منتقدان خرید هواپیما نمیدانند
با وجود همه آنچه در یکی دو سال اخیر درباره مزیتهای خرید هواپیما گفتهایم، همچنان شاهد برخی نقدهای غیرآگاهانه و غیرمنصفانه نسبت به صنعت هوانوردی کشور هستیم.
با وجود همه آنچه در یکی دو سال اخیر درباره مزیتهای خرید هواپیما گفتهایم، همچنان شاهد برخی نقدهای غیرآگاهانه و غیرمنصفانه نسبت به صنعت هوانوردی کشور هستیم.
در این زمینه باید به جملهای مشهور منسوب به سقراط اشاره کرد که میگوید «میدانم که نمیدانم» جملهای که در زمانه ما کمتر شنیده میشود. در مراودههای روزمره و در خلال گفتوگوهای رایج ساده، به افرادی برمیخوریم که خود را در هر موضوعی فوق تخصص دانسته و شنیدن عباراتی مانند «نمیدانم» یا «اطلاعی در این زمینه ندارم» از دهان آنها، به طور تقریبی محال است. آنها تصور میکنند همه چیز را میدانند و به همین دلیل در زمینه هر موضوع، نظری دارند. در ۲ سال گذشته پیوسته پیرامون روشهای خرید هواپیما و ریسکهای مربوط به آن و تاثیر این اقدام در توسعه پایدار اقتصادی سخن گفتیم و مزیتهای آن را مشروط به عوامل متعدد که نوعی دغدغه صادقانه نیز تلقی میشد بیان کردیم، اما همچنان میبینیم برخی افراد که خود از فرزندان انقلاب هستند و انشاالله سیاستورزی و تعصب جناحی را مبنای قضاوت و نقد قرار نمیدهند، هر از چند گاهی پیرامون مباحث مربوط به مدیریت صنعت پیچیده هوانوردی، ابراز نظر میکنند که بوی تخریب آن بیش از حس نقد صادقانه در جهت منافع کشور و انقلاب است. بسیار تلاش کردیم گفتمانی بر اصل صداقت در کارشناسی، بررسی ابعاد خرید ناوگان هوایی را نهادینه کنیم اما تعصبهای سیاسی، اجازه فراگیری آنچه را در نیت جامعه کارشناسان هوانوردی ایران اسلامی بود، نداد. بهطور مداوم با استفاده از ابزارهای موجود رسانه و اطلاعرسانی، تفسیر و تشریح کردیم که خرید هواپیما، بر آن اساس نیست که برخی منتقدان ناآگاه میگویند و تلاش بسیار برای آگاهسازی ملی کردیم که نوسازی ناوگان، چه تاثیر پایداری میتواند بر توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور وارد کند. بارها گفتهایم این اقدام مشروط به اصلاح نظام فکری و ساختاری خود ما است و در چنین صورتی، میتواند ضمن تحمیل نکردن هزینه سرمایهای چشمگیر به نسبت ایجاد ظرفیت گردش مالی و درآمدی، مولد ثروت برای کشور بوده و تاثیر انعکاسی و القایی بر سایر صنایع نیز داشته باشد. اگرچه برخی، سرمست هواپیمای نو هستند و از پاسخگویی و اطلاعرسانی حرفهای، کارشناسی و صادقانه به نحوی شانه خالی میکنند که خود، اصلیترین عامل فقر آگاهی ملی در این زمینه است و همین مسئله، بسیاری از هموطنان و صاحبان تصمیم و قلم را گرفتار تصورهای اشتباه کرده اما منتقدان ناآگاه باید بدانند صنعت هوانوردی غیرنظامی کشور، تنها نیست و همکاران و استادانی هستند که در برابر ظلم ناشی از نقد غیرکارشناسی و جناحینگری- که رنج آن از دوران تحریم و حتی شهادت هموطنانمان در سوانح مختلف هوایی، کمتر نیست- بایستند و اجازه به بیراهه کشاندن روند نوسازی ناوگان هوایی کشور که حاصل ملموس و عینی برنامه جامع اقدام مشترک است، نمیدهند. صنعت هوانوردی، سیاسی نیست؛ گرچه سیاست و سیاسیون، بر آن سیلی زدهاند و هرآنچه زخم خورده، بیش از تحریم حاصل رفتارهای داخلی بوده است. توسعه و نوسازی ناوگان حملونقل هوایی که سرمایه آن با جذب منابع خارجی و بازپرداخت آن در فرآیند درآمدهای عملیاتی حاصل میشود، میلیاردها دلار فرصت تولید ثروت برای اقتصاد کشور و ظرفیت ایجاد اشتغالهای مستقیم و غیرمستقیم فراهم میکند؛ همانطور که کشورهای منطقه و بهویژه حاشیه جنوبی خلیجفارس، از این فرصت در افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد پایدار خود استفاده میکنند. حال جای تعجب دارد که برخی، مخالف آن هستند!
هزینه ساخت هزار کیلومتر بزرگراه، معادل پیشپرداخت ۱۳۳ هواپیمای باریکپیکر است؛ بزرگراهی که سالانه حدود ۲۰ هزار هموطن را به کام مرگ میکشاند در مقابل هواپیمایی که در مجموع ۹۲ سال گذشته، کمتر از ۲هزار و ۲۰۰ نفر را در سوانح هوایی تجاری و غیرنظامی، به کشتن داده است. ما به دنبال فراگیر کردن حملونقل هوایی، بدون تحمیل هزینه بر کشور هستیم؛ اما از راه درست و با تفکر درست. منتقدان ناآگاه بهتر است برای آگاهی صادقانه خود و دیگران تلاش کنند و بدانند که در برابر حق مسئول هستند.
آرمان بیات - کارشناس هوانوردی