◄ یک کمربند یک جاده، فرصت یا تهدید؟
کمربند اقتصادی چین یا آنچه «یک کمربند، یک جاده» نامیده میشود، مهمترین ابتکار بینالمللی چین جدید اســت. چینیها در نظر دارند با اجرای این مگاپروژه و الهام ازجاده ابریشــم باستانی، ارتباطات بین قارهای را با محوریت چین متحول سازند.
نوراله بیرانوند، معاون برنامهریزی و اقتصاد حملونقل راهآهن ج.ا.ا
کمربند اقتصادی چین یا آنچه «یک کمربند، یک جاده» نامیده میشود، مهمترین ابتکار بینالمللی چین جدید اســت. چینیها در نظر دارند با اجرای این مگاپروژه و الهام ازجاده ابریشــم باستانی، ارتباطات بین قارهای را با محوریت چین متحول سازند.
جاده ابریشم که بیش از دو هزار سال پیش مورد استفاده بود، بهعنوان پلی ارتباطی بین چین و کشــورهای آسیایی اروپایی و آفریقایی سهم مهمی را درتجارت و مبادلات فرهنگی بین مناطق مورداشاره ایفا کرده است. این جاده شاهراه تجارت زمینی چین با آسیای جنوبی و غربی و اروپا و آفریقا از راه آسیای مرکزی در روزگار قدیم بود. در سالهای اخیر، و با توجه به بازآفرینی نقش ارتباطات در دنیای امروزی، ایده احیای جاده ابریشم توسط اندیشمندان غربی و شرقی مطرح شد. دراین زمینه طی دو دهه اخیر دو طرح اصلی ارائه شده است؛ یکی طرح جاده ابریشم مدنظر ایالات متحده اســت که در سال ۲۰۱۱ توسط وزیر خارجه وقت این کشور بر اساس مطالعات گسترده «فردریک» ایدهپرداز اصلی طرح جاده ابریشم جدید ارائه شد. بر اساس طرح آمریکایی جاده ابریشم زیرساختهای روسیه (جادهها، خطوط آهن و خطوط انتقال انرژی) به کشورهای آسیای مرکزی و پس از آن به افغانستان، پاکستان و هند متصل میشوند.
این طرح سعی دارد با بیرون نگاه داشتن ایران و نادیده انگاشتن اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آن به نوعی از ایفای نقش ایران در منطقه بکاهد و راههای جدیدی را برای دسترسی به شــرق پایهگذاری کند. اما طرح دوم که پروژه استراتژیک کشور چین تحت عنوان یک کمربند یک جاده OBOR اختصار به که (one belt one road) جاده نامیده میشود و در ســال ۲۰۱۳ توسط رییسجمهور این کشــور در سفر به قزاقستان رونمایی شد با هدف گسترش حوزه تاثیرگذاری این کشور در عرصههای مختلف اقتصادی سیاسی و جغرافیایی بینالمللی تدوین شده است و با توجه به ابعاد عظیم تاثیرگذاریاش پس از رونمایی از آن از طرف چینیها عمال طرح آمریکاییها به محاق فراموشی سپرده شد.
طرح خالقانه چین با واکنشهای مختلفی از طرف صاحب نظران و کنشگران سیاسی و اقتصادی در کشورهای مختلف مواجه شده است. به نظر میرسد چینیها با درک عمیقی از موقعیت اقتصادی سیاسی خود و تحولات جهانی در زمینههای مختلف بهدنبال بازتعریف جایگاه خود در پهنه بینالملل هستند.
با پایان یافتن جنگ سرد و حادث شدن انقلاب ارتباطات و اطلاعات و گسترش رعدآسای پدیده جهانی شدن، شاهد شکلگیری نظم جدیدی از زنجیره تامین جهانی و افزایش حیرتانگیز حجم تجارت جهانی و ایجاد قطبهای جدید اقتصادی هستیم. این تحولات، چینیها را برآن داشت تا با درک اهمیت حملونقل و ارتباطات بهعنوان یکی از زیرساختهای حیاتی برای توسعه پایدار چنین پروژه عظیمی را طراحی و اجرا کنند.
طرح جاده ابریشم چین که بدون ملاحظات ایدئولوژیک و برمبنای واقعیتهای ژئوپلیتیک و ژئواســتراتژیک، ســازماندهی شده اســت، احیای جاده ابریشم قدیم و توسعه آن را مدنظر دارد. این طرح با هدف اعمال سیاستهای دوستانه در قبال کشورهای همسایه و ارائه بازده برد-برد برای همه کشورهای منطقه و همچنین جهان معرفی شده است.
طرح مورداشاره ۶۵ کشور را در سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا در بر میگیرد کــه بالغبر ۶۲درصد جمعیت جهان حدود ۳۹ درصد از مساحت زمین و ۳۰ درصد از تولید ناخالص جهان را شامل میشود و از یک کریدور دریایی و ششکریدور خشکی به شرح زیر تشکیل میشود:
۱- کریدور دریایی که از سواحل چین به دریای مدیترانه امتداد مییابد.
۲- کریدور چین- مغولستان-روسیه که چین را به شرق روسیه متصل میکند.
۳- کریدور چین-آسیای میانه-غرب آسیا که از طریق آسیای میانه و ایران چین را به ترکیه و سپس اروپا متصل میکند.
۴- کریدور چین-ایندوچین که جنوب چین را به سنگاپور متصل میکند.
۵- کریدور چین-میانمار-بنگلادش-هند که جنوب چین را به میانمار متصل میکند.
۶- کریدور چین-پاکستان که جنوب غربی چین را به پاکستان متصل میکند.
۷- کریدور چین-قزاقستان- روسیه بهعنوان پل جدید اوراسیا.
با بررسی اسنادی که تاکنون منتشر شده است میتوان اهداف زیر را به عنوان اهداف اصلی این طرح برشمرد:
-تسهیل جریان ارتباطات و حملونقل کالا از کشور چین به اروپا، آســیا و آفریقــا و بالعکس و ایجاد مزیت رقابتی در زمینه حملونقل نسبت به رقبا با هدف ایجاد زنجیره تامین جهانی چین محور در محیط ژئواکونومیک اوراسیا و آفریقا.
-تقویت ارتباطات و رایزنیها میان کشورهای مسیر در زمینه سیاستگذاری تا در پرتو آن همکاریهای مشترک اقتصادی توسعه یابد
-تقویــت پیوندها و اتصالات در زمینه حملونقل به گونهای که یک کریدور بزرگ از اقیانوس آرام تا دریای بالتیک و از آســیای میانه تا اقیانوس هند ایجاد شود و سپس به تدریج ترانزیت بین شرق غرب و جنوب آسیا با مناطق پیرامونی آن ارتقا یابد.
-تسهیل تجاری میان کشورهای مسیر با تمرکز بر موانع تجاری و کاهش هزینههای تجارت و سرمایهگذاری.
-تعریف بستههای مختلف ازپروژههای بزرگ راهی و خطوط ریلی در کشــورهای مختلف و ارائه تسهیلات فاینانس برای سهولت حضور شرکتهای بزرگ چینی در این پروژهها فراهم شدن زمینه صادرات بیشتر چین به این کشورها.
-تقویت همکاریهای مالی با تمرکز بر تسویه ارزی بــا هدف کاهش هزینه مبادلات و ریسک مالی میان کشورهای مسیر.
-تقویت پیوند مردم با مردم در کشورهای مسیر.
برای تحقق اهداف مورداشاره چینیها اقدامات گسترده و منسجمی را شروع کردهاند؛ از نقطه نظر سیاسی آنها استفاده از ظرفیت پیمان شانگهای و آسهآن را مدنظر قرار دادهاند؛ برای تقویت بنیانهای مالی طرح به موازات استفاده از پتانسیلهای عظیم تامین مالی بانکهای چینی بهویژه اگزیم بانک و بانک توسعه چین استفاده از ظرفیت بانک توسعه آسیایی (ADB) بانک توسعه زیرساختهای آسیایی (AIIB) و صندوق جاده ابریشم را در دستورکار خود قرار دادهاند و شرکتهای غولپیکر چینی با پشتیبانی دولت این کشور با تمام توان مشغول مذاکره با کشورهای مسیر برای تعریف و اجرای پروژههای مختلف بویژه در زمینه زیرساختهای ریلی با ارائه تســهیالت فاینانس بلندمدت به پشتوانه نهادهای تامین مالی مورداشاره هســتند.
از طرفی هر ساله ۱۰هزار دانشجو از کشورهای مسیر در دانشگاههای دولتی چین به عنوان بورسیه طرح مذکور پذیرفته میشوند و دهها نمایشگاه فرهنگی و توریستی و سرمایهگذاری دوجانبه و چندجانبه و بین المللی با محوریت چینیها در این زمینه برگزار میشود.
اما با توجه به اهمیت و تاثیرگذاری مگاپروژه مورداشاره در شکلگیری محیط جدید ژئواکونومیک پیرامون کشور ایــران و از طرفی موقعیت ژئوپولیتیک کشــورمان چه اقداماتی الزم است از طرف ایران انجام شود؟
1: بازتعریف جایگاه کشورمان در نقشه کریدورهای طرح، اولین گامی است که الزم است با استفاده از همه ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی کشور انجام شود. براساس اسناد منتشر شده تنها یکی از کریدورهای ترسیم شــده از شمال ایران عبور خواهد کرد که این کریدور هم دارای مسیرهای جایگزین (رقیب) از مسیر دریای خزر است. درحالیکه اولا با اتخاذ تدابیر لازم میتوان مسیرهای جایگزین بهتری مانند مسیر ریلی چین-قرقیزستان-افغانستان-ایران-ترکیه را مدنظر قرار داد و ثانیا مسیرهای شمالی-جنوبی از ایران بهویژه مسیرشمالی به مرز خسروی و امتداد آن تا دریای مدیترانه از طریق عراق و سوریه یا مسیر مرزهای شمالی ایران به مرزها و بنادرجنوبی کشــور) بندرخرمشهر، بندر امامخمینی یا بندرعباس را بهعنوان شاخههای فرعی این کریدور اضافــه و تثبیت کرد، اگرچه موضوع «یک کمربند، یک جاده» در سفر اخیر رییسجمهور کشورمان به چین در دیدار با رییس جمهوری این کشور مطرح شد لیکن تاکنون چارچوب حقوقی مشخصی در مورد طرح بین دو کشور مورد توافق قرارنگرفته است و استراتژی مشخصی از طرف دستگاه دیپلماسی کشورمان درخصوص این طرح اعالم نشده است. از آنجا که طرح دارای پیچیدگیهای فراوانی است و منافع کشورهای مختلفی را تحت تاثیر قرار خواهد داد لذا تدوین و اعالم یک اســتراتژی روشن و سپس انجام مذاکرات و توافقات دوجانبه و چند جانبه باکشورهای ذینفع بهویژه کشور چین بستر لازم را برای تعریف و اجرای پروژههای مربوطه فراهم میکند.
2: موقعیت منحصربه فرد ژئواستراتژیک کشور ما بستر مناســبی را برای تبدیل کردن ایران به پل اصلی ارتباطی بین چین و آسیای شرقی و جنوبی بهویژه هند با روسیه وکشورهای اروپایی از یکسو و کشورهای آسیای میانه و روسیه با کشورهای حاشیه خلیجفارس و شمال افریقا از دیگرسو فراهم میکند. با رشد خیرهکننده حجم تجارت جهانی که سالیانه به مرز ۲۰ تریلیون دلار نزدیک شده است و مبادله و توزیع حجم عظیمی از کالاها بین قطبهای اقتصادی مورداشاره مشارکت مناسب درطرح مذکور میتواند اولا جایگاه ارتباطی کشورمان را ارتقا بخشد و ثانیا ظرفیت عظیم درآمد حاصل از ترانزیت کالا را برای کشور به ارمغان آورد.
3: باتوجه به مزیتهای منحصر بهفرد حملونقل ریلی احداث و تکمیل خطوط ریلی بهعنوان اولویت اول کشور چین و سایرکشورهای مسیر طرح مورد پیگیری قرارگرفته است و دولت چین منابع مالی عظیمی را برای اجرای پروژههای ریلی در مسیرکریدورهای طرح تخصیص داده است که فرصت مناسبی را برای تامین منابع و اجرای پروژههای ریلی شمال-جنوب و شرق-غرب درکشورمان فراهم میکند و میتوان با انجام توافقات بلندمدت با کشورهای ذینفع استفاده از همه ظرفیت این خطوط ریلی را در سالهای آتی تضمین کرد.
4: خوشبختانه طی سالیان اخیر اجماع خوبی بین کارشناسان و تصمیمگیرندگان کشور درخصوص ضرورت توسعه کریدورهای بینالمللی با محوریت توسعه زیرساختهای ریلی فراهم شده است و پروژههای بزرگ ریلی با این رویکرد تعریف شده است که میتوان به پروژه راهآهن رشت-آستارا و اصفهان-اهواز اشاره کرد. با این حال با هدف استفاده از ظرفیت ترانزیتی کشورمان ضروری اســت اولا توسعه کریدورهای بینالمللی با محوریت ریلی بهعنوان یک استراتژی محوری مدنظر قرار گیرد. ثانیا ضمن ایجاد همراستایی پروژههای ریلی مهم کشور با مسیرهای «یک کمربند، یک جاده» از ظرفیت تامین مالی (فاینانس) تعبیه شده برای طرح مزبور استفاده شود.
و نکته پایانی اینکه زمانشناسی و دیپلماسی اقتصادی بههنگام در مورد فرصتهای این طرح موقعیت ارتباطی کشورهای مسیر را در آینده نزدیک ترسیم میکند. تاکنون از بین کشورهای مسیر طرح حداقل دو کشور پاکستان با جذب سرمایهگذاری عظیم چینیها در زمینه احداث زیرساختهای بندر گوادر و آزادراه سراسری شمال جنوب و قزاقستان با تبدیل شدن به کریدور ریلی اصلی چین به اروپا و توانستهاند با دوراندیشی و توافقات بههنگام با چینیها به نحو شایستهای از این فرصت استفاده کنند. فرصتها چون ابر در حال عبورند و چنانچه استراتژی هوشمندانه و بههنگام درخصوص طرح مورداشاره تدوین و بهطور هدفمند و مستمر و بلندمدت از طرف دستگاه دیپلماسی کشور پیگیری نشود نهتنها کشور از مزایای بیشمار آن محروم میماند بلکه با اجرا و تکمیل شبکههای حملونقل ریلی و جادهای از کشورهای پیرامون ایران عمال با تضعیف جایگاه ارتباطی کشور تهدیدهایی هم متوجه کشور خواهد شد. لذا اتخاذ تدابیر مناسب و ســریع در این زمینه ضرورتی انکارناپذیر و البته عاجل به نظر میرسد.