نباید فرصت توسعه صنعت نفت را از دست داد
دو هفته بعد از اعلام خروج آمریکا از توافق پاریس، اگرچه انتظار میرفت که قیمت نفت به آینده امیدوار باشد، سفته بازاران بازار جهانی نفت سردرگم هستند. بازار جهانی انگار هنوز پیام این تصمیم را نگرفته است. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده که از این توافق انجام شده بیرون میآید، این درحالی که است رئیس جمهور قبلی آمریکا باراک اوباما آن را امضا کرده بود.
آنطور که ترامپ گفته این توافق مغایر با منافع آمریکاست و خروج از این توافق صنایع زغال سنگ و نفت را رونق خواهد بخشید. انتظار میرفت که با قدرت گرفتن جمهوری خواهان که خاستگاه نفتی دارند، تصمیمهای مهمی برای بازار نفت گرفته شود. توافق پاریس که برای کاستن از انتشار گازهای گلخانهای، سازگاری و امور مالی است قرار بود از سال ۲۰۲۰ شروع شود، اما حالا با خروج آمریکا نفت یکبار دیگر حاکم جهان میشود.
با شرایط تازه باید انتظار داشت که رقابت بین کشورها برای تولید نفت شدت بگیرد. آنچه این خروج را برای اقتصادهای نفتی استراتژیک میکند، تلاش برای سرمایهگذاری در صنعت نفت است. چه آنکه وقتی پای منافع اقتصادی به میان میآید، رقابت بین کشورها تنگاتنگ میشود.
اگرچه قریب به اتفاق کشورهای نفت خیز تمرکز خود را بر توسعه صنعت نفت گذاشتهاند، اما کارتل قدرتمندی مثل اوپک علاوه بر این بخش به تنظیم بازار برای تعادل در قیمتها هم فکر میکند. در شرایطی که کشور همسایه عراق چشمانداز خود را در صنعت نفت تولید ۱۲ میلیون بشکه نفت در روز گذاشته، ایران در برنامه ۵ سال آینده توان تولید نفت خود را بر افزایش ۵ میلیون بشکه در روز هدفگذاری کرده است.
بخش بزرگی از برنامه افزایش تولید نفت عراق از میادین مشترک با ایران است. آنها برای توسعه و برداشت بیشتر نفت ازاین میادنی قراردادهای بسیاری برای سرمایهگذاری منعقد کردهاند، اما ایران هنوز در هزارتوی قراردادهایی که امکان مشارکت خارجیها را برای سرمایهگذاری در آنها تسهیل میکند، مانده است.
عباس ملکی کارشناس ارشد انرژی در این رابطه میگوید: « چشمانداز عراق تولید نفت را برای ۱۲ میلیون بشکه در روز تهیه کرده است؛ این کشور میخواهد بخش عظیمی از این افزایش را از میادین مشترک محقق کند یا قطر در پارس جنوبی برنامه بلند مدت دارد، بنابراین به نظرمن وزارت نفت باید راهبرد کلی داشته باشد که چقدر میخواهد از توان خارجیها در توسعه صنعت نفت بهره بگیرد. نباید از یاد برد که عنصر زمان بسیار مهم است چون ما منابع مشترکی داریم که اگر توجه نکنیم شاید بعدا در اختیار ما نباشد.»
سودی که از طرحهای نیمه تمام بهدست میآید
نفت متعلق به همه شهروندان فعلی و نسلهای آینده این مرز و بوم است، مشــارکت آنها در توسعه این صنعت امری طبیعی است ولی دولتها همواره به بهانه حفاظت از این ذخایر با مشارکت ایرانیان در درآمد طرحهای نفت و گاز موافق نبودند، درحالی که خارجیها در شرایط ویژهای میتوانستند از آن بهرهمند شوند.
نیاز به سرمایهگذاری در طرحهای انرژی طی دو سال آینده بهطور کلی بیش از ۷۰ میلیارد دلار پیشبینی میشود که از این مقدار حدود ۶۰ درصد آن میباید برای توسعه میادین نفت و گاز و تزریق به میادین نفتی هزینه شود و بقیه برای صنایع پایین دستی، صنایع گازبر، پتروشیمی و نیروگاهها و انرژیهای نو بکار گرفته شود. احتمال جذب این حجم سرمایهگذاری در شرایط فعلی از طرف شرکتهای خارجی دور از انتظار است.
از آنجا که بسیاری از طر حهای نیمه تمام فعلی را میتوان در کمتر از دو سال به بهرهبرداریرسانید، اهمیت سرمایهگذاری فوری در این طرحها برای تکمیل آنها و ایجاد درآمد روشن است.
نرسی قربان کارشناس انرژی در این رابطه میگوید: «اگر قسمتی از این نیاز بتواند از مشارکت ایرانیان در طرحهای نیمه تمام صنعت نفت و گاز به بهرهبرداری برسد، سبب جلوگیری از فرار سرمایه از کشور، جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور، جذب سرمایه از حوزه خلیجفارس، افزایـش درآمد خزانه از طریق مالیات بر منافع این سرمایهگذاریها و تسریع در اجرای طرحهای توسعه نفت و گاز ایران میشود.»طرحهای توسعه نفت و گاز سود کلانی را به دنبال دارد.
در گذشــته دولت اجازه داده است که سود شرکتهای نفتی از این طرحها سالیانه بین ۱۱ تا ۲۲ درصد باشد. البته کارشناسان میگویند، سود واقعی طرحها به مراتب بیشتر اســت؛ مثلا توسعه هر فاز پارس جنوبی حــدود ۴ میلیارد دلار هزینــه دارد، در مقابل روزانه ۴۰ هزار بشکه مایعات گازی تولید میشود که ارزش آن روزانه ۳میلیون دلار است.
اگر ۲۵ میلیون متر مکعـب گاز تولیدی را هم بر مبنای ۱۰ سـنت هر متر مکعـب در نظر بگیریم ارزش گاز حاصله نیز در روز برابر ۵,۲ میلیون دلار خواهد بود. با در نظر گرفتن ارزش گازهای تولیدی دیگر مانند اتان، پروپان، بوتان و تولید گوگرد ارزش حاصله از بهرهبرداری هر فاز پارس جنوبی حدود ۷ میلیون دلار در روز یا حدود ۳,۲ میلیارد دلار در سال خواهد شد.
حمایت از بخش خصوصی، جذب سرمایههای خارجی
تردیدی نیست که اگر سرمایه لازم برای توسعه میادین نفت و گاز ایران تأمین شود، دولت منابع مالی خود را میتواند به طرحهای زیربنایی مانند بهداشـت و آموزش اختصاص دهد و ایرانیها نیز میتوانند همزمان از منافع ایجاد شـده در توسعه نفت و گاز کشورشان بهرهمند شوند.
حتما مشارکت بخش خصوصی در صنعت هیدروکربور کشور نیاز به یک سیاستگذاری درازمدت دارد که با وضع قوانین جدید سرمایهگذاری (قراردادهای جدید نفتی) میتواند تسریع یابد. نرسی قربان دراینباره میگوید: « شاید بهتر باشد که صنایع پایین دسـتی نفت و گاز به شــرکتهای نیمه دولتی و اشخاص حقیقی انجام نمیگرفت و به عوض آن از بخش خصوصی حمایت میشد که پالایشگاهها، واحدهای پتروشیمی و نیروگاههای جدید تأسیس کنند.
البته این راهکارها به معنای سـپردن یکباره صنعت نفت وگاز حتی در قســمت پایین دستی به بخش خصوصی نیســت، چنیــن تصمیمی با چالشهای جدی روبهرو خواهد بود. شاید بهترین راهکار طرح ریزی برای مشارکت در توسعه صنایع پایین دستی و قسمتی از بالادستی توسط بخش خصوصی باشد و طبق قانون اجازه سرمایهگذاری و کسب درآمد از توسعه منابع نفت و گاز به ایرانیان داخل و خارج کشور داده شود.
در صورت موفقیت این طرحها، بخش خصوصی از توان مالی لازم برای شرکت در طرحهای بیشتری برخوردار خواهد شد.» به گفته او اگرشرایط جذب سرمایهگذاری خارجی و مشارکت بخش خصوصی فراهم شود، قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات بالا میرود، زیرا حضور بخش خصوصـی در صنعت هیدروکربور کشور ضامن موفقیت درازمدت این صنعت است.