◄ آیا سوخو بر فراز آسمان ایران پرواز خواهد کرد؟
اغلب کارشناسان در پاسخ به این سؤال که آیا در شرایط فعلی امید برای ادامه خرید از ایرباس و بوئینگ از بین رفته است باید شرکتهای هواپیمایی در راستای توسعه ناوگان خود به خرید سوخو فکر کنند؟ عنوان کردند: «اجاره هواپیمای سوخو بهتر از روش خرید هواپیمای دستدوم آنهم با سن بالا است اما گزینههای بهتری نیز مانند بمباردیر کانادا بر سر راه ایران برای خرید هواپیماهای نو قرار دارد.»
هفتهنامه «حملونقل» در راستای ورود یک فروند هواپیمای سوخو سوپرجت ۱۰۰ برای بازاریابی ایران یک میزگرد آنلاین با حضور جمعی از تحلیلگران و متخصصان صنعت هوانوردی برگزار کرد تا با دیدگاه کارشناسی و تحلیل تخصصی بتواند نگاه بازار حملونقل هوایی کشور را در خصوص ورود هواپیمای سوخو به ناوگان جدید کشور بررسی کند.
در ابتدای این میزگرد اغلب کارشناسان در پاسخ به این سؤال که آیا در شرایط فعلی امید برای ادامه خرید از ایرباس و بوئینگ از بین رفته است باید شرکتهای هواپیمایی در راستای توسعه ناوگان خود به خرید سوخو فکر کنند؟ عنوان کردند: «اجاره هواپیمای سوخو بهتر از روش خرید هواپیمای دستدوم آنهم با سن بالا است اما گزینههای بهتری نیز مانند بمباردیر کانادا بر سر راه ایران برای خرید هواپیماهای نو قرار دارد.»
به گزارش تیننیوز، در ادامه این میزگرد متخصصان صنعت حملونقل هوایی در خصوص اینکه اگر شما مدیر یک شرکت هواپیمایی بودید چه ملاکهایی را برای خرید هواپیما در نظر میگرفتید؟ عنوان کردند: «اولین قدم نیازسنجی است. بایستی مدیر یک ایرلاین با توجه به مسیرهای پروازی، وضع مالی شرکت، بررسی تیپ هواپیما، توجه به نظرات تخصصی و مشاورهگرفتن از کارشناسان داخلی و خارجی به این نتیجه برسد که آیا با ورود این هواپیما به ناوگان خود میتواند سیر رشد و توسعه را در بازار ایران طی کند یا خیر.»
بر اساس گفته این کارشناسان چنانچه این هواپیما با قیمت ذکرشده ۲۰ تا ۲۵ میلیون دلار با بهرهگیری از فاینانسر، تعداد سفارش بالای ۵۰ فروند، تحویل بهموقع هواپیماها طی جدول زمانبندیشده، شفافیت قرارداد، سرمایهگذاری یک نوبت سازمان هواپیمایی کشوری با مشارکت ایرلاینهای خریدار به جهت آموزش یک ست کرو پرواز انتخابی و متبحر همراه با گروه فنی به کارخانه سازنده، گزارش بدون اغراض و... میتواند این خرید را تضمین کند.
برخی از کارشناسان حاضر در این میزگرد معیارهای پیشنهادی انتخاب یک هواپیمای مناسب را مطرح کردند که بر اساس آن بایستی بخش اقتصادی، فنی، خلبانی و پشتیبانی مورد توجه قرار بگیرد. بر اساس این معیارها در بخش اقتصادی گزینههایی هم چون مدل کسبوکار، برد پروازی، گنجایش مسافر، گنجایش بار، مصرف سوخت، هزینه تعمیرات مطرح شد.
در بخش فنی نیز به پشتیانی اطلاعاتی از سوی شرکت سازنده، تعداد کارکنان موردنیاز برای انجام تعمیر، هزینه سرمایهگذاری برای توسعه تجهیزات و امکانات تعمیرات، زمان موردنیاز برای تعمیرات، ملیت فنی، ابزارآلات، همگونی قطعات در تیپهای یکسان و فاصله زمانی بین انجام تعمیرات سنگین اشاره شد.
یکی دیگر از معیارها برای خرید هواپیمای نو در بخش خلبانی بود که گزینههایی نظیر ایمنی مناسب، نوبودن، راحتی کاکپیت، تجهیزات کاکپیت، عملکرد هواپیما متناسب با شرایط جغرافیایی و آبوهوایی ایران، دستمزد و مزایایی بهتر ازجمله آنها بود.
بخش پشتیبانی نیز همواره یکی از مهمترین معیارهای خرید هواپیما است که دو طرف مذاکرهکننده (فروشنده–خریدار) بر سر آن بسیار چانه زنی میکنند به همین جهت در دسترسبودن قطعات و آموزش گروه پروازی بسیار مهم است که درنهایت وجود تمام این گزینهها منجر به اقبال عمومی خواهد شد.
یکی از موضوعاتی که مدنظر کارشناسان بود بحث مشکلات تأمین قطعات این هواپیما بود که برخی از آنها محصول کشور دیگری هستند.
برای مثال عنوان شد، با توجه به اینکه موتور هواپیما محصول مشترک فرانسه و روسیه است در صورت تحریمهای جدید، تأمین قطعات چگونه انجام خواهد گرفت؟
یکی از مواردی که کارشناسان بر روی آن اتفاقنظر داشتند بحث تأثیر روانی بود. تحلیلی که از سوی متخصصان ارائه شد این بود که مردم ایران به دلیل اینکه شاهد حوادث بسیاری از هواپیماهای روسی بودهاند تمایلی برای سوارشدن به این هواپیما نشان نخواهند داد.
با توجه به پیشینه روسها در ساخت هواپیماهای توپولف، ناهمگونی قطعات در تایپهای یکسان سوخو میتواند باعث مشکلات بسیار زیادی در بحث تعمیرات شود؛ یعنی اگر از یک تایپ هواپیما پنج عدد داشته باشید برای رفع عیب و یا تست نمیتوانید قطعهای از هواپیما را به روی دیگر سوار کرد به همین جهت لازم است مذاکرهکنندگان خرید هواپیمای سوخو به موضوع توجه داشته باشند تا قطعات تمام تایپ های هواپیماهایی که خریداری میکنند همگون باشد.
یکی از مسائلی که بررسی جامع خوبی از آن صورت گرفت بحث جنگ بر سر هواپیماهای کوچک بود؛ در راستای این موضوع عنوان شد که حدود دوسوم هواپیماهای تجاری دنیا توسط دو غول سازنده هواپیما یعنی ایرباس و بوئینگ تأمین میشود اما هیچکدام هواپیماهای کوچک تولید نمیکنند. بوئینگ سعی داشت با اضافهکردن MD۸۰، به این بازار وارد شود اما با شکست روبهرو شد و نتوانست بیشتر از ۱۵۶ فروند از این هواپیماها را بفروشد. ایرباس ۳۱۸ هم نتوانست نظر ایرلاینها را جلب کند و فقط ۸۰ فروند فروخت. همین مسئله باعث شده تا بازار هواپیماهای کوچک حدود ۱۰۰ صندلی فضایی باشد برای سازندگان دیگر که در مارکت هواپیماهای بزرگتر توان رقابت با ایرباس و بوئینگ را ندارند. دو شرکتی که توانستند حداکثر سهم از این فضا را دریافت کنند امبرائر برزیلی و بمباردیر کانادایی هستند.
بر همین اساس، سری E شرکت امبرائر حدود ۱۵ سال گذشته توانسته تقریباً ۱۵۰۰ فروند از این سری را بفروشد که باعث موفقیت برای این شرکت بود چراکه وجود این تیپ هواپیماها اجازه میدهد که فرودگاههای منطقهای کوچک رونق پیدا کنند.
شرکت بمباردیر هم بعد از موفقیت سری CRJ ایده سرمایهگذاری روی یک مدل بزرگتر و بهینهتر را به اجرا درآورد تا بتواند بهینهترین، مدرنترین و اقتصادیترین هواپیمارا در این رده بسازد. سری C بمباردیر درنهایت ساخته شد و بالای ۳۰۰ فروند سفارش هم دریافت کرد؛ اما برای توسعه بیشتر نیاز به حضور جدی در بازار آمریکا داشت. بههمیندلیل بمباردیر ۷۵ فروند از این مدل هواپیما را هرکدام به قیمت ۲۰ میلیون دلار به شرکت دلتا فروخت، یعنی یکچهارم قیمت اصلی و لیستشده در کاتالوگ.
با توجه به اینکه هزینه ساخت هر فروند سری C برای بمباردیر حدود ۳۰ میلیون دلار است، شرکت بوئینگ از بمباردیر شکایت کرد و گفت که بمباردیر از دولت کانادا سوبسید دریافت کرده تا بتواند هواپیماها را در آمریکا زیر قیمت بفروشد. همین مسئله باعث شد تا وزارت اقتصاد آمریکا تعرفه گمرکی ۳۰۰ درصدی برای این هواپیما در آمریکا قرار دهد. اما با توجه به اینکه هم بوئینگ و هم ایرباس هیچ رقیبی برای سری C بمباردیر ندارند این فرصت مناسبی شد برای ایرباس تا سهم ۵۰.۰۱ درصدی در برنامه تولید سری C بمباردیر را بگیرد و بدون هزینههای تحقیق و توسعه و غیره بتواند وارد این بازار پرسود تولید جتهای منطقهای کوچک شود. البته شرکتهای دیگر مانند سوخو و میتسوبیشی هم برای ورود و کسب سهم بازار علاقه نشان دادهاند اما شاید درحالحاضر بهترین وقت برای فکرکردن روی CS۱۰۰ ایرباس-بمباردیر باشد.
با توجه به اینکه مسافران ایرانی تجربه خوبی از سفر با هواپیماهای روسی ندارند این موضوع کار را برای شرکت سوخو مشکل میکند. با توجه به اینکه هواپیماهای شرقی سابقه خوبی در میان مردم و شرکتهای هواپیمایی ندارند، طبیعتاً انتظار میرود که این شرکتها درزمینه بازاریابی تلاش زیادی انجام دهند تا بتوانند نظر مثبت ایرلاینهای ایرانی را به خود جلب کنند چون شرکتهای هواپیمایی براساس دیدگاه مردم و مسافران تصمیمگیری میکنند.