افزایش نشاط شهروندان؛ اولویت شوراست
نهم اردیبهشت ماه، سالروز گرامیداشت تشکیل شوراهاست و در این بین شورای شهر تهران در یک آزمون سرنوشتساز دیگر قرار گرفته است؛ انتخاب شهردار جدید برای پایتخت.
نهم اردیبهشت ماه، سالروز گرامیداشت تشکیل شوراهاست و در این بین شورای شهر تهران در یک آزمون سرنوشتساز دیگر قرار گرفته است؛ انتخاب شهردار جدید برای پایتخت.
اعضای شورا هم مطمئنا بهخوبی میدانند شهروندان تهران و حتی بسیاری از ساکنان دیگر شهرهای کشور هم چشمشان به آرای آنهاست؛ چراکه بیشک تهران بهعنوان پایتخت، از زوایای مختلف روی دیگر شهرها نیز تأثیرگذار است. در این میان، فارغ از آنکه برخی، خبر از فشارهای بیرونی احزاب به شورا برای تصمیمگیری در برگزیدن شهردار مورد نظر میدهند اما واقعیت آن است که نمیتوان تصمیم تکتک اعضا را بهعنوان یکفرد حقوقی نادیده گرفت.
بهعبارت دیگر، این خود اعضای شورا هستند که برگه رأی خود را پر میکنند؛ اعضایی که به نمایندگی از شهروندان تهران و با رأی مستقیم آنها انتخاب شدهاند. البته هیچیک از اعضای شورای شهر تهران تاکنون رایزنی با جناحها و احزاب گوناگون را رد نکردهاند و میگویند که برای انتخاب بهتر، در این راه مدام مشورت میکنند اما هیچ عضوی خبر از فشار و اجبار نمیدهد. این مسئلهای است که در دورههای پیشین مدیریت شهری تهران نیز وجود داشته و بعضا یکعضو شورا با فاز جناح معلوم، رأی به فرد یا مصوبه مورد نظر جناح مخالف داده است.
به هر ترتیب آزمون بهاری بزرگ شورای شهر تهران از آن جهت مورد اهمیت است که میتواند حتی در رابطه با جایگاه این نهاد، نقش بازی کند؛ اگرچه رئیس شورای پنجم شهر تهران اخیرا در مصاحبهای اعلام کرده که بیش از تصورش، شوراها تشریفاتی و تبلیغاتی هستند.
محسن هاشمی -که خود از گزینههای اصلی شهرداری تهران محسوب میشد- با تصمیم جمعی اعضا به نوعی از گزینههای نهایی کنار کشید تا به قولی از یکسو پایبند به رأی مردم بوده و از سوی دیگر انسجام شورا را حفظ کرده باشد. هاشمی با این حال، طی روزهای اخیر همان حالت آرام خود را دارد و با رویی گشاده هم جلسات صحن را اداره میکند و هم پاسخگوی رسانههاست.
خودش میگوید که منشش را از پدر به ارث برده و حفظ یکپارچگی و رعایت اخلاق برای انجام کارها باید در اولویت قرار بگیرد. او را بیبرو و برگرد، میتوان یک مدیریت اجرایی توانمند دانست؛ کارنامهاش در توسعه مترو، گواه چنین ادعایی است. با وجود این، آنقدر به شورا و بعد نظارتی آن اهمیت میدهد که میگوید اگر به جایگاه واقعی برسد، خیلی از مشکلات تهران رخت بسته، کوچ کرده و حل میشوند.
او البته انتقاداتی را به نحوه تعامل دیگر نهادها و ارگانها با مدیریت شهری دارد. با محسن هاشمی در همین روزهایی که جلسات فشردهای برای بررسی 7گزینه مشخص شده شهرداری تهران دارند، گفتوگویی کردهایم. ماحصل این گفتوگو را که به مناسبت سالروز شوراها صورت گرفته در ادامه میخوانید.
آقای هاشمی، جایگاه شوراهای اسلامی شهر را در نظام سیاسی جمهوری اسلامی چگونه میبینید و ارزیابیتان چیست؟
شوراهای اسلامی شهر و روستا از نهادهایی بود که با همت آیتالله طالقانی در قانون اساسی جمهوری اسلامی پیشبینی شد اما بهدلیل شرایط خاص دهه 60، فرصت تحقق و موجودیت این نهاد فراهم نیامده بود و فرایند تهیه لایحه و طراحی ضوابط تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا در دولت سازندگی و مجلس چهارم در سال1375به انجام رسید و در سال 1376، نخستین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در دولت اصلاحات انجام شد و در اردیبهشت سال 1377، دقیقا 20سال قبل این نهاد تاسیس شد.
با توجه به آنکه جمهوری اسلامی خود نظام سیاسی نوپا محسوب میشود، طبیعتا نهادی که در نیمه راه در دل نظام سیاسی ایران تشکیل شده باشد، در حال تکامل و رسیدن به شرایط بلوغ است؛ بنابراین شوراهای اسلامی هنوز به ظرفیت واقعی خود نرسیدهاند و مسئولیتهای قانونی آنها بهطور کامل تفویض نشده است.
کارکردهای شورای شهر چیست و آیا از نظر شما وجهه نظارتی آن پررنگتر است یا قانونگذاری؟
کارکردهای شورای شهر را میتوان در حوزه های برنامهریزی و سیاستگذاری برای مدیریت شهری، تقنین و نظارت بر اجرا تقسیمبندی کرد و میتوان گفت که بهدلیل فقدان ابزارهای کارآمد نظارتی، هنوز نظارت مؤثر و سیستماتیکی از سوی شورا بر عملکرد مدیریت شهری وجود ندارد و نظارتها نوعا در چارچوب توانمندی فردی اعضای شورا صورت میپذیرد. البته اجرای قانون شوراها بهصورت کامل میتواند بار مشکلات روزمره مردم را از دولت مرکزی بردارد و باعث تفکیک حوزه تصدیگری دولت از خدمات عمومی و کاهش نارضایتی اجتماعی و اعتراضات به حاکمیت شود؛ موضوعی که در کشورهای توسعهیافته، آزمون موفقی داشته است.
چند روز پیش مصاحبهای داشتید که در آن گفته بودید بیش از تصوراتتان جایگاه شورا تشریفاتی است. چرا به چنین نتیجهای رسیدید؟ آیا این به نادیده گرفته شدن مدیریت یکپارچه شهری برنمیگردد که تاکنون محقق نشده است؟
ببینید واقعیت آن است که مدیریت شهری در وضعیت فعلی که تنها یکسوم از وظایف 24گانهای که قانونگذار قابل تفویض به شورا و شهرداری میداند، محقق شده است، طبیعتا با چالشهای متنوعی روبهروست. بسیاری از خدماتی که در شهر به شهروندان ارائه میشود دارای تقاطع و ارتباط با وظایف مدیریت شهری است اما امکان هماهنگی سیستماتیک آنها با یکدیگر وجود ندارد.
بهطور نمونه بخشهایی نظیر انرژی، آب، ارتباطات، سلامت یا آموزش که در ارتباط با حملونقل، ایمنی و سایر بخشهای خدمات شهری است یا حوزه انتظامی که تعاملات زیادی با بخشهای تحت تصدی شهرداریها دارند بهصورت جزیرهای عمل میکنند و این موضوع هم بار تصدیگری دولت را سبکتر میکند و هم امکان تعامل و هماهنگی بیشتر در مجموعه مدیریت شهری و افزایش مشارکت عمومی در فعالیتها را فراهم میآورد. با این حال، چنین مسئلهای که خواسته شوراها و مدیریت شهری است محقق نشده است.
انتظارم این بود که در این جایگاه بتوانم با سرعت و انرژی بیشتری به حل معضلات و مسائل شهر بپردازم اما متأسفانه مسائل فرهنگی و سیستماتیکی وجود دارد که موجب میشود بخش زیادی از انرژی، وقت و انگیزه فرد برای خدمت مستهلک شود. این مسئله را با مثال توضیح بدهم بهتر است؛ مثلا با وجود پیگیریهای زیادی که برای راهاندازی پروژه مترو و تقویت آن در این دوره داشتهام، هنوز جهشی در فعالیتهای این شرکت رخ نداده است و منابع مالی و حمایتهای لازم برای این پروژه که مهمترین اولویت شهر به حساب میآید، تخصیص نیافته است.
نقطه قوت شورای پنجم تهران، نسبت به شوراهای قبل را در چه میدانید؟
مهمترین نقطه قوت شورای پنجم نسبت به گذشته، برخورداری از حمایت بیسابقه شهروندان تهرانی در صندوق آراست. مشارکت شهروندان تهرانی در انتخابات دوره پنجم شورای شهر، حدود 5/2 برابر گذشته و رأی نفر نخست 3برابر بالاترین رأی در گذشته شورا بوده است.
با این حمایت و امید شهروندان، شورای پنجم میتواند تحول مثبتی در مدیریت شهری پدید بیاورد؛ البته به همین اندازه نیز مسئولیتش بالاتر رفته است. نقطه قوت دیگر افزایش حضور زنان در شورای شهر است که به 30درصد تعداد اعضای شورا رسیده که مقدمه افزایش حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی بهحساب میآید. با همه اینها بهدنبال توسعه عادلانه در شهر هستیم. برنامهها با رویکرد انسانمحور تنظیم میشود و بیتردید اولویتمان افزایش نشاط شهروندان است.
مردم انتظار دارند که با ورود چنین لیستی با آرای بسیار بالا و همسو با دولت، تعامل بین دستگاهی بهتری با مدیریت شهری برقرار شود. با وجود این اما هنوز هم صحبت از تضعیف یا در خوشبینانهترین حالت نادیده گرفتهشدن موضوعات شورا مطرح میشود. بهنظر شما تقویت شوراها چه تأثیری در اداره شهر دارد و برای این منظور چه باید کرد؟ از طرف دیگر تعامل شورای پنجم را با دولت چگونه ارزیابی میکنید؟
درصورتی که نقش شورای شهر، نقشی تزئینی، فرمایشی و تبلیغاتی باشد، عملا راه بر اعمال سلیقه و تخلفات در مدیریت شهری هموار میشود؛ چراکه تضعیف نهاد نظارتی و فقدان پاسخگویی در هرمجموعه منجر به کاهش بازدهی و افزایش فساد میشود. تقویت شوراها، مشارکت و امید اجتماعی را افزایش داده و منجر به بهرهوری بالاتر و عملکرد قویتر با فساد و تخلفات کمتر خواهد شد. در مورد سؤال بعدیتان هم باید بگویم که شورای پنجم همجهت و همراه با دولت اعتدال است و این فرصت خوبی برای شهر به شمار میرود؛ زیرا در دورههای گذشته مدیریت شهری از تفاوت در گرایش سلیقه یا احساس رقابت بین شورا وشهردار با دولت صدمه خورده است؛ البته هنوز کمکهای قانونی دولت و ظرفیتهایی که در قانون بودجه و سایر قوانین برای تقویت مدیریت شهری برعهده دولت گذاشته شده، محقق نشده که امیدواریم در سال 1397این اتفاق رخ دهد. البته شهرداری نیز باید بهصورت جدی بهدنبال استفاده از توان دولت در زمینه اعتباری و تقنینی باشد و اگر این موضوع مصرانه پیگیری نشود، حتی اگر روابط بین دولت و شهرداری حسنه باشد، بعید است که به نتیجه برسد.
مهمترین مشکلات پایتخت را چه میدانید؟
آلودگی هوا و ترافیک، بافتهای فرسوده و آسیبپذیری شهر در برابر زلزله و سوانح در کنار آسیبهای اجتماعی 3 محور اصلی معضلات شهروندان تهرانی است که باید طی برنامه مدون و علمی کاهش پیدا کرده و مرتفع شوند.
راهحل معضل نخست، به محوریت توسعه حمل ونقل عمومی بهخصوص مترو برمیگردد که باید با تخصیص منابع لازم و تأمین تجهیزات از حدود 3میلیون سفر فعلی به 7میلیون سفر در 4سال آینده برسد.
برای مقابله با خطرات زلزله باید بافتهای فرسوده و ناپایدار شهر نوسازی شده و جریان سرمایهگذاری در حوزه ساختوساز به سوی این بافتها هدایت شود و در حوزه آسیبهای اجتماعی نیز باید با محوریت سمنها، بستر مشارکت عمومی و داوطلبانه مردم جهت فعالیتهای خیریه از طریق سازمانهای مردمنهاد فراهم شود و مدیریت شهری زیرساختها و امکانات خود را در اختیار نیروهای داوطلب قرار دهد تا بهشکلی غیردستوری با آسیبهای اجتماعی مقابله شود.
مهمترین نقدهایی که به شورای پنجم وارد است، چیست؟
یکی از نقدهایی که طی ماههای گذشته به شورا وارد شده است، تأثیر فعالیتهای حزبی و سیاسی بر تصمیمگیریهای شوراست که بهصورت جبههای رأی مردم را بهدست آوردهاند که باید وزن دلایل کارشناسی افزایش یابد. نقد دوم نیز به حوزه سنگینتر شدن وزن اقدامات سلبی به اقدامات ایجابی بازمیگردد و این نگرانی را بهوجود آورده است که در این دوره بهجای پرداختن به معضلات اصلی شهر به دعواها و درگیریهای سیاسی دامن زده شود که با دوستان شورا در تلاش هستیم تا بتوانیم این نقیصهها را جبران کنیم و از موانعی که از بیرون شورا و بعضا توسط صاحبان قدرت ایجاد میشود، عبور کنیم.
پس از 20سال از تشکیل شورای تهران، جایگاه این نهاد کجاست و چه میزان بر عملکرد شهرداری مؤثر است؟
جایگاه شورایشهر تهران، جایگاه اثرگذار و تعیینکنندهای است و به همین دلیل میزان انتظار ومطالبه شهروندان تهرانی از شورا بالاست. شورا میتواند در سیاستگذاری و برنامهریزی مدیریت شهری نقش ایفا کرده و برای توسعه شهر مسیر صحیح را تعیین کند؛ همانطور که در گذشته با برخی اقدامات شهرداری که خارج از مسیر شورا بود، مخالفت کرد که پروژه احداث مونوریل یکی از آنها بهشمار میآید، اما در بسیاری از موارد نیز در برابر رویکرد شهرداری در شهرفروشی و خودرومحوری و نابودی باغات و فضای سبز منفعل عمل کرد. در مجموع میتوان گفت شورای شهر تهران تاکنون از ظرفیت و جایگاه قانونی خود به میزان لازم استفاده نکرده است.
شوراهای شهر هماکنون با چه مشکلاتی روبهرو هستند؟
یکی از مهمترین مشکلات شوراهای شهر و بهخصوص کلانشهرها در شرایط فعلی، کمبود منابع پایدار و اتکا به منابع ناپایدار است که موجب بروز پیامدهای درازمدت سنگینی برای شهر میشود. موضوع دوم عدمیکپارچگی در مدیریت شهری و بلااستفاده بودن بسیاری از ظرفیتهای مدیریت شهری است که باید حل شود.
آیا اساسا شورا ابزار کافی برای نظارت بر عملکرد شهرداری را داراست؟
ابزارهای نظارتی دوگونه هستند؛ نخست ابزار موردی نظیر تذکر، سؤال و استیضاح که توسط چند نفر از اعضای شورا میتواند در مواردی خاص استفاده شود و دوم ابزارهای سیستماتیک نظارت مانند دیوان محاسبات که در اختیار مجلس شورای اسلامی برای کنترل و نظارت بر عملکرد دولت است یا گزارشهای حسابرسی.
ابزارهای نظارتی موردی چندان مؤثر نیستند و ممکن است حتی پیامدهایی در تضعیف مدیریت شهری یا استفاده سلیقهای از آنان انجام شود اما ابزارهای نظارتی سیستماتیک مؤثر و جامع هستند که متأسفانه مدیریت شهری فاقد دیوان محاسبات است و همچنین گزارشهای حسابرسی نوعا با تأخیر زمانی چندساله تهیه میشوند که تأثیرگذاری خود را از دست میدهند.
بهنظر میرسد در این مورد شورا در پی تقویت توانمندی نظارتی خود باشد.
یکی از دلایل مشکلات تهران را بدون شک، شهرفروشی در ادوار گذشته میتوان دانست. بهنظر شما چرا درآمدهای پایدار در منابع مدیریت شهری سهم کمی دارند و چگونه میتوان منابع دیگری را جایگزین شهرفروشی کرد؟
یکی از دلایل حتما وجود مجوز قانونی شهرفروشی و تراکمفروشی است که به شهرداری دسترسی به درآمدی آسان و کمدردسر را میدهد و اگر این دسترسی مسدود شود، قطعا نوع رفتار طبیعی مدیریت شهری تغییر میکند و به سمت ایجاد درآمدهای پایدار میرود که لازم است در قانون و برنامه سوم توسعه شهر این موضوع پیشبینی شده و چالشهای حقوقی و قانونی آن نیز با تصویب آییننامهها و مقررات مورد نیاز رفع شود.
درآمدهای پایدار شهری از منابع پایدار بهدست میآیند. سیــستم ارائه خدمات شهری اگر هوشمند باشد، میتوان درآمدهای پایدار خدمتمحور را نیز بر اساس آن طراحی کرد؛ یعنی هر خانوار براساس هرمیزان زبالهای که تولید میکند، هر تعداد خودرویی که دارد، به هر میزانی که از معابر شهری استفاده میکند، به اندازهای که از فضاهای مرغوب شهری سود میبرد و هر امکان دیگری که استفاده میکند و ارزشافزودهای که برایش از کسبوکار شهری، ملک داری یا ساختوساز تولید میشود، باید در تأمین هزینههای شهر مشارکت کند؛
این موضوع هم عادلانه است و هم موجب بینیازی شهر به درآمدهای ناپایدار در این حد میشود. همچنین طراحی پروژههای درآمدساز بهصورت پایدار که از سرمایهگذاری بخش خصوصی در رشتههایی نظیر گردشگری یا کسبوکار بهدست میآید میتواند بخش دیگری از درآمد پایدار را تولید کند؛ این موضوع یکی از جهتگیریهای اساسی شورای پنجم است که در حال پیگیری آن هستیم.