امیدها برای یک انقلاب صنعتی
وبلاگ تین نیوز | سالهای ۱۷۶۰ تا ۱۸۵۰ نقطه تحول بزرگی در تاریخ جهان بود، زیرا در این عصر درهای تازهای از دگرگونیهای زندگی صنعتی روی جهانیان باز شد و اختراعاتی نظیر ماشین بخار و ماشینهای ریسندگی و بافندگی محصول انقلاب رخداده در این دوره بودهاند. در این موج صنعتی ایجادشده کشور انگلستان توانست با سرعتی بینظیر از دیگر کشورهای همتراز خود فاصله بگیرد و تغییراتی بنیادین را در فضای تولید و تجارت خود ایجاد کند. کشور ما اما سالیان سال است که در این مسیر غوطهور است. دستاندرکاران بسیاری برای عقبماندگی و رشد منفی صنعتی در سالهای
اخیر، برچسب اتهام خوردهاند و بهعنوان عوامل اصلی عقبماندگی صنعتی در کشورمان معرفی شدهاند، اما به واقع باید گفت که کندی حرکت در مسیر رشد تولیدات و توان صنعتی مرهون یک موضوع، یک عامل یا یک جنبه نیست.
همانطور که در چند سال اخیر مشاهده شد، عقبماندگیها و حرکت کند و رو به تعطیل صنایع در فضای اقتصادی کشورمان نیز از همین رویکرد پیروی میکند. زیرا نه بانکها آنچنان که وانمود میشد عامل ورشکستگی و مشکلات صنعت بودهاند نه مدیران و دولت صدمات بزرگی به این بخش وارد کردهاند. با نگاهی دقیقتر باید گفت که اوضاع کنونی صنعت کشورمان ماحصل ضربات چندین مجموعه بر پیکره صنایع است که ترکیب آن در شرایط کنونی، صنعت را به اینجا رسانیده است که با گذشت چندین سال از رشد منفی بخش صنعت و معدن، حال به رشد مثبت یا صفر برسد.
به این دلیل رقم دقیقی را درخصوص وضع فعلی ذکر نمیکنیم که افزون بر اینکه آمار تازه و صحیحی از این رقم در دسترس نیست، دولتمردان نیز در ارایه آن با تشکیک مواجهاند و برخی از آنها رشد مثبت ۹درصدی را در ماههای اخیر اظهار میکنند و برخی از همکارانشان اقدام به تکذیب آن میکنند. گذشته از این اما باید گفت که صنعت ما امروز دست به گریبان فرهنگ، سیاست و بهطور عامتر رفتار منفعتطلبانهمان است؛ از یکسو بانکها با بیرحمی خود به سمت تولیدکنندگان واقعی میتازند و از وثیقههای سنگین گرفته تا ممنوعالخروجی را بهعنوان دسترنج
تولیدکننده به او هبه میکنند و از طرفی دیگر عدم همکاریهای داخلی و دولتی، نوعی از تحریمهای داخلی را آشکار میکند که زیان و رنج آن بیش از تحریمها و بد اخلاقیهای خارجی است.
شاید باید به انتظار نشست تا قدری از ولع منفعتطلبی شخصی کاسته شود و به ملیگرایی و همیت افزوده شود، شاید باید در انتظار انقلابی صنعتی بمانیم، تنها باید بدانیم انقلاب از درون هر مصرفکننده و تولیدکننده منشأ میگیرد و به خطوط تولید کارخانجات تزریق میشود. پس بیشک اختلالاتی نظیر تحریمهای بینالمللی، گرانی ارز و نوسانات بازار، کمبود مواد اولیه، سختیهای انتقال وجه به خارج و از خارج، هجوم بیرحمانه بانکها به صنعتگران و بی مهریهای دولتی در مسیر تولید محصول تکههای غیرقابل انکاری از پازل بیکیفیت صنعت امروزمان باشد، اما پیش
از آن باید یاد بگیریم که حضور در مسیر توسعه، نگاه پیشرفتهتری از نگاه امروز ما را میطلبد؛ نگاهی که در آن جیب جمعی بر جیب فردی ارجحیت داشته باشد.