بازدید سایت : ۷۲۴۸۷

آیا اقتصاد ایران به یک گلادیاتور احتیاج دارد؟

این روزها با نزدیک شدن به زمان معرفی کابینه دولت دوازدهم جسته و گریخته زیاد شنیده می شود که اقتصاد ایران به عنوان مثال به یک نفر همچون کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران احتیاج دارد تا کاروان اقتصاد ایران را به سرمنزل مقصود برساند یا به یک دکتر ظریف احتیاج دارد تا بتواند اقتصاد ایران را با یک برجام داخلی از بحران‌ها و تحریم‌های درونی برهاند.

 آیا اقتصاد ایران به یک گلادیاتور احتیاج دارد؟
تین نیوز |

این روزها با نزدیک شدن به زمان معرفی کابینه دولت دوازدهم جسته و گریخته زیاد شنیده می شود که اقتصاد ایران به عنوان مثال به یک نفر همچون کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران احتیاج دارد تا کاروان اقتصاد ایران را به سرمنزل مقصود برساند یا به یک دکتر ظریف احتیاج دارد تا بتواند اقتصاد ایران را با یک برجام داخلی از بحران‌ها و تحریم‌های درونی برهاند.

اینکه کارلوس کی‌روش یا محمدجواد ظریف اقتصاد ایران کیست، این روزها بحث داغ بسیاری از محافل اقتصادی است.

اما آیا به راستی اقتصاد ایران به فردی همچون کارلوس کی‌روش یا محمدجواد ظریف یا به طور کلی به یک گلادیاتور احتیاج دارد تا با قدرت و توان فردی خود بتواند اقتصاد ایران را نجات دهد؟ آیا اقتصاد ایران را می تواند یک نفر یا حتی یک تیم اقتصادی همسو و قدرتمند در دولت آینده از شرایط کنونی خود خارج کند؟ بررسی روندهای تاریخی و موانع کنونی اقتصاد ایران بیانگر این نکته است که اقتصاد ایران در شرایط کنونی بیش از هر چیز به یک تغییر نگرش اساسی در طبقه حاکم کشور درباره مفاهیمی همچون «اقتصاد» یا «توسعه» احتیاج دارد تا یک گلادیاتور که با برق شمشیر خود یکی یکی مشکلات را از پای در بیاورد. اقتصاد ایران تشنه این است که طبقه حاکم ایران پس از سی و اندی سال به این اجماع برسد که اقتصاد ابزاری برای خدمت به مقاصد سیاسی داخلی و بین‌المللی نیست و این مناسبات سیاسی داخلی و بین‌المللی است که باید به اقتصاد ایران خدمت کند.

کشوری با میانگین نرخ رشد اقتصادی تنها ۳ درصد در ۳۸ سال اخیر امروز بیشتر از همیشه به تغییر الگو و نمونه احتیاج دارد. تغییر پارادایمی که از نتایج آن، این رهیافت مهم است که برای توسعه اقتصادی ایران بیش از هر پیش‌نیازی، اراده واقعی طبقه حاکم لازم است تا تصمیمات سخت و گاهی برخلاف آرمان‌های خود بگیرند تا شاید نهال نحیف اقتصاد ایران به بار بنشیند.

برخی از مهم‌ترین این تغییر نگرش‌ها عبارتند از: اقتصاد ایران از مشکلات کنونی خود رها نمی شود مگر اینکه پس از سی و اندی سال این پارادایم اشتباه Target-oriented یا هدف محور بودن برنامه‌های توسعه کشور که نتیجه‌ای جز رویاپردازی مسئولان در اهداف برنامه‌ها و اجرا نشدن هیچ‌کدام از برنامه‌های توسعه کشور نداشته جای خود را به برنامه‌های Problem-oriented یا رفع مشکلات بدهد. اقتصاد ایران از مشکلات کنونی خود رها نمی‌شود مگر اینکه سطح تنش بین نهادهای قدرت در ایران کاهش یابد و طبقه حاکم تلاش کند خط قرمز نزاع خود را لطمه به سیاست‌ها و استراتژی‌های توسعه اقتصادی ایران بداند نه منافع مالی و اقتصادی و سیاسی گروه‌ها و جریان‌ها یا ایدئولوژی‌های سیاسی.

اقتصاد ایران از مشکلات کنونی خود رها نمی‌شود مگر اینکه پس از سی و اندی سال کشور در عین حفظ استقلال سیاسی خود در حوزه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی درهای خود را روی جهان باز کند و در مدارهای بین‌المللی قرار گیرد. اقتصاد ایران از مشکلات کنونی رها نمی‌شود مگر اینکه نه در شعار و سخنرانی، که طبقه حاکمه در حقیقت در مسیر بهبود فضای کسب و کار و مقابله با هرگونه رانت سیاسی و مالی و... گام بردارد و باور کند که افزایش سطح رقابت‌پذیری و شفافیت از شروط اصلی رهایی از بحران‌های کنونی اقتصاد است.

اینها تنها مثال‌های کوچکی از لزوم تغییر پارادایم اقتصادی نه فقط در دولت به عنوان تنها بخشی از حاکمیت، که در کل طبقه حاکم است و به نظر نگارنده تا پارادایم و نوع نگاه طبقه حاکم ایران به مفاهیمی همچون توسعه، اقتصاد، تولید، ارتباطات بین‌المللی و... تغییر بنیادین نکند، حتی اگر ۱۰ نوبلیست اقتصادی یا تیم منتخب ستارگان جهان هم در تیم اقتصادی دولت دوازدهم مستقر شوند غیراز برخی تغییرات بخشی و کوتاه‌مدت، توان تغییر جریان و مسیر اقتصاد ایران از ریل کنونی را نخواهند داشت.

سیامک قاسمی-کارشناس اقتصاد

 

منبع: روزنامه گسترش صمت
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.