برنامهریزیها با نیمنگاهی به تحریم باشد
در چند روز گذشته شاهد صدور مصوبه ممنوعیت فروش هواپیمای مسافری به ایران در مجلس نمایندگان امریکا بودیم.
در چند روز گذشته شاهد صدور مصوبه ممنوعیت فروش هواپیمای مسافری به ایران در مجلس نمایندگان امریکا بودیم.
جدا از اجرایی شدن یا نشدن این مصوبه و تاثیری که میتواند بر روند خرید هواپیماهای نو از سوی ایران داشته باشد، برخی این پرسش را مطرح میکنند که در طراحی استراتژی صنعت هوایی ایران، چقدر به عوامل سیاسی توجه شده و در صورت تحریم صنعت هوانوردی، برنامه استراتژیک صنعت هوایی ایران چیست؟ در این زمینه باید گفت در تحلیل محیط کلان صنعت هواپیمایی، میتوان از الگوهایی مانند PESTEL (یکی از اصول بازاریابی) استفاده کرد و برنامه استراتژیک نوشت اما نباید فراموش کرد مواردی مانند این مصوبه امریکا، جزو موارد غیرمترقبه است که جلوگیری از آنها ممکن نیست و درباره آنها از فرودگاهها، شرکتهای هواپیمایی و شاید حتی وزارت راه و شهرسازی، کاری ساخته نیست.
همانطور که برای توفان ناگهانی مانند «ایرما» نمیتوان از ۵ سال پیش برنامهریزی کرد برای تحریم هم به سختی میتوان برنامهریزی کرد، زیرا دور زدن تحریم، فرمول روشنی ندارد.
از سوی دیگر تحریم یک متغیر است و هر تحریمی با تحریم دیگر تفاوت دارد. در این زمینه، به نظر میرسد مسئله اولویت منافع مطرح است. بهعنوان نمونه اگر منافع هوانوردی در اولویت باشد، اعمالی که باعث تحریم شود، از اساس انجام نخواهد شد. فراموش نکنیم تحریم یک واکنش است؛ نه کنش. بنابراین در زمان ارائه برنامه مدیریت خطرپذیری، نخستین مسئله، حذف عامل ایجاد تحریم خواهد بود که باید دید این مسئله چقدر از سوی مصرفکننده (شرکت هواپیمایی) شدنی است.
از سوی دیگر با توجه به اینکه شرکتهای هواپیمایی در عرصه کنشگری محیط کلان از جمله تاثیر بر عوامل سیاسی نیستند، شاید بهتر بود از ابتدا، نوسان روابط سیاسی ایران با امریکا بهعنوان پیشفرض ثابت فرض شده و برنامهریزی استراتژیک برای تامین ناوگان بر این اساس انجام میشد. درواقع میتوانستیم تحریم را بهعنوان یک عامل سیاسی در نظر بگیریم.
این پیشفرض آنقدر مهم است که بهدلیل آن شرکتها باید دوطرح استراتژیک داشته باشند؛ یکی با پیشفرض تحریم که مشکلات ویژه خود را دارد و دیگری برنامه استراتژیک معمولی که در آن رشد واقعی وجود دارد. الگوی PESTEL در واقع تاثیر محیط بیرون از شرکت بر داخل آن را در نظر میگیرد و برای این طراحی شده تا بتوان بهعنوان نمونه موارد حقوقی یا محیطزیستی مانند مالیات سوخت، وجود زیرساختها مانند فرودگاه مناسب و... را در نظر گرفت و براساس آن، اهداف را برنامهریزی کرد. مواردی مانند جنگ، مجازاتهای بینالمللی و برخی بلایای طبیعی، فلجکننده هستند و گاهی اوقات در عمل دست را بهطور کامل برای برنامهریزی میبندند.
بهروز حیدریان - کارشناس هوانوردی