حالا همان هواپیما سقوط کرده
زیاد سفر میروم و بهطور معمول بیشتر این سفرها هوایی است. شاهد خیلی از اتفاقهای عجیب و غریب در پروازهای داخلی و خارجی بودهام. از آتش گرفتن موتور هواپیما تا به دنیا آمدن نوزاد در طول پرواز. با این حال هول و هراس پرواز تهران-یاسوج را هیچ وقت از یاد نمیبرم.
محسن جلالپور*: زیاد سفر میروم و بهطور معمول بیشتر این سفرها هوایی است. شاهد خیلی از اتفاقهای عجیب و غریب در پروازهای داخلی و خارجی بودهام. از آتش گرفتن موتور هواپیما تا به دنیا آمدن نوزاد در طول پرواز. با این حال هول و هراس پرواز تهران-یاسوج را هیچ وقت از یاد نمیبرم.
آن روزها که نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران بودم، برای شرکت در همایش رفع موانع سرمایهگذاری به اتاق یاسوج دعوت شدم.
صبح زود یکی از روزهای سرد به اتفاق تعدادی از رئیسان اتاقهای بازرگانی سوار هواپیمای ATR شدیم تا به مقصد یاسوج حرکت کنیم. از همان لحظهای که از اتوبوس پیاده شدیم تا از پلکان هواپیما بالا برویم، به یکی از همراهانم گفتم سفر راحتی نخواهیم داشت.
سوار شدیم و هواپیما به مقصد یاسوج حرکت کرد.
در میانههای پرواز با کناریام گرم صحبت بودم که از پنجره هواپیما دیدم به فاصله نزدیکی از کوههای مرتفع دنا در حال حرکت هستیم. این صحنه خیلی برایم عجیب بود. پیش از این شنیده بودم که پرواز یاسوج، پرواز خطرناکی است و داشتم به چشم میدیدم که عبور از روی کوههای مرتفع چقدر میتواند خطرآفرین باشد. از کناریام خواستم بیرون را نگاه کند و گفتم تا حالا چنین صحنهای را ندیدهام.
گفت: از آنجا که شهر یاسوج بین کوههای بلند واقع شده، تردد هواپیما در این مسیر کار دشواری است. سفر ما جز این، حواشی زیادی داشت؛ از جمله اینکه آن قدر بالا و پایین شدیم که حال من و خیلی از مسافران دگرگون شد. چند بار هم با تکانهای شدید، در چالههای هوایی افتادیم.
نمیدانم چرا اما در طول پرواز همواره احساس میکردم این سفر میتواند آخرین سفرم باشد. وقتی هواپیما به سلامت به زمین نشست، به وضوح دیدم که خیلیها نفس راحت کشیدند. هنگام پایین رفتن از پلکان هواپیما خواستم از خلبان تشکر کنم. متوجه بودم که هدایت این هواپیما بسیار سخت و حساس است. همایش که به پایان رسید، با خودرو به شیراز رفتم و پس از پیگیری کارهایم، سوار هواپیمای تهران شدم و به خانه بازگشتم. از آن روزها، هیچ وقت مخاطرات پرواز یاسوج یادم نرفته و همیشه وقتی صحبت این شهر به میان میآید، یاد آن سفر خطرناک میافتم. حالا همان هواپیما سقوط کرده و عدهای از هموطنان عزیزمان جانشان را از دست دادهاند. در یکی دو روز گذشته همواره به مسافرانی فکر کردهام که در آن پرواز حضور داشتند، به خلبانی که بارها در این مسیر با خطر روبهرو شده است، به بازماندگان خانوادهها و به ملتی که هنوز مصیبتی را فراموش نکرده، داغدار مصیبتی جدید میشود.
*فعال اقتصادی و رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران