انتخاب حسن روحانی آرامش را به اقتصاد برگرداند
اثرات موافقتنامه ای مثل برجام، در یک سال به نتیجه نمی رسد. اثرات این موافقتنامه در چند سال به بار می نشیند.
به گزارش روزنامه عصر ایران، در دومین روز پس از انتخابات شاخص بورس تهران با 116 واحد افزایش به رقم 81 هزار 194 رسید. بورس محل خرید و فروش سهام شرکت ها و اوراق بهادار است و دارندگان سهام، صرفا با خرید و فروش این سهام که تجربه و مهارت زیادی نیاز دارد تلاش می کنند سهام سود کنند.
در عمده کشورهای توسعه یافته، بورس یا بازار سرمایه، بخش اصلی تامین مالی شرکت ها را یه عهده دارد و بانک ها تسهیلات کوتاه مدت به مردم می دهند. در اقتصاد ایران، نظام بانکی بخش عمده تامین مالی را به عهده دارد و بورس نقش کمتری دارد.
به هر رو با توجه به این که بازار سرمایه در سال های اخیر تقویت شده است و در روز اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، شاهد افزایش جهشی شاخص بورس تهران بودیم، عصر ایران با دکتر مرتضی الله داد گفت و گو کرد تا تحلیلی از وضعیت کنونی و آینده ارائه شود.
دکتر الله داد، در دی ماه 1386 و در همان زمانی که طهماسب مظاهری رئیس کل بانک مرکزی بود، توسط مظاهری به ریاست موسسه عالی بانکداری(وابسته به بانک مرکزی) منصوب شد. مظاهری در مهر 1387 از ریاست بانک مرکزی برکنار شد ولی الله داد در زمان ریاست بهمنی، همچنان بر موسسه عالی بانکداری ریاست کرد. ظاهرا چند بار استعفا داده و در نهایت استعفای او در خرداد 1392 مورد پذیرش بهمنی قرار گرفت.
از آن پس مرتضی الله داد در بخش خصوصی و به عنوان معاون اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران، فعالیت کرده است. دکتر الله داد فوق لیسانس مدیریت بازرگانی(MBA) و دکترای اقتصاد از دانشگاه ایالتی نیومکزیکو آمریکا دارد. گفت و گوی ما را با معاون اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران می خوانید.
بعد از اعلام نتایج اولیه انتخابات ریاست جمهوری، شاخص بورس تهران جهشی کرد و افزایش نسبتا قابل توجهی داشت. به نظرتان چرا بورس تهران نسبت به نتیجه انتخابات واکنش مثبت نشان داد؟
قطعا آقای روحانی و دیدگاهش نسبت به توسعه سرمایه گذاری و نگاهش به مسائل اقتصادی، در مقایسه با کاندیدای دیگر، روشن تر است و نهایتا این وضع اثر خودش را در بورس می گذارد و شما می بینید که شاخص بورس به 81 هزار واحد می رسد.
این اثربخشی در ارتباط با قول هایی است که کاندیداها در زمان مبارزات انتخاباتی دادند. آقای روحانی تکیه اش بر مسائل سرمایه گذاری و باز کردن دنیای بیرون به اقتصاد ایران و خارج کردن اقتصاد ایران از حالت جزیره ای و تدام حرکتی که در برجام(توافق هسته ای) داشت.
از طرف دیگر کاندیدای مقابل، بیش تر به دادن یارانه زیادتر و در حقیقت یک روش پوپولیستی اقدام کرده بود.
مشخص است که بورس نسبت به حرکتی که در جهت خودش هست، عملکرد مثبتی را نشان می دهد و به همین دلیل شاخص بورس رشد کرد.
اقتصاد ایران، بانک محور است و عمده منابع مورد نیاز شرکت ها و موسسات و مردم، توسط بانک ها تامین می شود. این مقدار جهش شاخص بورس واقعا قابل توجه است و برای اقتصاد ایران اهمیت دارد؟
به فاصله یک روز شاخص بورس این مقدار تغییر داشته است ولی این تغییر خیلی قابل مطالعه و نتیجه گیری نیست. ما باید صبر کنیم یک ماه از انتخابات بگذرد و ببینیم شاخص های تداوم را دارد یا نه؟
بورس ما، مسائل بسیار عمیق و بزرگی دارد. ما بانک محور هستیم و نزدیک 90 درصد از نیازهای سرمایه گذاری و سرمایه در گردش سیستم اقتصاد ما از بانک ها تامین می شود. حدود 7.5 درصد منابع از بازار سرمایه که همین بورس است، تامین می شود. این نشان دهنده این است که این تغییر شاخص بورس، به مقدار زیادی نمی تواند در اقتصاد ما به شدت تاثیر بگذارد.
در بعضی از اقتصادهای دنیا، بازار سرمایه بخش اصلی سرمایه مورد نیاز شرکت ها و خصوصا شرکت های بزرگ را، تامین می کند. اقتصاد کشور ما با آن نوع اقتصادها متفاوت است. بنابراین الان خیلی نمی توانیم با اتکا به رشد شاخص بورس در یک روز، نتیجه بگیریم که بورس، تدوام رشد خواهد داشت و این مثلا آثار مثبتی دارد.
بر این اساس ما باید یک ماه صبر کنیم و ببینیم اثربخشی آن چگونه است. بسیاری از شرکت های ایرانی حاضر در بورس، به طور مثال گروه بانکی شرایط خیلی خوبی را ندارند.
گروه های دیگر بورس را هم نگاه می کنیم شرایط خیلی خیلی مستحکمی پشت آنها نیست. تولید آنها خوب نیست. تحریم ها روی آنها اثر گذاشته است. مسائل تامین مالی، امروز از دغدغه های بزرگ است. بنابراین با یک روز حرکت بورس به جلو نباید نتیجه گیری خیلی زیادی کرد.
برخی مسئولان اعلام کردند که حدود 80 درصد از تامین مالی توسط بانک ها انجام می شود. به نوعی از این اظهار نظرها می توان نتیجه گرفت که 20 درصد از منابع مورد نیاز شرکت ها از بورس تامین می شود. افزایش سهم بازار سرمایه به 20 درصد به خاطر اوراق قراضه است که جدیدا عملی شده؟
بله. آن هم اگر اضافه کنید. اوراق قرضه یا خزانه اسلامی بابت بدهی های دولت منتشر شد. بابت خرید گندم منتشر شد. یک شرایط ناپایداری را حتی در بازار بین بانکی از نظر نرخ سود ایجاد کرد.
امروز ما خرید و فروش زیادی در بازار سرمایه نسبت به اوراق قرضه داریم. این هم از مشکلاتی است که دولت دوازدهم، سریع باید به آن بپردازد. چون نباید بازار سرمایه، وارد جدال با بازار پول شود برای افزایش نرخ. چون این دو تا دارند با هم رقابت می کنند. افزایش نرخ به هیچ وجه به نفع تولید کننده و کسی که تسهیلات را از جمله از بانک می گیرد، نیست.
در سال 1396 انتخابات آقای ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، تردیدهایی را نسبت به ارتباط کشورهای دیگر با ایران ایجاد کرد. در بُعد داخلی هم، فعالان اقتصادی منتظر این ماندند که ببینند نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران چه خواهد شد. الان در قضیه داخلی، آرامش و اطمینان به نوعی برقرار خواهد شد؟
بله. من فکر می کنم بین این دو رقیب اصلی که ما در انتخابات داشتیم قطعا انتخاب آقای روحانی، تداوم همان مسیری است که برجام را برای کشور رقم زد.
بسیاری از منتقدان در این امر گلایه دارند که حالا برجام انجام شد ولی به میزانی که پیش بینی می شده، سرمایه جذب نشده و این بحث ها بیش تر تبلیغاتی بوده است.
اصولا باید این نکته را در ذهن داشت که اثرات موافقتنامه ای مثل برجام، در یک سال به نتیجه نمی رسد. اثرات این موافقتنامه در چند سال به بار می نشیند. بنابراین انتخاب آقای روحانی، تداوم راه قبل است و احتمال نزدیک شدن به بخش های اقتصادی کشورهای اروپایی به طور خاص.
الان تقریبا هم آلمان و هم فرانسه، به دور از غوغای آمریکا دارند فعالیت می کنند. یکی از مدیران ارشد آلمان اعلام کرد که ما یک بخش از امریکا و مستعمره آمریکا نیستیم و ما برای خودمان تصمیم می یگریم.
قطعا آن اتفاقی که در تحریم ها برای ما افتاد در سال های 90 و 91 و تحریم شورای امنیت سازمان ملل، رخ نمی دهد. چون این بار تقریبا می شود گفت که اروپایی ها تا اندازه ای جدای از تصمیمات ترامپ و به طور خاص در دوره ترامپ، عمل خواهند کرد.
ایران می تواند از شرایط به وجود آمده در بهبود رابطه و نهایتا بهبود شرایط اقتصادی بهره ببرد. من یادم هست در سال 1394 رئیس وقت پارلمان اتحادیه اروپا که آقای مارتین شولتز بود و با یکی از هیات ها به ایران آمده بود. ایشان در جلسه ای اعلام کرد که ایران می تواند محل انتقال تکنولوژی و ساخت کالا برای بازارهای اطراف ایران باشد.
آقای مارتین شولتز، این نکته را نقل قول می کرد از بسیاری از هیات هایی که از ایران دیدن کرده بودند. اگر هم توجه داشته باشید به شعاع 1000 کیلومتر از مرزهای ایران، حدود 600 میلیون نفر در کشورهای همسایه چه دریایی و چه خشکی، زندگی می کنند. این از نگاه سرمایه دار بیرونی دور نمی ماند و نهایتا آنها نگاه شان در بلند مدت، یک نگاه اقتصادی است.
شرایطی هم هست که ما باید در ایران مهیا کنیم تا این سرمایه ها به داخل ایران بیاید. اول این که به سرمایه گذاران ایرانی و داخلی خودمان، احترام بیشتری بگذاریم و فرصت های بهتری برای سرمایه گذاران ایرانی بگذاریم.
یادمان باشد که سرمایه گذار وقتی سرمایه گذاری می کند اشتغال به وجود می آید. اشتغال، درآمد به وجود می آورد. پرداخت این یارانه ها، شرایط بسیار بدی را در کشور به وجود آورده است ولی با حداقل ها و با ایجاد کار و اشتغال، می توان سطح زندگی مردم را بالاتر برد. تا زمانی که سرمایه از کشور ما خارج شود، سرمایه خارجی به داخل ایران نمی آید. پس باید به محیط کسب و کار و مشکلات آن، بیش تر پرداخت. از جمله مشکلات ما، مقررات متعدد و بسیار زیاد در کشور است. قوانین مزاحم در کشور وجود دارد.
همچنین نظام تعرفه های کشور و روش خصوصی سازی شرکت های دولتی که در سال 1384 و بعد از آن انجام شده است، مشکل دارد. دخالت های دولت در امر اقتصاد هم مشکل ساز است. قاعدتا باید شرایط موثری ایجاد شود و بهبود حاصل شود. ما باید استانداردهای بین المللی را عملیاتی کنیم.
رتبه ها و شاخص های کشور ما و به طور خاص شاخص فساد باید کاهش پیدا کند. وقتی این شرایط فراهم شود این محیط برای سرمایه گذاری، امن می شود.
نهایتا آن چیزی بشود که آقای مارتین شولتز رئیس سابق پارلمان اتحادیه اروپا به آن اشاره کرد یعنی سرمایه گذاری در ایران و نگاه سرمایه گذار خارجی به بازارهای اطراف ایران و بازار ایران و در نهایت انتقال تکنولوژی و به اضافه ایجاد اشتغال برای بسیاری از جوانان عزیز ما که از دانشگاه ها فارغ التحصیل شده و بیکار هستند
برخی کارشناسان از مدت ها قبل می گفتند هر دولت دیگری به غیر از دولت روحانی بر مسند قدرت قرار بگیرد شرایط بازار غیر قابل و مبهم پیش بینی خواهد شد. الان و و در وضعیتی که دولت آقای روحانی برای دور دوم تداوم پیدا می کند آن ابهام دیگر شکل نخواهد گرفت؟
یکی از نقاط ضعف دولت آقای روحانی در دوره اولش این است که بخش اقتصادی دولت آقای روحانی جلوه ای نداشت. در حالی که بخش بین الملل آن یا بخش بهداشت آن، جلوه زیادی داشت.
به نظر من، در بخش نفت، شاهکاری را به دست آوردند. در فاصله بهمن 1394 تا تیر ماه 1395 توانستند روزانه تولید یک میلیون بشکه نفت را افزایش بدهند. عربستان با سرسختی بازار ایران را گرفته بود. اما در دولت آقای روحانی، آن بازار نفت را توانستند احیا کنند. واقعا کارشان یک کار قابل توجه بود. اما چنین کارهایی را در بخش اقتصاد نمی بینیم.
رشد مثبت اقتصادی و تک رقمی کردن تورم و کاهش دادن 30 درصدی نرخ تورم، به نظرتان چشمگیر نیست در بخش اقتصاد؟
نگفتم هیچ کاری انجام نشده است. کاهش تورم اگر به رکود منجر شود خیلی چیز خوبی نیست. یعنی شما اشتغال داشته باشید و تورم هم داشته باشید، بهتر از این است که بیکاری داشته باشید و نرخ تورم نیز پایین باشد.
من اقدامات دولت در بخش اقتصادی را نفی نمی کنم. پایین آوردن تورم، قطعا یک کار مثبت است. من مقایسه کردم و گفتم کار اقتصادی دولت در حد و اندازه بخش بین الملل نبوده است.
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که اگر آقای روحانی، به بحث اشتغال بیش تر پرداخته بود، امروزه حدود 7 تا 8 میلیون رای از آرای آقای رئیسی را در سبد رای خودش داشت.
افراد زیادی به آقای روحانی رای ندادند به دلیل همین که فرد بیکار در داخل خانه خودشان داشتند. به خاطر جوانی که بیکار است و فارغ التحصیل شده است و کار ندارد. تیم اقتصادی مثل بقیه عمل نکرد.
برنامه ششم توسعه را نگاه کنید. با این برنامه ششمی که از طرف دولت آقای روحانی به مجلس داده شد، آن رشد اقتصادی 8 درصدی که پیش بینی شده است، نمی تواند تحقق پیدا کند.
علاوه بر کاهش تورم و رشد مثبت ایجاد کردن، به نظر شما می شد دستاوردهای اقتصادی بیش تری کسب کرد؟
بله. اما رشد مثبت هم نگویید. رشدی که در سال های مختلف کم و زیاد شود و پایین و بالا برود، رشد ایجاد اشتغال در اقتصاد نیست.
در سال 1391 رشد اقتصادی ما حدودا منهای 7 شد. دولت آقای روحانی، این رشد منفی را از دولت آقای احمدی نژاد تحویل گرفت. بعد به رشد صفر درصد برسیم و بعد 4 درصد شود و بعد 6 درصد شود و دو مرتبه میزان رشد کاهش پیدا کند، این فایده ندارد.
ما به رشد منظم و رو به بالا نیاز داریم. با چنین رشدی می توانیم اشتغال ایجاد کنیم. تقریبا 70 درصد این رشد اقتصادی سال 1395 از محل نفت تامین شد. بنابراین، این را رشد پایدار ندانیم. دولت آقای روحانی، خیلی خوب عمل کرده است و لزومی ندارد کاری که درست نیست را به نفع ایشان، خیلی مثبت نشان بدهیم.
این رشد، ناشی از نفت است. تداوم این رشد حتما در سال 1396 اتفاق نمی افتد.
اشاره ای به بحث رقابت نرخ های سود بورس و نظام بانکی کردید. با توجه به این که نرخ سود بانکی نسبتا زیاد است و همچنین نرخ سود بین بانکی، با این حال و با چنین وضعی می توان به سمت تقویت بازار سرمایه یا بورس برای تامین مالی شرکت ها رفت؟
خیر. من فکر نمی کنم. البته کشورهایی هم هستند که بانک محورند مثل ژاپن و مشکلی ندارند یا مثل آلمان. این که حتما بازار سرمایه در حوزه تامین مالی بخواهد جایگزین بانک شود، لزومی ندارد. اما سیستم بانکی باید درست شود.
یکی از مشکلات دولت روحانی، همین سیستم بانکی است. سیستم بانکی ما به دلیل وجود بازار غیر متشکل پول که یک بازار موازی در کنار بازار رسمی ایجاد کرد، باعث افزایش نرخ های سود شد. همین موضوعی که شما به آن اشاره کردید.
این بازار غیر متشکل باید با جسارت بیش تری بسته می شد. بانک مرکزی و بخش نظارت و بخش عملیاتی آن، آن طور که شایسته است در مورد بازار غیر متشکل پول، عمل نکرد. موسسات اعتباری و مالی زیادی هستند که خارج از قاعده بانک مرکزی، پول های مردم را جذب کرده اند ولی امروزه بسیاری از مالباختگان آنها، جلوی بانک مرکزی تظاهرات می کنند.
این موسسات مالی و اعتباری که نرخ سود زیاد می دهند تا سپرده های مردم را جذب کنند وابسته به نهادها و سازمان های خاصی هستند. بانک مرکزی واقعا این توان را دارد که نظم را در حوزه پولی و بانکی ایجاد کند؟
به نظر من، اگر می خواستند و جدی بودند امکان این بود که بهتر عمل شود. شما مطمئن باشید که اگر مصالح نظام به طور کلی، تبیین شود و به این نتیجه برسند که این سازمان ها اثر نامناسبی دارند تغییرات مثبتی حتما اتفاق خواهد افتاد.
مدتی طول کشید تا بانک مرکزی حتی اعلام کرد که مردم، پول خودشان را در این موسسات، سپرده گذاری نکنند. بانک مرکزی باید خیلی زودتر این موضوع را اعلام می کرد. در همان سال 92 باید اعلام می کرد که سپرده گذاری در این موسسات، مورد تایید ما نیست.
بانک مرکزی باید سریعا به مردم هشدار می داد. اما دو سال طول کشید تا این اعلانات آمد. من اصلا عملکرد را تایید نمی کنم.
البته ما فقط این مشکلات را نداریم. بسیاری از مصوبات شورای پول و اعتبار را حتی بانک های رسمی هم انجام نمی دادند. بخش نظارت بانک مرکزی، ضعف داشته و نتوانسته است آن طور که شایسته است در امر نظارت بر بانک ها کار درستی را انجام بدهد.
امروز معوقات بانکی به قدری گسترده است که تقریبا انجماد پولی در سیستم به وجود آورده است.
به خاطر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آقای روحانی، چشم اندازی در داخل کشور به وجود آمد و دولت آقای روحانی موافق جذب سرمایه خارجی است. اما در کشور ما فعلا نرخ سود بانکی 15 درصد و بالاتر از آن است. با این حال آیا امید این وجود دارد سرمایه خارجی به کشور بیاید که تامین مالی از طریق بورس و نهادهای دیگر اتفاق بیفتد و هزینه تولید ما در کشور پایین بیاید؟
در کوتاه مدت، خیر. من چنین چیزی را در کوتاه مدت نمی بینم. الان یک سرمایه گذار که می خواهد از خارج از کشور به ایران بیاید، چند تا سوال دارد. اگر قرار باشد با بخش خصوصی کار کند سوالات او عمیق تر می شود.
برای سرمایه گذار، نرخ تبدیل ارزی که به ایران می آورد به ریال مهم است. سوال این است که وقتی بخواهد سود و سرمایه اصلی خود را از ایران ببرد نرخ چگونه محاسبه می شود. آیا تضمین های لازم در این بخش ها به او داده می شود یا نه.
بعد نرخ تسعیر ارز هم در چنین شرایطی باید تابع قوانینی باشد. ما تا برنامه سوم توسعه، قانون نرخ ارز شناور مدیریت شده را داشتیم که مدیریت آن به عهده بانک مرکزی بود. البته آن قانون هیچ وقت اجرایی نشد.
هر چند ما آن را در برنامه ششم توسعه داده ایم. یک روش باید باشد که سرمایه گذار از آینده پولی که به ایران می آورد، مطمئن باشد.
الان سرمایه گذار خارجی می تواند سود سالیانه خودش را از ایران خارج کند؟
می تواند خارج کند ولی نرخ آن مهم است. قانون حمایت از سرمایه گذاری خارجی که ما داریم و به فیپا(FIPPA) معروف است، اجازه خارج کردن سود از کشور را می دهد.
اما زمانی که ما دو نرخی ارز را در کشورمان داریم یک مشکل دیگر به وجود می آید. ما یک نرخ رسمی ارز داریم و یک نرخ هم در بازار داریم. در این شرایط بین این دو نرخ، یک رانت بزرگ وجود دارد.
اولین کاری که دولت آقای روحانی در دور دوم باید انجام بدهد این است که باید به سمت تک نرخی کردن ارز پیش برود و یکی از مشکلات را برای جذب سرمایه گذاری خارجی، حل کند.
سیاست های ترامپ حتی مخالفت هایی را در سطح جهانی ایجاد کرده و برخی اعتقاد دارند که اقتصاد دنیا را دچار نوسان کرده است. وضعیت ما در چنین فضای چگونه رقم خواهد خورد؟
ما همان طور که توانستیم سیاست خوبی را در جذب بازارهای از دست رفته نفت داشته باشیم، با اعمال سیاست های خوب باز هم می توانیم از عهده این ترامپیسم بر بیاییم.
معمولا روزی نیست که ترامپ، حرفی بزند که جنجال ایجاد نکند. هر عملی که این رئیس جمهور دارد جنجال برانگیز است. همین الان هم به واسطه برکناری رئیس پلیس فدرال (FBI)، ترامپ در یک خطر قرار دارد.
بنابراین رئیس جمهور معقولی در آن سمت دنیا یعنی در آمریکا به قدرت نرسیده است. اگر در کشور ما، با کیفیت و با خردمندی، سیاست ها را دنبال کنند قطعا می توانند از اروپا امکانات بهتری را دریافت کنند.
این که اولین سفر خارجی ترامپ بعد از رئیس جمهور شدن، به عربستان است و در همین زمان انتخابات ایران به عربستان سفر کرده است، آیا چنین سفری پیام خاصی دارد یا همین طور که شما می گویید می شود راهکار و راهی را پیدا کرد؟
انجام این سفر از قبل مشخص بوده است. بسیاری از کسانی که در کشورهای غربی هستند پیش بینی می کنند که آقای ترامپ در بخش داخلی مشکلاتی دارد و سفر به عربستان، فرصتی است که در بیرون از آمریکا به منتقدانش در داخل آمریکا پاسخ بدهد.
این سفر به هر حال انجام شده است. آن چیزی که الان مهم است این است که ما نگاه کنیم در این دریایی که در اطراف ما هست و توفانی است، چگونه کشتی خودمان را هدایت کنیم و به ساحل امن برسد.
می شود هدایت کرد و به هر حال سرمایه خارجی را هم جذب کرد؟
تا الان حرکت ما کُند بوده ولی روند، درست بوده است. بیش از 200 هیات خارجی به ایران آمده اند. الان در بسیاری از پروازهایی که به ایران می آید شاید در برخی هواپیماها تا یک سوم مسافران، خارجی هستند.
ما الان در بخش توریسم، با کمبود هتل روبه رو هستیم. ما در خیابان های تهران می توانیم افرادی را که برای توریسم می آیند یا برای تجارت به ایران می آیند، ببینیم. اینها مقدمه است. امیدوارم با هدایت خوب رئیس جمهور منتخب، ما بتوانیم سرمایه ها را جذب کنیم و نهایتا شرایط بهتر و استانداردهای زندگی بهتری را برای کشورمان مهیا کنیم.
در فروردین سال 1394 در زمانی که توافق هسته ای داشته به قطعی شدن نزدیک می شد در همان زمان گفته اید که جهش اقتصادی با تحول ساختارها به دست می آید و نه توافق هسته ای. هنوز بر سر این ایده و صحبت خودتان هستید؟
اینها شرط لازم و کافی است. با یک مولفه به هدف نمی رسیم. ما تا زمانی که سرمایه داخلی را حفظ نکنیم، سرمایه خارجی وارد ایران نمی شود.
سرمایه داخلی چگونه حفظ می شود؟ با تغییر ساختارها حفظ می شود. ما باید اصول مشخصی داشته باشیم. بنابراین نیاز به مقررات زدایی داریم. نظام تعرفه ای باید مشخص شود. دخالت دولت در امر قیمت و دخالت دولت در اقتصاد باید اصلاح شود. تا زمانی که این مشکلات وجود دارد مطمئن باشید سرمایه گذاری به طور گسترده جذب نمی شود.
با توجه به این که معاون اقتصادی اتاق بازرگانی و صنایع ایران هستید چشم انداز کلی و اوضاع آینده را چطور می بینید؟
به هر حال بعد از این پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، قطعا مثبت می بینم. فکر می کنم آقای دکتر روحانی باید بعضی از پیرمردها را از کابینه بازنشسته کند و از افراد خلاق و جوان بهره بگیرد. تا نهایتا بتواند بهتر امور مملکت را اداره کند.