◄ بررسی راهبردها و توان نظامی و جاسوسی اسرائیل
اسرائیل هم مرز ایران نیست اما ثابت کرده که به هنگام تصمیم، به راحتی به اقدام در ماورای مرزهای خود دست می زند.
ارتش اسرائیل یکی از ارکان اساسی و حافظ موجودیت و پشتوانه اجرای سیاست های راهبردی اسرائیل است. این ارتش از نظر ابعاد کمی و کیفی در حدی است که برای مراقبت از کشوری در ابعاد هندوستان با بیش از یک میلیارد جمعیت و 5/3 میلیون کیلومتر مربع وسعت کفایت می کند.
به گزارش تین نیوز، در حالی که رسانه های غربی به گونه ای سؤال برانگیز سخنان سیاستمداران خود را مبنی بر تسلیح ایران به سلاح های متعدد تکرار می کنند، کسی هرگز نیم نگاهی به ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل ندارد. مطلبی که در ادامه می خوانید برای آشنایی بیشتر با تهاجمی ترین ارتش جهان است.
اسرائیل پس از آمریکا فوری ترین خطر برای ایران است. اگر آمریکا قبل از هر اقدام نظامی مجبور به بررسی ابعاد سیاسی بین المللی آن است چنین منعی برای ارتش اسرائیل وجود ندارد. اسرائیل هم مرز ایران نیست اما ثابت کرده که به هنگام تصمیم، به راحتی به اقدام در ماورای مرزهای خود دست می زند. اسرائیل اکنون سالهاست که از نظر اطلاعاتی اقدامات متعددی را علیه دشمنان سنتی منطقه ای خود از جمله ایران آغاز کرده است، ژنرال های اسرائیل از حداقل یک دهه قبل با بسیج نیروهای اطلاعاتی خود ده ها نقشه بزرگ و کوچک از تأسیسات حساس ایران تهیه کرده اند و تنها منتظر فرصتی برای حمله هوایی به آنها هستند. چنین اقدامی از سوی اسرائیل قطعا واکنش ایران را دربر خواهد داشت و شرایط جنگی را به وجود می آورد.
اسرائیل یکی از معدود دارندگان تسلیحات اتمی در جهان است. هیچ کس از توان اتمی اسرائیل به طور دقیق اطلاعی ندارد اما مسلما این کشور از چند دهه قبل به تولید و انباشت بمب اتمی اقدام کرده و اکنون بیش از 150 بمب اتمی در اختیار دارد که برای نابودی نیمی از شهرهای مهم خاورمیانه کفایت می کند.
سیاست و سیستم فکری اسرائیل
ریشه حکومت اسرائیل از دیرباز در اشغال نظامیان بوده است. در واقع کابینه های اسرائیل را کابینه های نظامی دانست. شیمون پرز، ایهود باراک، آریل شارون، امون شاهاک، موشه دایان، اسحاق شامیر، دیوید لوی و دهها صاحب منصب دیگر اسرائیل یا ژنرالهای 3 ستاره هستند و یا در تأسیس ارتش سری هاگانا، واحدهای برگزیده شین بت و واحد اطلاعات نظامی موساد نقش مستقیم داشته اند.
بخش مهمی از مردم اسرائیل را صهیونیستها تشکیل می دهند. آنها هدف اصلی خود را رسیدن به «اسرائیل بزرگ» می دانند، کشوری که مرزهای غربی آن از نیل آغاز می شود و در شمال با مرزهای ترکیه تلاقی می کند و در جنوب به مانند هلالی، شمال عربستان را دربرمی گیرد و در شرق به فرات می رسد. منطقه ای که بیشترین نفوس خاورمیانه، اراضی حاصلخیز و رودهای بزرگ را دربرمی گیرد. اسرائیل اکنون با خارج کردن تدریجی رقبای درجه اول خود، حداقل از نظر سیاسی به تسلط نسبی به این منطقه رسیده است.
باید بدانید؛ پایان جنگ جهانی دوم، ده ها هزار جاسوس و سرجاسوس و نظامیان اطلاعاتی را به خانه های خود بازگرداند. بخش بزرگی از این جاسوسان، یهودی بودند که به دلیل انگیزه های نژادی علیه دولت آلمان نازی و ایتالیا فعالیت می کردند. آنها به کشورهای متبوع خود بازنگشتند، بلکه سراغ سرزمین موعودشان (اسرائیل) رفتند.
آنها پس از آنکه با تشکیل سازمان هاگانا از تصفیه خاک اشغالی، آسوده شدند، به دنبال تشکیل چند مجموعه بزرگ اطلاعات رفتند که معروف ترین آنها موساد بود. آنها در کنار موساد یک واحد اطلاعات نظامی تأسیس کردند که کلا زیر نظر ارتش اسرائیل فعالیت می کرد، این واحد که کمتر در نزد مردم عادی شناخته شده است، دقیق ترین، منضبط ترین و مرگبارترین واحد اطلاعاتی جهان است.
اسرائیلی ها نیز تمایلی به شناساندن این واحد ندارند و حتی بسیاری از فعالیت های آنها به نام موساد نوشته می شوند، حال آنکه ساموئل کاتز در کتاب جاسوسان خط آتش اطلاعات بسیار با ارزشی را درباره واحدهای اطلاعات نظامی اسرائیل فاش می کند. این کتاب در کنار کتاب راه نیرنگ ویکتور استروفسکی مشخص می کند که ارتش اسرائیل با کمک بازوان اطلاعاتی خود قبل از هر اقدامی چگونه در مورد طعمه های خود اطلاعات کسب می کند تا با ارزانترین و کم خطرترین شیوه رقیب را از پای بیندازد.
سرجاسوس معروف اسرائیلی الی کاهن در دهه 60 در سوریه تا سطح کاندیداتوری وزارت دفاع سوریه پیش رفت و اگر تنها یک اتفاق موجب دستگیری و اعدام وی نمی شد، اسرائیل بدون شلیک گلوله ای، ارتش سوریه را در اختیار می گرفت. اطلاعاتی که الی کاهن طی چند سال به اسرائیل مخابره کرد، سبب شد تا ارتش اسرائیل در نبرد 6 روزه و سایر نبردهای فعلی با ارتش سوریه همواره با اطلاعات کافی و سنجیده وارد عمل شود.
واحدهای عملیاتی رعب آوری چون کیدون، شای و پالماخ به گفته کارشناسان، سربازان «خط آتش اسرائیل» هستند. آنها قبل از هر عملیاتی بهترین فضا را برای نظامیان تل آویو فراهم می کنند و به آنها این امکان را می دهند تا با خیالی آسوده به اجرای عملیات بپردازند. موساد و واحدهای اطلاعات نظامی در «نفوذ» و کسب اطلاعات بسیار قویتر از C.I.A و F.B.I آمریکا هستند چرا که آنها از انگیزه های ایدئولوژیکی بالایی برخوردارند و بدون ترس، سالها همراه با دشمن زندگی می کنند.
اسرائیل همچنین به دلیل در اختیار داشتن واحدهای قوی ضد اطلاعاتی مانع نفوذ جاسوسان دشمن به داخل تشکیلات خود می شود. در دنیای جاسوسان مأموران موساد همواره از نظر مصمم بودن و بی رحمی از وضعیت ویژه ای برخوردار بوده اند. واحدهای اطلاعات شهری جنی میاوانتلیجنس سرویس زمانی که در پرونده ای به ناکامی برمی خورند از مأموران موساد استفاده می کنند.
در سال 1983 چند روز قبل از انهدام پایگاه تفنگداران آمریکایی در بیروت و مرگ دست کم 200 ناوی آمریکا (طی عملیات انتحاری) عوامل موساد از یک حمله انتحاری باخبر شدند. خبرچین های اسرائیلی حتی متوجه شدند این حملات به دنبال «هدف آمریکایی» است. اما موساد این اطلاعات را در اختیار آمریکا نگذاشت. سرجاسوس موساد استدلال کرده بود که این مشکل آمریکاییها است و من حاضر نیستم جاسوس یهودی خود را به دلیل نجات جان آمریکایی به کشتن دهم!
اسرائیل به دنبال توسعه قراردادهای نظامی خود با بسیاری از کشورهای جهان است. قراردادهای اسرائیل بیشتر به بخشهای نرم افزاری (آموزش و مدیریت) بازمی گردد. چین، هند، ترکیه، کشورهای آسیای میانه و ده ها کشور شرق آسیا و اروپا استفاده کننده خدمات اسرائیلی ها هستند.
همچنین آنها واحدهای کشورهای متقاضی را به شکل دسته، گروهان و یا حتی گردان تحویل می گیرند و طی چند ماه آموزش نیروی کماندویی و یا نیروهای ویژه کشور متقاضی را تربیت می کنند.
موقعیت استراتژیک اسرائیل
اسرائیل نیز به مانند هر پدیده دیگری در روی زمین، دارای نقطه ضعف است. خاک اسرائیل بسیار کوچک و جمعیت آن بسیار کم است. خاک اندک باعث می شود که این کشور دارای عمق استراتژیک نباشد و هرگونه حمله غافلگیرانه به مانند سال 1973 آن کشور را آسیب پذیر کند.
اسرائیل دارای 20 هزار کیلومتر مربع وسعت است که این میزان حتی کمتر از وسعت استانهای کوچک ایران است. از سوی دیگر جمعیت اسرائیل هرگز برای نبردهای طولانی و جنگهای فرسایشی مناسب نیست. چرا که جنگی بزرگ برای مدت مثلا چند ماه می تواند 30 تا 50 درصد جمعیت فعال اسرائیل را در مناطق جنگی معطل کند و طبیعتا تولید ناخالص ملی این کشور به شدت کاهش دهد.
اسرائیل در نبردهای خود معمولا بین یک روز تا یک ماه بیشتر وقت صرف نکرده است. اگر به هر دلیلی اسرائیل نتواند جنگ را به شیوه مناسب خود به سرعت به پایان ببرد، آنگاه این عنصر جمعیت و عمق خاک است که تعیین کننده نبرد می شود. به همین دلیل اسرائیل حداکثر تلاش خود را برای خارج کردن مصر از صف اعراب خط مقدم کرد و حتی برای اولین بار در تاریخ خود خاک اشغالی (صحرای سینا) را بدون جنگ به مصر واگذار کرد. مصر اکنون با کاستن از هزینه های نظامی خود بتدریج در حال کاستن از ابعاد ارتش خود است و اسرائیل تقریبا برای همیشه می تواند از کابوس نبرد در دو جبهه رهایی یابد.
سیاست اسرائیل از ابتدای روی کار آمدن دولت بن گوریون تاکنون بر اساس پیشگیری و پیشدستی بوده است. اسرائیل 5 سال قبل از آنکه نیروگاه تموز عراق به بهره برداری برسد آن را مورد هدف قرار داد. ارتش های عرب را در ژوئن 1967 قبل از آنکه هیچ فعالیتی از خود نشان دهند زمینگیر کرد. در 1982 قبل از آنکه سوریه تصمیم به پشتیبانی از لبنان بگیرد، با پایگاه های منهدم شده خود روبرو شد.
ارتش و توان نظامی اسرائیل
کشور اسرائیل از نظر تولید و ساخت تجهیزات نظامی یکی از پیشرفته ترین کشورهای جهان محسوب می شود. این کشور هر ساله چند میلیارد دلار از تجهیزات نظامی خود را به کشورهای دیگر جهان صادر می کند. کشورهای چین، هند و ایالات متحده آمریکا از جمله مشتریان کلان تجهیزات نظامی تولید شده در صنایع دفاعی اسرائیل هستند و اخیرا روسیه نیز با عقد یک قرارداد بزرگ با اسرائیل جهت نوسازی تجهیزات نظامی ارتش خود همکاری میکند.
ارتش اسرائیل انبوهی از تانکها، نفربرها، هواپیماها و موشکها را در اختیار دارد اما به علت کمی جمعیت، ارتش حرفه ای اسرائیل کم تعداد است. این ارتش از لحاظ نفرات معادل یک ارتش متوسط منطقه است اما تنها ظرف 48 ساعت این ارتش مبدل به ارتش 600 هزار نفری می شود.
اسرائیل به جز آنکه بالاترین بودجه نظامی خاورمیانه را (به جز عربستان) دارد، از سرانه هزینه نظامی بالایی نیز برخوردار است. در حالیکه کشورهایی مانند ایران و ترکیه سرانه نظامی 78 و 126 دلاری در اختیار دارند (تقسیم بودجه نظامی به جمعیت) نگهداری ارتش اسرائیل برای هر شهروند اسرائیلی در سال 1698 دلار هزینه دربر دارد. این رقم حتی بسیار بالاتر از رقمهای سرسام آور بودجه های اعراب خلیج فارس است که علی رغم جمعیت کم به دنبال خرید گرانترین تجهیزات برای ارتشهای خود هستند. بودجه نظامی اسرائیل در سال در سال 2011 ، 16 میلیارد دلار بوده است که این رقم 5 برابر مصر، 2 برابر ایران، 3 برابر پاکستان و 5/3 برابر سوریه در آن سال است.
ارتش اسرائیل از 161 هزار نیروی کادر دائم و 425 هزار نیروی ذخیره برخوردار است همانگونه که قبلا گفته شد به دلیل کمی جمعیت اسرائیل برای این کشور امکان ندارد که 30 درصد جمعیت فعال خود را به عنوان نیروی نظامی فعال نگهدارد بنابراین، این کشور 6 میلیون نفری تنها از 161 هزار نیرو بهره می برد و باقی ارتش این کشور در حال آماده باش مشغول به فعالیتهای روزمره هستند.
به دلیل آنکه بسیاری از عملیات اعجاب آور نظامی توسط نیروی هوایی اسرائیل صورت گرفته از چشم بسیاری از مردم و حتی کارشناسان توان نظامی زمینی اسرائیل دست کم گرفته شده حال آنکه این ارتش یکی از مکانیزه ترین نیروهای جهانی را در اختیار دارد.
اسرائیل 4200 تانک ، که استخوان بندی آنرا تانکهای مخوف و نیرومند مرکاوا (Merkava) و 6100 نفربر زرهی در اختیار دارد که با آن به راحتی قادر به جا به جا کردن صدها هزار سرباز در مدتی کمتر از 48 ساعت است.
توان قابل ملاحظه زرهی اسرائیل به آن کشور اجازه می دهد در حملات برق آسا توفیق قابل توجهی داشته باشد. نیروی زمینی اسرائیل از 120 هزار سرباز، 2000 توپ سنگین و 5 هزار خمپاره بهره مند است. ستون فقرات نیروی زمینی اسرائیل را تانکهای مرکاوا، ام47، ام48 و ام60 تشکیل می دهد. اسرائیل همواره این تانکها را با حداقل هزینه بازسازی کرده و آنها را به روز نگه می دارد.
نیروی هوایی اسراییل دراکتبر 1947 (هفت ماه پیش از اعلام استقلال کشور و مدت کوتاهی قبل از آغاز حملات نظامی ارتشهای هفت کشور عرب به اسرائیل) پایه ریزی شد و نخستین فرمانده نیروی هوایی اسرائیل ژنرال یهوشواع آیزک (با لقب نظامی اشل) بود.
عنوان رسمی نیروی هوایی دراین کشور بازوی هوایی و فضائی است. ستاد نیروی هوایی دروزارت دفاع اسرائیل درتل آویو قراردارد. این ستاد به شش گروه تقسیم می شود که در صدر هر یک ازگروههای شش گانه، فرمانده ای با رتبه نظامی سرهنگ تمام قراردارد که او مستقیما زیر نظر فرمانده نیروی هوایی فعالیت می کند که این شش گروه عبارتند از:
واحد رئیس ستادهوایی / مسوول ساختارنیروی هوایی است و بر فعالیتهای کلی نیرو نظارت دارد.
واحد هوایی / مسوول عملیات هوایی، آموزش و مانورهای منظم نیرو می باشد.
واحد هوایی هلیکوپترها / مسوول سیاست پروازی سیستمهای هلیکوپترهاست.
واحد اطلاعات / آگاهی های لازم را برای عملیات هوایی ترسیم و تدوین می کند، و نیزدرترسیم اطلاعات کلی نظامی نقش دارد.
واحد تجهیزات / مسوول امورلجستیک و تولید سیستمهای مختلف برای نیروی هوایی و انبارداری قطعات موردنیاز برای تجهیزات نیرو می باشد.
واحد نیروی انسانی / مسوول اداره، حمایت و گسترش نیروی انسانی درنیروی هوایی است.
افزون برشش واحد مزبور، نیروی هوایی دربرگیرنده واحدهای فرماندهی حرفه ای مختلف مانند واحد پدافند هوایی، واحدهای نظارت هوایی، واحد عملیات ویژه هوایی و واحد پزشکی نیروست.
نیروی هوایی ارتش اسرائیل از 456 هواپیمای جنگی فعال و 150 هواپیمای رزرو برخوردار است. نیروی هوایی مذکور علی رغم برخورداری از این تعداد هواپیما، طبق نظر کارشناسان نظامی قادر به استفاده بسیار بهتر از هواپیما نسبت به اعراب است چرا که واحدهای ناوبری زمینی این نیرو در کنار آمادگی نیروی هوایی این امکان را برای آنها فراهم می کند تا از کلیه هواپیماهای خود استفاده کنند.
در نبرد 6 روزه اسرائیل در ظرف چند دقیقه کل نیروی هوایی خود را بر روی اهداف دشمن فرستاد. این نیرو به دلیل کمی وقت مجبور بود اجرای عملیات بمباران فرودگاههای اعراب را تقریبا همزمان انجام دهد حال آنکه معمولا یک نیروی هوایی متوسط منطقه حداکثر تا 40 درصد هواپیماهای خود را می تواند همزمان به حرکت درآورد.
ستون فقرات نیروی هوایی اسرائیل را (طبق برآوردها در نوامبر سال 2014 میلادی) هواپیماهای اف-16 و اف-15 تشکیل می دهد.
هواپیماهای اف-16 ، مدلهای A و B ( عقاب )، مدلهای C و D ( صاعقه) ، مدلهای A که طوفان نام دارد و ازپیشرفته ترین مدلهای اف-16 است و درواقع ستون فقرات نیروی هوایی محسوب می شود.
هواپیماهای اف-15، مدلهای A، B، C و D ( شاهین یا فالکون بهینه شده )، مدلهای A که تندرنام دارد و ازمدلهای پیشرفته و بسیار مدرن به حساب می آید و بزرگترین هواپیمای جنگی درنیروی هوایی اسراییل است که قابلیتهای بالا و قدرت بقای فوق العاده چشمگیری دارد.
درگذشته این جنگنده ها درنیروی هوایی اسراییل مورد استفاده بود:
هواپیماهای اف-4،ای-4 اسکای هوک،میراژ3 ،نشر،کفیر،سوپرمیستر، میستر،ووتور،متائور، اوراگن،پی- 51 موستانگ،موسکیتو،اسپیت فایر(یا یورک)،بی- 17،بوفایتر،آویا اس-199 ملقب به چاقو و غیره.
نیروی هوایی اسراییل دهها هواپیما و جنگنده نیز از مدلهای مختلف دیگر مانند سی-130 (هرکولس)،بوئینگ 707،هواپیماهای سبک بویژه ازمدل ای-36 بیچکرافت بوننزا و غیره دارد.
درسال 2005، هواپیماهای ویژه ای که نخشون نام دارد و مدل بهینه سازی شده ای ازهواپیماهای ویژه گردآوری اطلاعات هوایی است و از ساخته های صنایع هوایی اسراییل است، وارد نیروی هوایی شد.
پایگاههای نیروی هوایی بردو قسم است:
* بال - اصطلاح نظامی درمورد پایگاههائی است که تنها شامل اسکادرانها می باشد. بال های اسرائیل به شرح زیر می باشد:
رمت داوید Ramat David(بال 1) - فرودگاه دوو Dov(بال 15) - حاتسور Khatsor(بال 4) - نواتیم Nevatim (بال 28) - رامون Ramon(بال 25)
* پادگان نیروی هوایی - افزون براسکادرانها شامل نیروهای دیگری ازجمله نیروهای ویژه است.
لود Lod(پادگان نیروی هوایی 27) - پالماخیم Palmakhim(پادگان نیروی هوایی 30) - تل نوف Tel-Nof(پادگان نیروی هوایی 8) - حتسریم Khatserim(پادگان نیروی هوایی 6) - عوودا Ovda(پادگان نیروی هوایی 10)
ستون فقرات نیروی هوایی اسرائیل را هواپیماهای اف-16 و اف-15 تشکیل می دهند.
همچنین واحد هلیکوپترهای نیروی هوایی اسراییل دردهه پنجاه میلادی قرن بیستم شالوده ریزی شد. نخستین فرمانده این واحد، اوری یاروم نام داشت. این واحد در آغاز راه خود تنها شمار معدودی هلیکوپتر سبک ازمدلهای هیلر و آلوئت را دربر می گرفت.
دراواخر دهه پنجاه بود که هلیکوپترهای باربری ازمدل سیکورسکی اس-55 وارد این واحد شد، اما به زودی فرماندهان به این نتیجه رسیدند که این نوع هلی کوپترها موثرنیست و خطراتی دارد و بعد از آن، سیکورسکی اس- 58 به واحد پیوست و توانست در نبرد شش روزه فصلی درخشان در عملیات را ثبت کند.
عصر هلیکوپترهای سنگین در ارتش اسراییل با برپائی اسکادران سوپرفرلون که از ساخته های فرانسه بود، آغاز شد. هلیکوپترهای بل 206 و بل 47 نیزبه این نیرو افزوده شد که در دهه شصت مورد استفاده زیادی قرارداشت.
امروزه هلیکوپتر اچ-53 سی استالیون سنگین ترین هلیکوپتر مورد استفاده در نیروی هوایی اسراییل است هرچند که مدرن ترین هلیکوپترهای باربری ارتش از نوع یواچ-60 بلاک هوک است که استفاده از آن از سال 1994 آغاز شد و بتدریج جای هلیکوپترهای بل 212 را گرفت.
درسال 2005 هلیکوپترهای مدرن تر ای اچ-64- دی آپاچی لانگ بائو نیز که اکنون یکی از پیشرفته ترین هلیکوپترها در جهان است، وارد ارتش اسراییل شد.
اسرائیل به نیروی دریایی خود نیز طی 4 دهه اخیر توجه داشته اما این نیرو، کوچک محسوب می شود و در سایه نیروهای هوایی و زمینی خود را کمرنگ نشان می دهد. نیروی دریایی اسرائیل از 6500 ناوی، 3 زیردریایی و دهها کشتی و شناور کوچک و متوسط برخوردار است. به دلیل عدم توجه اعراب به نیروهای دریایی، اسرائیل نیز چندان توجهی به این نیرو نداشته است.
نیروی دریایی این کشور نیز دارای 64 فروند کشتی، چهار بندر، سه زیر دریایی و 42 قایق نظامی گشت زنی است. البته نیروی دریایی رژیم صهیونیستی دارای ناوشکن، ناو هواپیمابر و قایق های جنگی خشکی آبی نیست اما بتازگی به سه زیردریایی کلاس دولفین 800 مجهز شده است که پیشرفته ترین زیردریایی متعارف در دنیا به شمار می آید و به موشکهای کروز مجهز شده اند که قادرند سلاحهای هسته ای حمل کنند.
اکنون اسرائیل اولین کشوری است که چنین توانی در منطقه دارد وبه موشکهای اتمی مجهز است که به آن امکان دومین حمله را می دهد ، امکان دومین حمله یعنی این که اگر زراد خانه هسته ای اسرائیل که در خشکی مستقر است، در یک حمله موشکی نابود شود، تل آویو بازهم قادر خواهد بود با قدرتی مرگ بار از دریا با هر مهاجمی مقابله کند. این وضع همچنین به اسرائیل امکان می دهد کیلومترها دورتر از سواحل خود دست به حملاتی با سلاحهای هسته ای یا متعارف بزند.
بی شک پس از آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین و هند، اسرائیل هفتمین قدرت اتمی دنیا است. اسرائیل که از دهه پنجاه میلادی برنامه هسته ای داشته است، اما هیچ گاه در اختیار داشتن جنگ افزار هسته ای را تأیید یا تکذیب نکرده است، و در این رابطه سیاست ابهام را در پیش گرفته است. این کشور با آنکه عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی است، پیمان نامه منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا نکرده است و اکنون بین 150 الی 300 بمب اتمی در اختیار دارد که از نظر تعداد دارا بودن کلاهک هسته ای با بریتانیا برابری می کند و برای نابودی نیمی از شهرهای مهم خاورمیانه کفایت می کند.
مرکز تحقیقات هسته ای نگب در ده کیلومتری شهر دیمونا قرار دارد که بر باور عمومی، بخش مهمی از برنامه هسته ای اسرائیل را تشکیل می دهد. در سال 1986 میلادی، یک تکنسین هسته ای اسرائیلی، برای اولین بار، اطلاعات و تصاویری محرمانه از داخل رآکتور دیمونا و کلاهک های اتمی اسرائیل را در اختیار هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز قرار داد و به این ترتیب، مدارکی در تائید حدس و گمان های موجود، در مورد زرادخانه هسته ای اسرائیل را منتشر کرد و البته در زمان جنگ خلیج فارس که صدام برای وارد کردن اسرائیل به جنگ با هدف تحریک کشورهای عربی به حمایت از عراق بواسطه دشمنی آنها با اسرائیل ، اسرائیل را آماج موشکهای خود قرارداد که اسرائیل ، موشکهای حامل کلاهکهای هسته ای خود را آماده شلیک کرد که با پادرمیانی آمریکا و تحویل سامانه دفاع موشکی پاتریوت ، اسرائیل متقاعد شد که از حمله اتمی به عراق منصرف شود. که اینها همه نشان دهنده دارا بودن کلاهکهای هسته ای از جانب اسرائیل است که هیچگاه به داشتن آن اعتراف نکرده است.