ضرورت توسعه لجستیک دانشبنیان
وبلاگ تین نیوز، بهروز فتحی | سازمانهای دانشبنیان براساس تعاریف علمی، شرکتها و سازمانهایی هستند که به کشف، کسب، بومیسازی و بکارگیری دانش اقدام میکنند؛ مانند دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی در زمینههای گوناگون.
این سازمانها دارای ویژگیهای منحصربهفردی ازجمله یادگیرندگی، جایگاه دانش بهعنوان سرمایه و دارایی عمده و تقویت زیرساختهای تجاری (کسبوکار) برمبنای دانش هستند. این سازمانها به واسطه چنین سرمایه و ویژگیهای خاصی، سرویسدهنده دانش به سایر بخشها در حوزههای آموزشی، اقتصادی، صنعتی و تجاری هستند.
سازمانهای دانشبنیان، دانش مورد نیاز بخشهای مختلف را کشف، کسب و بومی کرده و انتقال میدهند و با این کار زمینه رشد این حوزهها را فراهم میکنند. یکی از حوزههایی که در کشور ما نیازمند توسعه کمی و کیفی است، بخش لجستیک و حمل کالاست. برای توسعه این بخش مهم در اقتصاد و تجارت کشور، میتوان سازمانهای موجود را با تبدیل به سازمانهای دانشبنیان، متحول کرد. این اقدام باعث میشود که این سازمانها بتوانند زمینه بالندگی لجستیک حوزهای و لجستیک ملی را فراهم کنند.
در اینباره بهطور نظری، میتوان ۳حوزه تخصصی برای سازمانهای لجستیک و حملونقل کالا همچون سازمان بنادر و دریانوردی متصور شد که شامل زیرساختهای پشتیبان (لجستیک)، زیرساخت زنجیره کالا (بازار، رقبا، شرکا، مشتری و... ) و زیرساختهای فنی (تجهیزات، تاسیسات، زیرساختهای ارتباطی و مخابراتی) است.
برای داشتن توان بالا در تجارت امروز، لازم است زیرساختهای یادشده شناسایی، طرحریزی و مستقر شوند. برای دستیابی و توانمندسازی سازمان برای چنین امر مهمی، یک اصل مهم و فرضیه اساسی وجود دارد که دانش و اطلاعات مسلط بر دنیای تجارت است، بهعنوان نمونه، میزان تاثیرپذیری سازمان بنادر و دریانوردی از اطلاعاتی که بهطور آشکار و پنهان همراه با تجهیزات تخلیه و بارگیری، بار، ظروف بار (کانتینر)، شناورها، تجهیزات جابهجایی، ابزارآلات، نیروی انسانی متخصص بهدست میآید، نهتنها بر عملیات، تصمیمات و رفتارهای این سازمان بلکه بر کل ساختار لجستیک کشور، بسیار
قابل توجه است.
در نتیجه ایجاد ویژگیهای دانشبنیان برای سازمانهایی همچون سازمان بنادر و دریانوردی، این سازمان میتواند در حوزه اطلاعات مربوط به زیرساختهای تجاری یاد شده برای همه شریکان خود نقش مرجعیت دانش را ایفا کرده و از این طریق، بین شرکای خود در زنجیره کالا زبان مشترکی پایهریزی کند. پرسش اساسی که در این زمینه وجود دارد، درباره روش متحول کردن سازمانهای موثر در لجستیک و حمل کالا به سازمانهای دانشبنیان است.
در این زمینه لازم است ابتدا مفهومی با عنوان دانش بنیادی تعریف شود. دانش بنیادی بر پایه زیرساختی از دانش پایه و اساسی، متناسب با عملیات و ویژگیهای سازمان متبوع قرار دارد. این بستر و زیرساخت، دانش و آگاهیهای حاصل از تجربهها و تحقیقات سازمان را مدیریت میکند. با شناخت چنین دانشی، سازمانی همچون سازمان بنادر و دریانوردی میتواند تعبیر و تحلیل درستی از جایگاه خود را در زنجیره تجارت دریایی و بندری در جهان و منطقه داشته باشد.
این مجموعه دانش، بخش عمدهای از آگاهیها و دانستههایی است که برای برنامهریزی، اجرا و کنترل ضرورت دارد. برای دستیابی و مدیریت چنین دانشی، لازم است این سازمانها مجهز به ۳ ابزار مهم شوند که بدین شرح است:
- زبان مشترک شامل همه مفاهیم، نمادها، تعاریف و رمزهایی است که درک مشترکی از یک پدیده واحد در محدوده معین از نظر سازمانی، جغرافیایی و فرهنگی دارد.
- بستر اطلاعاتی که منظور از آن، بستههای اطلاعات و دانش بنیادی است که به وسیله زبان مشترک بهدست میآید و از طریق استانداردها و پروتکلهای ارتباطی، پایگاه داده شرکای تجاری در زنجیره کالا را تغذیه میکند.
- حافظه جمعی دانش که منظور از آن، بانک و پایگاهی است که بهعنوان حافظه سازمان نقش ایفا میکند و مصادیق و تعاریف حاصل شده از زبان مشترک را در خود نگهداری کرده است.