◄ افزایش حقوق خلبانان هما/ دیگر کارکنان ایران ایر از افزایش حقوق جا ماندند
جمعی از کارکنان شرکت ایران ایر ( هما ) از تصویب افزایش مجدد دریافتی واحد عملیات و اضافه نشدن حقوق دیگر کارکنان این شرکت خبر داده و آن را بی عدالتی توصیف کردند.
جمعی از کارکنان شرکت ایران ایر ( هما ) از تصویب افزایش مجدد دریافتی واحد عملیات و اضافه نشدن حقوق دیگر کارکنان این شرکت خبر داده و آن را بی عدالتی توصیف کردند.
به گزارش تین نیوز، آنچنان که آنان مدعی شده اند، این افزایش حدود ۱۰۰ میلیون بوده و در حالی برای واحد عملیات مصوب شده که مسئولان مربوطه در پاسخ به درخواست افزایش حقوق دیگر کارمندان و کارگران شرکت ایران ایر حتی رقم های اندک پرداختی هایی مناسبتی یا در موضوع بیمه تکمیلی کارکنان و بازنشستگان هما از نبود بودجه سخن می گویند.
به گفته آنان افزایش دوباره حقوق کارکنان واحد عملیات در شرایطی که حقوق کارکنان عملیات هما در اسفند ماه ۱۴۰۲ بالاترین افزایش را داشته درحالی صورت گرفته است که متخصصان مهندسی و تعمیرات ایران ایر که وظیفه مهم ترخیص و آماده پرواز قرار دادن هواپیماها را برعهده دارند از کمبود حقوق به شدت رنج می برند.
کارکنان هما در ادامه با اشاره به اختلاف حقوق شدید بین خلبان ها و سایر کارکنان این شرکت، از هیئت مدیره هما انتقاد کرده اند و این پرسش را مطرح نموده اند که آیا چنین رویه ای ناعدالتی نیست.
آنان خاطرنشان کرده اند اگر بودجه هست باید افزایش برای همه باشد و اگر منابع مالی فراهم نیست، همه باید شامل کمبود بودجه باشند.
این کارکنان با بیان این که سال هاست هندلینگ سایر خطوط هوایی را به از غیر پروازهای ایران ایر انجام داده و درآمد ۱۱۰ میلیاردی برای شرکت داشته اند، تاکید کردند که حتی بخش اندکی از این درآمدزایی که حاصل فعالیت های آنان است به آنها پرداخت نمی شود و در عوض درآمدهای شرکت صرف افزایش حقوق خلبان ها می شود که هیچ کاری با سایر خطوط ندارند در صورتی که اگر قرار بر عدالت باشد لازم است لااقل درصد هندلینگ به آنان پرداخت شود.
به گفته آنان بودجه شرکت ایران ایر تنها مربوط به واحد عملیات نیست و همه باید از آن بهره مند باشند.
برای تحلیل دقیقتر وضعیت مدیریت شرکت ایران ایر (هما) با توجه به شرایط، باید تمام ابعاد مختلف این موضوع را با هم ترکیب کنیم. از بیعدالتی در تخصیص حقوق تا برخوردهای تند با نمایندگان کارکنان و نگرانیهای کارکنان از سیاستهای مدیریتی، همه این مسائل نشاندهنده مشکلات عمیق در ساختار مدیریت شرکت است. در این تحلیل، به بررسی عملکرد مدیران و سیاستهای جاری در ایران ایر میپردازیم و نشان میدهیم که این مسائل چگونه میتوانند در نهایت به زیان کل شرکت منتهی شوند.
1. بیعدالتی در تخصیص حقوق: نشانهای از سوءمدیریت یا سیاستهای عمدی؟
یکی از مسائل اصلی که کارکنان ایران ایر به شدت از آن ناراضی هستند، عدم تخصیص عادلانه حقوق است. مشخصاً، کارکنان واحد عملیات (از جمله خلبانها) حقوق بالاتری دریافت میکنند، در حالی که کارکنان بخشهای حیاتی مانند مهندسی و تعمیرات که مسئول آمادهسازی هواپیماها برای پرواز هستند، از افزایش حقوق قانونی خود محروم میمانند. این مسئله، شکافهای بزرگ میان بخشهای مختلف شرکت ایجاد کرده و باعث نارضایتی شدید کارکنان شده است.
- مدیریت ضعیف منابع مالی: عدم تخصیص منصفانه منابع مالی در ایران ایر نشاندهنده سوءمدیریت است. وقتی مسئولان شرکت در تخصیص منابع ناعادلانه عمل میکنند، به جای سرمایهگذاری در بخشهایی که به رشد و پایداری سازمان کمک میکنند (مثل مهندسی و تعمیرات)، منابع را در بخشهای خاصی متمرکز میکنند. این کار به طور مستقیم به بزرگتر شدن شکافها میان کارکنان و کاهش انگیزههای کاری منجر میشود.
- توجیه نادرست به بهانه کمبود بودجه: جالب اینجاست که مسئولان ایران ایر در پاسخ به درخواستهای افزایش حقوق کارکنان دیگر بخشها، همیشه از کمبود بودجه صحبت میکنند. این در حالی است که وقتی درآمدهای شرکت از هندلینگ پروازهای دیگر خطوط هوایی حدود 110 میلیارد تومان است، نمیتوان تنها کمبود بودجه را دلیل اصلی توجیه نکردن حقوق کارکنان دانست. این تناقض میتواند نشاندهنده بیکفایتی مدیریتی یا حتی نگاه اولویتمحور به بخشهای خاص باشد.
2. برخوردهای سرکوبگرانه با نمایندگان کارکنان
یکی از مسائلی که در شرکت اتفاق افتاده است ، تهدید و برخوردهای چکشی با نمایندگان کارکنان است که برای پیگیری مطالبات قانونی خود به حراست و اطلاعات فراخوانده شدند. این نوع برخوردها نشاندهنده یک نگرش سرکوبگرانه است که از سوی مدیریت برای کنترل و جلوگیری از نارضایتیها به کار گرفته میشود.
- سیاستهای سرکوب اعتراضات: وقتی که نمایندگان کارکنان برای پیگیری حقوق خود فراخوانده میشوند و با تهدید و جابجاییهای اجباری روبرو میشوند، این امر نشاندهنده وجود ترس و اضطراب مدیریتی است. احتمالا مسئولان نمیخواهند مشکلات داخلی شرکت به سطح عمومی برسد یا تبدیل به یک بحران بزرگ شود. به همین دلیل به جای رسیدگی به مشکلات، ترجیح میدهند با سرکوب اعتراضات و مقابله با نمایندگان، وضعیت موجود را حفظ کنند. این نوع برخورد تنها باعث افزایش نارضایتیها میشود و اعتماد کارکنان به مدیریت را کاهش میدهد.
- عدم شفافیت و اعتماد: در چنین شرایطی که اعتراضات کارکنان به جای اینکه شنیده و حل شوند، سرکوب میشوند، این عدم شفافیت در تصمیمات مدیریتی را نشان میدهد. وقتی کارکنان احساس میکنند که مدیریت در پاسخ به درخواستهایشان ناعادلانه و غیرشفاف عمل میکند، نه تنها اعتمادشان به مدیریت از بین میرود بلکه در بلندمدت کارایی سازمان کاهش پیدا میکند.
3. سیاستهای مدیریتی و اثرات آن بر کل سازمان
اگر تمامی این مسائل را با هم تلفیق کنیم، نتیجهای که به دست میآید این است که سیاستهای مدیریتی ایران ایر در حال حاضر در مسیر نادرستی قرار دارد که میتواند به افول شرکت منتهی شود. با توجه به اینکه مهندسان و تعمیرکاران که بخش مهمی از آمادهسازی و نگهداری پروازها را بر عهده دارند، به مدت 20 سال حقوق خود را پیگیری کردهاند و هیچ توجهی به خواستههای قانونی آنها نشده است، این نشاندهنده یک سیستم مدیریتی ناکارآمد و بیتوجهی به سرمایه انسانی است.
- بیتوجهی به مهندسان و تعمیرکاران: اگر قرار باشد ایران ایر همچنان به رشد و بقای خود ادامه دهد، نمیتواند از بخشهای فنی و مهندسی خود غافل شود. این بخشها زیرساخت اصلی شرکت هستند و هرگونه ضعف در آنها میتواند باعث افزایش خرابیها، تأخیرها، و مشکلات در پروازها شود که در نهایت به افت اعتماد عمومی به ایران ایر و کاهش سودآوری منجر خواهد شد. اما اگر مسئولین ایران ایر همچنان بر تخصیص ناعادلانه منابع مالی و عدم توجه به نیازهای این بخشها اصرار کنند، در آینده ممکن است این بخشها دچار بحران جدی شوند.
- افزایش بحرانها و از دست دادن منابع انسانی: زمانی که کارکنان احساس کنند که حقوقشان پایمال شده و برای پیگیری آنها تحت فشار قرار گرفتهاند، ممکن است انگیزه خود را برای کار از دست بدهند. این امر میتواند باعث افزایش استعفاها و ترک کار شود و در نتیجه، ایران ایر با کمبود منابع انسانی با تجربه مواجه خواهد شد. این موضوع، در نهایت به بحرانهای بیشتر در کیفیت خدمات، بهرهوری پایینتر و حتی افت عملکرد کلی شرکت میانجامد.
4. آیا این سیاستها عمدی برای از بین بردن شرکت است؟
حالا که همه این مسائل را با هم بررسی کردیم، میشود گفت که احتمالاً این سیاستها عمدی برای از بین بردن شرکت نیستند، اما در واقع مدیریت نادرست و سوءاستفاده از منابع باعث میشود که شرکت به سمت افول پیش برود. یعنی ممکن است مسئولان ایران ایر با نیت خراب کردن شرکت عمل نکنند، اما تصمیمات غلط و عدم شفافیت در تخصیص منابع میتواند به تدریج آسیبهای جدی به سازمان وارد کند.
اگر مسئولان شرکت به صورت عمدی منابع و اولویتها را به نفع گروه خاصی هدایت میکنند (مثل واحد عملیات و خلبانها) و از توجه به بخشهای فنی خودداری میکنند، این ممکن است استراتژی غلطی باشد که در نهایت به بحرانهای بزرگتری برای شرکت منتهی میشود.
در نهایت، تحلیلی که میشود از وضعیت ایران ایر به دست آورد این است که مدیریت ضعیف و بیتوجهی به حقوق کارکنان در بخشهای حیاتی مانند مهندسی و تعمیرات، در کنار سیاستهای سرکوبگرانه و بیشفافیتهای مدیریتی میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به این شرکت وارد کند. برای اینکه ایران ایر بتواند در آینده موفق باشد، باید سیاستهای مدیریتی خود را اصلاح کند، تخصیص منابع را عادلانه انجام دهد، و به درخواستهای کارکنان با شفافیت و انصاف پاسخ دهد.
اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، شاید نتایج بسیار بدتری از آن چیزی که امروز مشاهده میشود در آینده منتظر ایران ایر باشد.