بازدید سایت : ۱۰۱۱۱۹

پیشگیری از تصادف یا مچ گیری از تخلف!؟ به قول شکسپیر “مسئله این است”

فکر می کنم که باید در جاده به غیر از نصب تابلو اعلان نهایت سرعت مجاز، حداقل آن هم ثبت کنند تا رانندگان عزیز بدانند که مجاز نیستند با حداقل سرعت در خط وسط رانندگی کنند.

پیشگیری از تصادف یا مچ گیری از تخلف!؟ به قول شکسپیر “مسئله این است”
تین نیوز |

با نزدیک شدن به تعطیلات عید، پلیس راهنمایی و رانندگی که بسیار به سلامت مردم علاقه مند است دست به کار شد و یک پویش جدید برای کاهش تصادفات امسال راه اندازی کرد. اسمش را هم گذاشتند ”شش دانگ برانیم!» تا ملت را به رانندگی ایمن تشویق کنند. اما خب، در کنار این تشویقات، پلیس نامحسوس هم بی درنگ در جاده ها سبز شد تا با لباس شخصی و شیشه دودی، مراقب رانندگانی باشد که هدف سلامتی۶ دانگ راندن را خوب شیر فهم نشدند!… شاید در تعطیلات حافظ خودروی آنان در پارکینگ پلیس راهور باشند!

در یک روز خوش و خرم عید، در اتوبان قم کاشان، در حالی که با رعایت تمام اصول شش دانگ در حال رانندگی بودیم تا خودمان را به مجلس ختم مادربزرگمان برسانیم یک «پرشیای سورمه ای شیشه دودی» در جاده جلوی ما در لاین ۲ قرار گرفت. این بزرگوار، علی رغم اینکه مسیرش باز بود، یکسره روی ترمز می زد، انقدر که اعصاب فولادین راننده ما را به هم زد! نمی توانستیم درک کنیم به دنبال پیدا کردن فلسفه ترمز است یا در حال گرفتن تست روان شناسی برای اندازه گیری میزان تاب اوری اعصاب راننده پشت سر؟

خلاصه،  سرعت مان را  از ۱۲۰ به ۱۳۰ رساندیم و مجبور شدیم از سمت راست سبقت بگیریم …

چند دقیقه بعد، همان خودرو دوباره جلوی ما نمایان شد و دستور داد که بزنیم کنار! اینجا بود که پرده از راز این پرشیای مرموز وسط جاده برداشته شد: بله، «پلیس نامحسوس» که انگار از فیلم های جیمز باند الهام گرفته بود در حوالی کاشان به کمین رانندگان متخلف بود! (البته، اگر خود ایشان را مقصر رانندگی ناایمن در وسط جاده به حساب نیاوریم!)

ما هنوز در شوک این حرکت نمایشی بودیم که جناب افسر پس از دریافت مدارک فرمودند: "دستور داریم ماشین را به خاطر این حرکت غیر ایمن بخوابانیم!" یعنی با یک سبقت، حکم اعدام وسیله نقلیه وسط بیابان خدا صادر شد! دیگر از تعجب گوشهایم چیزی را به وضوح نمی شنید که افسر راهنمایی با لحنی شبیه گویندگان خبر بانک ها هنگام اعلام برندگان خوش شانس، اضافه کردند:

«خیلی هم نگران نباشید،  از شانس شما عید است فقط نیم ساعت ماشینتان را توقیف می کنیم !!!» من که هنوز منطق و ریشه این حکم خواباندن ماشین ۲ خانم در وسط بیابان خدا را هضم نکرده بودم به این سوال فلسفی رسیدم که  خوب اگر عید نبود چه می شد؟، باید وسط کویر چادر می زدیم و در مسابقه "بقا در شرایط سخت" شرکت می کردیم؟!

ما در مرحله اول مقصر بودنمان را پذیرفتیم اما هر چه توضیح دادیم که ما سعی کردیم از بروز یک حادثه به علت ترمزهای غیر منطقی ماشین خودتان عبور کنیم، به علاوه اینکه ما باید به یک مراسم برسیم و این نیم ساعت را باید به گونه ای در مسیر جبران کنیم و این جریمه نیم ساعت خواباندن ماشین هیچ کمکی به حل موضوع نخواهد کرد!  ولی ایشان در کمال خونسردی فقط حرف خودش را تکرار می کرد! آن وقت پلیس راهنمایی در گزارش های میزان تصادفات جاده ای خودروهای بازداشت شده را “خودروهای حادثه ساز” خطاب می کند!!!

بگذریم از اینکه خودروی پلیس هیچ نشانی از پلیس بودن نداشت! پلاک انتظامی که هیچ، شیشه ها تیره تر از قهوه دابل اسپرسو، و ما دو خانم شوکه شده که داشتیم این سناریو را در ذهن می گذراندیم که آیا اصلاً این حضرات پلیس هستند یا فیلم جدیدی از "سرقت در بزرگراه" در حال فیلم برداری است؟! وگرنه که به این ترتیب، هر ماشینی می تواند ادعا کند پلیس راهور است!

یاد دوران دانشگاه افتادم که استاد، درسی را که تدریس نکرده بود، در امتحان سوال می داد و وقتی اعتراض می کردیم، می گفت: "شما باید خودتان این موضوع را می دانستید!“ به تعبیری دیگر یعنی زورم می رسد و اصلا هم مهم نیست که دلیل منطقی ندارم!!!

وقتی به پاسگاه رسیدیم، دیدیم نه دری باز است، نه جایی برای نشستن هست! با اکراه کنار ماشین ایستادیم و بعد از چند دقیقه، یک عدد بنر سبزرنگ آوردند و برای درس عبرت دیگر رانندگان چسباندند روی شیشه: «توقیف شده!»

همین طور که در حال هضم موقعیت بودیم، دیدیم رانندگانی که باید دفترچه شان را در پاسگاه پلیس راه امضا می کردند، از آن طرف جاده شش بانده، مثل کماندوهای فیلم های اکشن از میان ماشین های در حال حرکت، شیرجه زنان رد می شدند که به پاسگاه برسند! و مثل نینجاها به سمت ماشینشان بر می گشتند!!!

از پلیس محترم پرسیدم: «آیا سلامت رانندگانی که اینچنین از وسط اتوبان ۶ بانده تردد می کنند هم در لیست وظایف پلیس راهور قرار دارد یا خیر!؟

و اصلا از امنیت جانی رانندگان که بگذریم آیا این گونه تردد از وسط بزرگراه خودش جریمه ندارد؟ !»

هنوز سوالم کاملا تمام نشده بود که یک خودروی آفرود، خیلی شیک و مجلسی، وسط اتوبان شش بانده درست رو به روی پاسگاه و در پیش چشمان پلیس شروع به دور زدن کرد به لاین مقابل !

دیگر به طور واقعی فکم به زمین چسبیده بود، دیدم از پرسش و پاسخ چیزی نصیبم نخواهد شد و به خودم گفتم حداقل از این همه حرکات و نتایج شش دانگی تصاویری تهیه کنم. 

وقتی موبایلم را درآوردم که از این صحنه ها یک یادگاری از پویش شش دانگ برانیم بگیرم، ناگهان افسری در کسری از ثانیه مثل غول چراغ جادو پشت سرم ظاهر شد و گفت:

"فیلم برداری از پاسگاه ممنوعه!

پرسیدم چرا؟ فرمودند چون این منطقه امنیتیه!“

پرسیدم "یعنی این بنر سبز و ماشین توقیف شده الان جزو اسرار نظامی محسوب می شود؟!“

گفت خیر از ماشین می توانیند فیلم بگیرید از پاسگاه نمی شود!!!!!!

خوب ماشین طبق دستور پلیس محترم برای درس عبرت رانندگان دقیقا جلوی درب پاسگاه، زیر تابلوی نیروی انتظامی پارک شده بود !!!!!!

اصلاً این وضعیت مرا یاد قرون وسطی انداخت که شوالیه ها به بهانه حفاظت از جان مردم، از آن ها مالیات های سنگین می گرفتند، اما وقتی مردم واقعاً به کمک نیاز داشتند، پاسخی دریافت نمی کردند!

حالا ما هم در وسط بیابان، با یک ماشین با بنر سبزرنگ توقیف شده روی شیشه ، مشغول درک عمیق معنای واقعی امنیت و سلامت و شادی سفر بودیم! و تصمیم گرفتیم که تا پایان نیم ساعت از مطرح کردن سوالات دیگر صرف نظر کنیم.

دردسرتان ندهم وقتی که مجددا به راه افتادیم و وارد جاده شدیم تصمیم گرفتم ببینم که چند خودرو سبقت از راست می گیرند ! علی رغم اینکه سرعت خودرو ما همچنان نهایت سرعت مجاز یعنی ۱۲۰ بود ! با این حال به علت شلوغ بودن جاده تعداد ماشینهایی که از راست سبقت می گرفتند اگر ببیشتر از سمت چپ نبود، کمتر هم نبود !!!

بی انصافی است اگر نگویم تعداد ماشنیهایی که با سرعت کمتر از سرعت مجاز در خط وسط بزرگراه تردد می کردند هم کم نبود !!! اما مطمئنا انها اصلا شامل حال جریمه کندرانی، و یا عنوان «ماشین حادثه ساز» نمی شدند.

حال آنکه من یک پیشنهاد و یک درس رانندگی در این سفر داشتم که بسیار علاقه مندم آن را با شما خوانندگان عزیز به اشتراک بگذارم:

پیشنهاد:

من فکر می کنم که باید در جاده به غیر از نصب تابلو اعلان نهایت سرعت مجاز، حداقل آن هم ثبت کنند تا رانندگان عزیز بدانند که مجاز نیستند با حداقل سرعت در خط وسط رانندگی کنند.

درس رانندگی:

اینکه چند تا ماشین در جاده از قوانین سر پیچی می کنند و قوانین را زیر پا می گذارند اصلا به توقیف ماشین شما ارتباط مستقیمی پیدا نمی کند، توقیف ماشین شما فقط مشکل بخت و اقبال شماست که باعث می شود آن راننده نیمه محترمی که وسط جاده با سرعت غیر منطقی رانندگی می کند یا صحت و سلامت ترمز ماشینش را امتحان می کند، یک راننده معمولی باشد یا از بخت برگشته شما پلیس نامحسوس، که دارد میزان صبر و حوصله شما را اندازه گیری می کند !!!!!!

و در همین حین  یک سری خزانه لغتی  و اطلاعاتی که از پلیس راهور در ذهن داشتم هم کمی دچار تغییر شد که انها را هم با شما به اشتراک می گذارم،

دیکشنری جدید رانندگی در جاده:

۱-پلیس نامحسوس = کسی که بسته به حوصله اش ممکن است گیر بدهد یا ندهد، وگرنه در جاده، دو سوم رانندگان در حال تخلف هستند!

۲-سبقت ۱۰ کیلومتری = جرمی با جریمه ای بزرگ تر از اختلاس در ایران ! با مجازات مالی و تبعید به پارکینگ صحرایی!

۳-خواباندن خودرو وسط جاده = هنوز دارم به فلسفه چنین حکمی فکر می کنم و به نتیجه نرسیدم  !!!!

۴-خط سرعت = مسیری که بعضی رانندگان تصور می کنند “برای چای خوردن” و برخی اوقات ”مدیتیشن” ساخته شده است و برایشان جریمه هم ندارد!

۵-مأموریت پلیس نامحسوس = ایجاد چالش برای رانندگان بدشانس!

تنها نکته مثبت حضور پلیس نامحسوس این است که رانندگان قبل از حرکت دست به دعا بردارند و دعا کنند که بخت و اقبالشان بلند تر از این باشد که پشت ماشین یک پلیس نا محسوس بیافتند

۶-بنر توقیف = نشان لیاقت رانندگان بد اقبال

۷-منطقهٔ امنیتی = هر جایی که پلیس دوست ندارد شما از دستاوردهایشان عکس بگیرید

۸-قانون: پیشنهادی دوستانه و قابل تغییر بر اساس موقعیت!

۹-شانس: مهم ترین عامل در رانندگی، حتی مهم تراز رعایت قوانین!

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
منبع: دکتر نیش ترمز
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • مسعود طبیبی پاسخ

    مطلب ارزنده و قابل تاملی است. رفتار ناظران بر اجرای قوانین، خود نیاز به ناظر بالادستی دارد. آقای پزشکیان قول کمیته های مردمی ناظر متشکل از متخصصین را داده بودند اما این وعده گویا فراموش شده!