط اقلیتهای هند برگزار شد، گفت: تهران از توسعهاین بندر و منطقه آزاد تجاری چابهار دفاع میکند، چراکه امیدوار است با احداث یک کارخانه فولادسازی و یک مجتمع پتروشیمی در این بندر، از آن بهعنوان یک موتور توسعه برای مناطق محروم کشور در ساحل مکران بهره ببرد.
چابهار که در استان محروم و بیابانی سیستان و بلوچستان قرارگرفته است میتواند رقیبی برای بندر گوادر پاکستان در سواحل دریای عمان هم باشد که محل مناقشه هند و پاکستان از یکسو و هند و چین از سوی دیگر نیز هست.
از منظر دیگر، دولت افغانستان نیز میکوشد با حمایت از توسعه بندر چابهار وابستگی خود به پاکستان را کمتر کند، ارادهای که چندان مطلوب نظر واشنگتن نیست.
چون عربستان سعودی، پاکستان و تا حدودی افغانستان را پایگاهی برای خود و آمریکا فرض میکند تا با استفاده از خاک این دو کشور و البته با کمک آمریکا بتواند به اجرای طرحهای تفرقهافکنانه میان اقلیتهای قومی ایران بپردازد و از این نقطه برای بیثباتسازی شرق ایران سود ببرد.
با همین دلیل بود که یک پژوهشگر موسسه بینالمللی مطالعات ایرانی موردحمایت عربستان سعودی در امارات متحده عربی از سال گذشته توسعه بندر چابهار را یک تهدید جدی برای کشورهای حوزه خلیجفارس ارزیابی و در تحلیلی طولانی استدلال کرده بود که ریاض باید به اقدامی فوری برای مقابله با این طرح دست بزند.
محمدحسن حسین پور که از قضا یک بلوچ ایرانی است، به اعراب چنین القاء میکند که چابهار برای آینده امنیت کشورهای حاشیه خلیجفارس بسیار خطرناک است، چراکه موجب کوتاه شدن دست این کشورهای عربی هم در شبهقاره هند و هم آسیای مرکزی خواهد شد.
عربستان سعودی با همین استدلالها از ماهها قبل از شروع تحریمهای مجدد آمریکا علیه ایران تلاش کرد تا با متوقف کردن کارهای عمرانی و سرمایهگذاری شرکت کره جنوبی موسوم به «پوسکو-POSCO» مانع از پیشرفت پروژه چابهار شود.
این شرکت کرهای که عربستان سعودی 38 درصد از سهام آن را در اختیار دارد، قبلاً با امضای یک قرارداد یک میلیارد و 600 میلیون دلاری با شرکت فولاد «پارس کهن دیار» ایرانی، قرار گذاشته بود تا در این بندر یک کارخانه فولاد بسازد.
اما از آنجاییکه اجرای این طرح منوط به موافقت هیات مدیره بود، طرف کرهای بعد از تشدید اختلافات میان ریاض و تهران بهویژه بر سر موضوعاتی چون یمن، سوریه، بحرین و حتی عراق و لبنان، بهطرف ایرانی اعلام کرد که تحتفشار برخی از سهامداران از ادامه پروژههای داخل ایران و یا مربوط به ایران کاملا عقبنشینی میکند.
در همین اثنا بود که یک مقام هندی باوجود راهبردی خواندن طرح توسعه چابهار برای دهلینو، بهیکباره تغییر موضع داد و ادامه این طرح را به لحاظ اقتصادی توجیهپذیر ندانست و مدعی شد که دولت هند نمیتواند به ادامه آن خوشبین و امیدوار باشد و هزینههای اولیه آنرا بپردازد.
بر همین اساس اجرای موفق این طرح عمرانی و سرمایهگذاری، نه به دلیل شکست در جلب سرمایه بخش خصوصی، بلکه با اراده سیاسی عربستان سعودی و اعمال فشار آن بر کرهایها و حتی هندیها متوقف ماند و به همین دلیل دولت هند هفته قبل مجبور شد تحتفشارهای خارجی به مدیریت ایرانی پروژه چابهار اعلام کرد که از پیشپرداخت 8 میلیون و 52 هزار دلار برای این قرارداد عقبنشینی میکند.
این تصمیم جدید دولت هند در حالی اتخاذ شد که سوشما سواراج، وزیر خارجه هند ماه گذشته مدعی شده بود که دولت کشورش صرفاً به مصوبات شواری امنیت سازمان ملل پایبند است و به هیچوجه تسلیم فشارهای آمریکا نمیشود و همچنان به طرحهای توسعهای هند در هر نقطه از جهان ازجمله در چابهار پایبند میماند.
حتی 15 تیرماه بود که یک مقام دولتی هند که خواست نامش فاش نشود به روزنامه تایمز آو ایندیا گفته بود که هند ترجیح میدهد برای جبران اختلاف تراز بازرگانی دهلینو با تهران به سیاستهای تحریمی آمریکا توجه نکرده و معاملات تجاری خود با ایران را طی چند روز آینده نه با دلار آمریکا، بلکه صرفا با روپیه انجام دهد.
کسری تجاری هند با ایران با سیستم پرداخت روپیه از 11.4 میلیارد دلار در سال مالی 2012 – 2011، به حدود 3.6 میلیارد دلار در سال مالی 2016 – 2015 کاهش یافته، اما آمار وزارت بازرگانی هند نشان میدهد که این رقم از آن زمان افزایش یافته و به حدود 8.5 میلیارد دلار در سال 2018 – 2017 رسیده است.
حتی طبق توافقهای قبلی میان تهران و دهلینو، قرار شد هند در سالهای 2019- 2018 بیش از 21 میلیون تن نفت خام از ایران وارد کند.
اما از آنجاییکه یکی از موانع بزرگ تعامل هند با ایران و سرمایهگذاری در این کشور تراکنشهای مالی بینبانکی است، مقامات هند طی چند روز گذشته تصمیم گرفته بودند بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگر قدرتهای جهانی و صرفا بنابه مصالح ملی خود از طریق وزارتخانههای دارایی و بازرگانی و نیز بانک مرکزی و همچنین 'هالک بانک' ترکیه و بانک اروپا-ایران در آلمان (ایی آی اچ) و حتی بانک مرکزی ایتالیا به این هدف خود دست یابد.
حتی وزارت بازرگانی هند امروز طی پیامی به بانک مرکزی هند به این نهاد مالی اجازه داد به بانک خصوصی پاسارگاد ایران اجازه دهد تا قبل از پایان ضرب الاجل اول تحریم آمریکا علیه ایران در 6 اوت (15 مرداد)، شعبه خود را در بمبئی راهاندازی کند، تا از این طریق تعاملات مالی ناشی از توسعه تجارت دوجانبه راحتتر انجام گیرد.
و یا 16 مرداد بود که «نیتین گادکاری» وزیر حملونقل جادهای و راهآهن هند در دیداری که با هندیهای مقیم تاجیکستان در شهر دوشنبه داشت با اعلام راهاندازی خط مستقیم کشتیرانی دریایی از کاندلای هند به چابهار ابراز امیدواری کرده بود که بهرغم فشارهای آمریکا، دولت دهلینو بتواند تا ابتدای سال 2019 (10 دی امسال) بندر چابهار را عملیاتی کند، پروژهای که بهترین، نزدیکترین و کمهزینهترین مسیر دسترسی کشورهای حاشیه اقیانوس هند به بازارهای جهانی است و میتواند موجب توسعه کشورهای همجوار (در آسیای مرکزی) نیز بشود.
حتی اظهارنظرهای خوشبینانهای در مورد «سیاست نگاه به شرق» نارندرا مودی، نخست وزیر هند و ایجاد ارتباط با آسیای جنوب شرقی موجب شده بود که همگان به یکی از مؤلفههای مهم سیاست خارجی او برای تقویت حضور و نفوذ در اوراسیا خوشبین شوند، مبنی بر اینکه دولت هند به هیچ وجه قصد ندارد از توسعهاین طرح کنارهگیری کند.
چون این بندر به ایران و هند کمک میکند تا مبادلات تجاری خود را افزایش دهند و در عین حال از هزینههای ترابری کالاهای صادراتی هند به میزان 30 درصد بکاهد، چون در حال حاضر تجارت هند با اروپا از طریق دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانه صورت میگیرد که سریعترین و باصرفهترین راه مبادله کالا با اروپا نیست.
اما این خوشبینیها چندان نپایید، زیرا دیوارهای تحریم آمریکا علیه ایران و البته همراهی کشورهای عربی منطقه خلیجفارس با آمریکا و حتی اقدامات رقبایی چون روسیه و چین و حتی پاکستان موجب شد امروزه عرصه برای تکمیل طرح توسعه بندر چابها توسط هند تنگتر شود.
چون زمزمههایی که از کشورهای منطقه خلیجفارس و حتی داخل هند به گوش میرسد موید آن است که دولت هند بهتدریج میرود تا با بیاخلاقیگری، به خواست آمریکا و عربستان تن دهد، چراکه این دو کشور مدعی هستند بندر چابهار صرفنظر از منافع اقتصادی برای هند و ایران، تهران را قادر میسازد تا نفوذش را در افغانستان افزایش دهد، زیرا واشنگتن و اسلامآباد با ازسرگیری انواع همکاریها با کابل سعی دارند ایران و گروه طالبان که توسط آمریکا راهاندازی شده و در مدارس دینی پاکستان پروزش یافتهاند را محدود کنند.
از سوی دیگر برخی نیز معتقدند بندر چابهار با توجه به شرایط ژئوپولیتیک منطقه میرود به یک چالش بزرگ برای بنادر عربستان سعودی، ابوظبی در امارات متحده عربی، قطر و عمان تبدیل شود، کشورهایی که سالهای متمادی با کمک بندر جبل علی در دبی کنترل مبادلات تجاری اقیانوس هند، دریای عمان و خلیجفارس در اختیار خود داشتهاند.
پس باید گفت این رقابت تجاری میان بنادر منطقه که با اختلافات شدید سیاسی میان ایران و عربستان سعودی نیز گره خورده است عربستان را بر آن داشت تا با تشکیل یک هژمونی منطقهای از قدرت نفوذ ایران (و حتی قطر) در خاورمیانه و آسیای مرکزی بکاهد.
بنابراین، ریاض به همین دلایل تجاری، نظامی و ژئوپلیتیکی میکوشد مانع شکلگیری این بندر شود و در عین حال سعی میکند رقابت چندگانهای را در منطقه از طریق تقویت حضور خود در شاخ آفریقا تا امارات متحده عربی، ترکیه و قطر و نیز تحکیم موقعیتهای خود در سودان، سومالی، اتیوپی، یمن و جیبوتی گسترش دهد، تا مبادا با از دست دادن فرصت مقابله با چابهار، فرصتهای بعدی را از دست دهد.
در پی همین تلاشهای منطقهای عربستان و حتی امارات متحده عربی بود که «اِلئونورا اردمانی» تحلیلگر دانشکده دفاعی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اعلام کرد که با ظهور یک نوع ناسیونالیزم عربی پنهان در منطقه خلیجفارس علیه ایران و فارسها که با اختلاف ریاض و ابوظبی با دوحه میتواند تضعیف هم بشود، امروزه شاهد افزایش تعداد بنادر راهبردی در منطقه خاورمیانه و شمال افریقای توسط عربستان هستیم تا بتوانند جای بندر چابهار ایران را پر کنند.
وی چهارشنبه گذشته در مقالهای در پایگاه تحلیلی «اوراسیا» با اشاره به تحولات منطقه خلیجفارس و قلدریهای جدید آمریکا بهویژه بعد از خروج واشنگتن از توافق جامع قدرتهای هستهای جهان با ایران (برجام) گفته بود که اگرچه ایران در دور قبلی تحریمهای آمریکا از سالهای 2012 تا 2015 سعی کرد امنیت صادرات نفت به هند را حفظ کند، اما با تحرکات جدید ریاض و ابوظبی علیه تهران و گسترش مناسباتشان با دهلینو، ایران مجبور خواهد بود یا از قید تامین 10 درصد از نیاز نفتی هندیها و سود حاصل از آن بگذرد و یا تجارت با هند را به روپیه و یا در قالب 'نفت در برابر کالای هندی' ادامه دهد.
زیرا دولت هند بهتدریج میرود نیاز خود به نفت ایران را از طریق عربستان و امارات و حتی روسیه، عراق و آمریکا تامین کند و این به معنی آن است که تهران ازاینپس از همه امتیازاتی که در تجارت و همکاریهای اقتصادی که با هند بهویژه برای توسعه بندر چابهار داشت، محروم میشود.
به همین دلیل هم بود که کاردار ایران در دهلینو سهشنبه گذشته تاکید کرده بود که چنانچه هند بخواهد نفت عربستان سعودی، آمریکا و روسیه را جایگزین نفت ایران کند، تهران نیز هند را از امتیازات ویژه نفتی خود محروم خواهد کرد.
پس باید اذعان داشت که اگرچه طرح توسعه چابهار پیش از مرحله دوم تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران امضاءشده بود، اما این بندر امروزه به یک محل نزاع چندگانه سیاسی آسیا و خاورمیانه و رقابتهای تجاری رقبای متضاد تبدیلشده و میرود عامل تعیینکنندهای برای تقابل ژئوپولیتیک و اقتصادی بین چین، هند، پاکستان، افغانستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشورهای آسیای مرکزی و نیز بدون در نظر گرفتن مرحله تشدید تحریمها، حتی برای آمریکا باشد.
لذا مرحله جدید تحریمهای آمریکا علیه ایران بهواسطه برجام نیز اهمیت این بندر را به نحو چشمگیری افزایش داده است، چراکه رقبای ایران میکوشند مانع از تلاش ایران به هر وسیلهای ازجمله قرارداد سهجانبه با هند و افغانستان برای مقابله با تأثیر احتمالی مجازات چندوجهی واشنگتن علیه تهران باشند.