◄ شلیک دوباره آمریکا به «ایرباس» ایران
«من در اینجا اعلام میکنم که آمریکا از توافق هستهای خارج خواهد شد. من تا دقایقی دیگر فرمانی را امضا خواهم کرد که تمام تحریمهای هستهای را علیه ایران باز خواهد گرداند.» این جملات قطعاً در بخشی از تاریخ قرن ۲۱ میلادی به ثبت خواهد رسید، جملاتی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالاتمتحده آمریکا، بر زبان آورد و به دنبال آن رسماً خروج کشورش از توافق هستهای با ایران را اعلام کرد، تصمیمی که شاید نهاییکردن آن تنها به یک امضا روی صفحهای کاغذی احتیاج داشت اما اثراتش قطعاً برای دورانی طولانی باقی خواهد ماند.
جواد هاشمی: «من در اینجا اعلام میکنم که آمریکا از توافق هستهای خارج خواهد شد. من تا دقایقی دیگر فرمانی را امضا خواهم کرد که تمام تحریمهای هستهای را علیه ایران باز خواهد گرداند.» این جملات قطعاً در بخشی از تاریخ قرن ۲۱ میلادی به ثبت خواهد رسید، جملاتی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالاتمتحده آمریکا، بر زبان آورد و به دنبال آن رسماً خروج کشورش از توافق هستهای با ایران را اعلام کرد، تصمیمی که شاید نهاییکردن آن تنها به یک امضا روی صفحهای کاغذی احتیاج داشت اما اثراتش قطعاً برای دورانی طولانی باقی خواهد ماند. آنچه ترامپ در ساعات پایانی هجدهم اردیبهشت اعلام کرد، چندان اتفاق غیرمنتظرهای به شمار نمیرفت.او که در دوران انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در قیاس با برخی نامزدهای جمهوریخواه، موضع نرمتری نسبت به برجام داشت، تنها به فاصله چند هفته پس از استقرار در کاخ سفید، از این قرارداد بهعنوان یکی از بدترین توافقات امضاشده در تاریخ ایالاتمتحده یاد کرد و هرچه گذشت سنگینی حملاتش علیه برجام بیشتر شد.
بیشتر بخوانید:
جنون سیاسی رئیسجمهوری آمریکا، باعث شد حتی قواعد روابط بینالملل نیز از تحلیل تصمیم او باز بماند. برجام بهعنوان سندی بینالمللی که از سوی مقامات هفتکشور بهطور رسمی امضا شد و نتیجه آن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بود، ریشهدارتر از آن به نظر میرسید که شعارهای ترامپ به آن ضربهای وارد کند، موضوعی که خود را در نخستین دقایق پس از اعلام تصمیم کاخ سفید نشان داد. موگیرینی، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، از یکسو و حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، از سوی دیگر خیلی زود موضعگیری کردند که برجام به راه خود ادامه خواهد داد و به تعبیر رئیسجمهوری تنها یک مزاحم از آن خارج شده است.
آینده مبهم هواپیماهای برجامی
باوجودآنکه در ماههای پس از اجرای برجام نیز عملاً بخش قابلتوجهی از تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای اروپایی شکل گرفته بود و آمریکاییها جز مواردی محدود، ایران را بهعنوان شریک جدید انتخاب نکرده بودند اما اعمال نفوذ این کشور در برخی از صنایع سنگین میتواند برای آینده اقتصادی ایران اماواگرهایی به همراه آورد. اصلیترین دغدغه در حوزه حملونقل حول محور هواپیماهای برجامی چیده شده است، جایی که آمریکا میگوید که مجوزهای خود را در چارچوب آن باطل خواهد کرد. موضوعی که وزارت خزانهداری آمریکا روی آن صحه گذاشته است. مجوزی که آمریکاییها خود آن را علم کردند و حالا خود از ابطالش میگویند. آنچه پس از برجام اتفاق افتاد دو روی مثبت و منفی برای ایران داشت. روی مثبت آن بود که ایرلاینهای ایرانی میتوانستند با تکیه بر توافق هستهای پس از سالهای طولانی بهطور رسمی وارد بازارهای بینالمللی شوند و هواپیمای نو بخرند.
روی منفی اما آنجا بود که آمریکا اعلام کرد تمام هواپیماهایی که لااقل ده درصد از آنها از سوی شرکتهای آمریکایی ساخته یا تأمین قطعه شدهاند باید بهطور جداگانه برای فروش به ایران مجوز بگیرند و با توجه به اینکه درصد قابلتوجهی از هواپیماهای مسافری موجود در بازار جهانی از این قاعده مستثنی نیستند، عملاً قراردادهای ایران منوط به مجوز وزارت خزانهداری آمریکا یا اوفک شد. در ماههای پس اجرای برجام، ایرانایر بهعنوان ایرلاین حامل پرچم ایران توانست در سه قرارداد جداگانه خرید ۲۰۰ فروند هواپیما را از ایرباس، بوئینگ و ایتیآر نهایی کند که تمامی آنها با مجوز اوفک نهایی شده و باید به مرحله اجرا در میآمدند و در شرایطی که پس از گمانهزنیهای فراوان تحویل این هواپیماها به ایران آغاز شد و ناوگان ایران ایر ۱۱ هواپیمای نو به خود دید، تصمیم عجیب و غیرقابل توضیح ترامپ، بار دیگر ورود هواپیما به ایران را با اماواگر مواجه کرد.
افق خاکستری پیش روی برجامیها
باوجودآنکه اوفک اعلام کرده ظرف سه ماه آینده مجوزهای فروش هواپیما به ایران را لغو خواهد کرد و ایرباس و بوئینگ موظف به اجرای این موضوع هستند، اما نخستین واکنشها از سوی مقامات این دو غول بزرگ هواپیماسازی نشان داد که کار تمام شده نخواهد بود. پس از اعلام رسمی نظر ترامپ درباره برجام، ایرباس در بیانیهای اعلام کرد که تصمیمگیری این شرکت درباره لغو قرارداد با ایران، قطعاً زمان میبرد و گوردون جاندرو، معاون مدیرعامل بوئینگ، نیز هرچند اعلام کرد که باید از سیاستهای کشور خود، ایالاتمتحده، پیروی کند اما از مشورت با مقامات این دولت خبر داد. این صحبتها نشان میدهد که مقامات این دو شرکت هواپیماساز هنوز امید به تداوم اجرای قراردادهای خود با ایران دارند، قراردادهایی که برای این دو غول اهمیت بسیار بالایی خواهد داشت.
در سالهایی که صحبت از تعدیل نیرو در بوئینگ و ایرباس به گوش میرسید ایران در نخستین گام توافق برای خرید ۲۰۰ فروند هواپیما به ارزش حدود ۴۰ میلیارد دلار از این هواپیماسازن را کرد و تصور آنکه قبل از اجراییشدن، باید این بازار بکر را ترک کند نیز برای این هواپیماسازان خوشایند نخواهد بود. از سوی دیگر رقابت اقتصادی ایرباس و بوئینگ نیز به سود ایران تمام میشود، به این معنا که اگر با پشتیبانی اتحادیه اروپا، فروش ایرباس به ایران تداوم پیدا کند، قطعاً بوئینگ نیز برای نباختن بازاری مهم به رقیب خود تلاش میکند مجوزهای لازم را حفظ کند. در طرف دیگر این ماجرا نیز طرف ایرانی قرار دارد که قطعاً برای اجراییشدن قراردادها از این شرکتها تعهداتی گرفته است و اگر مجوز فروش باطل شود، ایرباس و بوئینگ شاید مجبور به دادن غرامت به ایران ایر شوند. با وجود تمام گمانهزنیها به نظر میرسد تعیین تکلیف نهایی هواپیماهای برجامی ایران لااقل به چند هفته زمان نیاز داشته باشد. باید دید ایالاتمتحده آمریکا که پیشازاین سابقه شلیک به ایرباس مسافربری ایران ایر در آبهای خلیجفارس را داشت، این بار لوله تفنگ خود را به سمت ایرباسهای برجامی خواهد گرفت، یا توان منطق اقتصادی، منطق روابط سیاسی و منطق دیپلماسی بر جنون ساکن فعلی کاخ سفید خواهد چربید.
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد