ادعای بی اساس تاثیر « النینو » بر آب و هوای ایران
خشکسالی، پدیده ای آب و هوایی است که بشر از قرن ها پیش آن را تجربه کرده و ربطی به تغییر اقلیم ندارد.
خشکسالی و کم آبی، خشک شدن تالاب ها، کاهش سطح آب دریاها و دریاچه ها، پایین رفتن تراز آب های زیرزمینی و... موضوعاتی هستند که تاکنون دلایل متفاوتی را برای آن ها برشمرده ایم. گاه آن ها را متاثر از تغییر اقلیم و انباشت گازهای گلخانه ای دانسته و گاه به وقوع پدیده ای همچون ال نینو نسبت داده ایم.
به گزارش تین نیوز، محمدتقی زمانیان، استاد هواشناسی در گفت وگو با روزنامه قدس ضمن به چالش کشیدن این موضوع، به راهکارهای خروج از خشکسالی در کشور اشاره می کند.
به گفته برخی کارشناسان، سوخت های فسیلی و گازهای گلخانه ای نقش مؤثری در تغییرات اقلیمی دارند. علاوه بر اینکه ۱۲درصد منابع نفتی و ١٨ درصد گاز جهان متعلق به ایران است و کشور ما سهم قابل توجهی در تولید سوخت های فسیلی دارد، در تولید گازهای گلخانه ای نیز در میان ۱۰کشور نخست جهان قرار داریم. دستگاه های متولی برای کاهش پیامدهای مخرب تغییر اقلیم بر محیط زیست کشور چه راه های نرفته ای را باید طی کنند؟
تغییر اقلیم هم اکنون در تمام دنیا به عنوان دغدغه نخست آب وهوایی مطرح می شود. گرم شدن کره زمین، به صورت بسیار گسترده و جدی از سال۱۳۸۶ شمسی یا ۲۰۰۷ میلادی توسط کارگروه ویژه هیئت بین دولتی تغییر اقلیم (آی پی سی سی) مطرح شد و از آن پس این کارگروه مرجع اطلاعاتی تغییر اقلیم در دنیا قرار گرفت. در واقع کمتر کسانی هستند که به طور مستقل در مورد این مسئله تحقیق کرده و به نتایجی مشابه آنچه از سوی این کارگروه اعلام شده، رسیده باشند.
این کارگروه ویژه معتقد است گاز کربنیک انسان ساز که مانند گاز گلخانه ای عمل می کند، موجب شده زمین تشعشع کمتری داشته باشد و این تشعشع کمتر سبب افزایش دمای کره زمین و تغییر اقلیم شده است و پیامدهایی همچون ذوب شدن یخ قطب ها، بالا آمدن تراز آب اقیانوس ها و دریاها، و بارش باران های سیل آسا را به همراه دارد و پیش بینی شده دمای زمین تا پایان این سده میلادی ۷.۵ سلسیوس افزایش خواهد یافت.
اما واقعیت این است این مسئله از نظر دانش هواشناسی کاملا بی پایه است؛ چرا که از مجموع گازهای گلخانه ای دنیا فقط ۳درصد گازکربنیک بوده و از کل این ۳ درصد گاز کربنیک، کمتر از ۳ درصد آن، گاز کربنیک انسان ساز است. به عبارت دیگر، یک هزارم کل گازهای گلخانه ای دنیا توسط انسان و از طریق سوزاندن سنگواره ها تولید می شود که یک هزارم در مجموع گازهای گلخانه ای تأثیری ندارد.
دیگر اینکه اگر گازهای گلخانه ای نبود، دمای زمین به طور متوسط منفی ۱۵ درجه سلسیوس بود، درحالی که اکنون دمای زمین به دلیل وجود گازهای گلخانه ای مثبت ۱۵ درجه سلسیوس است و اگر فرض کنیم گاز کربنیکی که توسط انسان تولید می شود حتی دو برابر افزایش یابد، حداکثر ۰.۰۶ درجه به دمای زمین افزوده می شود. بنابراین گفته آی پی سی سی مبنای علمی ندارد و بسیاری از کسانی که موضوعاتی همچون کاهش سطح آب تالاب ها، دریاها و یا دریاچه ها، خشکسالی ها و یا پایین رفتن تراز آب های زیرزمینی را از پیامدهای تغییر اقلیم برمی شمارند، به مسائلی اشاره دارند که هیچ ارتباطی با اقلیم ندارد. به عنوان نمونه ما در شمال غرب کشور دریاچه ای به نام ارومیه داریم که تراز آب این دریاچه سال های سال، طبیعی بوده است. اما وقتی ۱۳سد عملیاتی مقابل رودخانه هایی که منبع تأمین آب این دریاچه بودند، ایجاد کردیم، آگاهانه ورودی آب این دریاچه کاهش یافته و منطقی است وقتی ورودی آب دریاچه ارومیه محدود شده و آب موجود در این دریاچه به صورت طبیعی در حال تبخیر است، تراز آب آن کاهش می یابد و این یک واقعیت است که سدسازی های ما ارتباطی با تغییر اقلیم ندارد. به همین ترتیب صحبت هایی که در مورد خشکسالی یا پایین رفتن تراز آب های زیرزمینی و ارتباط آن ها با تغییر اقلیم می شود هم پایه و اساس علمی ندارد. چرا که خشکسالی، پدیده ای آب و هوایی است که بشر از قرن ها پیش آن را تجربه کرده و ربطی به تغییر اقلیم ندارد. در مورد پایین رفتن تراز آب های زیرزمینی نیز وقتی ما از توانش اقلیمی استفاده نکرده ایم و توجهی به میزان معین بارندگی سالانه در دشت هایی که این آب های زیرزمینی در آن ها قرار دارند، نداشته ایم، طبیعی است برداشت بی رویه آب از این منابع آبی زیرزمینی موجب کاهش تراز آب آن ها می شود. بنابراین عملکرد ما ارتباطی به اقلیم ندارد.
البته باید توجه داشته باشیم وقتی مستندات علمی نشان می دهد اقلیم زمین آن گونه که آی پی سی سی می گوید تغییر نکرده، به این معنا نیست که فکر کنیم اقلیم تغییر نکرده و ما با دست خودمان منابع و جنگل ها را از بین ببریم، محیط زیست را تخریب، در سوزاندن نفت و گاز افراط و یا آب ها را آلوده کنیم، بلکه به این معنی است که باید با استفاده از توانش اقلیم، منابع محدودی را که در اختیار داریم به گونه ای مدیریت کنیم که این منابع پایدار بماند.
در سال های اخیر برخی مسئولان حوزه آب کشور، تغییر اقلیم و افزایش دمای زمین را علت کاهش ۲متری تراز آب دریای خزر عنوان کرده اند، اما با توجه به صحبت های شما کاهش تراز آب دریاها ارتباطی با تغییر اقلیم ندارد، دلیل کاهش تراز آب دریای خزر چیست؟
هر آبریزی مثل دریاچه ارومیه یا دریای خزر یک حوضه آبی دارد. حوضه آبی شامل منطقه ای می شود که بارندگی آن از طریق مسیر رودخانه ها، نهرها، جویبارها و زه کشی زمین های اطراف به سمت آن سرازیر می شود. حوضه آبی دریای خزر نیز شامل رودخانه های اطراف، بارندگی مستقیم روی محیط آبی این دریا و همچنین زه کشی مناطق کشاورزی، مسکونی و صنعتی اطراف می شود. اگر به خاطر داشته باشید سال۱۳۷۴ به دلیل افزایش میزان بارندگی در حوضه آبی دریای خزر، به قدری تراز آب این دریا بالا آمده بوده که بسیاری از شالیزارهای گیلان و مازندران زیر آب رفت. به همین ترتیب اگر در یک سال میزان بارندگی این حوضه آبی کاهش یابد، به طور طبیعی تراز آب دریا پایین می رود. بنابراین میزان بارش های این حوضه آبی به وضعیت هوا بستگی دارد و نمی توان آن را به تغییر اقلیم نسبت داد.
راهکاری برای خروج از این خشکسالی ها دارید؟
خشکسالی و ترسالی یک مسئله طبیعی است. هیچ یک از نظام های جوی مانند هم نیستند و ممکن است یک سال نسبت به میانگین عدد اقلیمی هر منطقه بارش بیشتر یا کمتر و یا وزش باد بیشتر یا کمتری داشته باشیم.
اما براساس اطلاعات اقلیمی می دانیم متوسط میزان بارندگی سالانه هر منطقه، دشت و یا حوضه آبی چقدر است و با توجه به این اطلاعات می توانیم توسعه کشور را براساس توانش اقلیمی برنامه ریزی کنیم تا منابع آبی ما حفظ شود. برای توسعه کشاورزی در هر دشت باید متوسط میزان بارندگی آن منطقه را درنظر گرفته و به گونه ای برنامه ریزی شود که برداشت آب از منابع آب زیرزمینی دشت موردنظر، بیشتر از متوسط میزان بارندگی سالانه آن نباشد، چرا که اگر برداشت آب از منابع آب زیرزمینی دشتی بیش از متوسط میزان بارندگی آن دشت باشد، تراز آب منابع زیرزمینی آن کاهش می یابد و دشت ممنوعه محسوب می شود؛ یعنی دشتی که از منابع آب زیرزمینی آن، بیشتر از آبی که سالانه از طریق بارندگی به آن تزریق می شود، برداشت شده و تراز آب های زیرزمینی آن به طور مرتب در حال پایین آمدن است. بنابراین نباید از منابع آب زیرزمینی آن دشت برداشت شود.
اگر در همه برنامه های توسعه کشور، توانش اقلیمی درنظر گرفته می شد، بخشی از مشکلاتی را که امروز در مورد تراز آب های زیرزمینی، دریاچه ارومیه و آلودگی هوای شهرها با آن مواجه هستیم، نداشتیم. به عنوان مثال در تهران سرعت باد عدد مشخصی دارد که مقدار معینی از آلاینده را می تواند از شهر خارج کند. اما چون بیشتر از این مقدار آلاینده وارد تهران کردیم، فشار بیشتر از توانش اقلیمی این شهر موجب آلودگی آن شد. اما به دلیل بی اطلاعی مسئولان از مسائل آب وهوا امروزه با چنین مشکلاتی روبه رو شده ایم.
به اهمیت اطلاع از مسائل آب وهوا اشاره کردید؛ در سال های اخیر بسیاری از پیش بینی های هواشناسی محقق نمی شود و برخی از کارشناسان این سازمان، غلط از آب درآمدن این پیش بینی ها را به پدیده «ال نینو» ربط می دهند، این پدیده چه تأثیری بر غیرقابل پیش بینی بودن وضعیت آب وهوا دارد و کشور ما چقدر از این پدیده آب وهوایی متأثر است؟
«ال نینو» یک پدیده آب وهوایی است که در اقیانوس آرام اتفاق می افتد و هرچه از اقیانوس آرام دورتر شویم، تأثیر آن کاهش می یابد و با توجه به فاصله ایران با اقیانوس آرام، این پدیده آب وهوایی تأثیری بر وضعیت آب وهوای کشور ما ندارد. بنابراین به نظر می رسد کسانی که می گویند با وقوع پدیده «ال نینو» میزان بارندگی افزایش می یابد و یا «پاد ال نینو» می شود و چه اتفاقی می افتد، شناختی از ال نینو، اقلیم و وضع هوا ندارند. این عده اگر اطلاعاتی از علم هواشناسی داشته باشند، چنین صحبت هایی نمی کنند زیرا اگر قرار باشد « ال نینو » تأثیری فراتر از اقیانوس آرام داشته باشد، وقتی به طرف شرق حرکت کند، وارد قاره آمریکا می شود، درحالی که روی این قاره هیچ تأثیری ندارد، سپس از روی اقیانوس اطلس عبور می کند و هیچ تأثیری در این منطقه مشاهده نمی شود، بعد وارد کشورهای غرب ایران می شود و بر این کشورها هم تأثیری ندارد. بنابراین اگر بگوییم این پدیده آب وهوایی با این فاصله از مرکز با ورود به ایران تأثیرگذار بوده از نظر دانش هواشناسی کاملاً بی اعتبار است و ال نینو هیچ تأثیری بر وضع هوا، کم بارشی و یا پربارشی منطقه جغرافیایی کشور ما ندارد.
بسیاری از پیامدهای مخرب زیست محیطی که به تغییر اقلیم نسبت داده می شود، ارتباطی با افزایش دمای زمین ندارد و نداشتن شناخت اقلیم موجب شده عده ای این ادعا را مطرح کنند. دلایل علمی می گوید اقلیم زمین تغییر نمی کند و کاملاً ثابت است. افزایش دمای مناطق مختلف زمین تغییر اقلیم محسوب نمی شود و یک خرده اقلیم است. به عنوان نمونه، گسترش شهرنشینی موجب افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ شده که به تناسب تراکم جمعیت در این شهرها، تعداد وسایل نقلیه و میزان گرمایی که در این مناطق آزاد می شود، افزایش یافته و هوای این شهرها در مقایسه با ۵۰سال پیش گرم تر شده، با این حال با توجه به اینکه افزایش تراکم جمعیت این شهرها تأثیری در وضعیت دمای سایر شهرهای کشور نداشته، یک خرده اقلیم محسوب می شود.
با توجه به نکاتی که در خصوص وضعیت آبی کشور به آن اشاره کردید، آیا می توان امیدوار بود در آینده شرایط آبی بهتری داشته باشیم؟
بله. اگر بخواهیم، می توانیم. اما باید توجه داشته باشیم ایران در منطقه بسیار کم بارشی قرار دارد و نباید وضعیت بارشی کشورمان را با سایر کشورها مقایسه کنیم. کم بارشی ویژگی اقلیمی کشور ماست و باید متناسب با این وضعیت برنامه ریزی کنیم و در حوضه های آبی، آبخیزداری به خوبی انجام شود تا در حد امکان آب هدر نرود. همچنین ضرورت دارد توسعه برمبنای توانش اقلیمی باشد و از طریق آموزش همگانی به مردم در مصرف آب صرفه جویی کنیم. مطمئن باشید اگر این نکات را رعایت کنیم، می توانیم با برنامه ریزی درست با همین میزان بارشی که خداوند برای ما نازل می کند، به خوبی زندگی کنیم.