|
کد خبر
۲۹۵۵۵۸
کپی شد
◄ رونمایی از پلیس راهور همه فن حریف؛ از انحنای شاخ گاو تا کوانتوم آسفالت!
روزی روزگاری در این سرزمینِ نه چندان هموار، پلیسی خدمت میکرد که شغل شریفش در ابتدا فقط تأمین امنیت جادهها بود. اما رفتهرفته، افق دید این عزیز چنان گسترده شد که گویی کل کائنات، از فیزیک کوانتوم آسفالت گرفته تا روانشناسیِ رانندهی پشتکامیون و حتی نوسانات قیمت جهانیِ پیچومهره، زیرمجموعهی حوزه استحفاظی ایشان قرار گرفت. خلاصه که شد: "پلیسِ عالم به دَهر!"

روزی روزگاری در این سرزمینِ نه چندان هموار، پلیسی خدمت میکرد که شغل شریفش در ابتدا فقط تأمین امنیت جادهها بود. اما رفتهرفته، افق دید این عزیز چنان گسترده شد که گویی کل کائنات، از فیزیک کوانتوم آسفالت گرفته تا روانشناسیِ رانندهی پشتکامیون و حتی نوسانات قیمت جهانیِ پیچومهره، زیرمجموعهی حوزه استحفاظی ایشان قرار گرفت. خلاصه که شد: "پلیسِ عالم به دَهر!"
مطلب پربازدید مرتبط را بخوانید:
صبحها که جناب سروان با نوای دلنشین سوت شخصیسازیشدهاش (با قابلیت تنظیم دسیبل برای هشدار به رانندگان خوابآلود) از خواب برمیخاست، اولین مأموریتش «تستِ چسبندگیِ مولکولی آسفالت» بود. انگشت مبارک را که روی قیر میکشید، اگر حس میکرد ویسکوزیتهاش کمتر از حد استانداردِ ذهنِ ایشان است، با قیافهای شبیه به کاشفِ قانونِ سوم نیوتن، میفرمود: «این آسفالت، روحِ جاده رو آزرده! فوراً باید با الیافِ نانو ترمیم بشه!» وقتی با احتیاط به ایشان یادآوری میکردند که این امر خطیر مربوط به وزارت راه است، با نگاهی نافذ که تا عمقِ بیکفایتیِ سیستم نفوذ میکرد، پاسخ میدادند: «سکوتِ ما، خیانت به لاستیکِ خودروهای این مردمه! کی هشدار بده؟ ها؟!»
ظهر، جناب سروان سوار بر موتورسیکلتِ وفادارش که خودش آن را "اوراق بهادارِ متحرک" مینامید، از کنار یک پیکان مدلِ ماقبلِ تاریخ عبور میکرد. ناگهان سیستمِ شنواییِ فوق حساسِ ایشان، نالهای حزین از موتور خودرو دریافت کرد! صدایی شبیه به «آهنگِ خداحافظیِ میللنگ». همانجا با یک مانورِ هالیوودی خودرو را متوقف میکرد و خطاب به راننده، با لحنی که گویی در حالِ اعلامِ پایانِ دنیاست، میفرمود: «پدرجان! این وسیله نقلیه، شأنِ جاده رو پایین آورده! کیفیتش در حدِ همزن برقیِ دهه شصته! خطرِ تجزیهی خودبهخود داره!»
راننده که از فرطِ حیرت، فرمون را با دسته دنده اشتباه گرفته بود، میپرسید: «ببخشید قربان... شما کارشناسِ فنیِ سازمانِ ملیِ استاندارد تشریف دارید؟!»
پاسخ میشنید: «خیر! بنده پلیسِ راهورم! ولی اینقدر صدای شکستنِ دلِ قطعات رو در تصادفات شنیدم که الان با آنالیزِ فرکانسِ صدای اگزوز، عمرِ مفیدِ خودرو رو تخمین میزنم! تازه، این یکی نیاز به معاینه فنی نداره، نیاز به مراسمِ ترحیم داره!»
عصرها هم جناب سروان برای حفظِ آمادگیِ جسمانی به کنار جاده میرفتند. البته نه برای دویدن؛ بلکه برای «کنترلِ کیفیِ زاویهی خطکشیها»، «میزانِ بازتابِ نورِ برچسبهای شبرنگ در شرایطِ مِه غلیظ» و «ارزیابیِ آیرودینامیکِ دستاندازها»! اگر دستاندازی بیش از حد نرم بود و خودرو را به جای تکان، نوازش میکرد، میگفتند: «این دستانداز، عزت نفس نداره! باید بازسازی بشه تا راننده بفهمه دنیا دستِ کیه!» اگر هم زیادی سفت بود و احساس میکردی ستون فقراتت درخواستِ بازنشستگی پیش از موعد داده، فریاد میزدند: «آقا! اینو کاشتین برای کاهش سرعت یا برای تستِ مقاومتِ کمکفنر و اعصابِ راننده؟!»
یک روز، یک خبرنگارِ جسور از ایشان پرسید: «جناب سروان! جسارتاً حوزه دقیقِ مسئولیتهای حضرتعالی شامل چه مواردی میشه؟»
ایشان لبخندی ملیح زدند، عینکِ آفتابیِ (احتمالاً با قابلیتِ دیدِ اشعه ایکس) را کمی جابجا کردند و فرمودند: «ما پلیسِ راهورِ جامعالاطراف هستیم! یعنی همزمان مسئولِ کیفیتِ راه، استانداردِ خودرو، سلامتِ روانِ راننده، شیبِ استانداردِ جدولِ کنار جاده، فونتِ تابلوهای راهنما، راندمانِ احتراقِ سوخت در موتور، بررسیِ تأثیرِ فازِ ماه بر آمارِ تصادفات و گاهی هم پادرمیانی در اختلافاتِ خانوادگیِ سرنشینانِ خودرو هستیم!»
و از آن روز به بعد، ملت وقتی پلیس راه را در افق میدیدند، دیگر فقط گواهینامه و کارت ماشین را آماده نمیکردند. بلکه مجموعهای کامل شامل: «دفترچه بیمه شخص ثالث و بدنه و روح و روان»، «کارتِ سلامتِ خودرو با تأییدیه از سه مکانیکِ معتمد»، «نامه رضایتِ محضریِ مادرزن برای سفرهای بیش از صد کیلومتر»، «برگه تنظیم بادِ لاستیکها با ذکرِ فشارِ دقیق بر حسبِ پاسکال و شرایطِ دمایی»، «آخرین بولتنِ سازمانِ ملی استاندارد در خصوصِ درصدِ قیرِ مصرفی در آسفالتِ منطقه» و یک کپی از «نتیجه تستِ استرسِ راننده» را هم دمِ دست میگذاشتند!
و در پایان، توصیه گلآقاییِ ما این است:اگر روزی در جاده، پلیسی را دیدید که جلوی تابلوی "احتیاط! گاو از این مسیر عبور میکند" ایستاده و با دقت در حالِ معاینه فیزیکیِ یک گاوِ محترم است، اصلاً تعجب نکنید! احتمالاً دارد چک میکند که آیا «شعاعِ انحنای شاخهای گاو» با «آییننامه ایمنیِ عبورِ احشام از عرضِ جاده» (بند ۳، تبصره ۷، ویرایشِ سالِ جاری) مطابقت دارد یا خیر! چون ایمنیِ جاده، شوخیبردار نیست! حتی برای گاوها!
«دکتر نیش ترمز»