◄ آقای اژه ای! آقای رئیسی! به داد رانندگان مالباخته آتش سوزی شهاب خودرو برسید!

چهره های آفتاب سوخته و دست های پینه دار و زحمت کشیده دارند. از این که در محیط خبرگزاری هستند معذب اند چون عادت به حضور در محیط های اداری ندارند. جای آنها پشت رل اتوبوس  است. از طلوع آفتاب تا دیروقت در سرما و گرما و ترافیک و دود قربیلک فرمان را می چرخانند و من و شما را در این شهر درندشت به مقصد می رسانند. پرسان پرسان آمده اند اینجا برای دادخواهی. شنیده اند اگر خبرشان در رسانه تخصصی حمل و نقل منتشر شود شاید رئیس قوه قضاییه صدایشان را بشنود و کمک کند حق شان را بگیرند.

* دریافت سریعتر اخبار و تحلیل های مهم حوزه حمل و نقل در اینستاگرام ما امکان پذیر است. برای عضویت در اینستاگرام «تین نیوز» اینجا کلیک کنید.

می گویند: «ما فقط 30 نفر راننده اتوبوس هستیم، نه پشتی داریم و نه پشتیبانی! بدون آن که تقصیری داشته باشیم در مقابل شرکتی قرار گرفته ایم که پشتش به بعضی جاها گرم است، علنا هم به ما این می گویند. اتوبوس هایمان را برای چند روز به شهاب خودرو امانت دادیم که طبق قراردادی که با شرکت واحد داشته، کپسول سی ان جی آنها را عوض کنند. یک شب به ما خبر دادند که در این شرکت آتش سوزی شده و  اتوبوس های ما سوخته است. از آن موقع تا حالا به هر دری می زنیم که اتوبوس مان را – وسیله امرار معاش و آبروداری مان را – یا پولی را که  جبران کننده خسارتمان باشد از مقصران این حادثه بگیریم، به در بسته می خوریم. یک سال و اندی از این ماجرا گذشته است. هر چه داشتیم فروختیم و نان زن و بچه مان را خریدیم. دیگر آه در بساط نداریم. آمدیم اینجا تا شما صدای ما را به گوش آقای اژه ای و آقای رئیسی برسانید!

تعویض مخزن گاز روزگار ما را سیاه کرد

محمدی راننده/ مالک یکی از اتوبوس هایی که در آتش سوزی شهاب خودرو ، وسیله امرار معاشش را از دست داده به خبرنگار تین نیوز می گوید: اسفندماه 1400 از طرف شرکت واحد فراخوان دادند و الزام کردند که کپسول سی ان جی اتوبوس های ما دیگر استاندارد نیست و باید تعویض شود. به من و بیست و نه نفر دیگر از همکاران اعلام شد که اتوبوس هایمان را برای تعویض مخزن سی ان جی به پارکینگ شهاب خودرو ببریم. ما هم اتوبوس ها را بردیم پارکینگ شهاب خودرو و تحویل دادیم. چند روز بعد خبر دادند چه نشسته اید که اتوبوس های شما در پارکینگ شرکت آتش گرفته است! رفتیم درب پارکینگ ولی کاری از دست مان ساخته نبود. اتوبوس های ما سوخته بود. بعدها گفتند کارگران فنی شهاب خودرو در حال تعویض مخزن سی ان جی یکی از اتوبوس ها بوده اند که اتوبوس آتش می گیرد و چون اتوبوس ها تنگ هم پارک شده بودند، آتش به سرعت به همه آنها سرایت می کند.

پاسکاری مالباخته ها بین شهاب خودرو و شرکت واحد

مسئولان شرکت واحد و مسئولان شهاب خودرو در ابتدا برخورد بدی با ما نداشتند و گرچه بدون هیچ دلیل منطقی اجازه نمی دادند اتوبوس هایمان را ببینیم، وعده پشت وعده به ما می دادند که اتوبوس های ما را به سرعت مثل روز اول بازسازی می کنند و تحویلمان می دهند. هر چه از ماجرا گذشت این وعده ها عملی نشد و لحن و برخورد آنها هم کم کم عوض شد. الان کار به جایی رسیده که شرکت واحد و شهاب خودرو ما را هم پاسکاری می کنند! مسئولان شهاب خودرو می گویند ما با شما طرف نیستیم و قراردادی با شما نبسته ایم. قرارداد ما با شرکت واحد است و طرف حساب ما هم شرکت واحد است. مسئولان شرکت واحد هم می گوید اتوبوس های شما در شهاب خودرو سوخته و جبران خسارت شما به ما ارتباطی ندارد!

جبران خسارت 1 میلیاردی با 240 میلیون!

کریمی راننده/ مالک دیگر خسارت دیده از این حادثه می گوید: شرکت شهاب خودرو بعد از مدتی سر دواندن به ما اعلام کرد حاضر است مبلغ 180 میلیون تومان بابت خسارت به ما بدهد. گفتیم فقط لاستیک و شیشه های اتوبوس های ما همین حدود می ارزد! باز با منت تمام گفتند 240 میلیون می دهیم . این در حالیست که اگر می خواستیم اتوبوس هایی خیلی ضعیف تر از اتوبوس های خودمان را در آن زمانی که شهاب خودرو به ما پیشنهاد 240 میلیونی داد بخریم باید 800 میلیون می پرداختیم. الان هم قیمت اتوبوس های مشابه اتوبوس های ما به بیشتر از 1 میلیارد تومان رسیده است.

اسماعیل زاده راننده / مالک یکی دیگر از اتوبوس های سوخته در آتش پارکینگ شهاب خودرو می گوید: شهاب خودرو مسئولیت جبران خسارت ما را به گردن نمی گیرد و هر چه در این یک سال و چند ماه به این در و آن در زدیم نمی توانیم حق مان را از این شرکت بگیریم. وکیل گرفتیم و شکایت هم کردیم اما هنوز چیزی دستمان را نگرفته. بعضی ها به ما می گویند شهاب خودرو زیرمجموعه آستان قدس است و پشتش گرم است، شما به چه امیدی با این شرکت در افتادید! ولی ما امیدمان به خداست. بعد از خدا نگاهمان هم به قانون است که حق ما را بگیرد. هر مدرکی هم که لازم باشد، داریم.

هم مشتش را داریم، هم پشتش را!

علینژاد وکیل تعدادی از رانندگان مالباخته در آتش سوزی شهاب خودرو که خود وی هم چند دانگ در یکی از همین اتوبوس ها شریک است، درباره روند حقوقی پرونده مذکور به خبرنگار تین نیوز می گوید: مالباختگان این پرونده ابتدا دنبال توافق بودند ولی متاسفانه شرکت بهایی را برای جبران خسارت در نظر گرفت که به هیچ وجه منصفانه نبود. در جلساتی هم که با نمایندگان و مدیران شرکت داشتیم به تدریج لحن آنها تغییر کرد و صراحتا گفتند ما از زیرمجموعه های آستان قدس رضوی هستیم و هم پشتش را داریم و هم مشتش را! 5 سال شما را می دوانیم! نهایتا رانندگان اتوبوس به دلیل تعلل و وقت کشی شرکت شهاب خودرو مجبور شدند شکایت خود را در مجتمع قضایی شهید مفتح ثبت کنند. با این که شکایات در دو روز ثبت شد معاونت اجرا در این مجتمع پرونده های شاکیان را به یک شعبه نفرستاد. اولین پرونده به شعبه 214 رفت. پرونده دیگر به شعبه 202 رفت و پنج – شش پرونده به شعبه 275 و چهار – پنج پرونده هم به شعبه 223 رفت. شعبه 214 تنها شعبه ای بود که به سرعت وقت رسیدگی داد و با طرح دعوا از سوی ما و دفاعیات وکیل شرکت شهاب خودرو، رای بدوی – استرداد خودرو یا پرداخت بهای خودرو به قیمت روز- به نفع شاکی صادر شد. در تجدید نظر هم این رای تایید شد و این پرونده در مرحله اجرای حکم است. متاسفانه در مرحله اجرای حکم هم شرکت در حال کارشکنی و تعلل است و روی نظریه کارشناس سه نفره اعتراض زده که روند اجرای حکم را برای شاکی طولانی تر و پرهزینه تر کند. تاسف انگیزتر این که پرونده هایی که به سایر شعبه ها ارجاع شده با تاخیر در تعیین زمان دادرسی و کارشکنی هایی مواجه شده و هنوز رای بدوی هم برای آنها صادر نشده است. این درحالیست که تا رای این پرونده ها صادر نشود و به مرحله اجرا نرسد، این رانندگان وسیله امرار معاش ندارند.

* * * 

رانندگان مالباخته را تا جلوی در خبرگزاری بدرقه می کنم. جلوی در یکی از آنها با شرم می گوید: من با این اتوبوس خرج زن و بچه ام را می دادم. الان یک سال و اندی است که با یک پراید قراضه شریکی در اسنپ کار می کنم. در این سن و سال به نان شبم محتاج شدم. کلی قرض بالا آوردم. بقیه همکاران هم وضعشان بهتر ازمن نیست. تو رو به خدا ! تو رو به مسلمونی! صدای ما رو به آقای اژه ای برسانید. صدای ما را به آقای رئیسی که خودش هم رئیس قوه قضاییه بوده، هم رئیس آستان قدس بوده، برسانید. ما فقط اتوبوس هایمان را می خواهیم که بتوانیم در این شرایط گرانی چرخ زندگی مان را بچرخانیم و دستمان جلوی کسی دراز نباشد. بنویس: آقای اژه ای ! آقای رئیسی! به داد رانندگانی که اتوبوس هایشان در پارکینگ شهاب خودرو سوخته، برسید!

راننده دیگر دست او را می گیرد و می گوید: بیا برویم. این جوان خودش می داند چه بنویسد. درست می گوید. می دانم چه بنویسم چون از حق نوشتن و از حق دم زدن آسان است. حق را به حق دار رساندن است که سخت است.

انتهای پیام