رویکرد فرهنگی، دریچه ورود به بحران ترافیک
ترافیک بخشی از زندگی روزمره در شهرهای بزرگ محسوب میشود به گونه ای که براساس برخی آمارها، تهرانیها سالانه نزدیک به 200 ساعت در ترافیک به سر میبرند که این میزان در مقایسه با سایر کشورها رقم قابلتوجهی است.
ترافیک بخشی از زندگی روزمره در شهرهای بزرگ محسوب میشود به گونهای که براساس برخی آمارها، تهرانیها سالانه نزدیک به 200 ساعت در ترافیک به سر میبرند که این میزان در مقایسه با سایر کشورها رقم قابل توجهی است.
به گزارش تین نیوز به نقل از ایرنا، یکی از مسائل مهمی که بشر امروز با آن مواجه است، مشکل حمل و نقل و سفرهای درون شهری است که این مشکل به دلیل افزایش و تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ پیوسته رو به افزایش است.
مطابق با نتایج پژوهش موسسه نامیبو، از میان 58 کشور مورد بررسی، ایران وضعیت چندان مناسبی در بخش ترافیک ندارد. بنا بر اظهار نظر محمد حقانی رئیس اسبق کمیته محیط زیست شورای شهر تهران، روزانه نزدیک به 18 میلیون سفر در شهر تهران انجام میشود که به طور متوسط برای هر سفر نزدیک به 20 دقیقه ترافیک تحمل میشود که با این وجود میتوان گفت تهرانیها روزانه 6 میلیون ساعت را به ترافیک اختصاص می دهند.
این آمار و ارقام گرچه نشان از یک معضل بسیار مهم و سرمایه بر دارد، لیکن از این مهمتر، مجموعه عوامل فرهنگی است که در ایجاد این وضعیت دخیل بوده و در پس پرده از نظرها غایب است. عوامل فرهنگی به شدت بر مسائلی چون ترافیک سایه گسترده، اما چندان مورد توجه قرار نمی گیرند. عواملی که موجب شده تا ترافیک تهران همچون "اختاپوس" به این ابر شهر ایران چسبیده و رهایش نسازد.
خودرو شخصی، وسیلهای در پیشبرد اهداف رفاهی یا طبقاتی؟
ترافیک واژه بیگانهای با کلان شهرها و ابر شهرهای دنیا نیست اما تقریباً همه شهرهای بزرگ با مدیریتی که در این حوزه تعریف کرده اند، توانسته اند به میزان زیادی بر این معضل فایق آیند. این موضوع گرچه دارای ابعاد گسترده ای است اما با نگاهی به میزان ترافیک در نیمه دوم سال که متناظر با آغاز سال تحصیلی است، ابعاد جدیدی از مسئله روشن می شود که می تواند در جای خود بسیار مهم باشد.
هر ساله با شروع فصل مدرسه از اولین روز فصل پاییز حجم ترافیک شهر تهران بر اثر افزایش دفعی تعداد خودروها چند برابر می شود که این میزان دقیقاً در سه نوبت صبح اول وقت، ظهر و عصر به طور پیوسته اتفاق می افتد. تردد خودروهای لوکس و بعضا بزرگ با یک سرنشین، صحنه ای است که غالباً در خیابان های منتهی به مدارس برای ما آشناست.
والدینی که برای تردد فرزندان از خودروهای شخصی تک سرنشین استفاده می کنند گرچه منجر به جابجایی بسیار زیادی در سطح شهر می شوند اما در مجموع و به طور کل هزینه هایی را بر دوش دولت و در نهایت به مردم تحمیل می کنند.
بنابر جدیدترین آمار در زمینه میزان اتلاف سرمایه در ترافیک، مشخص شده که شهروندان تهرانی سالانه قریب به ۷ هزار میلیارد تومان را به دلیل اتلاف وقت در ترافیک به هدر می دهند. هزینه هایی که می تواند مصروف خدمات زیرساختی و عمرانی در جهت رفاه عمومی باشد، به شیوه ای عجیب و به اشکال مختلفی نظیر دی اکسید کربن، ایجاد گرما، به تنشهای فردی و جمعی شدت بخشیده و در تعارض با رفاه جمعی، به برجسته کردن رفتارهای قشری خاص منتهی می شود.
فردگرایی و خودخواهی عاملی بر افزایش حجم ترافیک
بنابر تحقیقات به عمل آمده در زمینه تمایز اجتماعی در شهر تهران، تهرانیها علاقه بسیار زیادی به استفاده از خودروهای شخصی دارند که این موضوع طی دو دهه اخیر شتاب قابل تاملی به خود گرفته است.
به گفته مازیار حسینی استاد دانشگاه، این شهر به اندازه 750 هزار خودرو ظرفیت تردد استاندارد دارد اما هم اکنون این میزان بالغ بر 4میلیون خودروست و این آمار نسبت به سال 84 که تعداد خودروها یک و نیم میلیون بود، تقریباً افزایش سه برابری را نشان می دهد. خودروهای تک سرنشین که عموماً جلوی درب مدارس! صف کشیده و انتظار تعطیلی مدارس را می کشند، مصداق این ادعاست.
متاسفانه به دلیل جهش اقتصادی ایجاد شده بر اثر رانت اقتصادی و اطلاعاتی در کشور که با شتاب رو به رشدی در دهههای اخیر همراه بود، حجم عظیمی از سرمایه برای تعدادی ایجاد شد که موفقیت های یکشبه ای را تجربه کردند.
موفقیت اقتصادی سریع از طریق رانت که امری کاملاً غیر معقول و غیر منطقی است خواه نا خواه ابزارهای فراوانی را برای فرد ایجاد می کند که او را در مسیرهای گوناگون با توفیق مادی بیشتری همراه کرده و موجب میشود تا این اندیشه و تلقی بوجود آید که گویی آنها از موهبتی الهی برخوردارند و دیگران از آن بیبهرهاند.
از آنجا که این افراد، خصوصاً در دوران گذشته از سرخوردگیهای مختلفی رنج میبرند، تمایلات سیری ناپذیری دارند، بنابراین به قول "پی یر بوردیو"، جامعه شناس معروف فرانسوی، برای متمایز کردن خودشان به استفاده همهجانبه از ابزارآلات دست میزنند. نکتهای که سبب جدایی این قشر از سایرین شده و بعد از مدت زمانی به شیوه و سبک زندگی منحصر به فردشان بدل میشود.
این سبک زندگی به همراه توهم موفقیت که متاسفانه ناشی از رانتهای مختلف است، روحیه خودخواهی را در فرد ایجاد میکند و از آنجا که -به دلیل ناملایمتهای اقتصادی برای سایر اقشار جامعه- تحسین سایرین را به همراه دارد، ناخواسته هر گونه اقدامی را درست پنداشته روز به روز بر دامنه این کنشهای غیر منطقی میافزایند.
استفاده از وسایل نقلیه عمومی برای این قشر نوعی رفتار دور از شان تلقی شده که برای حفظ فاصله خود، سعی در بهرهگیری از ابزارهای مادی از جمله اتومبیل شخصی تحت هر شرایطی را دارند. امروزه در تهران شاهد افرادی هستیم که برای تردد در یک مسیر بسیار کوتاه که میتوان از وسیله نقلیه عمومی هم استفاده کرد و در مواردی با پیادهروی هم به مقصود رسید، از خودروهای لوکس دو دیفرانسیل و بزرگ بهره میبرند که علاوه بر اشغال فضای عمومی و ایجاد ترافیک، میزان سوخت و استهلاک بالایی نیز دارند.
توجه به مسائل فرهنگی یا عمرانی؟
آنچه که طی چند سال اخیر در زمینه حل ترافیک بیشترین اهمیت را برای مسئولان جلب میکند گسترش رویکرد عمرانی از طریق ساخت بزرگراه و مجاری عبور و مرور است که شتاب قابل ملاحظهای هم دارد.
بزرگراههای تهران افزایش یافتند ولی ترافیک شهر نه تنها کم نشد بلکه به نوعی افزایش یافت. بزرگراه همت و صدر از آن جمله هستند. اگر برای حل بحران تنها راه موجود را گسترش بزرگراهها در تهران بدانیم در این صورت تا چند سال آینده با تهرانی روبهرو خواهیم بود که به پارکینگی برای اتومبیلها تبدیل شده است. بنابراین آنچه که در این میان بیش از هر عاملی خود نمایی میکند توجه به مسائل فرهنگی با همکاری سازمانهای مربوطه برای کاهش استفاده از وسیله نقلیه شخصی است.
امروزه حمل و نقل به جای رفاه جامعه، تهدیداتی از قبیل مصرف زیاد سوخت، هزینه سرسامآور تصادفات و تهدیدهای زیست محیطی را به کشورمان تحمیل میکند. امروزه 80 درصد تصادفات در شهرها رخ میدهد، و با وجودی که خسارت 20درصد بقیه بیشتر است، اما اتلاف وقت و ناراحتیهای روحی و روانی و زیانهای ناشی از ترافیک شهری بسیار بالاست.
هر روزه میتوان شاهد هزاران ماشینی بود که در ترافیک سنگین خیابانها و حتی بزرگراهها گرفتار شدهاند و منتظر فرصتی هستند تا بتوانند از این وضعیت خلاص شوند. ترافیک باعث میشود که مردم بخاطر از دست دادن وقت خود، شتاب بیشتری به کارهای خود بدهند تا از دیگران عقب نمانند ولی این دقیقا همان اشتباهی است که اکثر مردم بدان دچار میشوند.
به محض اینکه ماشینی حرکت میکند دیگران سعیشان بر این است که به هر نحوی از لابلای دیگر ماشینها و حتی از کنارهای خیابان طوری عبور کنند تا بتوانند از ترافیک خلاص شوند، ولی همین حرکت آنان باعث میشود تا ترافیک بیشتر درهم تنیده شده و حرکت کلی خودروها کندتر شود.
اما از سویی دیگر هم باید به موضوع نگریست. مردم در شهری زندگی میکنند که از آنان انتظار سرعت و عجله بیشتری را دارد و گویی زمان تندتر از گذشته در حال گذر است و افراد باید عجله بیشتری به خرج دهند تا از دیگران بازنمانند. رقابتی که غالباً بر اثر کمبود منابع مادی ایجاد شده و همت والای مسئولان را برای رفع آن میطلبد.