زنگنه، مهره اصلی در بازار جهانی نفت
زنگنه با وجود انتقادات داخلی در برابر فشارهای خارجی مقاومت میکند.
انتقاد به عملکرد مدیران، در همه جوامع بوده و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. نمیتوان تمام افراد یک جامعه را راضی نگه داشت.
به گزارش تین نیوز به نقل از اعتماد، اما انتقادها و جوی که اخیرا علیه وزارت نفت ایجاد شده، از بسیاری جهات نگرانکننده و در برخی اوقات نیز به دور از جانب انصاف و اخلاق است.
از زمان بازگشت تحریمهای نفتی علیه ایران در آبان سال 97 و عدم ارایه آمار فروش از سوی وزارت نفت، «تخریب» در دستور کار مخالفان قرار گرفت و به شاهکلید سخنان آنها بدل شد.گاهی سمت و سوی این انتقادها به گونهای است که گویی انگیزههای سیاسی و گرهگشاییهای حزبی نیز بیتاثیر نبوده و سعی افراد در ایجاد تفرقه است.
در حالی که انتقادات در داخل زنگنه را مورد بیمهری قرار میدهند، اما نباید از این نکته غافل شد که وزیر نفت همان کسی است که سال گذشته و در بحبوحه تحریمهای نفتی علیه ایران، توانست اوپک را یک دست کرده و توافق کاهش تولید را به امضا برساند و ایران را از کاهش تولید معاف کند.
در شرایطی که قطر از ادامه عضویت در اوپک انصراف داد و روسیه نیز بارها عنوان کرده که حاضر نیست، سهمش در بازار نفت را از دست دهد، زنگنه و وزرای سایر کشورهای عضو برای نابود نشدن این کارتل مهم نفتی تمام توان خود را به کار گرفتهاند به گونهای که وزیر انرژی عربستان در حاشیه اجلاس G20 از تمدید کاهش تولید برای 9 ماه آینده خبر داد.
این نشان میدهد با وجود کاهش شدید سهم ایران از نفت اوپک، اما همچنان ایران به واسطه زنگنه میتواند تعیینکننده دورهای بعدی نشست اوپک باشد. نبرد زنگنه در اوپک امروز و برای به دست آوردن حق ایران از بازار نفت ادامه دارد.
تحریک زنگنه جواب نمیدهد
«ناتوانی زنگنه در دور زدن تحریمها و کاهش فروش نفت به دلیل تمرکز ویژه او بر مشتریهای اروپایی» از مهمترین انتقادهاست. این گزاره آن قدر مهم است که پای سعید جلیلی را به میدان باز کرد و او از میزان فروش و صادرات نفت در تحریم سالهای 90 و91 سخن گفت هر چند که صحبتهایش واکنش زنگنه را در پی داشت.
با وجود اینکه آمار دقیقی از فروش و صادرات نفت ایران در دور اول تحریمها در دست نیست، اما نکته واضح در بیان این موارد، تحریک زنگنه برای فاش کردن روشهای دور زدن تحریم است. علاوه بر هجمهها عیله وزارت نفت، دور جدید تحریمها تفاوت چشمگیری نیز با دور قبلی دارد و آن در میزان اتحاد مسوولان است. در سالهای 90 و 91 همه در مقابل تحریم متحد بودند و سوالی در خصوص میزان فروش نفت نمیپرسیدند.
حتی آمارهای فروش نفت توسط بانک مرکزی نیز بعد از دو سال نیم در سال 93 منتشر شد. اما گویا در شرایط فعلی همگی دلشان برای بابک زنجانیهایی که نفت را میفروختند، تنگ شده است. زنجانیای که زنگنه بعد از به دست گرفتن تصدی وزارت نفت، بارها و بارها بر ضرورت پیگیری پروندهاش تاکید داشت. قضیه زنجانی از آن جهت اهمیت دارد که به نام دور زدن تحریمها، حجم وسیعی از ثروت ملی از بین رفت.
اما برخی افراد آن قدر به دور زدن تحریمها و افزایش فروش و صادرات نفت اهمیت دادند که ریسک بزرگ ظهور و بروز افرادی مانند زنجانیها را نمیبینند. در شرایطی که تحریمها گلوگاه اقتصاد ایران، درآمدهای نفتی را نشانه گرفته، هجمهها هر روز بیشتر میشود. اما هجمههایی که مرزهای اخلاق و انسانیت را شکسته است، تازگی دارد.
زنگنه و باز هم اوپک
اما فشارها به زنگنه مختص عناصر داخلی نیست، بلکه او از جانب اوپک نیز تحت فشار است. اوپک در چند ماه اخیر تحولاتی را تجربه کرده که باعث شده تا مرز فروپاشی برود. یکی از این حواشی، همراهی عربستان و امارات با امریکا برای تحریم بیشتر نفت ایران است.
پس از اعلام حضور ریاض در کنار امریکا، زنگنه بارها اعلام کرد عربستان نمیتواند جای ایران را در بازار نفت پر کند که با گذشت دو ماه از عدم تمدید معافیتها عربستان نیز به این نتیجه رسیده که برای رسیدن به اهداف مالی و اقتصادی خود لازم است در کنار ایران باشد و نبض بازار نفت را در دست گیرد. از اینرو نشست اوپک اهمیت دوچندان مییابد و از چند بعد قابل اهمیت است، بعد اول، همانطور که گفته شد تحولات اوپک و یک دست کردن دوباره کشورها توسط ایران است.
در چند ماه اخیر، نوسان در این کارتل نفتی به قدری بود که زمزمههایی مبنی بر فروپاشی آن به گوش میرسید. هر چند که اعضا و به خصوص ایران بارها اعلام کردند تا زمانی که این کارتل اهداف آنها را تامین کند، در آن میمانند.
اما در پس ماجرا این نکته نهفته است که هیچ یک نمیخواهند امریکا یکهتاز بازار نفت شود. از اینرو در کنار هم ادامه میدهند. بعد دیگر، نتایج عدم توافق اعضا برای کاهش تولید است. طی آمارهای وزارت اطلاعات انرژی امریکا، تولید نفت این کشور به 12 میلیون بشکه نفت رسید.
اگر این میزان ادامه یابد، امریکا به بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان تبدیل میشود که در آن صورت اوپک تاثیرش را در کنترل عرضه و در نتیجه قیمت نفت از دست میدهد. هیچ یک از کشورهای نفتی حاضر نیستند، تاثیرشان را در بازار از دست بدهند.
از سوی دیگر ایران به دلیل تحریمها و کاهش فروش نفتش دیگر ذینفع جدی در خصوص قیمتهای نفت نیست و از اینرو میتواند نقش واسطی را برای نزدیک کردن اهداف و سیاست کشورهای حاضر انجام دهد. ایران بارها خواستار تمدید توافق اوپک پلاس بود اما همراستا نبودن اهداف کشورهای عضو، رسیدن به توافق را سختتر میکرد. زنگنه کار سختی در اوپک دارد.
توافقی که در نشست اوپک امضا میشود، زمان به تعادل رسیدن بازار نفت را نشان میدهد. اگر مانند دفعات قبل ایران بتواند نقش محوری خود را با وجود تحریمها پس بگیرد، امید به بهبودی صادرات نفت ایران افزایش مییابد.
انتقادها جنبه سیاسی دارد
هر چه انتقادها بیشتر سمت و سوی سیاسی به خود بگیرد، امکان شناخت عمق مساله تحریمها که این روزها نه تنها وزارت نفت بلکه کل بخشها و زیربخشهای جامعه را دست به گریبان کرده، از بین میرود.
تخریب بیژن زنگنه، فقط مصداق داخلی و تسویه حساب حزبی و سیاسی ندارد، بلکه ابعاد بینالمللی نیز به خود میگیرد. شاید به همین دلیل است که بلومبرگ در یکی از گزارشهای خود به تجلیل از اقدامات زنگنه در اوپک پرداخته و او را مهرهای سنگین در تعیین خطمشی آینده اوپک دانست.
امروز و فردا نشست اوپک پلاس برای بررسی وضعیت بازار نفت برای تمدید یا عدم تمدید توافق نفت برگزار میشود. اهمیت نشست اوپک و خروجی آن هم در بعد بینالمللی و هم در بعد داخلی قابل مشاهده خواهد بود. زنگنه وظیفه خطیری دارد و آن دفاع از حیثیت و عملکرد بیش از نیم قرنی این کارتل نفتی است.
هیچ یک از وزرای نفتی کشورهای عضو اوپک دوست ندارند امسال پایان کار این کارتل باشد، بنابراین برای همراستا کردن سیاستهایشان تلاش بیشتری میکنند. اما نقش زنگنه در این بین بیشتر خواهد بود. باید منتظر رهاورد سفر زنگنه بود.